شهر دوشنبه‌های اشک+عکس

شهر دوشنبه‌های اشک+عکس
فردا
روزنامه شهروند: سی‌وپنج ‌سال پیش جنگ آمد. شهر زنده بود که جنگ رسید. در کناره اروند کشتی‌ها پهلو گرفته بودند. بندر سبز نخل‌های بلند داشت و شهر، آرامشی در کنارِ کارون و آسایشی روی چاه‌های نفت.

 آن روزها شهر، شهرِخون نبود، خرمشهر بود؛ عروس خوزستان. یک شهر با‌هزار خاطره، یک شهر با‌هزار امید و آدم‌هایی که زندگی در آن شهر مرزی را، در آن بندرِ زنده سبز را با هیچ‌جای دنیا عوض نمی‌کردند. شهرشان همه چیز داشت آسمان صاف، هوای خوب، خاک خوب و روزهای خوب.

«اصلا به زندگی در جای دیگری فکر نمی‌کردیم. خرمشهر همه‌چیز داشت. یک ایران بود و این بندر. از تمام ایران این‌جا کار می‌کردند. خارجی‌ها در محله‌های مختلف خانه داشتند. این زمین‌ها را می‌بینی؟ خشکند نه؟ می‌دانی... تمامشان زمین کشاورزی بود. همه‌ها... تا چشم کار می‌کرد، سبز. آن طرف را می‌بینی؟ عراق است نه؟ می‌دانی... اصلا عراق از این‌جا پیدا نبود. می‌دانی چرا؟ از بس نخل‌ها بلند بودند و تنگِ هم. خرما می‌دادند چقدر. آب کارون که شور نبود... شیریییین. خرمشهر که ای‌جور نبود آباااااد...»



منبع خبر: فردا

اخبار مرتبط: شهر دوشنبه‌های اشک+عکس