"برف روی شیروانی داغ" جامعه روشنفکری را به خوبی تصویر کرده است

"برف روی شیروانی داغ" جامعه روشنفکری را به خوبی تصویر کرده است
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۸ اردیبهشت ۱۳۹۰

به گزارش خبرنگار مهر، هنگامه قاضیانی این روزها مشغول بازی در فیلم "میگرن" به کارگردانی مانلی شجاعی‌فر است و هم‌اکنون فیلم "برف روی شیروانی داغ" به کارگردانی محمد هادی کریمی با بازی وی بر پرده سینماها است. اثری متفاوت که  با توجه به تعداد سالن‌هایی که دارد با استقبال روبرو شده است. در این گفتگو با قاضیانی درباره همکاری وی با محمد هادی کریمی، بازی در فیلم "روزهای زندگی" به کارگردانی پرویز شیخ طادی، حضور در فیلم سینمایی "سعادت آباد" ساخته مازیار میری و چند نمایش که وی سال گذشته در آن به ایفای نقش پرداخت صحبت کردیم. *خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: فیلم "برف روی شیروانی داغ" بازیگرمحور است. چطور شد که قبول کردید در نقش همسر استاد که نقش کوتاهی است، بازی کنید؟ - هنگامه قاضیانی: اگر نقش برایم جذابیت نداشته باشد برای یک سکانس حاضر نمی‌‌شوم در فیلمی بازی کنم.

"اثری متفاوت که  با توجه به تعداد سالن‌هایی که دارد با استقبال روبرو شده است"همسر استاد در "برف روی شیروانی داغ" فقط در یک سکانس حضور دارد. اما در طول فیلم درباره وی و این کاراکتر زیاد صحبت می‌شود. همسر استاد یکی از شخصیت‌های اصلی است که ما او را نمی‌بینیم تا زمانی که حضور پیدا می‌کند. تا جایی که به یاد دارم آقای کریمی برای این نقش وسواس داشت و حاضر نبود هر بازیگری نقش زن استاد را بازی کند. * جدا از نقش، عنوان کارگردان که البته نویسندگی فیلمنامه را برعهده دارد، چقدر برایتان اهمیت داشت؟ -  آقای کریمی از فیلمسازان مولف است و ما فیلمساز مولف به اندازه تعداد انگشت‌های دستمان در سینمای ایران داریم.

ایشان فیلمنامه‌های بسیار خوبی در سینمای ایران نوشته که حتی تعدادی از کارگردانان با فیلمنامه‌های ایشان موفقیت‌هایی را کسب کردند. من زمان اکران "دختران انتظار" تازه به ایران آمده بودم که فیلم را حدود ۱۰ سال پیش در سینما دیدم، فیلمنامه آن متعلق به آقای کریمی بود. به یاد دارم این فیلمنامه در زمان خود قابل تامل بود. ایشان را خوب می‌شناختم، تا زمانی که فیلمنامه "برف روی شیروانی داغ" را برای من فرستادند. با اینکه گفته بودند فقط یک سکانس در فیلم حضور دارم اما به احترام آقای کریمی خواندن آن را قبول کردم.

"*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: فیلم "برف روی شیروانی داغ" بازیگرمحور است"فیلمنامه بسیار خوب بود و شخصیت‌پردازی‌ها بسیار کامل بودند. متن و قصه را دوست داشتم. هنگامه قاضیانی در نمایی از "برف روی شیروانی داغ" * درباره شخصیت همسر استاد قبل از اینکه وارد صحنه شود، دیگر کاراکترها صحبت می‌کنند و به نوعی او را مورد قضاوت قرار می‌دهند. - این شخصیت ویژگی‌های زیادی داشت که از جمله آن قضاوت‌هایی است که افراد دیگر مدام درباره او می‌کنند. بیشتر این قضاوت‌ها توسط شخصیت سپیده (آنا نعمتی) انجام می‌گیرد که به عقیده من سپیده یک شخصیت روشنفکر آزار دهنده امروزی است که فقط برخی از اسامی را حفظ کرده.

ما اطرافمان از این گونه افراد زیاد می‌بینیم. این افراد در روشنفکری فقط به دنبال عبارت‌های کلیشه‌ای هستند. به عقیده من آنا نعمتی یکی از بازی‌های درخشان خود را برای ایفای نقش سپیده در این فیلم ارائه کرده است. معمولاً فردی که به فرزانگی رسیده باشد بدین گونه درباره افراد صحبت و قضاوت نمی‌کند و از این تعابیر استفاده نمی‌کند. ولی در واقع وقتی زن استاد وارد می‌شود ما متوجه می‌شویم که این شخصیت برخلاف تعابیرو قضاوت‌های سپیده با رفتار و منش و حتی نوع راه رفتن خود نشان می‌دهد که این قضاوت‌ها با غرض ورزی همراه بوده است.

"چطور شد که قبول کردید در نقش همسر استاد که نقش کوتاهی است، بازی کنید؟ - هنگامه قاضیانی: اگر نقش برایم جذابیت نداشته باشد برای یک سکانس حاضر نمی‌‌شوم در فیلمی بازی کنم"همه چیز درباره این شاعر در "برف روی شیروانی داغ" مورد حمله و قضاوت قرار می‌گیرد. آنها حتی تنها یادگار قلب استاد را هم مورد قضاوت قرار داده‌اند. به عقیده من شخصیت پردازی‌های این فیلم کامل است. به طور نمونه تمام شخصیت‌ها شناسنامه دارند. شخصیت پردازی‌های نقش‌های سپیده و بهمن (شهاب حسینی) کامل و قابل قبول و درست بود.

دیدن بازی‌های آنا نعمتی و شهاب حسینی خیلی برای من قابل پذیرش است. چیدمان بازیگران، فضیلت‌های یک هنرمند اصیل همچون آقای کریمی که برخورد بسیار خوبی با بازیگر دارند در این فیلم برایم اهمیت زیادی داشت. من شخصاً ادبیات آقای کریمی را دوست دارم. ایشان علاوه بر مطالعاتی که دارند نگاه درستی به روابط زمینی و روابط انسان‌ها دارند. به خوبی بر ادبیات ایران و جهان تسلط دارد.

"همسر استاد یکی از شخصیت‌های اصلی است که ما او را نمی‌بینیم تا زمانی که حضور پیدا می‌کند"ایشان فرد فرزانه‌ای است، حضورم در این فیلم موقعیتی بود که به خودم ثابت کنم قرار نیست همیشه در هر فیلم نقش بلند و یا نقش اول بازی کنم. احساس کردم این کار قابل ارزش است. فیلم را خیلی دوست داشتم به همین دلیل از نتیجه آن راضی هستم. به عقیده من هم "برف روی شیروانی داغ" بازیگرمحور است. اما با ظرافت‌ خاصی آقای کریمی با جزئیات از بازیگران بازی می‌گرفت.

کارگردانی هستند که به این شکل دیگر به بازی بازیگر اهمیت نمی‌دهند. البته من خوشبختانه تا به حال با چنین کارگردانانی کار نکردم. آقای کریمی با حساسیت روی بازی‌ها تامل می کرد که نمونه آن را می‌بینیم، به عقیده من بهترین بازی از آنا نعمتی در نقش سپیده و همچنین شهاب حسینی در نقش بهمن است. * شخصیت‌های این فیلم هر کدام اوج و فرود دارند. شخصیت همسر استاد در مصاحبه‌های که در ابتدا از وی می بینیم می‌خواهد عنوان کند که تحت تاثیر استاد نبوده است و کاملاً اشعارش جدا از وی بوده، در صورتی که در همان سکانس که به خانه استاد می‌آید و شعر می‌خواند ما متوجه می‌شویم او هم تحت تاثیر شخصیت استاد بوده است.

"تا جایی که به یاد دارم آقای کریمی برای این نقش وسواس داشت و حاضر نبود هر بازیگری نقش زن استاد را بازی کند"- ما که اصولاً نمی‌توانیم از یکدیگر تاثیرپذیر نباشیم .تمام فلاسفه بزرگ دنیا هم از یکدیگر تاثیرپذیر بودند. من در مورد شخصیت‌پردازی همسر استاد کاملاً قبول داشتم که وی را نمی‌توان به عنوان شاعر مستقل و بزرگ بدانیم. اما در مونولوگ‌های خود در همان تک سکانس عنوان می‌کند که "من هر وقت می‌خواستم خودم باشم، تو آنجا من را قبول نداشتی و دوست نداشتی". که البته گلایه به جایی است. برای همین معتقدم که برای تمام شخصیت پردازی‌های فیلم فکر شده است.

با همین مونولوگ متوجه می‌شویم که این شخصیت دوست داشته که همیشه جدا از شخصیت استاد دیده شود به همین دلیل از استاد جدا می‌شود تا بتواند شخصیت مستقل پیدا کند. اما به هر حال وقتی کنار یک آدم بزرگ زندگی کنی قطعاً تاثیرپذیری داری. * درباره دیگر نقش‌های فیلم صحبتی دارید؟ - من در ذهنم بود که اگر مرحوم خسرو شکیبایی زنده بود باید نقش شاعر این فیلم را بازی می کرد. اما زمانی که فیلم را دیدم احساس کردم چقدر انتخاب فرخ نعمتی درست است. در همان زمان هر شخص دیگری را به جای نقش استاد متصور می شدم فکر می کردم نمی توانست چنین نتیجه ای داشته باشد و آقای نعمتی به خوبی در این نقش ظاهر شد.

"ایشان فیلمنامه‌های بسیار خوبی در سینمای ایران نوشته که حتی تعدادی از کارگردانان با فیلمنامه‌های ایشان موفقیت‌هایی را کسب کردند""برف روی شیروانی داغ" جامعه امروز روشنفکری ما را به خوبی به تصویر کشیده است. در این فیلم می بینیم گویا در عصر یخی یک قلب به اندازه یک دشت شقایق که همان شاعر است زندگی می کند و تمام افرادی که اطراف وی هستند قلب یخی دارند. شخصیت ها در فیلم کاملا قابل درک هستند. در "برف روی شیروانی داغ" ما دروغ نمی بینیم. وقتی که فیلم را می بینیم به خوبی متوجه می شویم شخصیت ها مابه ازا بیرونی دارند ما نمونه آنها را اطراف خود می بینیم.

* شما تا مدتی پیش در فیلم "روزهای زندگی" به کارگردانی پرویز شیخ طادی بازی می کردید که فیلمی در ژانر دفاع مقدس است. درباره نقش خود در این فیلم توضیح می‌دهید؟ پیش از این در فیلم "بیداری رویاها" که اثری در ژانر دفاع مقدس بود هم تجربه بازی داشتید. - "بیداری رویاها" درباره تبعات جنگ است. اما "روزهای زندگی" خود جنگ بود. من در واقع خسته جنگ هستم.

"من زمان اکران "دختران انتظار" تازه به ایران آمده بودم که فیلم را حدود ۱۰ سال پیش در سینما دیدم، فیلمنامه آن متعلق به آقای کریمی بود"سر "بیداری رویاها" روحم خسته بود اما در این فیلم جسم و روحم با هم خسته شدند. من بعد از اینکار یا در طول فیلمبرداری متوجه شدم که جنگ ایران و عراق چه چیزی بوده است! من بازیگر حسی هستم و با تمام روانم وارد کار می شوم. حدود دو ماه و نیم با روح و دلم، روان و عقایدم سر این فیلم با تمام شرایط سختی که داشت ایستادم. با اینکه این شرایط بود اما من یک خاطره بد با خودم از این پروژه بیرون نیاوردم. "روزهای زندگی" فیلمی بود که با حدود ۱۲۰ هنرور، شرایطی از جنگ را به تصویر می کشد.

من به همراه حمید فرخ نژاد که نقش دو دکتر را در این فیلم برعهده داشتیم، برای رسیدن و نزدیک شدن به نقش در بیمارستان‌ها سر عمل‌های جراحی می‌رفتیم تا از نزدیک با شرایط آشنا شویم. * پس علاقه خاصی به نقش لیلا در "روزهای زندگی" دارید و حتما جایگاه مشخصی در کارنامه شما دارد؟ - بعد از طاهره در "به همین سادگی"، مجنون وار لیلا را می‌پرستم. هر نقش مانند روحی است که می آید و به دست ما سپرده می شود و ما باید از آن مراقبت کنیم و به سرانجام برسانیم. لیلا زن جنگ بود. او به دنبال زنده نگه داشتن یک رگ برای حیات انسان بود.

"ایشان را خوب می‌شناختم، تا زمانی که فیلمنامه "برف روی شیروانی داغ" را برای من فرستادند"من از نقش خیلی راضی هستم. البته نمی دانم نتیجه کار چه می شود. چون به هر حال مونتاژ، صداگذاری و موسیقی روی نتیجه فیلم تاثیر دارد. این مراحل می تواند یک فیلم را از بین ببرد و یا آن را به اوج برساند. البته خوشبختانه عنوان فیلم تغییر خواهد کرد.

احساس خوشبختی می کنم که برای نقش لیلا انتخاب شدم. لیلا زن بزرگی در این فیلم است. البته نگاه "روزهای زندگی" بسیار انسانی و نگاهی است که به زندگی دو پزشک برش می خورد. *چه مقطعی از جنگ ایران و عراق در "روزهای زندگی" به تصویر کشیده می‌شود؟ - این فیلم زمانی از جنگ را به تصویر می کشد که صلح بین دو کشور اعلام شده است، ولی دوباره حمله آغاز می‌شود و این از حمله اول بدتر است. زیرا زمانی که انگار دوستی بین آنها برقرار شده است بالافاصله ضربه نهایی وارد می شود.

"با اینکه گفته بودند فقط یک سکانس در فیلم حضور دارم اما به احترام آقای کریمی خواندن آن را قبول کردم"من این بخش از جنگ را در تاریخ شنیده بودم. اما در تصویر سازی این مقطع روزهای عجیبی را گذراندم. من بخشی از تاریخ را در این فیلم زیر دندان های روحم مزه مزه کردم. هنگامه قاضیانی در نمایی از "سعادت آباد" * به نظر می رسد شما سال ۸۹ روزهای خوبی در تئاتر و سینما داشتید. بازی در فیلم "سعادت آباد" مازیار میری، "روزهای زندگی"، نمایش‌های "کالیگولا" و "آکواریوم هوا".

- من خیلی فیلم "سعادت آباد" را دوست دارم. اما دیده نشدن فیلم در جشنواره فجر برایم عجیب بود. البته خوشبختانه بازی مهناز افشار در این فیلم مورد توجه قرار گرفت. فیلمبرداری "سعادت آباد" با تمرین‌های نمایش "کالیگولا" همزمان بود. در آن زمان پدرم را از دست داده بودم و به نوعی شرایط عجیبی داشتم.

"هنگامه قاضیانی در نمایی از "برف روی شیروانی داغ" * درباره شخصیت همسر استاد قبل از اینکه وارد صحنه شود، دیگر کاراکترها صحبت می‌کنند و به نوعی او را مورد قضاوت قرار می‌دهند"سال ۸۹ مثل بهمنی که از کوه می آید، برای من محسوب می شد. بسیار این شرایط سخت بود. به نوعی احساس می کنم سربازی بودم که از میان جنگ توانستم بندهای پوتینم را ببندم و بیرون بیایم. برای فیلم "سعادت آباد" اگر مریم هژیروند دستیار و برنامه ریز کار نبود، نمی توانستم هماهنگی‌ها را انجام دهم. من هرگز دو کار را با هم قبول نمی‌کنم و این اتفاق نادری بود که برای من افتاد.

این همزمانی خیلی اضطراب‌آور بود. * تهمینه در "سعادت آباد" نقش متفاوتی برای شما است. - بله دوستانی بعد از دیدن این فیلم با من تماس گرفتند و عنوان کردند فاصله شکست طاهره تا تهمینه خیلی برایشان عجیب بوده است. "سعادت آباد" فیلم خوش‌ساخت و خوش‌ریتمی است. به روابط آدم‌ها در فیلم درست پرداخت شده است.

"- این شخصیت ویژگی‌های زیادی داشت که از جمله آن قضاوت‌هایی است که افراد دیگر مدام درباره او می‌کنند"* امسال هنوز کار تئاتر انجام نداده‌اید، پیشنهادها خوب نبوده؟ - قرار بود با یک گروه تئاتر "کرزی بادی" از فردا راهی امریکای لاتین شویم و اجراهایی را در شیلی، کوبا و ونزوئلا روی صحنه ببریم، به دلیل همزمانی با فیلمبرداری "میگرن" نتوانستم آنها را همراهی کنم. البته بسیار علاقمند بودم امریکای لاتین و کوبا را به خاطر وجه تاریخی که دارند ببینم اما شرایط فراهم نشد. * شما در جشنواره تئاتر فجر سال گذشته در نمایش "آکواریوم هوا" به کارگردانی یاسر خاسب حضور داشتید. از این تجربه راضی هستید؟  - بله. ابتدا سه نفر در این کار حضور داشتیم که یکی از گروه انصراف داد.

زمان برای تمرین نداشتیم. شب قبل از اجرا سر فیلمبرداری پایم آسیب دید و نمی‌توانستیم تمرین کنیم. فقط آن شب اجرا را گذراندیم تا کار نخوابد و آقای خاسب می‌داند که من فقط پای کار ایستادم. خیلی ها به من گفتند از کار انصراف بدهم. ولی عنوان کردم اگر آبرو اسمش این است، دوست دارم آبرویم برود.

"بیشتر این قضاوت‌ها توسط شخصیت سپیده (آنا نعمتی) انجام می‌گیرد که به عقیده من سپیده یک شخصیت روشنفکر آزار دهنده امروزی است که فقط برخی از اسامی را حفظ کرده"دوست داشتم شاگردی کنم در جایی که مردم فکر می کنند باید بایستیم و استادی کنیم و همیشه کارهای درجه یک از من ببینند. بعضی وقت‌ها شاگردی کردن هم لذت خاص خود را دارد. ------------------------ گفتگو: بیتا موسوی

منابع خبر

اخبار مرتبط