عسگراولادی: منتظر پیام روشن موسوی و کروبی هستم

صدای آلمان - ۲۱ تیر ۱۳۹۲

حبیب‌الله عسگراولادی که به سبب موضع‌گیری متفاوتش درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی، سیبل بسیاری از انتقادات از سوی بخشی از اصولگرایان شده بود، می‌گوید: «منتظرم پیام روشنی از موسوی و کروبی دریافت کنم.» به گفته وی این د ونفر تا دیر نشده اگر تائبانه به نظام و رهبری رجعت کنند امکان دارد رافت و نرمش رهبری شامل حالشان شود. او حتی در پایان سخنانش هم برای این دو نفر دعا می‌کند.

گزیده گفت‌وگوی خبرآنلاین با دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری در ادامه می‌آید:

* جبهه پیروان خط امام و رهبری از یک سال قبل از انتخاب دوره یازدهم با «تدبیر» برای انتخابات برنامه‌ریزی کرد اما «تقدیر الهی» چیز دیگری بود و ما در برابر این تقدیر تسلیم هستیم. پیروز انتخابات، رهبری انقلاب و ملت ایران بودند و جناح‌ها و گروه‌ها و افراد رقیب در برابر رای ملت سر تعظیم فرود آوردند و نتایج را به راحتی پذیرفتند. اگر بخواهیم به مفهوم جمهوریت به معنای واقعی احترام بگذاریم باید همین مسیری را که در این انتخابات رفتیم پیوسته برویم.

"پیروز انتخابات، رهبری انقلاب و ملت ایران بودند و جناح‌ها و گروه‌ها و افراد رقیب در برابر رای ملت سر تعظیم فرود آوردند و نتایج را به راحتی پذیرفتند"

* باید یک تفاوتی بین نظام سلطنتی‌گونه و نظام جمهوری در ذهن خود داشته باشیم. اینکه یک حزب و یک جناح با یک فرد همیشه پیروز باشد که به مفهوم سلطنت در نظام نزدیک می‌شویم اما اینکه قدرت برحسب رای ملت در گردش باشد نشان می‌دهد «جمهور» تعیین‌کننده هستند و ما اکنون در ایران اسلامی یک جمهوری ناب داریم که اسلامی است؛ چرا که اسلام از این جمهوریت صیانت می‌کند.

* بحمدالله حزب موتلفه اسلامی و جبهه پیروان خط امام و رهبری یک جریان افراطی نیستند. اعمال و رفتار و گفتار آنان بر مدار عقلانیت می‌چرخد. ما نمی‌توانیم بگوییم با مفهوم اعتدال مرزبندی داریم کما اینکه درگذشته هم نگفتیم با اصلاح‌طلبی مرزبندی داریم.

اینها مفاهیم پذیرفته شده است. آنچه مهم است جریانی است که زیر پوست این مفاهیم به حیات سیاسی خود ادامه می‌دهد. این جریان‌ها گاهی مورد «اقبال» اکثریت مردم و گاهی مورد «ادبار» کثیری از مردم قرار می‌گیرند و گردش قدرت بین نخبگان را عملیاتی می‌کنند.

* ما وقتی که آقای روحانی رای آورد احساس این را نکردیم که دشمن ما رای آورده است که بعد آماده اعلام عزا و تدارک شورش خیابانی باشیم. به راحتی آن را پذیرفتیم ولو آنکه به تعبیر برخی رای او میلی‌متری بوده است.

"اگر بخواهیم به مفهوم جمهوریت به معنای واقعی احترام بگذاریم باید همین مسیری را که در این انتخابات رفتیم پیوسته برویم"اما یک جریان در سال ٨٨ وقتی دیدند رقیب رای آورده عزا گرفتند و اعلام شورش خیابانی کردند و صدور بیانیه‌های تند و افراطی را در دستور کار خود قرار دادند. دشمنان، این جریان را در قامت یک اپوزیسیون غیرقانونی ظاهر کردند. به عقیده ما این رویکرد یعنی خروج از ادبیات رقابت آزاد و سالم و خروج از ادب و آداب مردم‌سالاری دینی و رفاقت سفارش شده رهبری. این جریان در انتخابات یازدهم نامزد نداشت و نامزدهای او یا نیامدند یا صلاحیت آنها تایید نشد. البته آنها انتخابات را تحریم نکردند و این یک گام به جلو برای خروج از پوسته اپوزیسیون‌مانند بود که قابل تقدیر است.



* گفتمان اصولگرایی توفیق ظاهری در این انتخابات نداشت و گفتمان اصلاح‌طلبی نیز نامزد نداشت و زیر پوست اعتدال و میانه‌روی ظاهر شد و به این گفتمان رضایت داد.

* ما با یک دولت مشروع و کلیدواژه‌های «اعتدال»، «عقلانیت»، «میانه‌روی»، «اخلاق»، «کرامت انسان‌ها» و از همه مهم‌تر احترام به ساحت دین و ارزش‌ها و معیارهای الهی انقلاب روبه‌رو هستیم. ما با این کلیدواژه‌ها کار داریم و اگر لازم بود نقد مشفقانه دولت جدید را با استفاده از همین کلیدواژه‌ها انشاءالله انجام خواهیم داد.

* بنده دو سال پیش از انتخابات موضوع پوست‌اندازی سیاسی در حزب موتلفه و جبهه خط امام و رهبری را مطرح کردم. همچنین بحث وحدت و همگرایی در جبهه اصولگرایان را مورد تاکید قرار دادم.

"ما نمی‌توانیم بگوییم با مفهوم اعتدال مرزبندی داریم کما اینکه درگذشته هم نگفتیم با اصلاح‌طلبی مرزبندی داریم"این دو مورد بی‌مهری قرار گرفت و برخی آن ​را برنتابیدند. قطعا ما باید یک تجدیدنظر در راهبردها و برنامه‌های خود داشته باشیم. فکر می‌کنم نتیجه این انتخابات به اندازه کافی برای ما این پیام را داشت که در مسیری که یاد کردم حرکت کنیم.

* بنده با شناختی که از آقایان موسوی و کروبی و حتی جریان اصلاح‌طلبی دارم، گفتم آنها مفتون واقع شده‌اند. فتنه‌گر اصلی آمریکا و اسرائیل و انگلیس هستند.

فکر می‌کنم این گزاره نیازی به استدلال نداشته باشد. از آنها درخواستم این بود راه مشروع و سفارش‌شده در قرآن کریم یعنی راه‌ توبه را طی کنند و به دامن پر مهر امامت و ملت و نظام برگردند. در انتظارم تا پیام روشنی از آنها دریافت کنم.

* به‌نظر می‌رسد برای آنها دو جرم اساسی قابل پیش‌بینی است؛ حقوقی و سیاسی! جرم حقوقی آنها طبیعی است که در دادگاه رسیدگی شود. قابل تردید نیست که آنها فرمان شورش خیابانی صادر کردند با بیانیه‌های تند و افراطی و مسبب قتل شده‌اند.

"این جریان‌ها گاهی مورد «اقبال» اکثریت مردم و گاهی مورد «ادبار» کثیری از مردم قرار می‌گیرند و گردش قدرت بین نخبگان را عملیاتی می‌کنند"ده‌ها نفر در اغتشاشات کشته شده‌اند. بنیاد شهید نام بیش از ۲۰ نفر را با کد به نام شهید شناخته است. آنها چاره ندارند پاسخگوی این خون‌ها باشند. آنها میلیاردها تومان به مردم به‌ویژه کسبه خسارت زدند که باید جوابگو باشند. این را باید دادگاه و قاضی مجازات آن را تعیین کند مگر اینکه رهبری نظام مصلحت دیگری داشته باشند.

در ابتدای کار در دوران آیت‌الله آقای شاهرودی قضات وارد این کار شدند اما در دوران آیت‌الله آقای لاریجانی این کار فروکش کرد و شبه تعطیل شد. به‌نظر من باید دستگاه قضا در این مورد پاسخگو باشد و دیگری هم جرم سیاسی منتسب به آقایان است. آنها مشارکت ٨۵ درصدی مردم را که یک سرمایه برای امنیت ملی کشور بود برنتافتند و رای ۷۵ درصدی نامزد پیروز را انکار کردند و اقتدار ملی را در معرض خطر قرار دادند. آنها به دشمن فرصت دادند در مذاکرات ۱+۵ و دیگر صحنه‌های بین‌المللی با ملت ایران شاخ و شانه بکشند. آنها اوباما را پررو کردند در حالی که آمریکایی‌ها داشتند در برابر ملت در خیلی از زمینه‌ها کوتاه می‌آمدند.

"* ما وقتی که آقای روحانی رای آورد احساس این را نکردیم که دشمن ما رای آورده است که بعد آماده اعلام عزا و تدارک شورش خیابانی باشیم"اینها مسائل کمی نیست. قطعی است که آنها در دنیا و آخرت باید خود را پاسخگو بدانند و گریز و مفری برای این کار ندارند. باز هم اگر تا دیر نشده تائبانه به نظام و رهبری رجعت کنند امکان دارد رافت و نرمش رهبری شامل حالشان شود.

* درست است که آقای روحانی رقیب ما بودند اما ایشان ویژگی‌ها و صفات و حالاتی دارد که بنده نمی‌توانم و نباید آنها را انکار کنم. چون یک مجتهد و یک روحانی مبارز است که قبل از انقلاب طعم زندان‌های شاه را چشیده است.

او یک تحصیل‌کرده دانشگاه است و با علوم روز آشنایی دارد. او در سخت‌ترین شرایط کشور در اوایل انقلاب و جنگ در سمت‌های متعددی خدمت کرده است. نماینده مجلس بوده، نماینده مجلس خبرگان بوده و نماینده رهبری در مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی امنیت ملی بوده است. اینها همه خیر است. برخی مسائل انتخابات را سیاه و سفید می‌بینند.

"اما یک جریان در سال ٨٨ وقتی دیدند رقیب رای آورده عزا گرفتند و اعلام شورش خیابانی کردند و صدور بیانیه‌های تند و افراطی را در دستور کار خود قرار دادند"این دید غلطی است این مهم برای جمهوریت است باید از این نگاه پرهیز کرد.

* اعتدال و عقلانیت و دیگر کلیدواژه‌های آقای روحانی در انتخابات بارها توسط ایشان تعریف شده است. البته نباید آنقدر در وادی تعریف توقف کنیم تا از مفهوم واقعی این واژگان فاصله بگیریم. فکر می‌کنم این واژه‌ها به اندازه کافی روشن و گویا هستند. ضمن اینکه خود ایشان باید بار معنایی آنها را به دوش بکشد.

آثار و نتایج این تعاریف در تعامل با رهبری و تعامل با قوا به‌ویژه مجلس، با نخبگان و نیز ترکیب کابینه ان‌شاءالله به‌زودی خود را نشان خواهد داد.

* کابینه یک شرکت سهامی نیست که هر جریان و یا گروه در آن سهمی داشته باشند. ماموریت کابینه اجرای قانون است. آقای روحانی در راس قوه مجریه قرار دارد و باید کسانی را برگزیند که به مدیریت او اعتقاد داشته باشند. کسانی که از بیرون کابینه فرمان می‌گیرند به درد او نمی‌خورند و برای او و دولتش مشکل‌ساز می‌شوند.

"به عقیده ما این رویکرد یعنی خروج از ادبیات رقابت آزاد و سالم و خروج از ادب و آداب مردم‌سالاری دینی و رفاقت سفارش شده رهبری"

* کابینه فراجناحی اگر به معنای این باشد که ایشان افراد شایسته را در هر گوشه مملکت با هر گرایشی پیدا کرد به آنها مسئولیت بدهد، خوب است. در غیر این صورت فکر نمی‌کنم توفیقی به‌دست آید.

* تقدم در توسعه که سبب فراموش شدن عدالت در دولت سازندگی شد، یک شبه افراط بود و به‌طور طبیعی شکاف بین دولت و ملت را افزایش داد. در دولت اصلاحات اعتنای افراطی به توسعه سیاسی آن هم به مفهوم غیر مشخص آن سر از اغتشاش ۱٨ تیر ۷٨ درآورد. افراط در تعریف مفهوم آزادی طوری شد که ما یک جریان نفوذی در مطبوعات را تجربه کردیم و تا نظام خواست قانون را پیاده کند جریان نفوذی فرار کرد و به خارج رفت.

لذا عده‌ای روزنامه‌نگار که در داخل به اصطلاح در رکن چهارم نظام یعنی مطبوعات کار می‌کردند رفتند کارمند بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا و رادیو اسرائیل شدند. چه کسی پاسخ این افراطی‌گری را باید بدهد؟ در دولت آقای احمدی‌نژاد هم برخی قانون‌گریزی‌ها باعث شد شکاف قوا و نیز شکاف نخبگان دامن زده شود. این یک مسیر افراطی بود.

* اکنون این دولت ماموریت تحقق حماسه اقتصادی را دارد. اگر کمک احزاب و گروه‌ها نباشد موفق نمی‌شود.

"این جریان در انتخابات یازدهم نامزد نداشت و نامزدهای او یا نیامدند یا صلاحیت آنها تایید نشد"

* آرامش حاکم در کشور محصول مدیریت عالی رهبری است. اگر ما طبق دستور قرآنی اطاعت از خدا و رسول و ولی امر کنیم در این اقیانوس متلاطم سیاسی به ساحل آرامش می‌رسیم. اگر رای ملت را میزان بدانیم امنیت ملی را تضمین کرده‌ایم. اگر حق اکثریت و نامزد پیروز را محترم بشماریم این آرامش حفظ می‌شود. اگر رئیس‌جمهور منتخب حق اقلیت را در نقد به رسمیت بشناسد آرامش در کشور تضمین می‌شود.



* آقای روحانی زیبنده است همه همت خود را برای تحقق حماسه اقتصادی معطوف دارد. مردم باید در ۶ ماهه دوم سال آثار و نتایج این حماسه را در معیشت خود ببینند. آقای روحانی و دولت او باید در سیاست خارجی با اقتدار و دور از افراط و تفریط با ابرقدرت‌ها صحبت و محاوره کنند. دولت آمریکا نابخردانه پس از انتخاب ایشان تحریم‌های جدیدی وضع و اعمال کرده است. باید در مذاکرات با اقتدار ظاهر شد تا آنها حساب کار خودشان را داشته باشند؛ البته خردورزان و نخبگان آمریکایی باید دولتشان را به رفتار خردمندانه در بهره‌گیری از شرایط موجود توصیه کنند.

"البته آنها انتخابات را تحریم نکردند و این یک گام به جلو برای خروج از پوسته اپوزیسیون‌مانند بود که قابل تقدیر است"در سیاست داخلی آقای روحانی باید به نخبگان، مراجع و علما اعتنای جدی بکند که بحمدالله دارد و این اعتنا را مرکز ثقل وحدت ملی قرار دهد. در حوزه فرهنگ قوانین و مقررات فرهنگی و آموزش‌وپرورش کشور را اجرا کند. به‌خصوص قانون حجاب و عفاف که در دولت گذشته مورد بی‌مهری قرار گرفت.

* دو دولت نهم و دهم خدمات بزرگی به کشور کرده‌اند و نباید آنها را نادیده بگیریم. اگر هم کسی و یا جناحی با خود آقای احمدی‌نژاد مسئله دارد کارنامه دولت که محصول تلاش هزاران مدیر جوان و جسور و شجاع این دو دولت بوده را نباید انکار کند که این انصاف نیست.

ما دو دسته نقد به دولت احمدی‌نژاد داشتیم که دسته اول را در نامه‌های محرمانه به ایشان می‌دادیم و برخی هم که جنبه محرمانه نداشت علنی در رسانه‌ها مطرح می‌کردیم. اینها چیز پنهانی نیست. در این دو دوره در وقت مقتضی انتقادات خود را مطرح می‌کردیم. ایشان برخی را عمل می کردند و برخی را درست نمی‌دانستند. انصاف باید داشت که گاهی به انتقادات عمل می‌کردند.

"* گفتمان اصولگرایی توفیق ظاهری در این انتخابات نداشت و گفتمان اصلاح‌طلبی نیز نامزد نداشت و زیر پوست اعتدال و میانه‌روی ظاهر شد و به این گفتمان رضایت داد"

* دولت دهم در رابطه با علما و مراجع برنامه حساب‌شده‌ای نداشت. البته برخی هم در این ارتباط اخلال می‌کردند که گهگاه دولت با هوشمندی جلوی این اخلال را می‌گرفت ولی توفیق خوبی به‌دست نیامد.

* وضعیت آقای احمدی‌نژاد مثل وضعیت روسای دولت پیشین کشور است. دولت نهم و دهم قطعه‌ای از تاریخ کشور است و خدمات آن بر مردم پوشیده نیست. مردم قدردان زحمات رئیس دولت نهم و دهم و همکاران صدیقشان هستند و احترام و حق آنها را ادا می‌کنند.

گزارشاتی که طی چند روز گذشته از خدمات دولت در صدا و سیما ملاحظه می‌کنیم واقعا غرورانگیز است. بنده به ایشان و دولت و همکارانشان تبریک می‌گویم و آرزو دارم پس از پایان عمر دولتشان هر کجا هستند منشاء خدمات برای ملت باشند.

* اینجانب از برادران مهندس میرحسین موسوی و حجت‌الاسلام و المسلمین آقای کروبی و عناصر تندروی اصلاح‌طلب و اصولگرا خاضعانه درخواست دارم در این ماه مبارک رمضان و آرامش پسندیده‌ای که تاکنون در انتخابات ایجاد شده این جشن ملی و آرامش را با توفیق رسمی بازگشت به نظام و امامت و امت کامل کرده و دچار وسوسه شیطان نشوند و در استنکاف از بازگشت آرام‌بخش به جامعه و امت و امامت اصرار نورزند که خداوند فرموده است در قرآن کریم سوره مبارکه طه آیه ٨۲ «و اِنّیِ لغَفّار لِمَن تابَ و امَنَ و عَمِلَ صالحّا ثُمّ اهتدَی» و بدان امید که خداوند همگی‌مان را در افراط و تفریط و تقصیرها و قصورها مورد عفو و مغفرت و مرحمت قرار داده و رمضان را بر همه امت اسلام مبارک فرماید. آمین یا رب‌العالمین.

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:.

منابع خبر

اخبار مرتبط