درسی از این ۳۶ ثانیه: کرونا می‌رود و ما باز با دردمان خواهیم ماند!

کلمه - ۹ فروردین ۱۳۹۹

چکیده :شاید تعجب کنید که در آستانه چنین بحرانی، رئیس جمهور و مدیران ارشدی که آن بحران را هدایت می کنند روزانه دو ساعت وقت از کجا می آورند؟ نمی دانم. و باز نمی دانم که چقدر حوصله می کنند هر روز انتقادات تند و تیز خبرنگاران که آنها را مستقیم به درغگویی و بی عرضگی متهم می کنند بشنوند و پاسخ دهند. اما خوب می دانم که چقدر این وقت روزانه و پاسخگویی روزانه ارزشمند و اعتمادساز...

عقیل دغاقله

چند هفته پیش تصور می کردم که کرونا ضربه کاری به ترامپ وارد می کند. تصورم این بود که با سقوط شاخص های اقتصادی، ترامپ یکی از مهمترین مزیت هایش را از دست خواهد داد. اما هر چه جلوتر آمدیم، با وجود سقوط بورس، محبوبیت ترامپ روز به روز بالاتر رفت.

"چکیده :شاید تعجب کنید که در آستانه چنین بحرانی، رئیس جمهور و مدیران ارشدی که آن بحران را هدایت می کنند روزانه دو ساعت وقت از کجا می آورند؟ نمی دانم"و آنگونه که گالوپ دیروز گزارش کرد، محبوبیت ترامپ به بالاترین نقطه از زمان انتخاب شدن او رسیده است. راز این قضیه کجاست؟ آنهم در حالیکه نه شبکه های مجازی، که بزرگترین و معتبرترین رسانه های آمریکا چون نیویورک تایمز، واشنگتن پست و سی ان ان لحظه به لحظه عملکرد ترامپ را حتی در قضیه مبارزه با کرونا به زیر سئوال می برند؟

رازش شاید در تایم لپس ۳۶ ثانیه ای است که پیوست کرده ام. از روزی که ترامپ وضعیت اضطراری اعلام کرد، هر روز حدود ۲ ساعت، خود، معاون اولش، و تمامی مدیران حوزه بهداشت و پیشگیری در مقابل خبرنگاران تمامی رسانه ها ایستادند و به همه سئوالات آنان پاسخ دادند. سئوالاتی که بعضا بارها و بارها، هر روز تکرار می شوند و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را شامل می شوند. سئوالاتی که من صبح از زبان تندترین منتقدان ترامپ می شنوم و بعد از ظهر مستقیم آن سئوالات را از ترامپ می پرسند و او پاسخ می دهد.

شاید تعجب کنید که در آستانه چنین بحرانی، رئیس جمهور و مدیران ارشدی که آن بحران را هدایت می کنند روزانه دو ساعت وقت از کجا می آورند؟ نمی دانم.

و باز نمی دانم که چقدر حوصله می کنند هر روز انتقادات تند و تیز خبرنگاران که آنها را مستقیم به درغگویی و بی عرضگی متهم می کنند بشنوند و پاسخ دهند. اما خوب می دانم که چقدر این وقت روزانه و پاسخگویی روزانه ارزشمند و اعتمادساز است.

ترامپ و تیم او با همین روزی دو ساعت، حداقل تا کنون،‌ توانسته است تمامی انتقادات مخالفانش را بی اثر کند. نه تنها انتقادات آنها را بی اثر کند،‌ که از بحرانی مانند کرونا، که بسیاری تصور می کردند پاشنه آشیل اوست، فرصتی دوباره برای خود بسازد و هر روز به شکل مستقیم با مردم آمریکا صحبت کند و همه سیاست های ناسیونالیستی و افراطی اش را ذیل بحث کرونا لباس جدیدی بپوشاند و به مخاطبان خودش القاء کند.

یکی از این دو ساعت های روزانه را به شکل سریع و در ۳۶ ثانیه خلاصه کرده ام. این ۳۶ ثانیه که هر روز می توان آن از آن دو ساعت تهیه کرد، برای ما درسی دارد: درد ما کرونا و یا مدیریت بد کرونا نیست. درد ما فقدان آزادی سیاسی است.

"و باز نمی دانم که چقدر حوصله می کنند هر روز انتقادات تند و تیز خبرنگاران که آنها را مستقیم به درغگویی و بی عرضگی متهم می کنند بشنوند و پاسخ دهند"در د ما نبود رسانه آزاد است. درد ما نبود الزام پاسخگویی است،. درد ما در این است که پایان هر منتقد و سئوال کننده ای یا انفرادی است یا اعترافی که اخیرا فست فودی شده است و تلفنی دستور انتشار آن صادر می شود.

این ۳۶ ثانیه این درس را برای ما دارد که به جای پرسش از مدیریت بد کرونا، شاید بهتر باشد بپرسیم چرا مدیران و رهبران ارشد یک کشور نیازی به پاسخگویی نمی بینند؟ به جای پرسش از کرونا، شاید بهتر باشد بپرسیم چرا مدام محکوم هستیم چرخه باطل انسداد و استبداد سیاسی را بازتولید کنیم؟ و چرا حتی در بحران های جهانی مانند کرونا باز هیچ مقامی حاضر نیست کوچکترین انتقاد را بشنود؟ و در عوض پاسخگویی مستقیم به ده ها سئوال، تمام قصه باز به «دشمنی» موهوم حواله می شود؟

مشکل ما با کرونا نیست، با کفایت یا بی کفایتی این و آن نیست، مشکل در ساختار بسته و استبداد زده ای است که متملقان را ارج می نهد و منتقدان را به حاشیه می راند. تا این ساختار هست، نه کرونا، که هر ویروس دیگری فاجعه آفرین خواهد بود.

درس این ۳۶ ثانیه این است که حتی برای انتقاد از بحران هایی چون کرونا باز باید از آزادی سیاسی شروع کنیم: از دفاع از حقوق زندانیان سیاسی، از مبارزه با استبداد، از آزادی رسانه ها، از آزادی منتقدان. تلاش برای بسط آزادی های سیاسی نقطه آغازین اصلاح هر دردی است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط