قاتل دختر دانشجو به قصاص محکوم شد

تعداد بازدیدها: ۱۱

فروغ طباطبایی- فرهیختگان: پسری که به جرم کشتن یک دختر دانشجو بازداشت شده است دیروز در دادگاه کیفری استان تهران، جنایت عشقی را گردن گرفت و به قصاص و ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، ظهر یکم اردیبهشت امسال تلفن کلانتری ۱۰۳ گاندی به صدا درآمد و به افسر نگهبان خبر رسید پیکر کاردآجین دختر ۱۸ ساله‌ای در بوستان جنگلی «طالقانی» پیدا شده است. سپس کشیک وقت دادسرای امور جنایی تهران به همراه پلیس آگاهی به آنجا رفت و با پیکر «فرانک- م»
روبه‌رو شد.
این دختر که مانتوی رسمی بر تن داشت، دانشجوی ترم اول بود و شواهد نشان می‌داد با پای خود به قربانگاه رفته بود. با انتقال جنازه به پزشکی قانونی، محل زندگی خانواده «فرانک» شناسایی و تحقیق میدانی آغاز شد.
مادر «فرانک» با چشمان گریان به کارآگاهان گفت: دخترم با دوستانش «آذر» و «نجمه» به دانشگاه می‌رفت و من تصور می‌کردم جگرگوشه‌ام در کلاس درس است.

"سپس کشیک وقت دادسرای امور جنایی تهران به همراه پلیس آگاهی به آنجا رفت و با پیکر «فرانک- م» روبه‌رو شد"من نمی‌دانم «فرانک» چرا به پارک جنگلی رفته بود.
افسران دایره دهم اداره آگاهی مرکز که رازگشایی معما را در دستورکارشان قرار داده بودند خیلی زود به سراغ «آذر» و «نجمه» رفتند تا شاید سرنخی بیابند. این دختران دانشجو که از شنیدن خبر کشته شدن دوست‌شان شوکه شده بودند هر آنچه از زندگی خصوصی «فرانک» می‌دانستند به زبان آوردند.
با اطلاعاتی که «آذر» و «نجمه» به پلیس ارائه دادند مشخص شد «فرانک» به پسر ۲۰ ساله‌ای به نام «محسن- ت» دل بسته اما این اواخر، میانه آنان شکرآب شده بود. «محسن» که دانشجو و دوست خانوادگی «فرانک» بود پنجم اردیبهشت در شهر ری ردیابی و ناغافل بازداشت شد.

وی تلاش می‌کرد خود را بی‌گناه نشان دهد اما وقتی در بن‌بست اطلاعاتی قرار گرفت به ناچار لب به بیان حقیقت گشود.
«محسن» گفت: پنج سال پیش به واسطه ارتباط خانوادگی به «فرانک» علاقه‌‌مند شدم و او هم به عشق من جواب مثبت داد. در آغاز این ارتباط، تلفنی با هم صحبت می‌کردیم اما از زمانی که من و «فرانک» در یک دانشگاه پذیرفته شدیم تقریبا هر روز همدیگر را می‌دیدم.
وی ادامه داد: همه‌چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه یک ماه پیش، دوست دخترم از من خواست به خواستگاری‌اش بروم. من هم توضیح دادم که دانشجو هستم؛ خدمت سربازی نرفته‌ام و شغل مناسبی هم ندارم.

" این دختر که مانتوی رسمی بر تن داشت، دانشجوی ترم اول بود و شواهد نشان می‌داد با پای خود به قربانگاه رفته بود"من به «فرانک» قول دادم تا دو، سه سال دیگر به خواستگاری‌اش بروم اما گوشش بدهکار نبود.
«محسن» افزود: «فرانک» با شنیدن حرف‌های جدی من، قهر کرد و گفت دیگر نمی‌خواهد مرا ببیند. ارتباط ما چند هفته‌ای قطع شده بود که صبح یکم اردیبهشت با موبایلم تماس گرفت. «فرانک» گفت که در ایستگاه اتوبوس منتظرم است.
پسر دانشجو اضافه کرد: من و «فرانک» از طریق متروی شهر ری به پارک جنگلی «طالقانی» رفته بویدم که باز هم بحث ازدواج را پیش کشید.

من هم که نمی‌خواستم به زور داماد شوم از او مهلت خواستم اما «فرانک» به هیچ عنوان زیر بار نمی‌رفت.
وی اظهار داشت: اختلافم با «فرانک» از یک ماه پیش شدت یافته بود که یک چاقو زیر پیراهنم پنهان کردم. تصمیم داشتم در صورت سماجت دوست دخترم، جانش را بگیرم. من وقتی که دیدم «فرانک» همچنان بر خواسته خود پافشاری می‌کند چاقو کشیدم و پس از کشتن «فرانک» از پارک فرار کردم.
به دنبال اعتراف‌های این پسر و بازسازی صحنه جنایت، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

"با انتقال جنازه به پزشکی قانونی، محل زندگی خانواده «فرانک» شناسایی و تحقیق میدانی آغاز شد"در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا علی عطار- نماینده دادستان – کیفرخواست را خواند. سپس پدر و مادر «فرانک» در جایگاه ویژه ایستادند و برای قاتل دخترشان حکم قصاص خواستند.
نوبت دفاع به «محسن» که رسید یک بار دیگر جنایت را گردن گرفت. وی اظهار داشت: «فرانک» اصرار داشت که به خواستگاری‌اش بروم اما من شرایط لازم برای ازدواج را نداشتم. «فرانک» هم تهدیدم کرد و گفت ماجرا را به پدرش می‌گوید تا از من شکایت کند.

«محسن» اضافه کرد: روز یکم اردیبهشت، وقتی «فرانک» با ترش‌رویی از روی نیمکت پارک بلند شد تا به خانه پدرش برگردد از ترس آبرویم با او درگیر شدم.
پسر خشن در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: باور کنید من «فرانک» را دوست داشتم و حالا پشیمانم. از پدر و مادر داغدار «فرانک» عاجزانه می‌خواهم به جوانی‌ام رحم کنند و از خونخواهی بگذرند.
 در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و «محسن» را به قصاص نفس (مرگ) و ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد. رای تا ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.