بررسی روزنامههای صبح یکشنبه تهران؛ ۲۲ اردیبهشت
روزنامه های امروز صبح تهران در عنوان های اصلی خود خبر از سونامی انتخاباتی و ورود اکبر هاشمی رفسنجانی و رحیم مشائی نامزد انتخاباتی دولت احمدی نژاد داده و آن را مهم ترین خبر هفته آینده نام نویسی نامزدها دانسته اند.
مقالاتی درباره واکنش جامعه در برابر نامزدهای دولت و گروه های دیگر، نگاهی به وضعیت اقتصادی و ضرورت تغییر نگرشها از جمله دیگر مطالب این روزنامههاست که در عین حال طنزنویسانشان هم بیکار نمانده و نامزدهای متعدد و گمنام را به شوخی گرفته اند.
صفحه اول روزنامه دنیای اقتصاد
ثمینا رستگاری با عنوان شنبه پرماجرا در گزارش اصلی کلیک
اعتماد نوشته تردیدها تمام شد. دیروز تمام آنها که باید میآمدند در دقایق پایانی مهلت ثبت نام به سمت وزارت کشور رفتند بهگونهیی که اهمیت اخبار دقایق پایانی بر تمامی ماههایی که کشور درگیر مباحث انتخاباتی بود غلبه کرد. اصولگرایان، اصلاحطلبان و دولت سه جریان اصلی انتخابات پیش رو کاندیداهای خود را در ۲۰ دقیقه پایانی مهلت ثبت نام رو کردند. آخرین روز ثبت نام، ساعت ۵ و نیم عصر هنوز هاشمی ثبتنام نکرده است. بازار شایعه داغ است.
"شنبه پرماجرا صفحه اول روزنامه دنیای اقتصاد ثمینا رستگاری با عنوان شنبه پرماجرا در گزارش اصلی کلیک اعتماد نوشته تردیدها تمام شد"
به نوشته این گزارش یکی میگوید او ثبت نام نمیکند، دیگری مدعی است که به سمت وزارت کشور راه افتاده است و برخی هم از قول دختر بزرگش مینویسند که او در خواب بعدازظهر به سر میبرد. از مشایی هم خبری نیست. کاندیداهای اصولگرایان هم مدام در حال افزایشند؛ بیظهور کسی که احتمال پیروزیاش زیاد باشد. اما ناگهان تمام معادلات به یکباره عوض شد.
سامان صابریان و نسترن دقیقی در گزارش اصلی کلیک
قانون نوشته اند: به پایان آمد این قصه، اما حکایت همچنان باقیست. دیروز پایان روزهای پر تلاطم ثبت نام بود.
اما در راند آخر بود که گمانهزنیها تمام شد و همه آنها یی که گفته بودند، آمدند. از هاشمی رفسنجانی، مشایی و ابوترابی گرفته تا جلیلی، ولایتی و قالیباف ، همه آمدند. چراغ روز پنجم را داوود احمدی نژاد روشن کرد و بعد از ثبت نام بدون اینکه مصاحبه ای داشته باشد از وزارت کشور خارج شد. ساعت نه صبح بود که زمزمههای حضور قالیباف در وزارت کشور اوج گرفت و ناگهان در ستاد حاضر شد و بعد از ثبت نام، در سالن ششصد نفری به سوالات خبرنگاران پاسخ داد و گفت:آمدهام تا عشق و ایثار را زنده کنم.
ملیحه حسینی در گزارش اصلی کلیک
بهار نوشته: تصمیم سختی بود.
"دیروز تمام آنها که باید میآمدند در دقایق پایانی مهلت ثبت نام به سمت وزارت کشور رفتند بهگونهیی که اهمیت اخبار دقایق پایانی بر تمامی ماههایی که کشور درگیر مباحث انتخاباتی بود غلبه کرد"لحظهها سختتر سپری میشد تا سرانجام تصمیم نهایی گرفته شد. بین بودن و نبودن. آیتالله هم انتخاب کرد. بودن با مردم را. تصمیم سختی بود اما سرانجام گرفته شد.
عقربههای ساعت پنج دقیقه مانده به ۱۸ ورود هاشمیرفسنجانی را به وزارت کشور ثبت کرد. ورودی که به صورت اتفاقی با ورود اسفندیار رحیممشایی همزمان شد.
