شادا که به جاست این یکی شادی ی ما، وز بهرِ وطن، امیدِ آبادی ی ما! از بخت یک امروز نباید نالید: کاو داد به ما بارِ دگرهادی ی ما.

شادا که به جاست این یکی شادی ی ما، وز بهرِ وطن، امیدِ آبادی ی ما! از بخت یک امروز نباید نالید: کاو داد به ما بارِ دگرهادی ی ما.
اخبار روز
اخبار روز - ۲۲ مرداد ۱۳۹۴

 
۱

شادا که به جاست این یکی شادی ی ما،

وز بهرِ وطن، امیدِ آبادی ی ما!

از بخت یک امروز نباید نالید:

کاو داد به ما بارِ دگر هادی ی ما.

۲

از طنزِ خوشِ تو مرگ شد شاد و بمُرد!

زد قهقهه آنچنان که افتاد و بمُرد!

آمد که بگیرد از تو جان امّا، خود

شد روده بُر از طنزت و جان داد و بمُرد!

٣

ویرانگرِ مرز و بومِ ویرانه ی تو

دیوانه شود ز طنزِ جانانه ی تو.

"شعرانه" مخوان شعرِ خود، ای شاعرِ خلق!

شعر است و فرای شعر "شعرانه" ی تو.

۴

باز آمده ای خوش به سَرا، هادی جان!

بس خوش خبری ست این مرا، هادی جان!

بختِ خوشِ ما مجالِ کارِ تو فزود:

بنویس خوش و خوش بسُرا ، هادی جان!

۵

پیوسته –برادرم!-همانی با ما:

همدل، همراه و همزبانی با ما.

طنزِ تو یگانه مایه ی شادی ی ماست:

بایاست که همچنان بمانی با ما.

چهاردهم امرداد۱٣۹۴،
بیدرکجای لندن

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منابع خبر

اخبار مرتبط