ایرانیان و جنبش جهانی «#MeToo»، درباره زنانی که شریک نظام مردسالارند، آرش نراقی - Gooya News

ایرانیان و جنبش جهانی «#MeToo»، درباره زنانی که شریک نظام مردسالارند، آرش نراقی - Gooya News
گویا
گویا - ۲۴ شهریور ۱۳۹۹

آرش نراقی - ویژه خبرنامه گویا

جنبش حقوق زنان، به‌حق، به نقد ساختارهای اجتماعی مردسالار و نیز نقش مردان در تقویت و تداوم این ساختارهای تبعیض‌آمیز نشسته است، و به نظرم این راهی است که باید همچنان ادامه یابد. اما اصلاح ساختار بیمار یک جامعه مردسالار بدون نقد نقش زنان در شکل بخشی و تداوم این ساختارهای تبعیض آمیز کامل نیست. در اینجا مایلم چند نکته را در این خصوص به اختصار بیان کنم:

نکته اوّل: خشونت از مهمترین عواملی است که سلامت مناسبات انسانی را تهدید می‌کند. گوهر خشونت در مناسبات انسانی آن است که فرد بکوشد از طریق اعمال زور یا قدرت، اراده دیگری را مقهور و تابع اراده خود کند. در یک رابطه انسانی سالم، طرفین می کوشند که فضای فیزیکی، فکری، و عاطفی امن و آزادی برای یکدیگر فراهم سازند تا در آن فضای امن هریک بتواند بر مبنای سنجش و خواست واقعی خود به خواسته‌های طرف مقابل پاسخ دهد، و اطمینان داشته باشد که پاسخ او هرچه هست از سوی دیگری محترم خواهد بود.

"اما اصلاح ساختار بیمار یک جامعه مردسالار بدون نقد نقش زنان در شکل بخشی و تداوم این ساختارهای تبعیض آمیز کامل نیست"در مقابل، در یک رابطه انسانی ناسالم، دست کم یکی از طرفین می کوشد که خود و خواسته‌هایش را به شیوه‌هایی مانند تهدید، تطمیع، یا فریب بر دیگری تحمیل کند. در اینجاست که خشونت، ذات خود را در تبدیل «شخص» به «شیء» آشکار می‌کند- یعنی یک انسان صاحب اختیار را که می‌تواند بر مبنای آگاهی و اراده واقعی خود تصمیم بگیرد، به یک شیء بدل می‌کند که صرفاً در خدمت تأمین و تشفی یک سویه خواست‌ها و امیال دیگری است. این خشونت، گاهی آشکار و عریان است (مانند اعمال زور در تجاوز به عنف، یا تحت فشار قرار دادن دیگری از طریق کنترل نیازهای مهّم و اساسی زندگی او)، و گاهی پنهان و زیرپوستی است (مانند فریب دادن دیگری از طریق ارائه اطلاعات ناکافی یا نادرست).

البته در متن یک جامعه مردسالار، ساختار قدرت به سود مردان نامتقارن است، و بنابراین، مردان به طورکلّی دسترسی بیشتری به منابع قدرت دارند،‌ و در نتیجه بیشتر و آسان‌تر می‌توانند خود را در مقام اعمال قدرت و خشونت قرار دهند. این ساختار خشونت‌پرور در فروپاشی اخلاقی جامعه نقش مهمی ایفا می کند، و بنابراین، منافع درازمدت اعضای جامعه (صرفنظر از جنسیت آنها) در آن است که با این ساختارهای تبعیض آمیز مقابله کنند و در اصلاح آن بکوشند. به همین دلیل است که بهترین شیوه خشونت‌زدایی از مناسبات انسانی (خصوصاً میان مردان و زنان) برابری حقوقی و حقیقی میان زنان و مردان است.

تحقق عدالت جنسیتی به سلامت جامعه کمک می‌کند و مردان و زنان جملگی از مزایای آن بهره مند می‌شوند. یعنی خیرعمومی اعضای جامعه (اعم از مردان و زنان) در تأمین چنان عدالتی‌ست. بنابراین، پروژه احقاق حقوق زنان و برقراری عدالت جنسیتی پروژه ای منحصر به زنان نیست، بلکه زنان و مردان جامعه باید دوشادوش هم برای تحقق آن بکوشند.

منابع خبر

اخبار مرتبط