ایمان پیربرناش در صفحه طنز کلیک
قانون نوشته: ما ایرانیها خیلی مردمان جالب و باحال و همهچی تمامی هستیم. حالا که گفتیم و ریا شد، این را هم اضافه کنم که خیلی هم باکلاسیم و بینیاز به غربیها. هیچکداممان کچل و کوتوله نیستیم.
"اصولگرایان، اصلاحطلبان و دولت سه جریان اصلی انتخابات پیش رو کاندیداهای خود را در ۲۰ دقیقه پایانی مهلت ثبت نام رو کردند"به کوری چشم این شبکههای ماهوارهای هیچکدام هم از ناراحتی جنسی، جسمی، چشمی و غیره رنج نمیبریم. نمیدانیم چرا مطلب به اینجا رسید ولی در بدو کار میخواستیم در خصوص ثبتنام آدمهای مهم در انتخابات ریاستجمهوری بنویسیم.
این طنزنویس افزوده: از بهروز وثوقیراد و علی نصیری و مرد دمپاییپوش و سخنانشان همه نوشتهاند ولی سخنان حداد عادل از آنها هم جالبتر است که گفته اگر رد صلاحیت شوم از طریق قانون پیگیری خواهم کرد. تصور کنید من مطلبی بنویسم و مطلب چاپ نشود، آن وقت بروم از دست برادرم که دبیر صفحه است و هنوز هم حقوق فروردین من را نداده (گفتم که آبرو برات نمیذارم) پیش سردبیر که دوست برادرم است و دوست دارد با دوست من که دوست دارد با دوست او دوست شود، دوست شود شکایت کنم. میشود؟
صفحه اول روزنامه اعتماد
مهران کرمی در سرمقاله کلیک
جهان صنعت هاشمی رفسنجانی را مرد تمام نشدنی خوانده و نوشته: سیاستمداری که مرتب در حال پوستاندازی است تاکنون نشان داده هیچگاه در مقابل فشارها تسلیم نشده و بیش از هر مقام دیگری خود را به آزمون رای مردم گذاشته است؛ چه زمانی که در انتخابات دور اول خبرگان قانون اساسی و پس از آن خبرگان رهبری شرکت کرد و چه سه دوره اول انتخابات مجلس و سپس دو دوره انتخابات ریاستجمهوری که در همه موارد پیروز انتخابات بود و چه در دوره انتخابات مجلس ششم و ریاستجمهوری نهم که با طعم تلخ شکست آشنا شد و پس از آن دوباره در انتخابات خبرگان رهبری، رای اول پایتخت را به دست آورد.
به نوشته این مقاله هاشمی این بار هم به میدانی پا گذاشته که برخلاف دو دوره ریاستجمهوریاش بسیار پرسنگلاخ است و مثل انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸ برایش دشواریآفرین؛ این بار بیش از هر زمان دیگری از اعتدال در سیاست میگوید اما او نیک به این مساله آگاه است که خود آمدن او میتواند به بروز حساسیتهای موجود دامن بزند و زمینه را برای تکرار وقایع تلخی که تابستان ۸۸ کشور شاهد آن بود، فراهم کند.
مقاله جهان صنعت به این جا می رسد که: راه انتخاب هاشمی بس دشوار است و زمینه قرار دادن قطار اداره کشور در ریل صحیح، ترسیم چشماندازی است که پیروزی او پیروزی همه جریانهای سیاسی عقلگرا باشد. اگر با آمدن هاشمی جناحهای مخالف احساس کنند که فضا برای آنها تنگ میشود، نیروهای مخالف به سرعت علیه او بسیج میشوند از این رو باید تدبیری به کار گیرد که جریانهای اصیل سیاسی در کشور احساس خطر جدی حذف شدن نکنند.
امیرعباس نخعی در مقاله ای در کلیک
بهار نوشته : هاشمی اینبار پا در راهی گذاشته که سنگینی مسئولیتش بیش از گذشته است. هم در قبال وضعیت در هم ریخته کشور و هم برپا کردن اعتمادهای از دست رفته. در این عرصه اما اصولگرایان نیز ساکت نخواهند بود. در واقع اردوگاه چندپاره آنها یکپارچه نخواهد شد.
"به نوشته این گزارش یکی میگوید او ثبت نام نمیکند، دیگری مدعی است که به سمت وزارت کشور راه افتاده است و برخی هم از قول دختر بزرگش مینویسند که او در خواب بعدازظهر به سر میبرد"طیفی از اصولگرایان میانه رو (عقلگرا) که دلشان برای سرنوشت کشور میتپد از هاشمی حمایت خواهند کرد و بخشی دیگر که تا همین امروز یکپارچه از طیف حامیان دولت و حلقه نزدیک به احمدینژاد انتقاد میکردند نیز دیگر نمیتوانند و نمیخواهند به اردوگاه حمایت از حامیان نزدیک به احمدینژاد بازگردند.
مسعود مرعشی کلیک
گزارشی به طنز از ستاد انتخاباتی وزارت کشور داده: اینهایی که از شب قبل از شروع ثبتنام، پشت در وزارت کشور خوابیدهاند، اینهایی که با دمپایی به محل ثبتنام رفتهاند، همونهایی که خیلی نایساند. روی اینها حساب کنید. اینها منتهای اعتماد به نفساند. به آنها رای بدهید.
چهار سال دورهمی میخندیم.
اینهایی که معروفند، اینهایی که مثل اولین روز دبستان، سر ساعت مقرر، در روز اول میروند ثبتنام میکنند و سرکلاس هم ردیف اول مینشینند، اینهایی که رنگ انتخاباتیشان قشنگ است، اینهایی که در آخرین انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه خودشان رأی نیاوردهاند، اینهایی که با ذوق راجع به رییسجمهوری شدنشان حرف میزنند، اینها را اذیت نکنید. اینها دست خودشان نیست. مجبورند، میفهمید؟ مجبور. اینهایی که گرینکارت آمریکا دارند.
"کاندیداهای اصولگرایان هم مدام در حال افزایشند؛ بیظهور کسی که احتمال پیروزیاش زیاد باشد"اینهایی که خیلی اهل ممارست و پایداری و پایمردی هستند. اینهایی که با روحالله حسینیان و علی مصباح برای ثبتنام میآیند. به اینها خیلی احترام کنید.
به نوشته ستون سفید نمائی: اینهایی که روز اول نمیآیند و روز دوم سوم میآیند، اینهایی که تا روز آخر نمیآیند. اینهایی که جان مردم را به لبشان میرسانند. اینهایی که کاری میکنند ملت بروند جلوی وزارت کشور صف بکشند و منتظر آنها باشند.
اینهایی که در دقیقه هشتم وقتهای اضافه گل طلایی را میزنند و تا سالها مثل سپهر حیدری در خاطرهها میمانند. اینهایی که کاری میکنند فردا (یعنی امروز) روزنامهها تیتر بزرگ بزنند فلانی آمد، اینها را نمیتوانید جدی نگیرید. بخواهید هم نمیتوانید؛ تلاش نکنید.
صفحه اول روزنامه بهار
سعید سلیمانپور در ستون طنز کلیک
تهران امروز نوشته اعتماد بهنفس ما ایرانیان بسیار ستودنیاست و از آنجایی که خدایمتعال نیروهای بالقوه زیادی را در وجود تکتک ما قرار داده است، همه آمادهایم که در فرصتی مقتضی، احساس تکلیف کرده، از این موهبت عظیم استفاده کنیم، منتها معمولا ترجیح میدهیم به جای مصروف کردن آن در کارهای خرد و ناچیز، از آن در مسائلی کلانتر مانند اداره مملکت سود ببریم!
به نظر این نویسنده: یک عده از هموطنان شکسته نفسی میکنند یا خجالت میکشند که مبادا اطرافیان به خاطر سابقه، تحصیلات یا شغلشان، به آنها متلک بیندازند. به این عده عرض میکنیم که اولا: در احساس تکلیف، خجالت نداریم. ثانیا:وقتی اطرافیان خودشان هم اجمعین آماده ثبتنامند، اگر شما را مسخره کردند، شما هم آنها را مسخره کنید!
در ادامه ستون طنز تهران امروز آمده: برخی دیگر از هموطنان را ریاستجمهوری کشور اقناع نمیکند، لذا دنبال راهکار و بستر مناسبی هستند که بتوانند در مقوله مدیریتجهانی نیروی بالقوه خویش را آزاد و نقش تاریخی خود را ایفا کنند.
"اما ناگهان تمام معادلات به یکباره عوض شد.سامان صابریان و نسترن دقیقی در گزارش اصلی کلیک قانون نوشته اند: به پایان آمد این قصه، اما حکایت همچنان باقیست"البته ما نمونههایی داشتهایم که با استعدادی شگرف، این دو مورد را با هم انجام دادهاند.
چند ماه است به مرخصی رفتهایدعکس صفحه اول روزنامه خورشید
کلیک
کیهان در گزارش حضور احمدی نژاد در کنار رحیم مشائی هنگام ثبت نام وی برای انتخابات آینده را اقدام دور از انتظار و غیرقانونی خوانده و نوشته احمدینژاد در پاسخ سؤال خبرنگاران که آیا حضور شما در حمایت از مشایی اقدام غیرقانونی نیست، گفت: حضورم در کنار مشایی به دلیل اینکه در مرخصی به سر میبرم تخلف انتخاباتی نیست.
این در حالی است که احمدینژاد ظرف ۸-۷ ماه گذشته، با بهانه و بیبهانه مشغول تبلیغات غیرقانونی به نفع مشایی در همایشها و سفرهاست و بعضاً این رفتو آمدها اصلاً برای رجل سیاسی ساختن از رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صورت گرفته است.
به عنوان مثال چند سفر استانی ماههای اخیر احمدینژاد عملاً به مراسم پرچمگردانی میان وی و مشایی در انظار استقبالکنندگان کم شمار تبدیل شده است. آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه مردم رشید شهرهای مختلف (از جمله اصفهان، تبریز، رشت و...) نیز با درک همین مطلب، به سفرهای منحرف شده از هدف اصلی سفرهای استانی بیرغبت شده و کمترین استقبال را نشان دادهاند که تصاویر منتشره از ورزشگاههای محل استقبال، سند این ادعاست.
کیهان در نهایت با اشاره به این که احمدینژاد نه فقط دیروز را مرخصی گرفته بلکه ۸-۷ ماه است که به مرخصی رفته و البته یادش هم رفته که مسئولیتهای قانونی دارد، پیش بینی کرده که طبق اصل ۱۱۵ قانون اساسی رئیس جمهور باید رجل سیاسی-مذهبی، مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوا باشد؛ ویژگیهایی که با حداکثر ارفاق به آقای مشایی نیز شامل وی نمیشود ولو با مرخصی رفتن احمدینژاد و گرفتن عکسهای یادگاری در کنار وی.
پیمان مقدم در ستون طنز کلیک
اعتماد نوشته: فکرش را میکردید؟ نه خدایی فکرش را میکردید؟ آخرش اینطوری تمام شود؟ همه یکهو و دقیقه ۹۰ بیایند. جناب هاشمی، جناب جلیلی، جناب مشایی در معیت رییسجمهور و حتی جناب رحیمی که قایمکی ثبت نام کردند و در نتیجه هیجان حضور یک عالمه نیروی سیاسی ریز و درشت دیگر را باد با خود برد! حالا کی به کی است، چی به چی است؟ کدام به کدام است؟
به همراه عموجان اصولگرای مان طاقت نیاوردیم در خانه بنشینیم. خیلی متمدنانه و قانونمند در مقابل در وزارت کشور حضور به هم رساندیم و خیل عظیم سیاسیون احساس تکلیف کرده را زیارت کردیم.
اماااااا... اما امان از ساعت پنج عصر. ناگهان بمبهای ثبت نام ترکید و صورت عموجان ما رنگ به رنگ شد.
به گزارش این طنزنویس چندی بعد که خبرها از حرکت ماشین مشایی و اتومبیل هاشمی رسید، ضربان قلب خیلیها بالا و پایین شد. عقربهها همینطور که به ۶ بعد از ظهر نزدیکتر میشد، توفان اخبار فضای انتخابات را زیر و زبر میکرد و سر انجام وقتی جناب احمدینژاد فرمودند: «بعد از هشت سال یک روز را مرخصی گرفتم تا در معیت مشایی باشم و سهروز روزه و ۱۴۰۰۰صلوات برای نقشآفرینیاش نذر کردم» ما هم با آمبولانس داشتیم عموجان را به نزدیکترین مرکز درمانی میبردیم. ایشان فقط زیر لب حاج سعید، حاج سعید میگفتند.
"از هاشمی رفسنجانی، مشایی و ابوترابی گرفته تا جلیلی، ولایتی و قالیباف ، همه آمدند"ما هم در اندیشه غوطه ور بودیم که واکنش رییسجمهور به رد صلاحیت احتمالی، چند روز مرخصی میخواهد.
چشمانداز اقتصادی کشورسعید لیلاز درباره چشم انداز اقتصاد برای نامزدهای ریاست جمهوری در کلیک
اعتماد نوشته طبیعی است که مسوولان تراز اول کشور به درستی تاکید کردند که حداکثر مشارکت را در انتخابات ریاستجمهوری داشته باشیم. امروز کشور پرمشکلترین دوران نیم قرن اخیر خود را سپری میکند. در محاصره بینالمللی و منطقهیی قرار گرفته است و هرگونه تحرک دیپلماتیک یا اقتصادی، نیاز به حداکثر مشارکت مردم در انتخابات دارد. در حوزه بینالمللی، پرونده هستهیی و مناقشه ما با کشورهای دیگر در این زمینه وجود دارد و کشور کمترین امتیاز ها را به غرب بدهد.
مقاله اعتماد در نهایت توصیه کرده مسوولان تراز اول کشور اجازه بدهند هر سه طیف به درستی امکان بازتاب را داشته باشند و منتخب انتخابات باشکوه بتواند یک دولت نجات ملی و نه فقط دولت رفاه ملی یا وحدت ملی، تشکیل دهد و از طریق بازگشت به مر و روح قانون اساسی بتواند کشور و اقتصاد را به ریل اصلی برگرداند.
ایران در شرایطی قرار دارد و نیاز به نجات اقتصادی کشور است و این جز با تغییر رویکرد و روش اداره کشور و حضور مردم در صحنه انتخابات امکانپذیر نخواهد بود.
احمد خرم در مقاله ای در کلیک
شرق نوشته: رخداد ثبتنام آقای هاشمی، یک نقطه عطف در تاریخ ایران معاصر به شمار میرود. کشور در حال حاضر، با مسایل خاصی مواجه است؛ نخست موضوع اقتصاد و معیشت مردم است. موضوع استفاده ایران از فناوری هستهای و محدودیتهایی که درباره آن از سوی غرب در نظر گرفته شده، باید به سرانجام روشنی برسد تا فرآیند تشدید تحریمها متوقف شود. موضوع سوم که ریشه در مساله اقتصاد دارد، آمارهای تاملبرانگیز در حوزه اجتماعی است.
وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات در این مقاله نوشته ارایه اطلاعات متفاوت توسط سازمانهای مسوول اعم از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، از آفات جدی این حوزه است که به بیانضباطی پولی و مالی و برهمخوردن نظام بودجهریزی انجامیده است.
"چراغ روز پنجم را داوود احمدی نژاد روشن کرد و بعد از ثبت نام بدون اینکه مصاحبه ای داشته باشد از وزارت کشور خارج شد"اخیرا آقای هاشمی با اشاره به برنامه چهارم توسعه، از عدم تحقق ۷۷ درصد آن خبر دادند که نمیتوان نام قانونگریزی روی آن نهاد؛ این نوعی قانونستیزی است. بیانضباطی در تجارت خارجی نیز از دیگر موضوعاتی است که به علاج فوری نیاز دارد.
محمد حسین روانبخش در ستون طنز کلیک
مردم سالاری نوشته: روزگاری وقتی میرفتیم پمپبنزین و ۵۰ لیتر بنزین میزدیم فقط ۴ هزار تومان پول میدادیم، یعنی بنزین لیتری ۸۰ تومان بود! سکه بهار آزادی فقط ۱۳۵ هزار تومان بود! قیمت یک متر آپارتمان معمولی در تهران ۴۰۰ هزار تومان بود! یک سطل ماست ۴۰۰ تومان بود و...
طنزنویس اضافه کرده: خاطرات زمان هخامنشیان را نقل نمیکنم، بلکه این قیمتها مربوط به یک ماه قبل از تشکیل دولت احمدینژاد است!
کارتون فیروزه مظفری، اعتماد
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران