محک اصول و عیار اصولگرایی
در عرصه سیاست «تحلیل سیاسی» با «مصالح سیاسی» بیارتباط نیست، البته ممکن است گفته شود ، تحلیلگر سیاسی وظیفه دارد واقعیتها را ببیند و سعی کند تحلیل با «واقعیت سیاسی» تطبیق داشته باشد، تا «مصالح سیاسی»! اما ۲ نکته، گزاره فوق را تکمیل میکند: اولا اگر بپذیریم عرصه سیاست دارای پیچیدگیهای ویژهای است به این واقعیت اذعان کردهایم که اشراف و وقوف کامل به تمام زوایای یک پدیده سیاسی برای هر تحلیلگری کار چندان آسانی نیست، پس این یک «واقعیت». ثانیا اگر برای «مصالح سیاسی» موضوعیت قائل شویم، فیالواقع یک «واقعیت» دیگر را پذیرفتهایم، گزاره «مصالح سیاسی» در ردیف گزارههایی مثل «منافع ملی» و «مصالح ملی» است، البته از نگاه «ملی»، نه جناحی و حزبی. بنابراین اگر ۲ اصل فوق را بپذیریم که پذیرفتنی است، ۲ گزاره به منظومه «واقعیتها» برای تحلیل اضافه کردهایم. حال با این مقدمه گریزی میزنیم به تحلیلهای مرتبط با موضوع خلأ حضور چند روزه رئیس جمهوری، با این رویکرد که تحلیلهای واقعبینانه و اصولگرایانه پیرامون این موضوع باید واجد چه مؤلفههای باشد تا تامینکننده منافع ملی و مصالح سیاسی کشور باشد و صدالبته مشی اصولگرایانه ما را به چنین نگاهی الزام میکند. در ایام گذشته به تجربه اثبات شد که رسانههای نظام سلطه و دشمنان جمهوری اسلامی ایران با استفاده از این فضا با یک رویکرد «تهدیدمحور» به بازتولید شایعات و تحلیلها همت گماشتند تا بهزعم خود به نوعی وجود شکاف و حاکمیت دوگانه در ایران را القا کنند و هنوز هم این روند که بر مبنای «منافع و مصالح سیاسی» خودشان طراحی شده است ادامه دارد.بنابراین آنچه از ارباب رسانه و تریبون در داخل کشور انتظار میرود تولید و بازتولید تحلیلهای واقعبینانهای است که به این موضوع نگاه «فرصتمحور» دارد.
"بنابراین اگر ۲ اصل فوق را بپذیریم که پذیرفتنی است، ۲ گزاره به منظومه «واقعیتها» برای تحلیل اضافه کردهایم"لذا بدیهی است این پدیده یک بار دیگر «اصولمداری» تحلیلگران را محک خواهد زد تا مشخص کند چه اندازه در تحلیل و حتی نقد این فضا به «اصول» و «مصالح سیاسی» کشور، در عمل پایبند هستند. مقام معظم رهبری فرمودند: «هر اقدامی که موجب خوشحالی دشمنان و ناراحتی دوستان شود مذموم است.» بنابراین سوال این است که آیا ارائه یک تحلیل منطبق با استراتژی دشمن میتواند یک «اقدام» تلقی شود؟ مگر نه این است که در نگاه سیاسی اسلام رابطه «امامت» و «امت» یک رابطه دوسویه است و صدالبته که در این رابطه دوسویه «امر» حق و شأن امامت است و «اطاعت» تکلیف امت. و صدالبته رشد عنصر معرفت و بصیرت در امت و بروز و ظهور شجاعت و ایثار و توانستن در عرصههای مختلف از جمله مدیریت، در سایه همین ارتباط دوسویه زیر سپهر نظام تربیتی مبتنی بر ولایت بوده است. در طول ۳۲ سال گذشته یک چنین رابطه صمیمی بین امامت و امت و در یک سطح بین مسؤولان و روسای قوا با رهبری نظام در جریان بوده و قطعا در مواقعی موضوعاتی در همین سطوح بوده که چهبسا انتشار آن به مصلحت دیده نشده و خارج از آن چارچوب، دیگران به زوایای آن موضوع اشراف نداشتهاند. لذا اصولا میتوان قضیه اخیر را نیز در همین چارچوب و با یک نگاه فرصتمحور تحلیل کرد.
بهطور طبیعی این قضیه محصول دلایل و انتظارات و تلقی از انتظارات بوده است و قطعا هیچ ناظر بیرونی به تمام زوایای آن اشراف کامل و دقیق ندارد و اگر چنین اشرافی بر همه زوایای یک پدیده در اختیار تحلیلگری نباشد تحلیل، تحلیل واقعبینانه نخواهد بود. بنابراین آنچه برای علاقهمند تحلیل این قضیه کاملا مکشوف و روشن است اینکه: ۱- مقام معظم رهبری در طول این مدت با استفاده از فرصتهای بهوجود آمده در کنار راهنماییهای خود کماکان به تایید جهتگیریهای دولت و کارهای دولت پرداختهاند و دوستان نظام را از هر اقدامی که موجب پایکوبی و جنجال دشمنان میشود پرهیز فرمودند. ۲-ریاست محترم جمهوری هم با استفاده از اولین فرصت با عالیترین و حتی عاطفیترین تعابیر کماکان به پایبندی و عشق خود بر ولایت تاکید کرد و یک بار دیگر بر استکبارستیزی و ناامید کردن رژیم صهیونیستی پای فشرد. پس سوال این است آیا این ۲ گزاره حجت روشن و دقیق و کافی در جهت ارائه تحلیلهای « فرصتمحورانه» برای تحلیلگران نیست؟! قرآن کریم، اهل ایمان را توصیه میکند که صدای خود را از صدای پیامبر بالاتر نبرند، «یا ایها الذین آمنوا لاترفعوا أصواتکم فوق صوت النبی» بنابراین یادمان باشد که ولایتپذیری ایجاب میکند رهرو نه از راهبر به اندازهای عقب بماند که بعدا مسیر را پیدا نکند و نه از راهبر سبقت گرفته و عبور کند و نه از راهبر زاویه بگیرد. * محمود عباسزادهمشگینی/ مدیرکل سیاسی وزارت کشور.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران