«هاشمی: جلوی اعتصاب غذای مهدی را گرفتم»
سخنان هاشمی رفسنجانی درباره نماز جمعه ۸۸، زنان و انتخابات، زندانی بودن مهدی پسرش و... »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »
روزنامه آرمان - حسین عبداللهی: وقتی از او درباره اینکه برخی میگویند«تغییر» کرده اید، سوال میشود، سرش را تکان میدهد و با تبسم میگوید که هیچ تفاوتی نسبت به گذشته در خود احساس نمیکند و البته انکارهم نمیکند که گذر زمان ناخودآگاه سبب بلوغ و پختگیهای بیشتری میشود. آیت ا... هاشمیرفسنجانی که باید او را رنج کشیدهترین دلسوز نظام نامید، دلسوزی که پاداش ایثارها و از خود گذشتگیهایش، کینهتوزی و هجمه به اوست. ایشان این روزها لبخندی بر لب دارد که میتوان معانی زیادی برای آن نگاشت، لبخندی که معنایش میتواند توافق هستهای پس از سالها تلاش باشد و خوشحال است که اینبار تندروها و افرادی که منافع خود را در تحریم میدیدند، نتوانستند دستاوردی داشته باشند و شکست تنها عایدی آنها بود.
"سخنان هاشمی رفسنجانی درباره نماز جمعه ۸۸، زنان و انتخابات، زندانی بودن مهدی پسرش و.."شاید لبخند رئیس مجمع تشخیص مصلحت از آن رو باشد که حسن روحانی در قامت رئیسجمهور پاسخ خوبی به حمایتهایش داده و همانطور که وعده داده بود در مسیر خواست ملت حرکت میکند. دراین میان بسیار از او میپرسند چرا برای مهدی که اکنون در زندان است، کاری نکرده است که نگاهی غریب میکند و میگوید که هیچ گاه اعتقادی به این شیوه نداشته است. آیتا... هاشمی این روزها وقتی با جوانان بنای صحبت دارد با زبان و گرایش جوانانه با آنها سخن میگوید و به سوالاتی که دیگران در مواجهه با آن برآشفته میشوند با دقت و موشکافانه پاسخ میدهد. هاشمی بارها نشان داده که مرد بحرانهاست و خردگرایان بر این اعتقادند که آینده نگری از جمله عوامل اصلی هجمه به اوست.
زمانی که از مترو و لزوم راهاندازی آن در کشور میگفت، برخی که لقب دلسوز را با خود به همراه داشتند، مترو را سمبل اشرافیگری خواندند و بر او تاختند. در آن هنگامه هم که با استدلال، جنگ را خاتمه داد، برخی گفتند نباید چنین میشد اما هاشمی محرمانه به امامش گفت که بگویید من این کار را کردم و دستور دهید مرا محاکمه کنند تا به شما آسیبی نرسد. زمانی هم که ترور شد، سیاست صبر و سکوت را پیش گرفت. هاشمی همواره تندروی را سم مهلک میداند. شخصیتی که لقب امیرکبیر دوران را دارد و به واقع پس از جنگ تحمیلی زمینه سازندگی و تعامل با دنیا را فراهم و کشور را به سمت توسعه یافتگی سوق داد.
"هاشمیرفسنجانی که باید او را رنج کشیدهترین دلسوز نظام نامید، دلسوزی که پاداش ایثارها و از خود گذشتگیهایش، کینهتوزی و هجمه به اوست"او همواره در مدیریتهای استراتژیک در سیبل تصمیمگیری اساسی برای نظام قرار گرفته است و هجمههای دیگران را تنها در حد خاطراتی برای آیندگان مینویسد. او انتخابات پیش رو را مهمترین انتخابات انقلاب میدانند و میگوید درصورت رد صلاحیت ا حتمالی کاندیداها حاضراست، وساطت کنند. او رای مردم را زینتی نمیداند و معتقد است آن روزنه امیدی که درانتخابات سال۹۲ گشوده شد با تدبیر در اسفند ۹۴ نور بیشتری به جامعه خواهد تاباند. او از کسانی که مردم را فاقد تشخیص میدانند ناراحت است و همراه با شادمانی مردم شاد میشود و میخندد. در یکی از روزهای پاییزی به دفتر آیت ا...
هاشمی رفتیم که با روی گشاده پذیرای ما شد. قبل از آغاز گفتوگو از دغدغههای رسانه و اهالی آن سوال کرد و اظهار امیدواری کرد که شرایط بهتر شود. سخنانی که آیت ا... هاشمی با «آرمان» داشت رنگ و بوی دیگری داشت وحتی زمانی که به او خبر دادند میهمان برایش آمده است مصاحبه را ناتمام نگذاشت و گفت هر چه در ذهن دارید، مطرح کنید. او که کاندیدای مجلس خبرگان است، از اینکه سیدحسن خمینی تصمیم به حضور گرفت، بسیار راضی است و میداند با حضور شخصیتهای شناخته شده میانه رو، ایران بار دیگر رنگ پیشرفت و ترقی را خواهد دید.
"شاید لبخند رئیس مجمع تشخیص مصلحت از آن رو باشد که حسن روحانی در قامت رئیسجمهور پاسخ خوبی به حمایتهایش داده و همانطور که وعده داده بود در مسیر خواست ملت حرکت میکند"متن کامل گفتوگوی آیت ا... هاشمیرفسنجانی با «آرمان» را در ادامه میخوانید:
* نخستین سوال درباره دو رویداد مهم است که در اسفندماه اتفاق میافتد. یعنی انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات مجلس شورای اسلامی. دغدغه شما در انتخابات همواره تاکید بر مشارکت حداکثری بوده است. اکنون یک دغدغه که هم مردم و هم کسانی که قصدکاندیداتوری دارند، عملکرد نهادهای نظارتی است.
آیا در این موقعیت تاریخی، با توجه به شرایط منطقه، نهادهای نظارتی تسامح و تساهل بیشتری در این دوره به خرج میدهند؟
- بسما... الرحمن الرحیم، من فکر میکنم این دو انتخاباتی که در پیش داریم، جزو حساسترین انتخاباتهای تاریخ ماست. از این جهت که شرایط منطقه را میبینم و شما روزنامهنگارها بیشتر از ما میبینید. الان شرایط منطقه و بهویژه اطراف ما خیلی ناامن است. بحمدلله ایران نسبت به دیگران، کشوری امن است و مردم با مشکلاتی که تحریمها ایجاد کرده، زندگی میکنند و آرام هستند.
"دراین میان بسیار از او میپرسند چرا برای مهدی که اکنون در زندان است، کاری نکرده است که نگاهی غریب میکند و میگوید که هیچ گاه اعتقادی به این شیوه نداشته است"دشمنان هم تا به حال نتوانستهاند، نفوذ کنند و کار خاصی انجام بدهند و انشاءا... باز هم نمیتوانند. دلیل عمده این امنیت را باید در علاقه مردم به وطن و انقلابشان دید. چون اگر مردم علاقهمند نبودند، پنجرههای زیادی برای حضور دشمن وجود داشت و دارد. علاقه مردم فضا را از نفوذ دشمنان، تا حدود زیادی حفظ میکند.
یکی از عوامل رضایت مردم این است که احساس میکنند، سرنوشتشان دست خودشان است. معنایش همان است که انتخابات پرشور و حضور هر چه بیشتر مردم، نشان علاقه و امید مردم به کشورشان است و این مساله خیلیها را مأیوس میکند. در شرایطی که الان داریم، توجه به افکار عمومی خیلی مهم است. شاید شما بهتر ازما میدانید و خودتان و خبرنگارانتان دائما در جریان شرایط کشور و بهویژه مردم هستید، ولی آنچه که ما هم میفهمیم و گزارشهایی هم که به ما میدهند، این است که امید مردم در این انتخابات بیشتر از انتخابات دو، سه دوره گذشته است. علتش هم این است که در انتخابات قبلی که حضور پیدا کردند، نتیجه گرفتند و باید این را دلیل خوبی بگیریم.
"هاشمی این روزها وقتی با جوانان بنای صحبت دارد با زبان و گرایش جوانانه با آنها سخن میگوید و به سوالاتی که دیگران در مواجهه با آن برآشفته میشوند با دقت و موشکافانه پاسخ میدهد"به علاوه خیال مردم جمع است. چون طرفداران دولت و طرفداران نیروهای فرهیخته میدانند که در این طرف اشکالی وجود ندارد و دیگران هم نمیخواهند در این بخش بیایند. البته آنها هم نمیخواهند این کار بشود. لذا در طرف دیگر محدودیتهایی وجود دارد. امیدوارم در آن طرف هم عقلانیتی حاکم شود که فضای خوب و امن حاضر را به جهت خیالات واهی نا امن نکنند و بگذارند هر چه مردم میخواهند، اتفاق بیفتد.
چون اگر این اتفاق بیفتد، امنیت ما پایدار میشود. شما ببینید الان در آذربایجان، ترکیه، عراق، سوریه، در جنوب یمن، بحرین و در این طرف افغانستان و پاکستان چه خبر است! واقعا ما جزیره امن منطقه هستیم. این فقط تصور نیست، بلکه حقیقت قضیه است. نباید این حالت را با ناراضی کردن افکار عمومی و مخصوصا جوانها و تحصیلکردهها ـ چون الان اینها مرجع شدند ـ به هم زنند و ناامن کنند. مسئولان نظارت هم این را درک میکنند و میدانند.
"هاشمی بارها نشان داده که مرد بحرانهاست و خردگرایان بر این اعتقادند که آینده نگری از جمله عوامل اصلی هجمه به اوست"امیدم از انتخابات گذشته بیشتر است.
* ما هم بیشتر امیدوار میشویم
- البته شما باید بیشتر تشخیص بدهید که با مردم خیلی ارتباط دارید. ولی من تشخیص میدهم که اکنون وضع بهتر از گذشته است. در گذشته پنجرهای باز شد که مردم ببینند که یک راه هست و الان باید این راه را ادامه بدهند و بروند.
* درباره مجلس خبرگان همیشه حساسیت بوده، ولی این دوره حساسیت بیشتری پیدا کرده است، هم به لحاظ مقطع تاریخی که در آن قرار گرفتیم و هم به خاطر طول عمر مجلس خبرگان که هشت سال است. این مجلس را خیلی مهم میدانند. از طرفی جنابعالی تاکید دارید به اینکه جوانهای مستعد و مجتهد و بنام که دارای تفکرات و تحرکات بهتری هستند، ورود پیدا کنند.
بعضیها از این مساله نگران هستند و میگویند که مجلس خبرگان، مجلسی است که جای انسانهایی است که سن و سالی از آنها گذشته است. آمدن این جوانهای مجتهد و متخصص چه جای نگرانی دارد که برخی نگران هستند؟
- به همان دلیلی که برای مجلس شورای اسلامی هم به این موضوع توجه دارند. مجلس شورای اسلامی کار بیشتری در دست دارد و خبرگان نیرویی آماده برای روزی است که اگر خدای ناکرده نیاز شد، اقدام کنند. ولی مجلس شورای اسلامی باید دائما، هر روز و همیشه در میدان باشد و کارهای زیادی دارد. مردم و جریانهای سیاسی هم برای مجلس و هم برای خبرگان حساس هستند.
"زمانی که از مترو و لزوم راهاندازی آن در کشور میگفت، برخی که لقب دلسوز را با خود به همراه داشتند، مترو را سمبل اشرافیگری خواندند و بر او تاختند"علاوه بر آن موضوع کار مجلس خبرگان، رهبری است. رهبری مثل یک حزب نیستند. رهبر پدر همه مردم است و همه مردم باید بالسویه زیر بال رهبری آسایش و امنیت داشته باشند. اگر بخواهیم به اهمیت آن نگاه کنیم، از جهت عمومی بودن و سالم بودن، انتخابات خبرگان میتواند ضروریتر از مجلس باشد. به این خاطر که باید رهبری عام باشد و بخش خاصی زمینه انحصاری کردن رهبری را نداشته باشد.
این قابل فهم است. البته رسانهها باید روی این مساله بیشتر کار کنند و این مساله را خوب توضیح بدهند. من فکر میکنم یکی از عمدهترین عوامل ثبات ما این است که روابط مردم با رهبری صمیمی است و این در ادامه هم شدنی نیست، مگر اینکه انتخابات پرشور، فراگیر، همگانی و قابل قبولی با حضور اکثریت مردم اتفاق بیفتد و اگر قابل قبول نباشد، خدشهای بر نظام اسلامی ما وارد میشود.
* در بحث صلاحیتها، هم بحث کاندیدای خبرگان و هم نامزدهای مجلس، احتمال رد صلاحیت، در محافل سیاسی مطرح میشود که این دوره رد صلاحیت ها بالاست. البته اینها گمانهزنی است و شورای نگهبان چیزی نگفته و اعضای آن چه فقها و چه حقوقدانان صحبتی نمیکنند. اما بعضا در بین افکار عمومی و به ویژه در بخشی از محافل سیاسی این موضوع مطرح است که رد صلاحیتها بالاست.
"در آن هنگامه هم که با استدلال، جنگ را خاتمه داد، برخی گفتند نباید چنین میشد اما هاشمی محرمانه به امامش گفت که بگویید من این کار را کردم و دستور دهید مرا محاکمه کنند تا به شما آسیبی نرسد"اگر چنین اتفاقی بیفتد، آیا شما وساطت خواهید کرد؟
- بله، من در همه انتخابات سعی دارم تا آنجایی که میتوانم و برای من امکان دارد، نصیحت میکنم و مشورت میدهم تا انتخابات پرشور و با حضور همه سلایق فکری انجام شود. چون این به نفع همه ماست و راست، چپ، اصولگرا، اصلاحطلب و معتدل ندارد. اگر انتخابات سالم انجام شود و همه راضی باشند، آسایشی در ذهن مردم و آرامشی در فضای جامعه هست و این هم یک منطق قوی دارد. من هم این حرفها را در مواقع و جاهایی که هستم و میتوانم، میگویم. فکر نمیکنم دیگران هم اینقدر کوتهبین باشند که به خاطر یک پست یا سمت، بیایند این آرامش را به هم بزنند و این آسایش خاطر را از مردم بگیرند.
آنها هم قانون دارند و براساس قانونشان عمل میکنند که باید مردم قانع باشند. اگر قانونا درباره کسی نظر منفی دارند، باید بپذیریم. ولی اگر بخواهند حالت باندی را حاکم کنند، به نظرم قابل قبول نیست چرا که این کار در فضای جامعه قابل تشخیص است. یعنی برای مردم هم قابل تشخیص است و رسانهها هم آنقدر وسیع هستند که مخفی نمیماند. فکر میکنم سلامت نیروهای ناظر و مجری برای مردم جزو ضروریترین چیزهایی باشد که نیاز دارند و آنها هم این را درک میکنند.
* بحث نظارت استصوابی بیشتر از ناحیه اصولگرایان مطرح میشود که میگویند صلاحیت فلان نامزد اصلاحطلب برای نمایندگی مجلس احراز نشد، یعنی مثلا آقای X نمیتواند نماینده مجلس شود.
- به هر حال قانون انتخابات داریم و قسمتی از مسائل مربوط به صلاحیتها و رد صلاحیتها به خاطر اختلافاتی که بین مجلس و شورای نگهبان بوده، به مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده و تکمیل شده است.
"شخصیتی که لقب امیرکبیر دوران را دارد و به واقع پس از جنگ تحمیلی زمینه سازندگی و تعامل با دنیا را فراهم و کشور را به سمت توسعه یافتگی سوق داد"ما هم به همین قانون فکر میکنیم. قانون که الان هست. کسی هم مدعی تغییر قانون در شرایط حاضر نیست. چون اگر هم بخواهد تغییر کند، ممکن است بدتر بشود. من فکر میکنم اگر همین قانون درست عمل شود و خلاف قانون و سلیقهای عمل نشود، مشکلی ایجاد نمیشود.
مردم هم باید خودشان را آماده کنند که با چنین قانونی انتخابات برگزار میشود.
* مجری انتخابات که وزارت کشور است، میگوید: که باید مبنا قانون باشد. قانون هم مراجع چهارگانه را به صراحت آورده است. اما از آن طرف دیگر بحث تحقیقات محلی مطرح میشود.
- درست است، ممکن است هر کسی چیزی بگوید. ما داریم نظر میدهیم که این مصلحت نیست. در این شرایط منطقه و نیازی که ما به رضایت و وحدت مردم داریم، ایجاب نمیکند که به خاطر سلایق ، رضایت مردم را مخدوش کنیم.
"او همواره در مدیریتهای استراتژیک در سیبل تصمیمگیری اساسی برای نظام قرار گرفته است و هجمههای دیگران را تنها در حد خاطراتی برای آیندگان مینویسد"من نظرم را میگویم و ممکن است بعضیها نظر دیگری داشته باشند. تجاوز از قانون در اینجا به هیچوجه مناسب نیست. الان خطرناک است که مردم را به روند اداره کشور مشکوک کنیم. باید خاطر مردم جمع باشد.
* شما از سید حسن آقای خمینی دعوت کردید که در انتخابات مجلس خبرگان حضور پیدا کند. البته از فحوای مطالبی که راجع به شخصیت ایشان گفتید، تلقی افکار عمومی این است که از ایشان دعوت کردید.
- بله، دعوت من رسمی بود.
ایشان یادگار امام راحلی هستند که بنیانگذار نظام اسلامی هستند و پیشتازتر از همه، برای انقلاب زحمت کشیدند. هنوز هم کشور را تا حدود زیادی از نورانیت امام زنده نگه میداریم. از لحاظ شخصیتی هم باسواد و هم آشنا به مسائل سیاسی، جهانی، اقتصادی، تاریخی و مصالح کشور هستند. تمام شرایط یک نامزد خبرگان را دارند. قطعا مجتهد هستند.
"او انتخابات پیش رو را مهمترین انتخابات انقلاب میدانند و میگوید درصورت رد صلاحیت ا حتمالی کاندیداها حاضراست، وساطت کنند"چون درس خارج میدهد و شاگردان خوبی هم دارد. به ایشان گفتم که نمیتوانید بیطرف باشید و باید وارد شوید. البته بعضی از دوستانی که با ایشان کار میکنند، میگویند شما سیبل تخریبهای سیاسی نشوید. به نظر من ایشان هم مایل بود و خودشان اعلام حضورکردند.
* دغدغههای سیاسی و اجتماعی جدید با دغدغههای نسلهای اول انقلاب و دهه شصتیها، تفاوتهای معناداری دارند. اینکه نسل جدید به دنبال الگوهای جدید برود، نگرانکننده نیست؟ یعنی ما نتوانستیم برای جوانان مسیری را هموار کنیم که در کانال انقلاب رشد کنند.
گویا خودشان دارند مسیرشان را پیدا میکنند. چه اندازه با این نظر موافقید؟
- بالاخره تحولات نسلهای بشری همیشه بوده، منتها در دورههایی که رسانهها و ابزار اطلاعرسانی نبوده، کند بوده و طول میکشید که الگوهای نسلها عوض شود. اکنون نسلها به سرعت متفاوت میشوند. افکار جدیدی میآیند که رسانهها میگویند، در حالی که قبلا به گوش مردم نمیرسید. الان به گونهای است که اخبار محرمانه در هیچ کشوری معنا ندارد.
"او رای مردم را زینتی نمیداند و معتقد است آن روزنه امیدی که درانتخابات سال۹۲ گشوده شد با تدبیر در اسفند ۹۴ نور بیشتری به جامعه خواهد تاباند"حتی اخبار سری هم از جایی درز میکنند و گفته میشود. در این شرایط باید بچههای کشور را متناسب با زمان تربیت کنیم. در سخنرانی جدیدم با اعضای یکی از احزاب، این روایت را خواندم که حضرت علی (ع) میفرماید: «ادبوُا اوْلادِکم بِغیرِ آدابکم فاِنهُم خلقُوا لِغیر زمانِکم» بچههایتان را برای زمان بعد از خودتان آماده کنید. شما در زمان خاصی و برای آن زمان تربیت شدهاید. بچههای شما برای زمانی تربیت میشوند که با زمان شما متفاوت است.
این قابل پیش بینی است و باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر روز، دنیا شفافتر میشود و افکار جدید میآید. ما قدیمیها روی مسائل، شیوهها و سلیقههایی رشد کردهایم که هنوز همان افکار را داریم، اما بچههای ما سلایق دیگری دارند. البته اصول اسلام همیشه محفوظ است، اما توجه به تطور زمان، امتیاز اسلام در میان ادیان مختلف است. خاتمیت اسلام به همراه اجتهاد پویاست که پا به پای زمان پیش میرود. دین اسلام با اجتهاد دین خاتم است که براساس قرآن کریم، انسانها باید تا روز قیامت تابع این دین باشند که بدون اجتهاد نمیشود.
"او از کسانی که مردم را فاقد تشخیص میدانند ناراحت است و همراه با شادمانی مردم شاد میشود و میخندد"امام(ره) خیلی صریح گفتند که اجتهاد تابع زمان و مکان است. یعنی هم محل جغرافیایی و همزمان در اتخاذ یک تصمیم فقهی مهم هستند. این جزو اصولی است که فقها روی آن تکیه میکنند. معنایش این است که باید جوانان خود را برای زمان آینده تربیت کنیم. متاسفانه الان کسانی هستند که روی افکاری که برای خیلیها فسیل شده، اصرار دارند و میخواهند همان افکار را در مغز جوانان تزریق کنند که جوانان نمیپذیرند.
مباحثه که شود، براساس منطق خود، جواب میدهند. گاهی هم احساس نفرت میکنند، ولی در مجموع جای نگرانی نیست که جوانان ایران میدان داشته باشند و واقعیتها را بدانند و رشد کنند. اگر نقصی دارد، به خاطر این است که آینده را در نظر نگرفتند. میخواستند محور افکار جوانان، شرایط زمان آنها باشد. آیندهنگری دانش واقعی شده و به عنوان یک رشته در دانشگاهها تدریس میشود و براساس آن، پیشگیریها و پیشبینیها بسیار مهم هستند.
"قبل از آغاز گفتوگو از دغدغههای رسانه و اهالی آن سوال کرد و اظهار امیدواری کرد که شرایط بهتر شود"همین چندروز پیش همه کشورها در پاریس برای اقلیم آینده جمع شدهاند، برای این است که براساس پیشبینیها، اگر اوضاع اینگونه پیش برود و حرارتهای فسیلی به تدریج در فضا پخش شود، بشر در آینده گرفتار مصیبتهای جوی میشود. لذا همه با هم جمع شدند که این مساله را حل کنند. این یعنی پیشگیری، البته دیر اقدام شد و اگر ۵۰ سال پیش این کار را میکردیم، الان دچار این وضعیت نبودیم.
* هر چقدر از دولت یازدهم میگذرد، احساس میشود رابطه جنابعالی با آقای روحانی از آن حالت ملموس و شفاف به حالت غیرمحسوس درآمده، قبول دارید؟
- خیر، ایشان رئیس دولت هستند و کارهای زیاد و وقتهای کمی دارند. اگر آقای روحانی در جلسات مجمع میآمدند، شما و جامعه عکس یا فیلمش را میدیدید، میگفتید روابط شفاف و ملموس و محسوس است. اما بسیاری از روابط ما رسانهای نیست.
در هر موضوعی که من یا ایشان مهم بدانیم، ارتباط برقرار میکنیم و بعضی مسائل را تلفنی و بعضی از مسائل را حضوری مطرح میکنیم. اخیرا به خاطر شرایط خاص اجرای برجام، گفتوگوهای ما بیشتر شده است که مشورت و همکاری میکنیم.
* چندی است رئیسجمهور به جلسات مجمع نمیآیند.
