نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی
چکیده
الهیات فیزیکالیستی اصطلاحی است که تا کنون در مورد آن تعریف دقیق و روشنی ارائه نشده است. در قرن بیستم، برخی از اندیشمندانِ الهیات مسیحی نظیر ننسی مورفی و پیتر وناینواگن با پذیرش رویکرد فیزیکالیستی نسبت به انسان سعی کردند که به تحلیل و توجیه باورهای مسیحیان در باب هویت انسان و جاودانگی او بپردازند. این رویکرد امروزه الهیات فیزیکالیستی نامیده میشود. بر اساس این رویکرد انسان در همین بدن مادیاش خلاصه می شود و با پذیرش این اصل، تفسیر از مرگ و جاودانگی به راحتی صورت میگیرد در جستار پیشرو نگارنده بر آن است تا با شیوۀ تحلیلی- توصیفی به نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستی مسیحی بپردازد و مهمترین استدلالهای طرفداران الهیات فیزیکالیستی که عبارتند از: امتناع تعامل امر مادی و امر مجرد، ارتباط و تعامل میان شخص و بدن و فیزیکالیسم و آموزه های مسیحی را به رشته تحریر در آورد. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این مطلب اشاره کرد که فیزیکالیستها معتقدند شخصی که زمانی وجود داشته است، برای همیشه باید وجود داشته باشد تا اینکه برای همیشه نابود شود، چرا که مسیحیان نوعأ به اموری اعتقاد دارند که نمی توانند آنها را به نحو عقلانی توجیه کنند، واقعیت رستاخیز مثالی از این دست است. بنابراین الهیات فیزیکالیستی با تاکید بر قدرت لایزال الهی و معجزه می تواند جاودانگی را اثبات کند.
کلیدواژه ها: الهیات فیزیکالیستی؛ دوگانهانگاری؛ جاودانگی؛ مسیحیت؛ معاد
نویسندگان:
حسن احمدی زاده: عضو هیات علمی دانشگاه کاشان
طیبه غلامی: دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام، دانشگاه کاشان
دو فصلنامه پژوهشهای فلسفی - دوره 11، شماره 20، بهار و تابستان 1396.
برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.
منبع خبر: خبرگزاری فارس
اخبار مرتبط: نقد و بررسی جاودانگی در الهیات فیزیکالیستیِ مسیحی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران