یادداشت مشایی درباره احمدی نژاد و وزرا

رحیم مشایی در یادداشتی در سایت خود به دفاع از احمدی نژاد و وزرای معرفی شده او پرداخته است. متن یادداشت بدین شرح می باشد: بعضي رسانه ها ابتدا در مورخ چهارم شهريورماه با عنوان «خيز بلند مشائي براي فتح رياست جمهوري»، و سپس در فرصت هاي ديگر با تمسك به انواع اكاذيب و جعل اخبار عجيب و غريب كوشيده اند عصبانيت عده اي كه از سوي آقاي احمدي نژاد براي مسئوليت وزارت دعوت نشدند را به گونه اي نشان دهند كه نه سيخ بسوزد، نه كباب، و بدين ترتيب احتمال ضعف و ناكارآمدي و عدم شايستگي كافي خود را كه ممكن است در همان مرحله اول به ذهن مخاطب تبادركند، منتفي و يا پنهان سازند. به هرحال يك طرف قضيه فردي مثل آقاي احمدي نژاد است كه مطابق مرام و آرمان الهي و براساس قولي كه به مردم داده است بدون تعهد به دسته و گروهي و صرفاً بنابر شاخص هايي نظير ولايت مداري، صداقت، پاكي، تعهد، ايمان، مردمداري، شجاعت و قدرت در تصميم گيري و ... وزراي خود را انتخاب كرده اند. همچنانكه در برنامه تلويزيوني چهارشنبه شب گذشته به تفصيل در اين باره با مردم سخن گفته اند. امروز آنها كه از دور آقاي احمدي نژاد را مي شناسند نيك مي دانند كه او در انتخاب همكارانش خدا را در نظر مي گيرد و براساس تكليف شرعي و ديني و احساس وظيفة ملي و ناشي از مسئوليتش عمل مي كند، چه رسد به كساني كه از نزديك او را شناخته اند. اين جفاي بزرگي در حق اين مرد بزرگ است كه انتخاب هاي او را تحت فشار و يا تأثير يك فرد قلمداد كنند، حال آن فرد مشايي باشد يا هركس ديگري. همانظور كه آقاي رئيس جمهور تصريح كرده اند انتخاب نشدن افراد براي پستي مثل وزارت الزاماً بدليل عدم صلاحيت آنان نيست بلكه مجموعه اي از شرايط، كسي را براي تصدي مسئوليت در اولويت قرار مي دهد و تشخيص اين مسئله با شخص ايشان است. اين مطالب نيز از سر پاسخ دادن به دروغ ها و جعليات رسانه ها و افراد مذكور نيست، زيرا دروغ و جعل خبر در اين رسانه ها ارزان است و اينجانب در گذشته نيز از تير تهمت هاي اين آقايان مكرر نصيب برده ام چنانكه پرونده مرتبط به برخي از اين موارد در محاكمه قضايي مطرح است. اكنون هم مي توانستم مثل بسياري موارد ديگر كه به سكوت گذشته است، از آن چشم پوشي كنم، اما در مرحلة نخست نتوانستم ظلم آشكار به خدمتگزار شايسته و بزرگ ملّت ايران را شاهد باشم ولب فروبندم. از سوي ديگر نام برخي از وزراي همكار در دولت نهم مطرح شد كه بر خود فرض مي دانم كه از آنان به نيكي ياد كرده و حرمتشان را محفوظ نگهداشته و بر تداوم بي وقفة مهر و دوستي خود با آنان تأكيد وتصريح كنم كه برخورد آقاي رئيس جمهور با همكاران خود در عين حال كه جدّي و اصولي و قاعده مند است، از سر مهر و محبّت و بدون سياسي كاري و ملاحظات مورد نظر آقايان است. آقاي رئيس جمهور، هم در دوران انتخابات و هم در اولين نطق تلويزيوني پس از انتخابات خود، بر ضرورت تغيير برخي از وزرا و لزوم تحول در برخي حوزه ها تأكيد كرده بودند كه واكنش هايي را هم برانگيخته بود. در حاليكه نه مسئله معاون اول شدن بنده در آن زمان مطرح بود و نه موضوعاتي مثل نامه نگاري و امثال آن. تغيير مديريت در دو حوزه فرهنگ و اطلاعات، براي دورة دهم(به شرط انتخاب مجدد آقاي دكتر احمدي نژاد) حداقل از يكسال پيش براي بسياري از افراد و از جمله دو وزير محترم مربوطه قابل پيش بيني بود. ضعف در حوزه فرهنگ و هنر و ناتواني در جذب هنرمندان و پاسخ به انتظارات جامعه در اين بخش موضوعي بود كه آقاي احمدي نژاد در مناظره تلويزيوني انتخاباتي خود بدان تصريح كرده بودند. ايشان تغيير در اين بخش را لازم مي دانستند و اين ارتباطي به شخصيت و صلاحيت هاي انقلابي و مكتبي برادر عزيزم جناب آقاي صفار هرندي نداشت. از طرف ديگر آقاي دكتر احمدي نژاد از عملكرد وزارت اطلاعات در چهارسال گذشته رضايت كافي نداشته و بارها اين مسئله را اظهار كرده بودند. و اين موضوع هم، نه به شخصيت برادر بزرگوارمان جناب آقاي محسني اژه اي و نه به پرسنل خدوم و انقلابي وزارت، بلكه به نحوة مديريت در اين وزارتخانه بازگشت داشت كه در مجموع نتوانست عملكرد موفقي ارائه نمايد. عدم قدرت تشخيص توطئه اي كه حداقل از حدود يكسال پيش از سوي سرويس هاي جاسوسي بيگانه و عناصر مرتبط داخلي در موضوع انتخابات بطور جدي طراحي شده بود كه در سخنراني اخير مقام معظم رهبري برآن تصريح شده است و ضعف در مديريت اطلاعاتي رويدادهاي انتخابات و ماجراهاي پس از روز رأي گيري كه منجر به خسارات مادي و معنوي گسترده و فريب و جريحه دار شدن احساسات بخش قابل توجهي از جامعه گرديد، و اذعان وزير محترم به داشتن مشكل در مديريت مسائل اخير، موجب شد تا آقاي دكتر احمدي نژاد سرانجام و بناچار نسبت به تغيير در مديريت در اين وزارتخانه اقدام كند و تا زمان تعيين و آغاز به كار وزير جديد كه قاعدتاً حداقل يكماه بطور مي انجاميد- چنانكه هنوز با گذشت حدود يكماه وزير جديد تعيين نشده است – شخصاً امور مربوطه را مديريت نمايند. مسئله ديگر كه در تركيب كابينه جديد نقش داشت، استفاده از مديريت زنان بود كه آقاي دكتر احمدي نژاد از مدت ها پيش بدان مي انديشيدند. ايشان تصميم داشتند كه در دوره دهم حتماً با معرفي زنان به عنوان وزير به نگاه نادرست «ناتوان بودن» زنان در عرصه هاي بالاي مديريتي پايان بخشند. ايشان همانطور كه در برنامه تلويزيوني چهارشنبه شب هفتة گذشته تشريح كردند، در اين مورد مطالعه كردند و سرانجام (شايد) براي شروع كار تصميم گرفتند كه از وجود زنان براي تصدي مسئوليت در سه وزارتخانة رفاه، آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي استفاده كنند. ايشان معتقدند كه علاوه بر حضور جمعيت بسيار زياد زنان در دو وزارتخانه اخير، توانايي زنان در مأموريت هاي آموزشي، بهداشتي ، درماني و رسيدگي به محرومين و نيازمندان از مردان حتماً كمتر نيست و بلكه دقايق فكري و حسي زنان مي تواند آنان را موفق تر سازد. ايشان بعنوان يك فرد واقعگرا، البته به اين واقعيت هم توجه داشته و دارند كه به علت نبود تجربة قبلي در موضوع وزارت زنان، شايد در آغاز كار به دليل وجود افكار مردسالار در بخشي از مردان جامعه و بويژه مرداني كه شخصاً به حضور در سطوح مديريتي علاقه اي وافر دارند و لذا با حضور زنان در اين سطوح موافق نيستند، موفقيت زنان مورد خدشه قرار گيرد. در اين صورت طبيعي است كه نواقص و كاستي ها و مشكلات كه بطور طبيعي در مديريت مردان هم وجود دارد، در مديريت زنان بزرگ جلوه داده شود. ايشان مكرر گفته اند كه با حضور زنان بعنوان وزير، فشارهاي بيشتر تبليغاتي منفي متوجه شخص وي خواهد بود امّا همواره اذعان مي داشتند كه به اين مسئله افتخار مي كنند و آن را به عنوان يك تكليف، از جان و دل پذيرايند. بدين ترتيب بود كه براي تصدي سه وزارتخانه يادشده به تحقيق و تفحص براي يافتن گزينه هاي مناسب تر پرداختند. ايشان البته در اين مورد با مشكلات و محدوديت هايي هم مواجه بودند زيرا نبود تجربة قبلي، مانع از آمادگي قشر وسيعي از زنان براي پذيرش چنين مسئوليت هايي مي شد. امّا اين اعتقاد وجود دارد كه حضور زنان بعنوان وزير، موجب خواهد شد تا دختران و زنان بسياري با درك مسئوليت هاي فراتر و نيز گشوده ديدن راه براي نقش آفريني هاي بالاتر، در آينده ظرفيت هاي بزرگتر مديريتي را در تمام سطوح در پيش روي نظام قرار داده و روند پيشرفت كشور سرعت بيشتري خواهد گرفت، اين بود كه عملاً سه وزير عزيز دورة پيشين فارغ از بحث در مورد توانايي هاي آنها نمي توانستند در دورة جديد هم حضور داشته باشند. اينجانب براي اين دوستان عزيز احترام قائلم و آنان نيز به خوبي از مراتب علاقه و احترام حقير نسبت به خود آگاهاند ذكر اين محبّت و احترام نيز نه بخاطر شخص آنان بلكه براي آن دسته از افرادي است كه ممكن است جهلشان نسبت به مسئله به گناهشان بيندازد. در مورد برادر عزيزم جناب آقاي محصولي نظر آقاي دكتر احمدي نژاد بر تغيير از وزارت كشور به وزارتخانه ديگر بود. ايشان از جناب آقاي محصولي براي دو وزارتخانه دفاع و نيرو دعوت به همكاري كردند. تا آنجا كه بنده در جريان قرار گرفتم آقاي محصولي به حضور خود در وزارت كشور علاقمند بودند و حضور در دو وزارتخانه ديگر را نپذيرفتند. اين مسئله را خود ايشان هم به من گفتند. در هر حال از آنجا كه آقاي دكتر احمدي نژاد تغيير در وزارت كشور را لازم مي دانستند و اين مسئله بهيچ وجه ربطي به توانايي و صلاحيت آقاي محصولي براي تصدي مسئوليت وزارت ندارد. و اينكه نوشتند آقاي محصولي يار چند ده ساله آقاي احمدي نژاد، از وي به حالت قهر جدا شده و اعلام كرده كه ديگر به دولت بر نخواهد گشت از اساس دروغ است. و امّا در مورد ديگر وزير دولت نهم كه براي دولت دهم از ايشان به عنوان وزير دعوت به همكاري نشد. بايد عرض كنم كه جناب آقاي فتاح از دوستان نزديك آقاي احمدي نژاد و مورد علاقه و اعتماد ايشان بوده و مي باشد و جناب آقاي دكتر احمدي نژاد نيز بارها شايستگي هاي ايشان را اظهار كرده اند. رئيس محترم جمهوري در مورد علّت تغيير در اين وزارتخانه، در صحبت هاي مكرر اخير خود در جمع گروههاي مختلف نمايندگان محترم مجلس و ساير افراد شاخص و مسئول و از جمله به دوستان نزديكتر خود بارها تصريح كرده اند كه انتقادات ايشان به وزارت نيرو در مورد عملكرد برخي معاونين وزير محترم در حوزة آب و برق و بويژه در مسئله خاموشي هاي برق بوده است و نه شخص ايشان. لكن روحيه شخصي جناب آقاي فتاح مانع از قاطعيت در تعويض مديران مورد انتقاد بوده است و بس. بديهي است در مورد موفقيت و يا عدم موفقيت يك وزارتخانه، تشخيص با رئيس جمهور است و نه يك فرد بي اطلاع و غيرفني در يك رسانه، ضمن آنكه بايد دانست كه فلسفة هر تغييري تنها ضعف عملكرد گذشته يك وزير نيست بلكه چه بسا افق هاي بلندتر و قابل دستيابي وجود دارد يا بايد ايجاد شود و يك فرد خاصي الزاماً براي آن مناسب نباشد كه البته تشخيص اين مسئله با رئيس محترم جمهور است. قطعاً جناب آقاي فتاح براي مسئوليت هاي گوناگوني شايستگي دارد كه از نظر رئيس محترم جمهوري پنهان نيست. زيرا ايشان را به خوبي مي شناسند. امّا اينكه گفته شده از ماجراي معاونت اولي او خبري نشد، چيزي است كه براي اولين بار در يك رسانه داستان پرداز آمده و چنين خبري در گذشته طرح نشده است. اينكه رئيس جمهور وي را به عنوان رئيس نيروگاههاي كشور منصوب كرده است نيز حتماً صحت ندارد، زيرا اصولاً چنين حكمي از سوي رئيس محترم جمهوري صادر نشده است و اساساً چنين حكمي توسط وزير نيرو صادر مي شود و نه رئيس جمهوري. بنده آقاي مهندس فتاح را فرد شايسته اي مي دانم و ايشان را دوست مي دارم و اطمينان دارم كه همين محبت نيز بطور متقابل در قلب ايشان وجود دارد. و اميدوارم در جايگاه شايسته و اثرگذاري به خدمت بپردازند تا كشور از خدمات ايشان بهره مند گردد. بهرحال درهر دوره اي برخي از وزرا تغيير مي كنند و اين طبيعي است و مسئوليت جديد وزراي قديم نبايد دستمايه اي براي سوء استفادة سياسي باشد. و اما وجه ديگر از ضرورت پاسخ به نوشته هاي رسانه هاي دروغ پرداز اين است كه در نقد روند انتخاب وزراي جديد هم به رياست محترم جمهوري و هم به وزرا توهين كرده اند. اعلام اينكه ملاك انتخاب وزراي جديد تبعيت از مشائي است علاوه بر آنكه دروغي روشن و عجيب است، اهانت آشكار ديگر به رياست محترم جمهوري و وزراي محترم معرفي شده جديد است. اين داستان پردازي ها هم به قصد تخريب تصميم حكيمانه و هدفمند و از روي تحقيق و مطالعه رياست محترم جمهور و هم تخريب وجهة وزراي جديد است. لازم است تأكيد كنم كه در انتخاب وزراي جديد گروهي از معتمدان رئيس جمهور كه بنده هم عضو كوچكي از آن بودم به دستور شخص ايشان، با رايزني هاي مختلف و بررسي در باره بيش از چندهزار شخصيت علمي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي سرانجام فهرست چند صد نفر و از جمله وزراي فعلي را براي تصميم گيري به محضر ايشان ارائه كردند. علاوه بر اين، افراد ديگري از گروهها و محافل مختلف ديني، سياسي، فرهنگي و اجتماعي و از جمله تعداد قابل توجهي از نمايندگان محترم مجلس نيز فهرست هايي از افراد را براي تصدي وزارتخانه ها به ايشان معرفي كردند. ايشان نيز پس از بررسي هاي تفصيلي و گفتگوهاي زياد نهايتاً از بين همة آنها، تعدادي را انتخاب و به مجلس محترم معرفي كردند. شهادت مي دهم كه شخص ايشان ساعات بسيار زيادي كه از شماره خارج است را به انتخاب وزرا اختصاص دادند. بنده با ديدن اين همه پشتكار و جدّيت و حجم سنگين كارها در اين زمينه، مي توانم با جرأت بگويم كه بعيد است كه اينهمه دقت و جدّيت در تعيين وزرا در گذشته سابقه داشته باشد. در هرحال لازم است يادآوري كنم كه اينجانب در فرايند انتخاب وزرا بجز مشاركت در هيئت معتمد مذكور كه چند صد نفر و از جمله وزراي فعلي را به جناب آقاي رئيس جمهور پيشنهاد كرده، نقش ديگري نداشته ام. تعدادي از وزراي جديد و از جمله وزراي محترم بهداشت و درمان، رفاه و مخابرات را در گذشته اصلاً از نزديك ملاقات هم نكرده بودم. وزير محترم دادگستري را نيز رئيس محترم قوه قضائيه پيشنهاد كرده اند و همينطور راجع به تعدادي ديگر از وزرا كه بنده تنها آنها را به دليل آنكه در سطح معاون وزير فعاليت داشتند و يا خانم آجرلو كه نمايندة مجلس بودند، مي شناختم ولي ارتباط كاري مستقيم با آنان نداشتم. و امّا برخي تلاش كرده اند انتخاب آقاي رئيس جمهور را صرفاً به خاطر نبودن نام بعضي ها در فهرست نهايي زير سئوال ببرند. اين عده چون مدعي اصولگرايي و حمايت از آقاي احمدي نژاد هستند نتوانسته اند مستقيماً رئيس جمهور را مورد استنطاق قرار دهد. از اين رو خواسته اند با طرح دخالت اينجانب در انتخاب وزرا به هدف خود نائل شوند، غافل از آن كه ناشيانه تر از هميشه سهم خواهي خود از رئيس جمهور را بر ملا ساخته اند. كدام عاقلي است كه متن خبرهاي مذكور را بخواند و درنيابد كه نويسنده متن تا چه اندازه رئيس محترم جمهوري را متهم به عدم احساس مسئوليت! در انتخاب وزرا كرده است. آنچه در اخبار مذكور آمده، مشتي تحليل هاي وارونه است كه به مدد اخبار جعلي قصد كرده است تا هم عصبانيت خود را از عدم انتخاب عده اي زياده خواه بعنوان وزير خالي كند و از اين طريق از آقاي رئيس جمهور انتقام بگيرد و هم در ادامه خط قيم گرايي، سعي كند با ارائه تصويري غيرواقعي از وزراي معرفي شده، نمايندگان محترم را در دادن راي منفي به آنان تشويق نمايد. اينجانب به دليل اطاله مطلب از ورود به برخي جزئيات كذب ديگر در اين ادعاهاي واهي اجتناب كردم و آنها را به آينده موكول مي نمايم. اما يادآوري مي كنم كه با آوردن اخباري كاملاً ساختگي و نادرست مثل خبر دروغ انتصاب قريب الوقوع نزديكان فكري بنده در صنايع خودروسازي كشور و يا تلاش ناكام اينجانب در معاون رئيس جمهور كردن ! آقاي ملك زاده كه با دخالت! رئيس محترم وقت قوه قضائيه منتفي شد! در كنار انتصاب جناب آقاي بقايي در مسئوليت رياست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري (كه البتهه با توجه به سابقه قائم مقامي و احاطه و آشنايي و توان مديريتي ايشان، آن رايكي ازبهترين انتخاب ها مي دانم) كوشيده است، آن اخبار جعلي را واقعي نشان دهد. نويسنده اگر چه در خبر جعلي اول، با زيركي اسمي از فردي نياورده است تا دستش در آينده رو نشود، اما در خبر دوم با آوردن نام، قصد خود را لو داده است. بايد تصريح كنم كه اساساً بحثي از معاون رئيس جمهور شدن آقاي ملك زاده مطرح نبوده است تا از سوي حضرت آيت اللـه شاهرودي منتفي شود. اين حرف البته علاوه بر اهانت به بنده و آقاي ملك زاده است، اهانت به شخصيتي مثل آقاي شاهرودي است. بديهي است طرح نام حضرت ايشان امكان سنجش صحت اين خبر را براي همگان فراهم آورده است. آنچه كه به بنده مربوط است، تكذيب اساس اين خبر است تا چهره گردانندگان رسانه هاي مذكور بيش از پيش روشن شود. و اما درباره اظهار نظر جناب آقاي شاهرودي البته صلاح مملكت خسروان خويشتن دانند. ممكن است برخي از دوستان به بنده خرده بگيرند كه چرا پاسخ اين مطالب سخيف و بي ارزش را مي دهم. اينجانب ضمن عذر خواهي از اين عزيزان عرض مي كنم كه اگر پاسخ نمي دادم در اينصورت همانطور كه از هوچيگران انتظار مي رود بايد منتظر مي ماندم تا به پذيرش اخبار و تحليلهاي انحرافي آنان متهم شود. اينجانب علاوه بر اين پاسخ، پيگيري قضايي نسبت به تشويش اذهان عمومي و انتساب اكاذيب به خود را حق خود دانسته و اقدام خواهم كرد. همچنانكه اين حق براي رياست محترم جمهور، دولت و عزيزاني كه نام و عنوان آنان در نوشته مذكور متأسفانه به ارزاني آمده است محفوظ خواهد بود. و اما سخن آخر در كنار مخالفان نظام و دشمنان خارجي و عوامل و مرتبط داخلي اين ملت كه سخت از پيروزي دكتر احمدي نژاد در انتخابات دوره دهم رياست جمهوري برآشفته و ناراحتند، بطور طبيعي افراد زيادي هم وجود دارند كه ما اعتقاد به نظام و با داشتن انتقاداتي در انتخابات شركت كرده، با گرايشاتي متفاوت به گزينه اي غير از آقاي دكتر احمدي نژاد راي داده اند. در مقابل جمعيت بي نظيري با شركت در انتخابات با تأييد راه طي شده انقلاب و با اميد به اجراي عدالت وبرخورد با عوامل فساد و تبعيض وبي عدالتي و اعتقاد به توانمندي هاي فرزند برومند ملت در پيشبرد اهداف انقلاب و نظام و قطع دست ويژه خواهان و رانت خواران، دكتر احمدي نژاد را برگزيدند و از او انتظاري جز تعقيب آرمان ها و برنامه هايشان ندارند. در خيل جمعيت بيست و پنج ميليوني كساني معدود وجود دارند كه هم در جريان انتخاباتي و هم پس از آن كوشيده اند تا اين دستاورد عظيم را با تمسك به نام و عنوان مشترك به حساب خود منظور و احمدي نژاد را بدهكار خودكنند. برخي از اين افراد كه به دروغ خود را همسو با آقاي احمدي نژاد معرفي مي كنند نيز بدليل قدرت طلبي و آلودگي، عدالت او را بر نمي تابند. كسي از راي پنهان آنها آگاه نيست ولي از خط و نشان كشيدن آنها در دوره نهم و نيز در دوران انتخابات و پس از آن مي توان به روشني دريافت كه آ نها از راي بالا، بي نظير و حماسي مردم به احمدي نژاد راضي نيستند. بعضي از آنها در همان روزهاي انتخابات پيروزي ديگر نامزدها را مايه نگراني نمي دانستند و در محافل خصوصي چندان تفاوتي براي نتايج مختلف انتخابات قائل نبودند. در هر حال در بهترين صورت، پيروزي با رأي پايين آقاي احمدي نژاد براي آنها گوارا مي نمود. زيرا در اين صورت زبانشان براي اعمال فشار و سهم خواهي دراز بود و مي توانستند خود را در رأي او شريك قلمداد كنند. اما خواست خدا اين بود كه ملت به پاس ايستادگي روي اصول و ارزش ها و نفي اشرافيت و آلودگي ها، رئيس جمهوري داشته باشند با رأي بسيار بالا و بي نظير كه بتواند قاطعانه با تكيه بر ارزش ها و اصول و منويات امام و رهبري و استفاده از همة ظرفيت هاي اجرايي، قانوني و قضايي، گام هاي بزرگتر و استوارتر را در مسير تعالي و پيشرفت كشور بردارد. خواستم به روزنامه اي كه علاوه بر استقبال از اكاذيب يك سايت، اتهام ديگري مبني بر وابستگي و يا ارتباط شكل گيري«فراكسيون در امتداد مهر» در مجلس به اينجانب را در ادامه خط دروغ پردازي مطرح كرده است بگويم كه زمان براي ايجاد كانون واهرم فشار بر رئيس جمهور گذشته است و بهتر است شرايط را بخوبي درك كنند و بدانند كه مردم هشيار و بيدار توهين به رئيس جمهور خود را بر نمي تابند. در آينده درباره كساني كه با تكيه بر زر و زور و تزوير و وابستگي به شكست خوردگان و زخم خوردگان مي خواهند به كانون فشار عليه رئيس جمهور تبديل شوند و نيز درباره روابط و مسائل پنهان آنها با محافل قدرت سخن خواهم گفت. 

منبع خبر: عصر ایران

اخبار مرتبط: رحيم مشايی: زياده‌خواهان ناکام به دروغ‌پردازی عليه رييس‌جمهور روی آورده‌اند، ايسنا