تاریخ ایران در مسجد سلیمان ورق خورد

رادیو فردا - ۶ خرداد ۱۳۹۴

رادیو فردا - روز پنجم خرداد ماه، صد و هفت سال از فوران نفت در مسجد سلیمان می‌گذرد. فهیمه خضر حیدری از فریدون خاوند پرسیده است که آیا می‌توان این رویداد را نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بشمار آورد؟رادیو فردا - روز پنجم خرداد ماه، صد و هفت سال از فوران نفت در مسجد سلیمان می‌گذرد.   فهیمه خضر حیدری از فریدون خاوند پرسیده است که آیا می‌توان این رویداد را نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بشمار آورد؟  فریدون خاوند: پنجم خرداد ماه ۱۲۸۷ خورشیدی برابر با بیست و ششم ماه مه ۱۹۰۸ میلادی، ساعت چهار صبح، با غرش فوران نفت در چاه شماره یک مسجد سلیمان، تاریخ ایران و حتی خاورمیانه به مسیر تازه‌ای افتاد و سرنوشت ایرانی‌ها برای یک دوره طولانی گره خورد با آنچه بعد‌ها طلای سیاه لقب گرفت.  از آن زمان تا به امروز، بسیاری از فراز و نشیب‌های زندگی سیاسی و اقتصادی ایران با نفت ارتباط داشته، به‌خصوص بعد از جنگ جهانی دوم با ملی شدن صنعت نفت، رویداد‌های ۲۸ مرداد ماه ۳۲، و تاثیری که نفت بر زندگی سیاسی و اقتصادی ایران داشته چه در دوران پیش از انقلاب اسلامی و چه بعد از آنکه عملا نفت و قیمت آن در تمامی بودجه‌های سالانه و برنامه‌های پنج‌ساله نقش مسلط را ایفا کرد.  با توجه به همین نقش مسلط نفت بود که قدرت‌های بزرگ جهانی در کشمکش خودشان با ایران بر سر پرونده هسته‌ای، برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی بیش از همه توانایی‌های کشور را در صدور این کالا و در آمد‌های حاصل از آن نشانه گرفتند.  خلاصه اینکه طی این صد و هفت سال، ایران با نفت زندگی کرد و برای پایان این زندگی مشترک هم فعلا چشم‌اندازی وجود ندارد.  طی چند دهه اخیر، درباره محاسن و معایب نفت زیاد بحث شده، با این پرسش اساسی که آیا نفت طلا است یا بلا. ایا امروز می‌توان به این پرسش جواب قاطع داد، دستکم در مورد ایران؟  گناه را نباید به گردن نفت انداخت. بلا بودن یا طلا بودن نفت به این بستگی دارد که چطور از آن استفاده بشود.  آمریکایی‌ها در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم میلادی به بهترین صورت ممکن از نفت استفاده کردند و می‌بینیم که امروز هم نروژ نفت را به منبع ثروتی تازه برای مردمش بدل کرده است.  در عوض ایران، هم پیش از انقلاب و هم بعد از آن، با سیاست‌های نادرست، نفت را بدل کرد به یک آفت اقتصادی و سیاسی.  ایران تا اوایل دهه ۱۳۵۰ سیاست اقتصادی سالمی داشت.

"ایا امروز می‌توان به این پرسش جواب قاطع داد، دستکم در مورد ایران؟  گناه را نباید به گردن نفت انداخت"افزایش یکباره در آمد‌های نفتی مثل یک سیل بنیان‌کن، تعادل‌های کشور را در هم ریخت.  بعد‌ها در دوران محمود احمدی‌نژاد هم حدود هفتصد میلیارد دلار در آمد نفتی نقش مهمی داشت در فرو افتادن ایران در گرداب مخوفی که خارج شدن از آن به سال‌ها تلاش نیاز دارد.  آیا بعد از این همه تجربه، ایران راه استفاده درست از در آمد‌های نفتی‌اش را یاد گرفته؟  از لحاظ نظری دستگاه کار‌شناسی ایران امروز به درستی می‌داند با در آمد‌های نفتی چه باید کرد و چه نباید کرد. ولی هنوز معلوم نیست که سیاستگذاران ایران از گذشته عبرت گرفته باشند و بتوانند در برابر وسوسه نفت مقاومت کنند

منابع خبر

اخبار مرتبط