کودکان کار، معلول شرایط نامطلوب خانواده‌ها هستند

کودکان کار، معلول شرایط نامطلوب خانواده‌ها هستند
ایسنا
ایسنا - ۲۰ تیر ۱۳۹۹



ایسنا/لرستان یک جامعه‌شناس گفت: ورود کودکان به خیابان بیشتر معلول شرایط نامطلوب آن‌ها در خانواده‌های نابسامان و از هم گسیخته، آزار کودک در خانواده و فرار از خانه شمرده می‌شود.

بهرام مولایی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که در طول تاریخ همواره کودک به علت ویژگی‌های خاص جسمی و روحی در معرض سوءاستفاده‌های مختلف قرار گرفته، اظهار کرد: وضعیت خاص کودکان خیابانی باعث شده که آن‌ها هم در جامعه هم در محیط خانوادگی در معرض انواع سوءاستفاده‌ها و آسیب‌ها قرار بگیرند و به انبوهی از حمایت‌ها ازجمله حمایت قانونی نیاز داشته باشند.

وی با اشاره به این‌که پدیده کودکان خیابانی و کار یکی‌از معضلات گریبان‌گیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است،   ادامه داد: کودکان کار به دلیل شرایط خاص زندگی خود مجبور به کارکردن هستند و همین امر منجر به ایجاد تغییرات مثبت و منفی در خودپنداری آن‌ها نسبت به سایر همسالان خود شده است.

مولایی افزود: مسأله رفع فقر و کودکان و حل مشکلات بچه‌های خیابانی موضوعی است که حقیقتاً تنها با همکاری بین‌المللی دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی مانند عفو بین‌المللی و دیده‌بان حقوق بشر و همکاری مشترک و تنگاتنگ با فعالان حقوق کودک حل و فصل می‌شود.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که در طول تاریخ استفاده از نیروی کار کودکان همواره امری معمول و متداول بوده و نوظهور نیست، عنوان کرد: کودکان از قرن‌ها پیش همواره با والدین و نزدیکان خود به کارهای مختلف ازجمله کشاورزی و دامداری اشتغال داشته‌اند، یکی‌از معضلات جوامع در حال توسعه پدیده کودکان کار است.

وی با اشاره به این‌که کودکان کار و خیابانی به افراد زیر ۱۸ سال اطلاق می‌شود که برای ادامه بقای خود مجبور به کار و یا زندگی در خیابان هستند، تصریح کرد: الگوی کار و فعالیت‌های کودکان در خیابان تابعی از زمینه خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که کودکان را به خیابان می‌کشاند و همزمان به رفتارهای آن‌ها در خیابان شکل می‌دهد.

مولایی افزود: اجبار کودکان به کار موجب آسیب به سلامت فیزیکی، جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی آن‌ها می‌شود، این کودکان برای تغییر در شرایط زندگی‌شان توانایی و شناخت لازم را نداشته و سلامت آنان به خطر می‌افتد، این پدیده مشکلی اجتماعی است که از دیرباز در کشورهای مختلف وجود داشته و در دهه‌های اخیر به علل گوناگون افزایش یافته است.

این جامعه‌شناس تأکید کرد: جدا از ضرورت و اهمیت پیشگیری، ارائه مجموعه ای از حمایت‌ها ازجمله  عاطفی، مالی، روانی، اجتماعی و قانونی از این کودکان ضروری است.

وی با اشاره به این‌که کودکان کار یا کارگر به دو دسته کودکان مشغول به کار تولیدی یا خدماتی مشغول و کودکان خیابان تقسیم می‌شوند، افزود: یونیسف، کودکان خیابانی را به دو دسته تقسیم کرده، کودکانی که در پی درآمد برای خانواده، در خیابان کار می‌کنند و میزان ارتباط آنان با خانواده متفاوت است؛ دوم کودکانی که برای آن‌ها خیابان همچون خانه بوده و در خیابان در پی سرپناه و خوراک هستند و مردم کوچه و خیابان برای آن‌ها جای خانواده را می‌گیرند.

مولایی با اشاره به این‌که از نظر کارشناسان امور اجتماعی و اقتصادی، پدیده کار کودکان، علت‌های عمده و زیربنایی دارد، عنوان کرد: ازجمله این عوامل می‌توان به فقر اقتصادی، توزیع ناعادلانه درآمد و اختلافات طبقاتی بسیار در جامعه، مهاجرت وسیع روستاییان به شهرها، گسترش فقر و افزایش هزینه‌های زندگی، رکود اقتصادی و بیکاری به خصوص در کشورهای صنعتی یا در حال توسعه، قوانین و مقررات ناکافی برای پیشگیری سوءاستفاده از کودکان و یا مقابله با آن و فقدان آموزش و آگاهی عمومی اشاره کرد.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: کودکان خیابانی در خیابان با هدف کسب درآمد برای کمک به خانواده یا تأمین مخارج شخصی مجبور به کار کردن‌اند  در حالی که فاقد مهارت لازم برای گذران زندگی روزمره هستند و بسیاری از آنان برای بقا مجبور به انجام فعالیت‌های غیرقانونی مانند گدایی، دزدی، فحشا، پورنوگرافی، قاچاق و توزیع و فروش مواد مخدرند.

وی تأکید کرد: ورود کودکان به خیابان بیشتر معلول شرایط نامطلوب آن‌ها در خانواده‌های نابسامان و از هم گسیخته، آزار کودک در خانواده و فرار از خانه شمرده می‌شود.

مولایی بیان کرد: کودکان خیابانی به نسبت کودکان عادی بیشتر به اختلال‌های رشدی، سوء تغذیه، شکستگی استخوان و کبودی بدن دچار می‌شوند که همگی از مصداق‌های اختلال در کارکرد جسمانی کیفیت زندگی به شمار می‌آیند.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که کار کودکان علل مختلفی دارد و نبایستی سطحی به آن نگاه کرد، افزود: ازجمله عوامل مؤثر بر آن زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی و محیط زندگی کودکان است.

وی عنوان کرد: همچنین تصور کودک نسبت به خود تحت تأثیر درک او از خود و واکنش‌های دیگران به او قرار می‌گیرد که متأثر از متغیرهای گوناگونی مانند سن، جنس، حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی و... است، بنابراین علاوه‌بر نگاه اجتماعی و بیرونی به این کودکان باید مفهوم خودپنداری را از زاویه دید این کودکان نیز بررسی کرد.

مولایی افزود: ۹۵ درصد از کودکان خیابانی پسر و سن آن‌ها بین ۵ تا ۱۸ سال است که حدود ۹۰  درصد از  آن‌ها دارای پدر یا مادر هستند و اعضای جمعیت خانواده آن‌ها به طور میانگین هشت نفر است.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که کودکان خیابانی به‌عنوان بخشی از سرمایه انسانی هستند که سلامت جسم و روان آن‌ها می‌تواند نقش مهمی در سلامت جامعه داشته باشد، تصریح کرد: طبق نظر یونیسف، کودکان خیابانی با واقعیت تلخ جدایی از خانواده و خطر از دست دادن امکانات اساسی همچون آموزش و بهداشت مواجه‌اند.

انتهای پیام

منابع خبر

اخبار مرتبط