حجاریان: مادرم بازجوی کمیته نازی آباد بود

ناگفته های سعید حجاریان در دومین شماره مجله اندیشه پویا: مادرم بازجوی کمیته نازی آباد بود
عصر ایران
تابناک - ۳۰ مرداد ۱۳۹۱

اندیشه پویا در شماره دوم خود طرح جلد و گفت و گوی اصلی‌اش را به «سعید حجاریان» اختصاص داد؛ سعید حجاریان در گفت و گو با اندیشه پویا ماجرای اولین توبه سیاسی خود در کودکی را بازگو کرده و از ارتباط‌ سیاسی پدرش با جریان‌های ملی‌گرای رادیکال و دست راستی همچون سومکا یاد کرده است.

آنچنانکه سعید حجاریان در شرح زندگینامه سیاسی و فکری خود توضیح می دهد، او در دهه ۵۰ با چریک‌ها دوست بود اما چریک نشد و به فعالیت‌های مسلحانه علاقه‌ای نداشت.

اما پس از انقلاب از ابتدا وارد فعالیت‌های نظامی – امنیتی شد. تنها او از خانواده‌شان نبود که به این عرصه پا گذاشت، آنچنانکه سعید حجاریان در این گفتگو بازگو می کند مادرش هم در اوائل انقلاب در کمیته نازی آباد بازجو بوده است.

سعید حجاریان در این گفتگو به پرونده انفجار نخست‌وزیری اشاره کرده و سخنان جدیدی را درباره این ماجرا و چگونگی لو رفتن آن از طریق شنود تلفن خانواده کشمیری بازگو کرده است و به برخی نکات درباره خسرو تهرانی، موسوی خوئینی‌ها، کشمیری و تقی محمدی در این ماجرا پاسخ گفته است.

"آنچنانکه سعید حجاریان در شرح زندگینامه سیاسی و فکری خود توضیح می دهد، او در دهه ۵۰ با چریک‌ها دوست بود اما چریک نشد و به فعالیت‌های مسلحانه علاقه‌ای نداشت"پرونده توده‌ای‌ها، بازجویی نظامیان امریکایی پس از اشغال سفارت امریکا و کودتای نوژه دیگر اتفاقاتی هستند که از خلال این گفتگو می توان متوجه شد رد پای سعید کم یا زیاد در آن دیده می‌شود.

ناگفته های سعید حجاریان درباره پرونده بازداشت سران حزب توده و حضور خاص آیت الله موسوی خوئینی ها در این پرونده از دیگر بحث های خواندنی این گفتگو هستند.

دیگر پرونده اندیشه پویا، با عنوان «خداحافظ خیابان انقلاب» به بررسی راسته‌های کتاب‌فروشی در تهران و سیر ادوار آن اختصاص دارد؛ از بازار تهران تا روبروی دانشگاه، از ناصر خسرو تا شاه‌آباد؛ از خاموش شدن چراغ کتاب‌فروشی‌ها تا روشن شدن کتاب‌فروشی‌های جدید. خاطرات نویسندگان هم از آن دوره جذاب به نظر می‌رسد؛ احمد پوری، سوسن شریعتی، محمد قائد، جواد مجابی، هوشنگ گلمکانی، ضیاء موحد، اسدالله امرایی و گلی ترقی.

اگرچه امروز اغلب افراد از گذشته یاد می‌کنند و حسرت آن را می‌خورند اما «مرتضی مردیها» در مقاله‌ای در اندیشه پویا به نقد این باور می‌نشیند و به زیبایی قلم می‌زند و می‌گوید: با درآمد امروز مخارج آن روز را می‌سنجیم...



این روزها در آن طرف آب، مرد شماره یک ساواک ادعاهایی کرده و منکر «شکنجه گاه محمدرضا» شده است اما «اندیشه پویا» خاطراتی از آن دوره منتشر کرده است که نه‌تنها واهی‌بودن ادعای ثابتی را اثبات می‌کند، بلکه شیوه‌های شکنجه‌ها را تک به تک شرح می‌دهد؛ از کشیدن ناخن تا دست‌بند قپانی، از تخت شلاق تا آپولو و قفس داغ. «محمدعلی عمویی» در این پرونده شکنجه‌های خود را به یاد می‌آورد و می‌گوید: «...بیضه‌هایم را بین دو کفه چرمی گذاشت و شروع کرد ماساژ دادن. اول آرام بود، بعد فشارها شدیدتر شد. از شدت درد فریاد می‌زدم و آخر سر بی‌هوش شدم...»
 
 حمید شوکت، تاریخ‌نگار معتقد است که این ادعاهای ثابتی دامی بزرگ است. یرواند آبراهامیان در پاسخ به یک پرسش اندیشه پویا از ویژگی های شکنجه های عصر پهلوی نوشته و یکی از شناخته شده ترین متخصصان شکنجه در جهان که از قضا یک ایرانی است؛ به نام «داریوش رجالی» و استاد دانشگاه رید امریکا نیز در گفتگویی دیدگاه‌های خاص خود در خصوص شکنجه و مدرنیته در ایران را بازگو کرده است.

"تنها او از خانواده‌شان نبود که به این عرصه پا گذاشت، آنچنانکه سعید حجاریان در این گفتگو بازگو می کند مادرش هم در اوائل انقلاب در کمیته نازی آباد بازجو بوده است"

اندیشه پویا در بخش مقالات، صفحاتی را به سوژه «پیکان در دهه 60» به قلم «عباس کاظمی»، جامعه‌شناس اختصاص داده است. او از «هویت پیکانی» ایرانیان یاد کرده است و آن را به تصویر کشیده و از هویت «مردانه، ایرانی و انقلابی» پیکان گفته است: «پیکان به تنهایی بار ساده‌زیستی مدیران دولتی و انقلابی را به دوش می‌کشید. مدیران برای نشان دادن انقلابی بودن و ساده زیست بودن در استفاده از ماشین‌های جدید که نماد غرب‌گرایی و تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی بودند، امتناع می‌کردند و با استفاده از پیکان بر رویه صحیح زندگی خود صحه می‌گذاشتند....»

در بخش کتاب «اندیشه پویا» هم به آصف بیات، نویسنده‌ایرانی که از او به عنوان «پیشگوی بهار عربی» یاد می‌کنند، پرداخته شده است. بیات، نویسنده کتاب «سیاست‌های خیابانی» در گفت و گو با اندیشه پویا معتقد است: «تهیدستان، لمپن پرولتاریا نیستند.» او می‌گوید: «تهیدستان شهری بخشی از طبقات زحمتکش جامعه هستند که مهارت کمتر، امنیت شغلی کمتر، درآمد و منزلت کمتری دارند.» در این پرونده فاطمه صادقی، آرنگ کشاورزیان، پیمان وهاب‌زاده، کاوه احسانی و ریچارد بولیت و هلن ریزو از جایگاه و آ رای آصف بیات نوشته‌اند و گفته‌اند.

همچنین در اندیشه پویا سفرنامه جذاب «حسین شهیدی» از افغانستان و همچنین چگونگی «زندگی بشکه‌ای» در روسیه منتشر شده است.

در مطلبی هم به دلایل کناره‌گیری معاون هیلاری کلینتون پرداخته شده و درباره او نوشته‌اند: «آنماری اسلاتر به مدت دو سال معاون امور برنامه‌ریزی هیلاری کلینتون در وزارت امور خارجه امریکا بود اما طبق گفته خودش برای آنکه ساعات بیشتری را در کنار دو پسر نوجوانش باشد، از پست‌اش کناره‌گیری کرده. او در مقاله‌اش در مجله آتلانتیک عملا فمینیست‌ها را به «دروغگویی» درباره وضعیت اجتماعی زنان متهم کرد و اصرار ورزید که مدیریت همزمان زندگی حرفه‌ای و خانواده‌ای برای زنان در سطوح بالای کاری و اجتماعی غیرممکن است.»

همچنین در این شماره اندیشه پویا خواننده مقالاتی از بابک احمدی، ابوالقاسم فنایی، هوشنگ شهابی، سروش دباغ، بهروز گرانپایه، اعظم خاتم، عباس عبدی، احمد مسجدجامعی، گلی امامی، بهرنگ صدیقی، محمدعلی ابطحی، شهرام پرستش و خواهید بود.
اگر اندیشه پویا را خریدید، به سازندگان آن بگویید که این نشریه را چگونه دیدید و چگونه می خواهید؟

منابع خبر

اخبار مرتبط