- همه روسای جمهوری اینگونه بودند. چون کارهای زیادی دارند. خودم که رئیسجمهور بودم، چون رئیس مجمع هم بودم، ناچار بودم در جلسات باشم. اما دیگران اینگونه نیستند و کار دارند.
"هاشمی با «آرمان» داشت رنگ و بوی دیگری داشت وحتی زمانی که به او خبر دادند میهمان برایش آمده است مصاحبه را ناتمام نگذاشت و گفت هر چه در ذهن دارید، مطرح کنید"معمولا پنجشنبهها و جمعهها به مسافرتهای کاری در اقصی نقاط کشور میروند و صبح شنبه هم جلسات کاری خودشان را دارند. ولی نمایندگان دولت در همه جلسات مجمع هستند که نظرات ایشان را میگویند. البته توقع جامعه این است که روسای قوا در جلسات مجمع که بزرگان کشور جمع میشوند، منظم شرکت کنند.
* آقای نوبخت اعلام کردهاند که آقای روحانی مشغله دارند. از طرفی مجمع جای کمی نیست و مسائل کلان و اساسی کشور در جلسات آن مطرح میشود و درواقع اینجا هم یک مشغله است.
- مسائل برای طرح در مجمع، اول در کمیسیونها مطرح میشوند که کارشناسان دولت از همه بخشها هستند. از مجلس، قوه قضائیه و بخش خصوصی هم کارشناسان حضور مییابند و نظر میدهند.
در جلسات مجمع هم اگر مباحث مربوط به آنها باشد، باید حضور یابند که معمولا هستند. اما اگر در سطح روسای قوا باشند، موثرترند، چون گاهی نمایندگان دولت و قوای دیگر به خاطر عدم اشراف بر موضوع، توجیه نیستند و نمیتوانند از دیدگاههای دولت یا جاهای دیگر دفاع کنند.
* با این توضیحات، حضور رئیسجمهور به نفع دولت است.
- بله، چون تمام مباحث جلسات مجمع مربوط به کشور است و دولت هم به عنوان مسئول اجرایی، با همه مسائل ارتباط دارد. در بحثهای مجمع هم منطق حاکم است. اگر موضوعی منطقی مطرح شود، رأی اکثریت اعضای مجمع با طرح آنها خواهد بود.
* عدهای با امکاناتی که در دوره ۸ ساله گذشته به دست آوردند، در تبلیغات چنین وانمود میکنند که دولت آقای روحانی، چهار ساله است. گویا آنها میخواهند با رنگ و لعاب دیگری وارد صحنه شوند.
"او که کاندیدای مجلس خبرگان است، از اینکه سیدحسن خمینی تصمیم به حضور گرفت، بسیار راضی است و میداند با حضور شخصیتهای شناخته شده میانه رو، ایران بار دیگر رنگ پیشرفت و ترقی را خواهد دید"نظر شما چیست؟ آیا میتوانند با شعار، برنامه و چهره دیگری به عرصه قدرت برگردند؟
- خیلی بعید است. چون پرونده خوبی در افکار عمومی ندارند. اگر آن پروندهها نبود، ممکن بود که برگردند. اما پروندههای آنان خیلی بد است و از هیچ جهت، قابل برگشت نیستند. مگر کسانی که منافع اقتصادی، فرهنگی، اداری، سیاسی و باندی داشته باشند.
در مجموع به خاطر تجربیات بد ۸ سال در ذهن جامعه، زمینه برگشت آنها فعلا نیست تا نسل فعلی، گذشته را فراموش کند. البته تا جایی که میدانیم، در همه دولتها مرسوم بود که وقتی دولتی میآید، مخالفینش میخواهند که یک بار باشد. به هر حال، خیلی از پروندههای خاص آن جریان در دست افکار عمومی نیست، اما ذهنیت کلی جامعه خیلی منفی است و پروندههای متفاوتی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند. البته وظیفه رسانههاست که جامعه را آگاه کنند.
* شاید پروندهها، از لحاظ شکلی مثل هم باشند، اما محتوایی فرق دارند. به هر حال دولت فعلی در بخشی از جاها واقعا پاسخگوست و ما به عنوان اصحاب رسانه، اعتراف میکنیم که نمیتوانیم به همه پروندهها دسترسی داشته باشیم.
- آقای روحانی تازگی حرفی زده که من هم در زمان دولت میگفتم.
"هاشمیرفسنجانی با «آرمان» را در ادامه میخوانید: * نخستین سوال درباره دو رویداد مهم است که در اسفندماه اتفاق میافتد"وقتی انتقادات به سازندگی و اعضای کابینه در یک روزنامه زیاد شده بود، یک بار چندتن از وزرا در جلسه هیات دولت اعتراض کردند که چرا به این همه انتقادات، جواب نمیدهیم و قانون را اجرا نمیکنیم؟ به آنان همان موقع گفتم: کسی حاضرنیست به قوه قضائیه یا مجلس چیزی بگوید. مجلسیها تریبونی دارند که بعضی از تندروها با استفاده از آن، مخالفانشان را تخریب میکنند و در قوه قضائیه هم به جرم تشویش اذهان عمومی، شخص را احضار و رسانهها را تعطیل میکنند. دولت اینگونه نیست و اصولا نماد دموکراسی است. نباید از انتقاد نسبت به دولت، ناراحت و نگران بود. البته اگر از آن دو قوه هم مثل دولت انتقاد شود ـ که باید انتقاد سازنده بشود ـ وضع خیلی بهتر ازشرایط حاضر قابل ارزیابی بود.
* بحث حضور جنابعالی در نمازجمعه، یکی از خواستههای اکثر پیامهای تلفنی مردم به روزنامه است.
آرمان مرجع قابل اتکا نظرات شما نزد افکارعمومی است و مردم در تماسهای تلفنی یا درنمایشگاه مطبوعات این سوال همیشگی را تکرار میکنند که چرا آقای هاشمی به نماز جمعه نمیآید؟ مطمئنا استقبال از نماز جمعه شما میلیونی خواهد بود. آیا قصد بازگشت به تریبون نماز جمعه را ندارید؟
- از زمانی براساس اطلاعات موثق فهمیدم که برنامهریزی شده تا با استفاده از گروههای تندروی که بعضی از جناحها دارند، بعضی از مراسم سخنرانیها را به هم بزنند. تریبون نماز جمعه باز است و اگر موضوع و مسالهای حتی بین نمازگزاران مطرح شود، پخش میشود و فورا همه دنیا میفهمند. متوجه شدم که میخواهند از گروههای فشار و قانون شکن در نماز جمعهها هم بیایند. من هم اینگونه میفهمم که امام جمعه باید عادل باشد و یکی از مظاهر عدل هم، پرهیز از خودسانسوری است.
"اکنون یک دغدغه که هم مردم و هم کسانی که قصدکاندیداتوری دارند، عملکرد نهادهای نظارتی است"یعنی اگر آنچه را که میفهمم، به مردم نگویم یا مطالب دیگری بگویم، باید در محضر خدا و پیش وجدانم، جواب بدهم. یکی از وظایف امام جمعه این است که مردم را با شرایط زمان و جامعه آشنا کند و به مردم آگاهی بدهد. تا جایی که میتوانستم، در خطبهها اینگونه عمل میکردم. مخصوصا پس از سال ۸۸ این تصمیم گرفته شد، دیدم در این فضا نمیتوانم آن خطیب جمعهای باشم که حقایق را به صورت هفتهای به مردم بگویم. درآن طرف هم هستند افرادی که از من خوششان نمیآید.
چون احساس میکردند خطبههای من خیابانها را پر میکند. مخصوصا صحنههای حضور مردم در آخرین خطبه من تجربه خوبی برای آنها شد. البته به من نمیگویند که نیا. هنوز امام جمعه موقت هستم، ولی دیگر نمیروم. چون نمیخواهم در این شرایط نماز جمعه مردم مخدوش شود که علاوه بر ثواب فردی، یک ثواب جمعی و اجتماعی هم دارد.
* در این زمینه با رهبری صحبتی نکردید؟
- اوایل چند بار به من گفتند و من هم قبول نکردم.
"آیا در این موقعیت تاریخی، با توجه به شرایط منطقه، نهادهای نظارتی تسامح و تساهل بیشتری در این دوره به خرج میدهند؟ - بسما.."الان هم مصلحت نمیدانم. فرض کنید همین هفته به نماز جمعه بروم و خیابانها مثل آخرین خطبه پر شود. در آن شرایط فضا به گونهای بود که محدودیتهایی ایجاد شد که جوابگوی آن همه مردم نبود. حتما دیدید که در میان اخبار آن روز تاریخی که بسیاری از جوانان برای نخستین بار به نماز جمعه آمده بودند، بعضیها افرادی را پیدا کردند که دارند با کفش نماز میخوانند. (با خنده) شاید اگر دوباره بروم، باز مشکلی برای کشور پیش بیاید.
* آن زمان نقل قولی از شما بود که «این نخستین نماز جمعه آنها بود و دفعه بعد کفشها را از پا در میآورند.»
- در آن شرایط و مخصوصا در آن خطبه، مسائلی پیش آمد که خوب نیست بگوییم و به اختلافات دامن بزنیم.
* با توجه به برنامههایی که دولت آقای روحانی، برای خروج از رکود تورمی داشته و تلاش میکند، مردم راضی نیستند.
نگاه عامه مردم بیشتر معیشتی است که حل نشده است. آیا برنامهریزیها دقیق نبود یا ارث دولت قبل هزینههای زیادی برای دولت فعلی گذاشت یا حل مشکل نیاز به زمان دارد؟ حامیان دولت خود را برای انتخابات اسفند آماده میکنند و اگر بخواهند رأی بیاورند، مستلزم این است که مردم به این تفکر آری بگویند. چه باید کرد؟
- اگر واقعیتها به مردم گفته شود، متوجه میشوند که مشکلات دولت چیست و چگونه باید حل کرد. صداوسیما که درحد انتظار نه تنها با دولت نیست، بلکه سعی میکند انتقادات از دولت را به سطح مردم بکشاند. رسانههای مکتوب مثل صداوسیما برد و نفوذ ندارند.
"الرحمن الرحیم، من فکر میکنم این دو انتخاباتی که در پیش داریم، جزو حساسترین انتخاباتهای تاریخ ماست"رسانههای خارجی هم براساس ذات خود همیشه سعی میکنند منفیهای دولت را به حساب انقلاب بگذارند و پخش کنند. فکر میکنم سیاستهای دولت مشخص است. یکی از موانع بزرگ پیشرفت کشور، تحریمها بود که دولت لغو آن را در دستور کارش گذاشت. البته به همه اعضای کابینه مربوط نیست و وزارت خارجه و رئیسجمهوری مسئول و مشغول هستند.
* مساله دیگر تورم بود که به سرعت داشت بالا میرفت و اگر ادامه مییافت، معلوم نبود چه اتفاقی میافتاد. شاید خیلیها یادشان نباشد که یک بار در ۳۰ یا ۴۰ سال پیش، تورم در ترکیه روزانه بالا میرفت، یعنی لیره آنها سقوط میکرد.
یادم است زمانی که در سفری به ترکیه رفتم، ۱۴ لیر یک دلار بود، اما به حدی رسیده بود که یک دلار برابر با یک گونی لیر بود.
- برنامه جدی دولت در بعد داخلی جلوگیری از رشد لجام گسیخته تورم بود که انصافا موفق بود و الان رشد آن به یک رقمی رسیده که کار بزرگی است. البته عامه مردم به این مساله توجه ندارند. ما میگوییم الان تورم ۱۲ تا ۱۴ درصد است که معنایش این است که هنوز ۱۲ درصد در حال گرانتر شدن است. مردم انتظار ارزانتر شدن دارند. در تمام این ۲ سال از ۵۰ درصد پایین آمد و هنوز هم ادامه دارد.
"بحمدلله ایران نسبت به دیگران، کشوری امن است و مردم با مشکلاتی که تحریمها ایجاد کرده، زندگی میکنند و آرام هستند"درشرایط فعلی به حد مطلوبی رسید اما هنوز میگویند در سال آینده هم ۱۰ درصد گرانتر میخریم. در هر حال دولت توانست رشد تورم را کنترل و آن را پایین بیاورد.
* مسالهای که در چنین شرایطی پیش آمده، رکود است. شما هم به طور جدی میدانید که در دولت گذشته، رشد اقتصادی ما منفی ۶ درصد شده بود و این رکود خطرناک و به معنای فلاکت است. به اینجا رسیده بودیم. البته دولت جدید که آمد، مثبت شد.
من میخواهم بگویم که کارهای زیربنایی اینگونه انجام شده و این طور نیست که بگوییم کاری نشده است. منتها برای مردم نان، غذا، منزل و حقوق و امثال اینها مهم است. در این قسمت مردم توقعاتی دارند که به حق است. دراین زمینه توصیهای به دولتمردان داشتهاید؟
- من نظریهای داشتم و مکرر هم اعلام کردهام و یک بار در وزارت کشور جلسهای بود که همه مدیران و استانداران بودند و من در آنجا گفتم و هنوز هم میگویم. به صورت مکرر با آقای روحانی و اقتصاددانان هم صحبت کردهام و آن اینکه میتوانیم با اقداماتی تهدید نقدینگی را به فرصت تبدیل کنیم.
"معنایش همان است که انتخابات پرشور و حضور هر چه بیشتر مردم، نشان علاقه و امید مردم به کشورشان است و این مساله خیلیها را مأیوس میکند"اما آنها احتیاج به مطالعه داشتند و میترسیدند که تورم را دوباره بالا ببرد و از این بابت نگرانی داشتند. نقدینگی خیلی زیادی در کشور داریم و خودشان میگویند که ۸۵۰ هزار میلیارد تومان است. این نقدینگیها به جز بخش کوچکی، بقیه در بانکهاست و جای دیگری نیست. حتی شما با پولی که در بازار اقلام مورد نیازتان را میخرید، فروشنده پول شما را به بانک میدهد تا زمانی که بخواهد مصرف کند. وقتی مصرف کرد، هر کسی که پول را گرفت، دوباره آن را در بانک میگذارد.
بانکها هم به این پولها عمدتا سود میدهند. چون الان مردم سرمایهگذاری میکنند. وقتی این پول در بانکها جمع میشود، میتوانیم از آن استفاده بهتری کنیم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران