حواشی سفر نخبگان و مقامات به مناطق زلزله زده

حواشی سفر نخبگان و مقامات به مناطق زلزله زده
تابناک
هرچند رخدادهای غیر مترقبه همچون زلزله اخیر آذربایجان شرقی، در عمق وسعت تخریب و مکان وقوع خود، فجایای انکار و جبران ناشدنی به بار آورد و انسان را با شوکی وصف‌ناپذیر روبه‌رو ساخت، در ورای مصیبت سهمگینش، پدید آورنده ارتباطات اجتماعی مطلوب، وحدت ملی و حتی در بعدی گسترده‌تر، مناسبات جهانی سازنده نیز هست.

در بخش ارتباطات اجتماعی مطلوب و وحدت ملی، می‌توان آشکارا همدلی مردم با مصیبت‌زدگان و یاری رساندن به آنان را مثال زد که در ابعاد گوناگون نمود می‌یابد و به روشنی قابل دیدن است. در همین زمینه، حضور مقامات عالی‌رتبه سیاسی، ورزشکاران، نخبگان، نام‌آوران و هنرمندان ملی در میان مردم زلزله‌زده و همدردی با آنان و شنیدن حرف دلشان، کاری بسیار ارزنده و تقدیر شدنی است، چرا که در درازمدت، اثرات مثبتی ـ دست‌کم ـ در سلامت روان قشر مصیبت‌زده پدید می‌آورد؛ بازدید از مناطق زلزله‌زده و عیادت از هموطنان آسیب دیده آذری توسط این قشر نام‌آشنا، همواره دارای حواشی گوناگونی بوده و هست.
هرچند بیشتر اوقات به دلیل کمبود زمان و همراهی گروه تصویربرداری با هیأت و افراد بازدید کننده، فرصت ثبت تصاویر پیرامون این دیدار‌ها میسر نمی‌شود و شاید صحنه‌هایی بسیار دست‌نخورده‌تر از آنچه پنداشته می‌‌شود، بتوان به تصویر کشید؛ مثلاً از تصویر لبخند زیبای امدادگر مصدوم و بستری در بیمارستان تا دخترکی که به دلیل شکستگی کمر در ریزش آوار، بی‌تفاوت به دوربین نگاه سنگینی می‌نماید.

از مردمانی که به دلیل نقص عضو، کهولت سن، یارای دویدن به دنبال هیأت بازدید کننده را ندارند تا مردمی که با شرم و حیا و طبع بالا از ثبت تصویرشان چهره می‌پوشانند.

از مرغابی که از ترس ماندن زیر دست و پا مردم به سرعت فرار می‌کند تا کره الاغی که در پناه فنس تازه بر پا شده با آرامش از پستان مادرش شیر می‌نوشد.

از بازی کودکان بی‌غمی که با هیجان وصف‌ ناپذیر در پی هم می‌دوند تا دخترکی که زیرکانه از بین دستان پدرش با لبخندی زیبا پذیرای بینندگان است.

از چشمان غمبار مادری که از نعمت دو پای سالم بی‌بهره است و بر ورودی چادر نشسته و مدام از حضور همراهان بازدید کننده با زبان شیرین محلی تشکر می‌کند، تا دخترک معصومش که محروم از سلامت جسم، پشت مادر نشسته و مشغول جمع‌آوری نان‌های پخته شده است.

از راننده کامیونی که اتفاقی در مسیر بازدیدکننده قرار گرفته و به لطف ارتفاع بلندش، درخواستش را از‌‌ همان جا که نشسته با وی در میان می‌گذارد تا کودکی که در غم از دست دادن عمویش، در جلوی چادر نشسته و با خدای خود مشغول راز و نیاز است.

و از پیرمردی که شانه‌هایمان را می‌فشارد و بوسه‌ای بر آن می‌زند و درخواست تصویربرداری از منزل ویران‌ شده‌اش را ـ که هنوز با گذشت چندین روز از وقوع حادثه، آواربرداری نشده ـ دارد تا پیرمرد کهنسالی که جلوی پای سخنران نشسته و برای مصیبت وارده آرام اشک می‌ریزد.

اما از حواشی که بگذریم، باز به اصل ماجرا که مردم هستند، می‌رسیم؛ این مردمان دل بزرگی دارند و صبر، بردباری، شهامت و استقامتشان مثال زدنی است. آنان از نگاه ترحم آمیز متنفرند و بی‌صبرانه در انتظار بازسازی شهر و روستای خود هستند.

آنها اکنون می‌دانند که بخشی از این مصیبت به گردن قهر طبیعت است و بخشی نیز به دلیل رعایت نکردن استاندارد‌ها در بنای سازه‌هایشان بوده است. حال اینکه چرا این مقررات در ساخت سازه‌های روستایی رعایت نشده و متولی آن چه کسی یا کسانی بوده‌اند و چرا نظارت درستی بر آنها نشده ـ به گونه‌ای که موارد متعددی از ویرانی در بناهای نوساز نیز وجود داشته ـ بماند، همان گونه که پس از زلزله رودبار و بم، همین حرف‌ها گفته شد و به ظاهر خیلی نتیجه‌ای نداشت و گوش شنوایی هم پذیرای آن نبود.

هم‌اکنون باید بار‌ها و بار‌ها خدا را سپاس گفت که این حادثه مانند زلزله بم در تاریکی شب و زمان استراحت مردم رخ نداده؛ اما دوباره فریاد می‌زنیم، این آخرین رخداد و حادثه طبیعت نیست و نمی‌دانیم حادثه بعدی تا چه میزان بزرگتر از پیش باشد!

بنابراین، بیایید از همین امروز به فکر پیشگیری باشیم تا با مصیبت‌های حاصل از ندانم‌کاری روبه‌رو نشویم. دست به دست هم دهیم و با کمک و یاری مردم، این روستا‌ها را از نو و با مقاومت بسازیم و همین امروز حواسمان به سازه‌های سست پیرامونمان باشد، چون فردا بسیار دیر است.

منبع خبر: تابناک

اخبار مرتبط: حواشی سفر نخبگان و مقامات به مناطق زلزله زده