فرهنگ و هنر؛ کلید واژه‌های گمشده

جام جم - ۲ خرداد ۱۴۰۰

هر چند سیاست‌های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در برنامه‌های توسعه در دولت‌ها مشخص است و مصوبات ارزشمندی مانند تأسیس مراکز فرهنگی و هنری، ایجاد پایگاه‌های فکری و فرهنگی مانند کتابخانه‌ها فرهنگسراها و خانه‌های فرهنگ در سطح جامعه و از بین بردن فاصله طبقاتی در خدمات فرهنگی به آحاد مردم جامعه مبتنی بر عدالت فرهنگی در سطوح مختلف در شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد و دولت‌ها موظف به اجرای آنها هستند؛ با این حال بایستی در کنار وظایف ذاتی مهمی چون: حفاظت از میراث فرهنگی کشور، خلق هنرهای معاصر، آموزش فرهنگ و هنر و نشر آن در تمامی سطوح جامعه، تمرکززدایی اداری و تدوین نظام‌نامه برای بازارهای صنعتی فرهنگ و صنعت فرهنگی و اقتصاد هنر و توسعه فرهنگی که از وظایف ذاتی دولت‌ها در حوزه فرهنگ و هنر هر کشوری است اقدام کنند اما انتظار می‌رود در طرح‌ها و برنامه‌ نامزدهای انتخاباتی به این موارد هر چند به صورت کلی اشاره‌ای شود تا میزان اهمیت اندیشه و تفکر دولتمردان آینده کشور در حوزه فکر و اندیشه و فرهنگ مشخص شود.

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست‌های فرهنگی بر حمایت و پشتیبانی از نوآوری، خلاقیت، توسعه و گسترش اهداف درازمدت در جهت گسترش مشارکت در حیات فرهنگی کشور قرار گرفت. تسهیل و تقویت امور برنامه‌ریزی، نظارت و ارزیابی فرهنگی در عین حمایت از تعدد، تنوع و آزادی فعالیت‌های فرهنگی مردمی، مبادله و مرابطه فرهنگی میان بخش‌های دولتی و غیردولتی در جهت افزایش تحرک، جهاد و اجتهاد فرهنگی، ارتقای دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه تتبع، تحقیق و ابتکار از اهداف سیاست فرهنگی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ با این حال توسعه و گسترش آزادی در خلاقیت‌های فرهنگی و هنری و در دسترس قرار دادن این خلاقیت‌ها برای عموم مردم جامعه از ضروریات توسعه فرهنگی به حساب می‌آید که باید مد نظر سیاستگذاران در توسعه فرهنگی قرار داشته‌باشد.

با حمایت از ایجاد و راه‌اندازی خدمات رسانه‌های چندگانه، فناوری‌های اطلاعاتی رسانه‌های سمعی و بصری عمومی نیز توسعه یابد و به ضرورت ساماندهی نظام‌یارانه‌ای بخش فرهنگ در کنار توسعه مشارکت‌های مردمی در عرصه فرهنگ دینی، برنامه‌ریزی و اقدام‌های لازم برای حمایت از هیأت‌های مذهبی و تشکل‌های دینی با رویکرد بهبود کیفیت فعالیت‌ها و پرهیز از خرافات و انحرافات ـ که برخی مصوبات برنامه توسعه کشور است ـ باید مد نظر دولتمردان قرار گیرد. این در حالی است که با تمام شفافیت‌های انجام شده در قوانین کشور در حوزه فرهنگ، این مظلومیت چنان بروز و ظهور دارد که در مطالبات و جلسات پرسش و پاسخ از نامزدهای انتخابات پرسشگری در حوزه فرهنگ در کمترین میزان است.

 بنا بر شواهد ذکر شده، مظلومیت فرهنگ و هنر و رسانه نیاز به استدلال خاصی ندارد و نباید برای اثبات این ادعا به مستندات ملی در حوزه بودجه و عملکرد دولت‌های پیشین مراجعه کرد؛ بلکه باید در ادبیات سیاسی و گفتار افرادی که دغدغه خدمت را دارند، این عبارات جست‌وجو شود.

آشنایی با اندیشه و تفکر نامزد انتخابات و حامیان حزبی و جناحی او به مقوله فرهنگ و هنر در سطح ملی و فرامنطقه‌ای تا روابط بین‌المللی فرهنگی در روابط دیپلماسی حائز اهمیت بوده و مطالبه نخبگان و هنرمندان و اهل فرهنگ در حوزه گسترش ترویج فرهنگ ایرانی ـ اسلامی نیز بجا و مهم است و نباید بی‌تفاوت بود.

توسعه سیاست همکاری بین‌المللی با هدف ترویج و تشویق تنوع و تکثرگرایی فرهنگی از انتظارات مردم ایرانی ـ اسلامی است که با سابقه تمدنی میراثی و تراثی، اهتمام به جاذبه و رحمت و جامع‌نگری و دوراندیشی و شور و مشورت و پرهیز از خشونت و شتاب‌زدگی و یکسونگری و استبداد را دارند.

"برای نیل به چنین هدف مهمی متولیان امور باید به معرفی طرح‌ها و نظرات خود در بحث‌ها اهمیت نشان داده و بی‌تفاوت نباشند"

برای نیل به چنین هدف مهمی متولیان امور باید به معرفی طرح‌ها و نظرات خود در بحث‌ها اهمیت نشان داده و بی‌تفاوت نباشند. تا با فعالیت‌هایی نظیر ترویج زبان فارسی، مبادلات آموزشی و دانشگاهی، همکاری‌های فنی و علمی، مبادلات هنرهای زیبا، کتاب، فیلم و رادیو تلویزیون نقش مهم دولت در صادرات محصولات صنایع فرهنگی کشور شفاف شود.

پویایی چشم‌انداز فرهنگی کشور و تجربه‌های گرانبهای آن در اداره و مدیریت فرهنگی، به تقاضاهای نخبگان و هنرمندان به ایجاد اطمینان بیشتر در گروه‌های مرجعی مانند هنرمندان و نخبگان منجر می‌شود.
به طور حتم شفاف‌سازی سیاست‌های فرهنگی دولتمردان و نامزدهای انتخاباتی از جمله راهکارهای تشویق به مشارکت گسترده در حیات فرهنگی کشور است و این به نوبه خود نیازمند تلاش فراوان به منظور افزایش سطح تقاضای آثار هنری، میراث فرهنگی و توسعه فعالیت‌های غیرحرفه‌ای در تمام زمینه‌های فرهنگی و هنری است.
 نادیده گرفتن دو بخش مهم تمدنی
از ایران اسلامی در برنامه‌ها و گفتمان‌ها شاید دلیل محکمی بر اهمیت قائل‌نشدن برای فرهنگ و هنر باشد در حالی که توسعه فرهنگی در تمسک به ساحت هنر و رسانه، زمانی پاسخ می‌دهد که هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه جامعه در بخش قابل‌توجهی از سیاست‌های کلان و برنامه‌ریزی‌های مدیریتی سهیم بوده و با آگاهی کامل نقش همراهی و راهبری سیاست‌های اساسی را عهده‌دار شوند.

اقتصاد فرهنگ و هنر و نگاه کارشناسانه و دقیق به دیپلماسی فرهنگی و رسانه‌ای می‌تواند آینده ایران اسلامی را در حوزه تمدنی و فرهنگی ضمانت کند و این مهم همان نکته مغفول و غیرقابل مطالبه‌ای است که هرگز در نگاه نخبگان و فرهیختگان هم آشکار و واضح مطرح و مطالبه نشده‌است.

هنرهای تجسمی و هنرهای سمعی و بصری تا فرهنگ و زیرشاخه‌های بی‌حد و حصرش در کنار رسانه‌های صوتی، تصویری و مجازی در عصر حاضر ارکان مهم توسعه فرهنگی هر کشوری به حساب می‌آیند که دولتمردان باید به آنها توجه داشته‌باشند و مناسب است به احترام نخبگان و هنرمندان و فعالان فرهنگی، هنری و رسانه‌ای و تکریم پیشینیه فرهنگی ایران اسلامی و مردم فرهنگ و هنردوست ایران، شفاف و صریح در مقوله فرهنگ و هنر هم سخن بگویند و در آینده اجرا کنند.

مهدی توکلیان - عکاس و روزنامه نگار / روزنامه جام جم

منابع خبر

اخبار مرتبط