به بهانه آزادی حجاب را زیر پا می گذارند

به بهانه آزادي حجاب را زير پا مي گذارند
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ۲۴ خرداد ۱۳۹۰

خبرگزاری فارس: پوشش که در عرف اجتماعی و خارج از محدوده خانه از آن به عنوان حجاب یاد می شود در عین سادگی؛ موضوعی پیچیده و یکی از نمادهای ارزش گذاری در جامعه است که رعایت آن توجه به هنجارها و بی توجهی به آن نوعی هنجارشکنی است. پوشش که در عرف اجتماعی و خارج از محدوده خانه از آن به عنوان حجاب یاد می شود در عین سادگی؛ موضوعی پیچیده و یکی از نمادهای ارزش گذاری در جامعه است که رعایت آن توجه به هنجارها و بی توجهی به آن نوعی هنجارشکنی است. تاریخ بشر مؤید این نکته است که عفاف و حجاب به عنوان دو ارزش در جامعه بشری به ویژه جوامع توحیدی مطرح بوده است؛ زیرا یکی از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب برای اندام خویش است. براین اساس، لباس پوشیدن یکی از شئون و ویژگی های انسان به شمار می آید. برای بشر دیروز و انسان متمدن امروزی لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما، برف و باران و یاری دادن وی در حفظ عفت و شرف، در آراستگی و زیبایی آدمی نیز نقشی مهم ایفا می کند و می توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادی فرد و تعلق وی به فرهنگی خاص دانست.

"بشر اولیه پوشش را انتخاب کرد تا حیا را وارد حریم های خود کند و حیا که معنا گرفت تمدن به وجود آمد"بشر اولیه پوشش را انتخاب کرد تا حیا را وارد حریم های خود کند و حیا که معنا گرفت تمدن به وجود آمد. اما همین مسئله که قدمتی به طول حیات بشر در کره خاکی دارد چند صباحی است که به عنوان یکی از چالش های بزرگ فرهنگی جامعه ما مطرح شده است. مسئله ای که بررسی آن می تواند به بسیاری از شبهات در این زمینه پاسخ دهد. سعی کرده ایم در این گزارش به اندازه بضاعت قلم و حوصله خوانندگان به تبیین فلسفه حجاب اسلامی از دیدگاه قرآنی و اجتماعی و روانشناسی بپردازیم. حجاب رعایت حرمت زن مسلمان و حق الله است حجاب از منظر قرآن؛ یعنی احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن تا نامحرمی او را از دید جنسی نگاه نکند.

قرآن این حرمت را مخصوص زنان مسلمان دانسته؛ از این رو نگاه کردن به زنان غیرمسلمان را بدون قصد تباهی به علت اینکه آنان از این حرمت بی بهره هستند؛ جایز می داند. قرآن کریم در سوره احزاب آیه ۵۹ علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می کند "ذلک ادنی آن یعرفن فلا یوذین " (برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگیرند). زهرا سادات طباطبایی کارشناس علوم دینی و قرآنی در تعریف مفهوم حجاب اسلامی می گوید: حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش است. ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است.

"اما همین مسئله که قدمتی به طول حیات بشر در کره خاکی دارد چند صباحی است که به عنوان یکی از چالش های بزرگ فرهنگی جامعه ما مطرح شده است"بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. وی در ادامه حجاب زن را حق الهی دانسته و می افزاید: حرمت زن اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه خانواده، اگر همه اینها به عنوان زیرساخت های جامعه به بی حجابی و هنجارشکنی اسلامی رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود! چرا که در این مورد حرمت زن به عنوان حق الله مطرح است. در جایی که خداوند در آیات خود می فرماید: هر گروهی اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید معلوم می شود عصمت زن حق الله است. پرواضح است که ادا کردن حق الله به طور کامل میسر نیست اما با انجام برخی کارها می توان رضایت الهی را به دست آورد.

از این رو در قرآن بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد و در سوره نور آیه ۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است. طباطبایی با استناد به آیات قرآن از رعایت حجاب در نگاه؛ حجاب در گفتار؛ حجاب در رفتار به عنوان دیگر حجاب ها که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده و می گوید: از مجموع مباحث طرح شده مشخص می شود که منظور از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به مقوله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در روح و جسم زن را دارند. این کارشناس علوم قرآنی در ادامه اظهار می کند: تصور افراد جامعه این است که خداوند حجاب را تنها برای زنان ضروری دانسته است، در حالی که با استناد به آیات قرآنی درمی یابیم حجاب برای مردان نیز از ضروریات به شمار می رود در سوره نور خطاب به مردان آمده است: "این حجاب موجب پاکیزه تر ماندن روح و جسم آنهاست و خدا به آنچه خود می سازد، آگاه است. " وی با بیان این که خداوند در قرآن به حفظ عفت و پاسداری از حجاب زنان، تاکید فراوانی کرده است می گوید: توجه به تحریم عفاف و حراست از آن مهم ترین و سودمندترین قانون الزامی آفرینش برای انسان ها مخصوصاً زنان در جامعه است.

"سعی کرده ایم در این گزارش به اندازه بضاعت قلم و حوصله خوانندگان به تبیین فلسفه حجاب اسلامی از دیدگاه قرآنی و اجتماعی و روانشناسی بپردازیم"او حجاب و پوشش را، سنگر سعادت و پیروزی و رستگاری زنان در جامعه می خواند و می افزاید: اگر این سنگر آسیب ببیند و یا فرو ریزد، عوامل سعادت، پاک زیستی و شرافت آن ها فرو می ریزد. برای داشتن جامعه ای سالم توجه به این نکته که مراد از حجاب، پوشش اسلامی است بسیار ضروری است؛ با کمال تأسف دنیای غرب و دنباله روهای آنان این مسأله بسیار مهم اسلامی و اخلاقی را نادیده گرفته، بلکه به عکس با کمال گستاخی بر ضد آن، گام برمی دارند و حجاب و حفظ حریم عفاف را نشانه عقب گرد و واپس گرایی زن مخصوصاً زن مسلمان مطرح کرده اند. بدحجابی ثمره عدم معرفت به جایگاه زن در نظام هستی است. بدون شک لزوم پوشیدگی زن در مقابل مردان نامحرم، یکی از مسائل مهم و ضروریات دین اسلام است که دستورات اسلامی، تنها برای آن مرز تعیین کرده است. تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته در تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل انگاری مضر یا سختگیری بی مورد به جامعه بشری است.

میترا خسروبیک پژوهشگر مسائل اجتماعی؛ معتقد است: فلسفه حجاب را به گونه ای صریح می توان احترام و نگه داشتن حرمت زن دانست. کسی که به عظمت حجاب پی برده؛ می فهمد بی حجابی و بدحجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در نظام هستی است. حجاب ثمره عفت و حرمت ماحصل عفت و حجاب است. "عفاف نوعی، حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می دارد یعنی حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضاء و جوراح از هرگونه خطا و گناه، که حاصل این عفت و حجب درونی، پوشش ظاهری است " به تعبیری لطیف تر؛ حجاب ثمره عفت است و جامعه عفیف، از هر جهت مترقی است و کمتر دچار آسیب خواهد شد. وی می افزاید: کسی که نتواند یا نخواهد که حجاب خود را حفظ کند در واقع از درک مفاهیم بلند عفت و عزت دور است.

"حجاب رعایت حرمت زن مسلمان و حق الله است حجاب از منظر قرآن؛ یعنی احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن تا نامحرمی او را از دید جنسی نگاه نکند"مفاهیمی که اگرچه تا حدی اکتسابی و مشروط به شرایط جامعه مدنی است اما نوع بشر بصورت فطری بدنبال آن است. وی مهم ترین ثمرات حجاب را آرامش روحی و دوری از التهابات درونی، استحکام پیوند خانواده، جلوگیری از تعدی به زنان، ایجاد امنیت اخلاقی و روانی در جامعه، حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی، حفظ عفت جامعه، راهی برای ورود بی دغدغه و بی خطر زن در عرصه های مختلف جامعه برمی شمارد و می گوید: رعایت حجاب در پیشرفت و ترقی یک ملت چنان مؤثر است که به صدق تاریخ هر زمان بدخواهان یک ملت درصدد ایجاد تزلزل در بنیان های اصلی جامعه باشند و واپس زدگی آن باشند، عفت و حجاب بانوان آن ملت را مورد سوء قصد قرار می دهند. سوءقصدی که فی الحال در جامعه ما با آن درگیر و از آن به نام تهاجم فرهنگی؛ شبیخون فرهنگی و اکنون متأسفانه غارت فرهنگی نام می برد. خسروبیک در ادامه با نگاهی تاریخی به اشاعه فرهنگ بی حجابی ازسوی کشورهای غربی می گوید:دنیای غرب با شناخت فرهنگ حاکم بر کشورهای اسلامی و با وسیله قراردادن زنان در قالب اشاعه فرهنگ بی حجابی و با ارزشمند جلوه دادن آن و مقابله با حجاب و پوشش و روحیه عفاف، توانستند مردم را نسبت به مسائل و جریانات سیاسی و اجتماعی بی اعتنا سازند و به راحتی به غارت و چپاول ملل محروم و تسلط بر آنان مشغول شوند. آنها تمام کوشش خود را به رفع حجاب از زنان متمرکز کردند و با شعارهایی نظیر آزادی و رشد و ترقی زنان می خواستند آنها را از سنت های اسلامی و بومی خود مانند تقید به ارزش هایی مثل عفت و پاکدامنی و پایبندی به خانواده دور کنند و این امر آغازی بود برای گسترش فحشا و بی بند و باری درمیان اقشار مختلف مردم تا به تدریج روحیه بیگانه ستیزی و سلحشوری و غیرت دینی و ملی از آنها گرفته شود.وی اقدامات بیگانگان در زمینه کشف حجاب و کشاندن زنان به عرصه های بی عفتی با نام آزادی و پیشرفت و ترقی زنان را تنها با انگیزه های سیاسی ندانسته و می گوید: نظام سرمایه داری غرب برای بازاریابی کالاهای تولیدشده و داشتن مصرف کننده بیشتر همواره سعی در بهره کشی از زنان داشته است و با از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان و مسخ فرهنگی آنان، بازار مصرف آنها گرم و سود بیشتری به جیب کمپانی های بزرگ سرازیر می شود.

پس مهم ترین مخاطب آنها جامعه زنان هستند؛ چون روح تجمل گرایی و زیبایی پرستی در آنان بیشتر از مردان است و بسیاری از آنها به راحتی تحت تاثیر تشعشعات خیره کننده زیبایی های ظاهری قرار می گیرند. با این حال باز هم حجاب سد راه آنهاست؛ چرا که در دنیای سرمایه داری اگر زن بخواهد خود را از نگاه غیرانسانی برهاند، نه مصرف کننده لایقی برای سرمایه داران غربی خواهدبود و نه وظیفه و مأموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ایجاد رکود در فعالیت اجتماعی به نفع استعمار غرب انجام خواهدداد. این پژوهشگر با اشاره به اینکه حجاب برای زن ایرانی یک هویت است، می گوید: متأسفانه بانوان ما در مراکز عمومی و خیابان ها با فراموش کردن پیشینه تاریخی- اسلامی خود راهی را درپیش گرفته اند و الگوهایی را برای ورود به جامعه و جلب توجه انتخاب کرده اند که تاریخ مصرفشان برای سازندگان و طراحان آن گذشته است. حجاب، ضرورت جامعه انسانی یکی از فواید حجاب ایجاد امنیت روانی و اخلاقی در جامعه است. امنیتی که پایه و اساس همه امنیت ها محسوب می شود.

"قرآن این حرمت را مخصوص زنان مسلمان دانسته؛ از این رو نگاه کردن به زنان غیرمسلمان را بدون قصد تباهی به علت اینکه آنان از این حرمت بی بهره هستند؛ جایز می داند"اگر مرزهای امنیت اخلاقی از بین بروند پایبندی به کرامت، شرف و وجدان از بین رفته و راه تعرضات و تجاوزات و سایر ناامنی ها در جامعه به وجود می آید. از طرفی عدم احساس امنیت یکی از مهم ترین دلایل بروز بیماری های روانی درسطح جامعه است. خوب است که بدانیم جامعه بیمار هیچ گاه مسیر ترقی و پیشرفت را طی نخواهدکرد. هاشم طالقانی، کارشناس ارشد روانشناسی حجاب را تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نمی داند بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی برمی شمارد که با وجود آن منافع و تأثیرات شگرفی در جامعه پدیدارشده و رعایت نکردن آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی بهداشت روانی، اقتصاد و سیاست بر جای می گذارد. وی با اشاره به اینکه هسته تشکیل دهنده جامعه سالم؛ خانواده سالم است و عنصر اصلی تشکیل خانواده زن و مرد هستند، می گوید: از آثار اولیه رعایت حجاب در جوامع، استحکام خانواده به عنوان کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است.

حال اگر زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر بیندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه و بازار، مردان را به مقایسه همسر خود با دیگر زنان هدایت کنند، نخستین ریشه های اختلاف و تزلزل روابط خانوادگی را بنیان گذاری می کنند. اگر کمی دقت کنیم نخستین کسانی که دراین تراژدی متضرر می شوند زنان هستند. دختران و زنان جوان ما باید بدانند امروز که جوانند و از زیبایی بهره زیادی دارند با بدحجابی بنیان زندگی زنی را خراب می کنند که با سال ها از خودگذشتگی و صبر در کنار مردی زندگی کرده و چیزی جز محبت و احترام نمی خواهد؛ فردا که وارد زندگی زناشویی شوند و بر اثر همان جریان گذر زمان درصدی از زیبایی شان را از دست می دهند و دستخوش نامهربانی دخترکان و جوانان دیگری می شوند که پا در مسیر گذشته آنها گذاشته اند... و این چرخه تا همیشه می تواند ادامه یابد... و جامعه در سیری قهقرایی به سوی انحطاط خانواده کشیده می شود.

"قرآن کریم در سوره احزاب آیه ۵۹ علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می کند "ذلک ادنی آن یعرفن فلا یوذین " (برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگیرند)"این کارشناس ارشد روانشناسی ادامه می دهد: عدم پوشیدگی اصولی و اسلامی زنان، هیجان ها و التهابات جنسی را افزایش می دهد. اگر پاسخگویی به این نیاز میسر نشود- که قطعا درسطح عمومی جامعه چنین چیزی ممکن نیست- احساس محرومیت و عقده های روانی، تعادل روحی فرد را برهم می زند و با تکرار آن، بیماری های روحی گسترش یافته و یا می تواند در درازمدت افسارگسیختگی در روابط جنسی را به وجود آورد. این خود نوعی ناامنی برای زنان در جامعه ایجاد می کند.طالقانی با اشاره به اینکه برخی بدحجابی را راهی برای نشان دادن خود و ارزشمند جلوه گرشدن می دانند؛ می افزاید: در جوامع انسانی هر اندازه چیزی به وفور و آسانی دردسترس قرارگیرد، از ارزش آن کاسته می شود و اگر دور از دسترس قرارگیرد، ارزش و اعتبار بیشتری پیدا می کند. جوانان باید بدانند که انتخاب زن ازسوی مرد یا بالعکس از این قاعده مستثنی نیست.خودنمایی در غرب بی حجابی و بدحجابی، فقط باعث پژمردگی افراد می شود. در دین اسلام؛ حجاب وسیله ای برای حفظ طراوت و ظرافت قرار گرفته تا در میان چشم های ناپاک جامعه به پژمردگی کشانده نشود.

قرآن کریم هم زنان بهشتی را که یکی از نعمت های بزرگ بهشت می داند، با وصف پوشیدگی و محبوبیت ذکر نموده است که دست احدی به آنها نرسیده است: "کامثال لؤلؤ المکنون؛ همانند مرواریدهای پوشیده و پنهان در صدف هستند. " آزادی شخصی یا کسب این گونه آزادی های اجتماعی یکی دیگر از دلایل بدحجابی یا بی حجابی است انسان ها همیشه به دنبال استقلال و آزادی بوده اند. و آن را در سایه امنیت کسب می کنند. اگر رعایت نکردن حجاب برای برخی از افراد نوعی اعتراض به سلب آزادی های فردی آنهاست با اینکار رکن اولیه آزادی یعنی امنیت را از دست می دهند امنیتی که در عرصه های اجتماعی، فردی، بهداشتی و... از بین رفته است پیامدهای سختی را به جامعه تحمیل می کند در واقع می توان گفت: حجاب یک مسئله شخصی نیست و کسانی که به بهانه آزادی، حجاب را زیر پا می گذارند در حقیقت امنیت خود و آزادی دیگران را سلب کرده و نه تنها خود بلکه دیگران را نیز در زیان های آن شریک می کنند.

نویسنده : منیره غلامی توکلی منبع : روزنامه کیهان ۱۳۹۰/۳/۲۱ انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط