کدام فرمانده ارتشی با کمک حاج احمد متوسلیان ضد انقلاب را شکست داد؟

کدام فرمانده ارتشی با کمک حاج احمد متوسلیان ضد انقلاب را شکست داد؟
باشگاه خبرنگاران
باشگاه خبرنگاران - ۱۷ خرداد ۱۴۰۰

به  گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،  تاریخ ایران پر است از قهرمانانی که از جان خود گذشتند تا ذره‌ای از خاک کشورمان توسط بیگانه به تاراج نرود. نمود عینی این موضوع را می‌توان در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی و دفاع مقدس به وضوح مشاهده کرد. در این دوران نیز مردم ایران با هر آنچه داشتند از ایران اسلامی دفاع کردند تا دشمن جرات نکند به کشورمان دست درازی کند، دشمنی که به قول خودش آمده بود تا بماند.

ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت مردمی خود همواره جایگاه ویژه‌ای در میان مردم داشته و دارد؛ چراکه آن‌ها این نهاد نظامی را بخشی از خودشان می‌دانند. این ویژگی مهم ارتش در سال‌های اخیر هم در مواجهه با بحران‌های طبیعی و مردم‌یاری نمود دارد.

ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیرو‌های مردمی هنگامی که تجاوز سراسری بعثی‌ها را به کشورمان مشاهده کردند با سرعت بسیار بالا به سوی دشمن هجوم بردند تا از مردم ایران اسلامی در برابر دشمن دفاع کنند.

یکی از این افراد که فداکارانه و با دلسوزی از کشورمان دفاع کرد امیر سرلشکر شهید رسول عبادت است که شاید بسیاری از ما این شیرمرد ارتشی را نشناسیم و یا کم‌تر بشناسیم.

کدام فرمانده ارتشی همرزم حاج احمد متوسلیان بود؟

امیر سرلشکر شهید رسول عبادت یکی از فرماندهان شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران است که روز ۶ مهرماه سال ۱۳۲۴ همزمان با مبعث حضرت رسول اکرم (ص) در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شیراز چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش شیراز گذراند و موفق شد تا در سال ۱۳۴۲ دیپلم خود را در رشته ریاضی از دبیرستان نمازی شیراز دریافت کند.

"به  گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،  تاریخ ایران پر است از قهرمانانی که از جان خود گذشتند تا ذره‌ای از خاک کشورمان توسط بیگانه به تاراج نرود"رسول که فردی باهوش و علاقمند به نظامی گری بود توانست تا یک سال بعد در آزمون ورودی دانشگاه افسری ارتش شرکت کرده و پس از قبولی مشغول تحصیل علوم و فنون نظامی شود.

رسول علاوه بر تحصیل در حوزه مذهب و دین نیز فردی شاخص بود و به همراه چهره‌هایی همچون شهیدان نامجو، اقارب پرست، کلاهدوز و بسیاری از افسران مومنان ارتش پیش از انقلاب اسلامی مبارزات علیه رژیم ستمشاهی را مدیریت کنند. آن‌ها در گروه مخفی ارتش توانستند با ساماندهی مناسب برنامه‌های مذهبی و مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی نقش موثری در پیروزی مبارزات علیه این رژیم استبدادی داشته باشند.

نظامی برجسته‌ای که قهرمان تیراندازی در پیمان سنتو بود

او دوره دانشگاه افسری را در تیرماه ۱۳۴۶ با موفقیت و با درجه ستوان دومی به پایان رساند و پس از آن برای طی دوره مقدماتی به مرکز پیاده شیراز رفت. رسول در شیراز علاوه بر گذراندن دوره‌های نظامی، به ورزش‌های مختلفی مانند تیراندازی، تنیس و شمشیر بازی نیز مشغول بود. مهارت او در رشته تیراندازی باعث شد تا پس از قهرمانی در مسابقات تیراندازی ارتش در تهران و شیراز به مسابقات ارتش‌های پیمان سنتو اعزام شود. او در آن جا نیز برای کشورمان افتخار آفرید و مقام اول را بدست آورد.

 

رسول پس از طی موفقیت آمیز دوره مقدماتی در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز مشغول به کار شد و در بین همرزمانش به خوش نامی، شجاعت و مردانگی معروف بود. چنان که او را اینگونه می‌نامیدند؛ یک سرباز و یک مربی نمونه.

۲۵ ساله بود که در ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۳ نیز پس از ۷ سال خدمت در شیراز به دانشگاه افسری واقع در تهران منتقل شد.  

آمده ام تا سرباز امام زمان (عج) باشم

رسول افسری زبده و باهوش بود به مرور مورد توجه فرماندهان دانشکده قرار گرفت و به عنوان فرمانده یگان بورسیه و استاد درس‌های چریکی و رهبری نظامی منصوب شد. او تمام دوره‌های علمی و رزمی ارتش همچون؛ «دانشکده فرماندهی و ستاد» و «پدافند»، «رنجری»، «چتربازی» و «مربی پرش» را در طول خدمت سپری کرد و به علت مهارت بالای خود در سال ۱۳۵۷ جهت طی دوره عالی به یکی از ایالت‌های آمریکا اعزام شد. پس از بازگشت به وطن درباره انقلاب اسلامی گفت: آمده ام تا سرباز امام زمان (عجل الله فرجه) باشم و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به همرزمان خود در دانشگاه افسری ارتش ملحق شد.

پیروزی انقلاب اسلامی و فعالیت‌های جدید

رسول با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از وقوع نا آرامی‌های کردستان به صورت داوطلبانه برای مبارزه با ضد انقلاب به لشکر ۲۸ کردستان در سنندج پیوست و مشغول مبارزه شد.

"نمود عینی این موضوع را می‌توان در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی و دفاع مقدس به وضوح مشاهده کرد"او پس از ورود به لشکر ۲۸ کردستان به عنوان فرمانده گردان ۱۱۲ منصوب و در اولین ماموریت خود روستای «ربط» در اطراف سردشت را از لوث وجود دشمن پاکسازی کرد و پس از آن بود که به مریوان اعزام شد. شهر مریوان در ابتدای پیروزی انقلاب تحت سلطه همه جانبه ضد انقلاب بود و پادگان این شهر در محاصره کامل قرار داشت. پس سرگرد عبادت برای برقراری امنیت در آن منطقه اقداماتی مانند تقویت روحیه پرسنل، اعزام گروه‌های شناسایی و حمله مقتدرانه به پایگاه‌های دشمن را طراحی و اجرا کرد.

او یک طرح ویژه هم داشت که در آن نیروهای ارتش پس از پاکسازی مواضع بدست آمده به پادگان بازنگردند و با استقرار در مواضع آزاد شده برای حفظ این دستاوردها تلاش کنند. همین طرح ویژه باعث  باعث اقتدار نسبی نیرو‌های خودی شده و پادگان مریوان پس از چند ماه از محاصره ضد انقلاب خارج شد. با بهبود شرایط، گردان ۱۱۲ توانست تا ارتفاعات مشرف بر دریاچه مریوان پیشروی کند و پایگاه‌هایی در طول مسیر ایجاد کند.

پس از پیشروی‌های اولیه نیروهای سرگرد عبادت، با اقدامات موثر پرسنل پادگان مریوان و لشکر ۲۸ سنندج جاده مریوان به سنندج آزاد شد و نهایتاً آن مناطق به طور کامل پاکسازی شد.

آغاز جنگ تحمیلی و مقابله با دشمن بعثی

هنگامی که رژیم بعثی عراق به کشورمان حمله ور شد، سرگرد عبادت همچنان با حضور در کردستان با ضد انقلاب در ارتفاعات «کنگرک» یا قوچ سلطان در شمال غربی مریوان درگیر بود. موقعیت این ارتفاعات بسیار استراتژیک است به نحوی که تسلط بر این ارتفاعات باعث می‌شود تا نیرو‌های مسلط بر شهر‌های مریوان ایران و پنجوین عراق نیز اشراف کامل داشته باشند. فرماندهان  بعثی نیز با علم به این مطلب حمایت‌های خود را از ضد انقلاب حاضر در منطقه افزایش داده و آن‌ها را به انواع سلاح‌ها مجهز کردند.

رسول که به درجه سرهنگ دومی ارتقا یافته بود به همراه سایر همرزمانش و با شناخت کامل از اوضاع منطقه پس از پاکسازی مریوان یک طرح عملیاتی را طراحی کردند تا برای همیشه دست عناصر ضد انقلاب و ارتش بعثی را از ارتفاعات بسیار مهم قوچ سلطان کوتاه کنند. سرانجام با قبول طرح عملیاتی در کمیسیون‌های نظامی، در تاریخ ۱۳ خردادماه سال ۱۳۶۰ عملیات فتح کنگرک را آغاز کردند. گردان ۱۱۲ وارد عملیات شد، گردان ۱۱۸ نیز به فرماندهی سرگرد بشیری به عنوان نیروی احتیاط آماده شد، تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران نیز به فرماندهی شهید جاوید الأثر احمد متوسلیان نیز وارد نبرد با ضد انقلاب شدند.

پیروزی عملیات و شهادت رسول در ارتفاعات قوچ سلطان 

طرح عملیاتی صحیح، عزم راسخ رزمندگان، هماهنگی هوانیروز و توپخانه و نیرو‌های پیاده یگان عمل کننده با فرماندهی سرهنگ دوم عبادت منتهی به پیروزی شد و قله قوچ سلطان در ساعت ۷ صبح روز ۱۶ خردادماه سال ۱۳۶۰ از دشمن بازپس گرفته شد.

"دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش شیراز گذراند و موفق شد تا در سال ۱۳۴۲ دیپلم خود را در رشته ریاضی از دبیرستان نمازی شیراز دریافت کند"در این عملیات ۱۲۰ نفر از نظامیان دشمن اسیر و تعداد زیادی از عناصر خود فروخته ضد انقلاب کشته شدند.

پس از مسلم شدن پیروزی، گردان از حالت تهاجمی خارج شد و پرسنل به کمک مجروحین و جمع آوری اسرا پرداختند که ناگهان یک سرباز دشمن سرهنگ دوم عبادت را مورد هدف قرار داد و ساعاتی بعد آن فرمانده لایق به مقام شامخ شهادت رسید. پیکر پاک و مطهر این شهید سرافراز میهن پس از تشییع باشکوهی توسط مردم قدرشناش شیراز، در دارالرحمه در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد.

خاطرات همرزمان شهید از فاتح قله‌های غرب

یکی از دوستان دوران دانشکده شهید رسول عبادت می‌گوید: «از نظر دوره خدمتی با من هم دوره نبود، اما از آنجا که خدمت دانشکده افسری شبانه روزی بود از همان ابتدا با خصوصیات اخلاقی‌اش آشنا شدم. او فردی مؤمن و متعهد بود که همیشه در انجام فرایض و تکالیف دینی اهتمام داشت و با تمام وجود تلاش می‌کرد دوستان و آشنایان را با مسایل اسلامی آشنا کند و بدین وسیله مانع انحراف احتمالی آنان شود. البته چنین حرکتی از او چندان هم دور از ذهن نبود چرا که بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه کتاب‌های مذهبی و علمی می‌کرد و از اوقات بیکاری خود به نحو احسن بهره برداری می‌کرد. به همین دلیل اکثر دانشجویان او را می‌شناختند و علاقه خاصی به او داشتند.»

همسرش درباره اینکه او می‌گفت می‌خواهد سرباز امام زمان (عج) شود، می‌گوید: «در آن زمان اخبار انقلاب را از طریق رادیو و تلویزیون دنبال می‌کردیم.

او بسیار ناراحت و مضطرب بود. چندبار تصمیم به بازگشت گرفت، اما دولت آمریکا از دادن مدارکمان خودداری می‌کرد. با پیروزی انقلاب دولتمردان و نظامیان آمریکا سعی کردند رسول را راضی کنند تا در آمریکا بماند که با مخالفت شدید همسرم مواجه شدند و ما بالاخره توانستیم در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگردیم. در لحظه ورود به ایران اشک شوق از چشمانش جاری شد و گفت که می‌دانی تصور نمی‌کردم موفق شوم روزی به ایران برگردم و سرباز امام زمان شوم.»

فاتح قله‌های غرب در وصیت‌نامه‌اش چه نوشت؟

این فرمانده شجاع در بخشی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

‌خدایا در این لحظات درگیری نه می‌ترسم و نه ناامیدم فقط آرزو دارم، که همه ما را ببخشی و دیگران ما را که زنده می‌مانند آگاه سازی تا قدرت پیدا کنند، انتقام مسلمانان واقعی را ازکفار، مشرکین و منافقین بگیرند و قدرت تو را به عرصه وجود گذارند.

خدایا همیشه به تو متکی و معتقد بودم و هستم. بعد از تو، به انسان‌ها، به ویژه به انسان‌های متقی و خویشان به خصوص همسر و فرزندان، پدر، مادر، برادران و خواهرم، (که) آن‌ها را دوست داشتم و دارم.

"آن‌ها در گروه مخفی ارتش توانستند با ساماندهی مناسب برنامه‌های مذهبی و مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی نقش موثری در پیروزی مبارزات علیه این رژیم استبدادی داشته باشند"خدایا همه آن‌ها را بیامرز. خدایا شهدا را که زندگی حقیقی و برحق را در وجود همه ما زنده کرده و می‌کنند بیامرز، شجاعت و ایمان آن‌ها را به دیگران بیاموز. امیدوارم اسلام پیروانش را همیشه در دنیا در پناه تو خدای بزرگ حفظ نماید آمین.

رسول عبادت»

زندگی‌نامه این شهید بزرگوار در کتابی به نام «بر فراز کنگرک» به رشته تحریر درآمده است.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط