تهدید مه آفرید به افشای نام برخی مقامات/گفتند فرارکن اما ماندم /به‌زور فولاد را به من فروختند

به گزارش جهان به نقل از مهر، در ادامه جلسه پرونده بزرگ فساد مالی مه آفرید خسروی متهم ردیف اول پرونده در جایگاه قرار گرفت و در خصوص اتهامات خود توضیح داد.

پیش از سخنان خسروی وکیل وی خواستار فرصت بیشتری برای مطالعه پرونده شد و گفت: من 24 جلد از 34 جلد پرونده را خوانده ام و درخواست دارم یک جلسه دیگر نیز برای دفاع از متهم به من فرصت داده شود.

همچنین ملاقات های من با متهم محدود بود که این موضوع مورد اعتراض قاضی پرونده قرار گرفت.

در ادامه مه آفرید خسروی در جایگاه شهود قرار گرفت و گفت: گفته می شود شرکت های من کاغذی و صوری است اما متهمان دیگر سخن از قصد خریداری فولاد خوزستان توسط من سخن می گویند.

قاضی: 117 شرکت ثبت شده که 48 شرکت فعال و نیمه فعال بوده و باقی کاغذی.

مه آفرید خسروی: تک تک شرکت ها را نام ببرید تا در خصوص آن توضیح دهیم.

در ادامه قاضی سراج با تکرار بخش هایی از کیفرخواست متهم گفت: فساد فی الارض ، تحصیل مال نامشروع به میزان 2 هزار و 800 میلیارد تومان بخشی از اتهامات شماست.

مه آفرید با بیان اینکه از بسیاری از رشوه ها اطلاعی نداشته در خصوص اتهام رشوه به بانک صادرات اهواز گفت: این پول از دسته چک شخصی خودم برای انجام کار خیر بود و سایر پرداخت های کوچک نیز در زمان عید و به عنوان عیدی کارمندان مطرح بود.

وی با رد هرگونه مسئولیت در خصوص گشایش ال سی ها گفت: به هیچ وجه در تنزیل ها دخالتی نداشتم. در هنگام گشایش ها و تنظیم اسناد دخالت نداشته و تمامی آنها در سیستم بانکی تایید شدند و من تنها بانک عامل را معرفی می کردم.

قاضی سراج خطاب به متهم گفت: آیا خیریه ای در تهران وجود نداشت که شما در اهواز کار خیر انجام می دهید بهتر است به جای انکار حقایق را بگویید زیرا این پرونده ، پرونده اسنادی است.

در ادامه یکی از متهمان به عنوان شهود در جایگاه قرار گرفت و از گشایش ال سی های صوری در سالهای 89 و 90 سخن گفت.

وی گفت: گشایش ها به حدی افزایش پیدا کرده بود که نگران کننده شده بود.

مطرح کردن برخی از این مسائل از سطح دادگاه بالاتر است/ پشت پرده سنگ اندازی های بانک صادرات چه کسی است

در ادامه جلسه دادگاه مه آفرید خسروی با بیان اینکه من از قوانین اطلاع نداشتم اما آنها که گشایش ها را انجام داده اند چرا این کار را کرده اند؟ چرا همه می خواهند همه تقصیرها را بر گردن دیگری بیاندازند. چه دست هایی پشت بانک صادرات وجود دارد؟ که برخی اتفاقات می افتد. یک سری مسائل است که از سطح این دادگاه بالاتر است و امکان طرح آن در اینجا وجود ندارد.

قاضی: هیچ چیزی از سطح این دادگاه بالاتر نیست.

مه آفرید: نام اشخاصی است که ممکن است مطرح کردن آن تبعاتی داشته باشد.

قاضی: ما را از ما بهتران نترسانید. در مورد گشایش ها و مستنداتتان بگویید.

مه آفرید: از نظر من به عنوان مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری امیر منصور آریا همه ال سی ها واقعی بودند.این شرکت بجز کار تولیدی، کار تجاری نیز می کند. تمام پولها یا جنس یا قراضه خریداری شده و یا به صورت شمش فروخته شده است.

قاضی: تنزیل ها به حساب چه کسی می رفت.

مه آفرید: گردش حساب تنزیل ها در شرکت های خودشان بود.

قاضی: پس س – خ چه کسی است؟

مه آفرید: وی کارمند گروه ملی است که کار تنزیل های شرکت فولاد خوزستان را انجام می داد و فولاد خوزستان نیز مربوط به دولت است.

در ادامه جلسه متهم ردیف اول با بیان اینکه برخی از پولهایی که به مسئولان داده می شد اجباری و برای راه افتادن کارهایشان بود گفت: اگر پول نمی دادیم سهمیه ما کم می شد. 9 میلیاردی که به آقای خ – الف معاون سابق وزیر صنایع داده شد برای آن بود که سهمیه شمش فولاد مارا کم نکنند. متاسفانه معاونین صنایع آدمهای سالمی نبودند و برای انجام دادن کارهایشان پول طلب می کردند من نیز تحت فشار بودم باید کارها راه می افتاد. ما تا زمانی که فقط با بانک ملی شعبه مرکزی کار می کردیم مشکلی نداشتیم.

متهم ردیف اول ادامه داد: از زمانی که ما گروه ملی را خریداری کردیم یک سری قصد کردند که نگذارند ما کار کنیم. آنقدر کاشکنی ها ادامه داشت تا نامه ای را به رئیس جمهور نوشتم و در آن مشکلات توضیح دادم و گفتم اگر قرار نیست ما کار کنیم بیت المال را به هدر ندهید.

وی با اشاره به دست های پشت پرده ای که مانع راه اندازی کارخانه ام دی اف توسط او شده بود گفت: بازرسی بانک صادرات نامه ای نوشت که گشایش انجام نشود زیرا این اعتبار از پول تنزیل است. آن زمان در حساب ما 25 میلیارد وجود داشت. چگونه بازرسی وزارت اقتصاد متوجه شد که این پول از محل تنزیل است. مگر آنها که با راه اندازی این کارخانه ضربه می خوردند. من شرکت کاغذی ایجاد نکردم من در حال ایجاد بزرگترین و مدرن ترین کارخانه ام دی اف کشور بودم نه مانند برخی افراد که تجهیزات 40 سال پیش را به کارخانه های مازندران می آورند. آنها که سهام بانک صادرات را به نازلترین قیمت خریداری کردند. آقایان ف و میم که در کار روغن هستند و نامه به مسئولان بازرگانی زده بودند که مرا از تجارت روغن  حذف کنند. آقای میم که در تجارت روغن است باید مشخص کند چرا قبل از جلسه دادگاه اعلام می کند که خسروی اعدام می شود مگر وی رئیس دادگاه است. او در حال حاضر یکی از سهامداران عمده بانک صادرات است.

خسروی با بیان اینکه برادر مدیرعامل سابق بانک صادرات در کار تجارت گوشت است گفت: باید مشخص شودچرا مانع ورود صد هزار تن گوشت به کشور شدند که اگر وارد می شد گوشت 5 هزار تومان ارزانتر از حالا بود.

پشت پرده تازه مسئولان حکومتی در پرونده فساد مالی

وی با بیان اینکه ستاد ویژه تحریم از من خواسته بود که به بخش خصوصی ورود پیدا کنم و به دولت کمک کنم. من به رئیس کمیسیون سابق امنیت ملی مجلس از فسادهای مالی با باج هایی که از من خواسته شده بود توضیح دادم اما وی فقط سر تکان داد. من در خصوص باج خواهی به آیت الله شاهرودی نیز توضیح دادم.

مه آفرید با تاکید بر اینکه نمایندگان مجلس به من زنگ می زدند نه من به آنها، گفت: پرینت تلفن های مرا را بگیرد من به کدام نماینده زنگ زده ام؟ چرا من را محدود کرده اید و اجازه مصاحبه نمی دهید . آنها که مرا تشویق می کردند که برای کمک به دولت در مقابل تحریم ها وارد شوم چرا سکوت کرده اند.

قاضی: شما دفاع نمی کنید شانتاژ می کنید اما اشکال ندارد.

مه آفرید: آقای م – ر  با من جلسه ای گذاشت که در مقابل تحریم ها کمک کنم اما چرا حالا شهامت این موضوع را ندارد که این مسئله را بیان کند. چرا معاون وزیر باید با وجود اسنادی که بر علیه اش وجود دارد در مقابل دستگیری مصون باشد.

وی با تاکید بر اینکه بانک آریا برای مقابله با تحریم ها ایجاد شد گفت: همه مسئولان در جریان هستند اما از ترس چنین موضوعی را نمی گویند. من هشدار می دهم تا جلسه بعدی آقایانی که به من گفتند در جهت منافع کشور وارد این کار شوم یا خودشان اعتراف کنند یا همه را با سند به دادگاه می گویم.

قاضی: پیش از شما خواهرزاده آقای الف – میم در این خصوص توضیح داد.

مه آفرید: آنها نیستند. منظور من گروه دیگری است. این ادمها تصمیم گیر نیستند. چرا وزارت اطلاعات افرادی را برای پست های مهم کشور تایید می کند که مانند خاوری دو ملیتی هستند. آقای خاوری واضح به من گفت برای آنکه سقف اعتباراتش را بالا ببرم به من پول بده. خاوری را چه کسی فراری داد؟ من هشدار می دهد دیدار با آقای م – ر در خانه اش و پارک لویزان اولین هشدار است.

قاضی پرونده خطاب به متهم ردیف اول گفت: دیدارهای شما با مقامات جرم نیست بلکه خروج 2 هزار و 800 میلیارد تومان از طریق سیستم بانکی از طریق رشوه اتهام شماست.

مه آفرید خطاب به قاضی سراج گفت پس مسائل را عمقی و ریشه ای نمی بینی.

گفتند فرار کن ولی ماندم

مه آفرید خسروی متهم ردیف اول پرونده فساد در ادامه جلسه رسیدگی به پرونده فسادبانکی در دفاع از خود گفت: آقای "الف" معاون وزیر در امور بانکی و بیمه وزارت اقتصاد از وزیر 300 میلیارد برای من معرفی نامه گرفت تا بیاید سهامدار بانک آریا بشود. بعدش آقای "ح" نماینده اهواز آمد دفتر من پیشنهاد داد تا فلان لوله سازی را بخریم. بروید یقه معاون استاندار خوزستان آقای "پ" را بگیرید که دنبال فروش لوله سازی به ما بودند. به ما فشار می آوردند که تیم استقلال اهواز را بخریم.  نماینده خرمشهر آقای "م" آمد و گفت بیایید فولاد خرمشهر را بخرید که کلی بدهی داشت. حالا همه ساکت شدند.

 آقایان به زور گروه ملی فولاد را به من فروختند

مه آفرید خسروی اظهار داشت: من گروه ملی را با رانت نخریدم به خدا آقایان زور کردند تا بخرم. مگر مخم ترکیده بود این شرکت را بخرم.

متهم ردیف اول پرونده گفت: بنده برای این مملکت کار کردم و کارخانه زدم و در تمامی این شهرها استاندار، نماینده مجلس و نماینده اطلاعات در جریان کارهای ما بودند. یک روز بانک مرکزی نامه ای به بانک ملی می زند که گروه آریا تمام بدهی هایش را تسویه کند. سوال اینجاست چرا این نامه به سایر بانکها زده نشد. دلیلش این بود که رابط وزارت اطلاعات با بانک ملی و نماینده سازمان بازرسی در بانک مرکزی از طریق آقای "س" از من 10 میلیارد تومان پول می خواستند تا مجوز بانک آریا را به من بدهند.
خسروی گفت: من به هر مسئولی در کشور گفتم بابا از من رشوه می خواهند تا کارهایم انجام شود تنها سرشان را تکان دادند.

معاون وزیر  می دانست ما 4 ماه دیگر زمین می خوریم

مه آفرید خسروی اظهار داشت: آقای "الف" معاون وزیر اقتصاد می دانست ما 4 ماه دیگر زمین می خوریم و این برای من جای سوال است چون تمامی کارها روی روال بود. هرچند امروز این آقا در حاشیه هستند و در حاشیه هم می مانند و کسی جرات ندارد سراغش برود. قاضی گفت: مطمئن باش سراغ همه می رویم.

متهم گفت: یک سری پشت نظام و اعتقادات مردم سنگر گرفتند و از نظام سوء استفاده می کنند. مسئول حراست بانک ملی رابط خاوری در وزار اطلاعات بوده است. من خدمت آقای پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی رفتم گفتم این مشکلات است. که قاضی گفت من می دانم.

خسروی افزود: روز جمعه 14 مرداد ماه سال 90 قرار بازداشت من صادر می شود. به من گفتند از کشور فرار کن. این خبر را آقای "ش" کارمند سابق یکی از وزارتخانه ها به من گفت. ولی من ماندم چون از خودم مطمئن بودم. می خواستند ما فرار کنیم بگویند خسروی در رفت. 10 ماه   ایت در انفرادی هستم و برای کشورم جان می دهم. تمام رفقای من استرالیا و آمریکا هستند ولی ایران ماندم. من تا آخر سال 86 حتی پاسپورت نداشتم.

خسروی گفت آقای قاضی در خود قوه قضائیه هم مشکل وجود دارد. قاضی گفت: بگو اعتراف کن. خسروی گفت: جلسه بعدی. قاضی گفت: جلسه بعدی وجود ندارد.

در این میان وکیل فریاد زد بگو مه آفرید و اعتراف کن ولی مه آفرید سکوت کرد.

بعد آقای " گ" بلند شد و فریاد زد و گفت تو رو به روح بابات بگو، لامصب بگو.

مه آفرید گفت: اگر من فرار می کردم خاوری دیگر فرار نمی کرد. او می توانست خیلی چیزها را بگوید.

منبع خبر: جهان نیوز

اخبار مرتبط: میگم، میگم و تهدید مه آفرید به افشای نام برخی مسئولان