بابک زنجانی ؛ سرمایه دار موفق یا کارگزار کاسبان تحریم؟!

بابک زنجانی ؛ سرمایه دار موفق یا کارگزار کاسبان تحریم؟!
عصر ایران
عصرایران - درباره شخصی به نام "بابک مرتضی زنجانی" ، معروف به " بابک زنجانی" دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد: اول آن که او را یک سرمایه دار موفق می دانند که آنقدر عِرق ملی دارد که سرمایه میلیاردی اش را در ایران نگه داشته و در میهن کار می کند.
اما دومین نگاه این است که زنجانی ، رانتخواری است که در پروسه فساد رایج در دولت پیشین ، توانسته از طرق نامشروع به درآمدهای بادآورده دست یابد و ادامه این رانتخواری در داخل کشور میسر است چه آن که بخش اعظم شرکت هایی که او تصاحب کرده، در داخل است و اساساً امکان انتقال به خارج ندارند.

در مقابل ، بابک زنجانی خود را "بسیجی اقتصادی" می نامد که سودایی جز خدمت به کشور ندارد و در صدد تحقق حماسه اقتصادی است.

به نظر می رسد بی آن که وارد قضاوت در این باره شویم ، باید از خود بابک زنجانی بخواهیم که درباره خودش و کارهایش شفاف سازی کند.
در این باره سوال اصلی این است که بابک زنجانی که به گفته خودش تا همین چند سال پیش ، کارش فروش پوست گوسفند بوده ، چگونه ظرف مدت کوتاهی توانسته است این ثروت میلیاردی را کسب کند.

در این باره یک مثال می زنیم؛ بیل گیتس ، سرمایه دار معروف آمریکایی نیز توانست به ثروت میلیاردی دست یابد و برای چند سال نیز عنوان ثروتمندترین فرد جهان را به خود اختصاص دهد. اما هم در آمریکا - موطن گیتس - و هم در سراسر جهان ، همه به طور کاملاً شفافی در جریان بودند که منشأ ثروت گیتس کجاست و او چگونه توانسته است با سیستم عامل ویندوز که به حهان عرضه کرد ، بازارهای دنیا را تصاحب کند ، ثروتمند شود و مالیات قانونی اش را تا دلار آخر بپردازد.
این موضوع درباره همه ثروتمندان در کشورهای شفاف جهان نیز صادق است و لذا اگر کسی در آن سیستم ها ثروتمند شد ، مردم به دیده تحسین و یا حداکثر غبطه و حسادت به وی می نگرند و کسی آنان را دزد و رانتخوار خطاب نمی کند.

بابک زنجانی اما تا همین چند وقت پیش درگیر مشکلات مالی و تخصص اش نیز فروش پوست گوسفند بود ولی اکنون هم بانکداری می کند ، هم شرکت هواپیمایی دارد ، هم باشگاه دار است ، هم هتلداری می کند و 70 شرکت در ایران ، دوبی ، تاجیکستان ، مالزی ، ترکیه و ... دارد و به گفته خودش ، 17 هزار کارمند تحت نظرش کار می کنند و ماهانه 29 میلیارد تومان از او حقوق می گیرند.
هیچ اشکالی هم ندارد که یک پوست گوسفند فروش به این حد از تمکن مالی برسد ، اما آنچه مسلم است این که باید این پیشرفت ، شفاف باشد و مردم مطمئن باشند که از حق آنها برای ثروتمند شدن شخص حخاصی سوء استفاده نشده است.

بنابراین ، بابک زنجانی باید بدون قصه سرایی هایی مانند این که "من راننده رئیس کل بانک مرکزی بودم و از طرف او دلار به بازار تزریق می کردم(!) " دقیقاً فرمول پولدار شدنش را توضیح دهد ؛ قطعاً برای مردمی که از صبح تا شب در حال تلاش اقتصادی برای تأمین معیشت خود هستند و نیز برای فعالان حرفه ای صنعت و بازار ، بسیار شنیدنی خواهد بود که چگونه می توان در مدت زمان محدودی از راه مشروع چنین ثروتی را رقم زد؟

سوال دیگر این است که آیا اساساً اقتصاد ایران ، این ظرفیت را دارد که یک فرد در مدتی کمتر از 8 - 7 سال ، بتواند از راه های مشروع و متعارف ، هزاران میلیارد تومان درامد قانونی داشته باشد؟ اقتصاد ، فرمول های خاص خود را دارد و همان طور که مثلاً در کشاورزی ، یک درخت گردو  نمی تواند در عرض یک سال بعد از کاشته شدن، دهها کیلو محصول بدهد، در اقتصاد نیز نمی توان حتی در موقعیت های جهش قیمتی،  هزاران میلیارد تومان را به فوریت کسب کرد.
لذا این سوال  که بابک زنجانی چگونه توانسته است به چنین ثروتی دست یابد؟ جدی تر می شود: آیا فرمول جدیدی در اقتصاد پدید آمده یا او ابداع کرده است؟ (که در این صورت باید نوبل اقتصاد را به او داد) یا این وضعیت ناشی از "کاسبی تحریم" و زد و بندهای اقتصادی ناشی از آن بوده است؟



منبع خبر: عصر ایران

اخبار مرتبط: عضو کمیسیون تحقیق از بابک زنجانی: سند پرداخت بدهی وزارت نفت جعلی است