معمای «وی‌اودی»ها و پول‌های آلوده/سود «شهرزاد» به جیب چه کسی رفت؟

معمای «وی‌اودی»ها و پول‌های آلوده/سود «شهرزاد» به جیب چه کسی رفت؟
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: شاید هنوز نام «وی‌اودی»‌ها خیلی برای بسیاری از مردم نامی آشنا نباشد اما احتمالا دانستن اینکه بسیاری از فیلم و سریال‌هایی که به صورت آنلاین و اینترنتی از طریق اپلیکیشن‌های تلفن همراه تماشا می‌کنند بر بستر همین وی‌اودی‌ها یعنی سامانه ویدئوهای درخواستی فعالیت می‌کنند، می‌تواند ذهنیت مخاطب عام را نسبت به این فضا بازتر کند. به ویژه اینکه این روزها بسیاری از سریال‌های روز دنیا، توسط شبکه‌هایی چون نتفلیکس پخش می‌شود که یکی از مهمترین کاربری‌های آن‌ها همین فعالیت در قالب وی‌اودی است.

فعالیت سامانه‌های ویدئویی یا وی‌اودی‌ها، بستر کاری جدیدی برای بسیاری پدید آورده و سودهای کلانی را هم نصیب عده‌ای کرده است؛ سودی که از ساخت سریال‌های به اصطلاح شانه تخم مرغی نشات گرفته است یا در نتیجه پخش فیلم و سریال خارجی بدون کپی رایت حاصل شده است. حتی برخی از این سودها نیز از نمایش فیلم‌های سینمایی ایرانی است که هنوز مجوز پخش در شبکه نمایش خانگی را هم دریافت نکرده‌اند.  برخی از این سامانه ها بروز و ظهورشان نیز با نوعی انحصار برای رقبا و به اصطلاح ایجاد دامپینگ همراه بود و حالا این روزها بحث برای چگونگی نظارت بر این وی او دی ها باعث شده است که ادامه مسیر کاریشان با چالش هایی مواجه باشد.  

به همین منظور و در راستای روشن‌تر شدن سازوکار این روزهای وی‌اودی‌ها و چالش‌هایی که در مسیر قدرت گرفتن روزافزونشان قابل طرح است، میزگردی را با حضور غلامرضا موسوی تهیه‌کننده باسابقه سینما و حامد عنقا از چهره‌های فعال در حوزه مجموعه‌های نمایشی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ترتیب دادیم؛ موسوی به‌عنوان رئیس انجمن تهیه‌کنندگان مستقل سینما که مدت‌هاست خواستار نظارت بیشتر بر این سامانه‌های برخط است، ادامه شرایط فعالیت این روزهای وی‌اودی‌ها را تهدیدی برای آینده سینمای ایران می‌داند و عنقا که در حال حاضر سریال «آقازاده» را برای پخش از یکی از همین وی‌اودی‌ها در دست تولید دارد و خودش هم قرار است یک وی او دی در حوزه کنسرت داشته باشد با این زاویه نگاه موسوی هم‌داستان نیست.

در قسمت نخست این میزگرد، عنقا و موسوی با تمرکز بر تعریف دامنه فعالیت وی‌اودی‌ها در ایران درباره ابهامات مالی این حوزه نکاتی را مطرح کردند؛ ابهاماتی که دامنه طرح آن به بخش دوم نیز کشیده شده است.

مشروح قسمت دوم و پایانی این نشست را در زیر می‌خوانید:

* یکی از امتیازهایی که باعث شد در ایران شبکه نمایش خانگی رشد کند، سریال‌سازی بود و سودی که نصیب خیلی‌ها کرد که البته گاهی هم با همین نگاه جلو آمدند و برعکس دچار شکست تجاری شدند. در وی‌اودی‌ها هم به نظر می‌رسد سریال‌سازی یکی از امتیازهای این سرویس‌ها باشد که توانست مخاطبان را جذب کند. چقدر این فضا می‌تواند بستر تولید آثار بی‌کیفیت و به اصطلاح شانه تخم مرغی‌ها را فراهم کند.

حامد عنقا: اصلا یادتان باشد که اقتصاد وی‌اودی‌ها را سریال‌ها تامین می‌کنند.

* هرچند در ادامه ممکن است به ساخت سینمایی هم برسد همانطور که در جهان پروژه بزرگی مثل «ایرلندی» را نتفلیکس می‌سازد.

عنقا: قصه نتفلیکس، قصه فلان وی‌اودی ما مثل فیمیو و نماوا نیست. نتفلیکس خود را یک کمپانی سرمایه‌گذاری می‌داند. نتفلیکس یک هولدینگ سرمایه‌گذاری است که صاحب برند پخش محتوایی به نام نتفلیکس است اما این کمپانی خیلی بزرگتر از یک پخش کننده است. نتفلیکس سینماسازی هم می‌کند، در اسپانیا، فرانسه و خیلی کشورهای دیگر سریال می‌سازد و خیلی کارهای دیگر هم انجام می‌دهد. مگر اسکورسیزی و کاپولا چند سال پیش به نتفلیکس ایراد نگرفتند؟ یا اسپیلبرگ طی مصاحبه‌ای اعلام نکرد که فیلم‌هایی را که نتفلیکس می‌سازد نباید در اسکار حضور داشته باشند، پس آنجا هم این مباحث مطرح بود.

غلامرضا موسوی: بحث او این بود که فیلم باید در سینما اکران شود، فیلم سینمایی اخیر او هم ابتدا در سینما اکران شد.

عنقا: بله همینطور است و اصلا این اشکال ندارد. الان مساله این است که چرا ما می‌خواهیم یک سیستمی مثل وی‌اودی را خراب کنیم....

موسوی: ما اتفاقاً می‌خواهیم با قانونمند کردن این سیستم آبادش کنیم.

عنقا: خب چرا انجمن تهیه‌کنندگان سینمایی تصمیم نمی‌گیرد که برای یک سال هیچ یک از تولیدات سینمایی را به هیچ یک از ۲ وی‌اودی انحصارگر ِ غیرقابل مذاکره ندهد. بالاخره سالی حدود ۸۰ یا ۹۰ فیلم داریم و میان اینها برخی هم درجه یک هستند، طی یک اقدام هماهنگ فیلم‌های سینمایی را به وی‌اودی‌ها ندهند تا آنها ورشکست شوند یا اصلا چرا اتحادیه تهیه کنندگان سینمایی یکی وی‌اودی راه نمی‌اندازد فقط فیلم هایش را خودش نمایش دهد و مردم را دعوت کند که ببینند. آن وقت عیارش مشخص شود که آن وی‌اودی چند تماشاگرش واقعاً به خاطر فیلم‌های سینمای ایران و چند تماشاگرش به خاطر سریال هاست؟ چرا سیستم اقتصادی را به هم می‌زنیم؟ چرا این کار را انجام نمی‌دهید اقای موسوی؟

موسوی: در سیستمی که فیلم خارجی بدون خرید رایت و بدون دریافت مجوز یا سریال خارجی بدون مجوز و خرید رایت توزیع و پخش می‌شود نبود ۱۰ تا فیلم سینمایی کدام مساله را حل می‌کند!موسوی: در سیستمی که فیلم خارجی بدون خرید رایت و بدون دریافت مجوز یا سریال خارجی بدون مجوز و خرید رایت توزیع و پخش می‌شود نبود ۱۰ تا فیلم سینمایی کدام مساله را حل می‌کند! مساله این است که قانونی وجود ندارد. برخلاف تصور شما، من خیلی بیشتر از برخی دوستان دیگر مخالف انحصار هستم اما می‌خواهم اینها قانونمند شوند. الان داد خود من در سینمای ایران درامده است که چرا شبکه‌های ماهواره‌ای ِ دزد فیلم‌های مرا در خارج از کشور پخش می‌کنند.

زمانی هم با دوستانی که در هالیوود داریم تماس گرفتم و از طریق بازیگران ایرانی درخواست کردم اتحادیه تهیه‌کنندگان آنجا کمک کنند تا حداقل از این اقدام در آمریکا جلوگیری شود که آنها هم گفتند فیلم‌های خودشان هم در ایران در حال پخش است. ما از این طرف خواهش کردیم این فیلم‌ها را پخش نکنند و به آن‌ها اعلام کردیم که چه کارهایی برای این منظور انجام داده‌ایم اما دوباره با سند و مصداق اعلام شد که در چه سینماهایی و در چه تاریخی فیلم‌هایشان پخش می‌شود. ما البته در شورای صنفی نمایش تا حدی از این کار جلوگیری کردیم اما باز هم ادامه داشت.

حالا وی‌اودی‌ها هم در ادامه همین ماجراست. جالب است که یکی از مدیران صنفشان در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که این سریال‌های خارجی را خریداری می‌کنند و من خواستم بپرسم سریال‌های نتفلیکس را چه کسی می‌تواند خریداری کند!؟ خود نتفلیکس آن‌ها را به عنوان وی‌اودی ارائه می‌کند، دیگر قرار نیست به کسی بفروشد! سوال من این است که چرا این سریال‌ها را درحالی که خریداری نمی‌کنند بارگذاری کرده و پخش می‌کنند؟ جواب می‌دهند به ما نمی‌فروشند! مگر چون نفروختند، شما حق دارید مثل اقدام به دزدی آن را خودتان پخش کنید. تنها راه چنین عملکردی این است که زیر چتر جایی باشند که انحصار روی آنها باشد.

عنقا: من اصلا متوجه انحصار مورد نظر شما نشده ام هنوز...

موسوی: شما یا نمی‌دانید یا خود را به بیراهه می‌زنید!

عنقا: نه واقعا برایم شفاف نیست.

موسوی: انحصار یعنی اینکه یک نفر مسئول می‌شود تا برای ۲ وی‌اودی فعلی....

عنقا: محتوا بخرد.

موسوی: همین انحصار است. شما انحصار را چیز دیگری می‌دانید؟

* خروجی این مساله در سینما چگونه اتفاق می‌افتد؟

موسوی: خروجی برای ما این است که قیمتی تعیین می‌کنند، همکار من یا باید بپذیرد یا نمی‌تواند. مثل تلویزیون که می‌گوید من فیلم را در بهترین شکل ۱۰۰ میلیون بیشتر نمی‌خرم من یا باید با صد میلیون بپذیرم یا فیلمم را ندهم. درحالیکه این فیلم را اگر خود تلویزیون بسازد در حداقلی ترین حالت باید یک میلیارد هزینه کند و این نامردی است یا چرا سیستم دیگری که برای هر قسمت از یک سریال حدود دو تا سه میلیارد پول می‌دهد برای یک فیلم سینمایی مبلغی در حدود ۵۰۰ میلیون تومان هزینه کند.

عنقا: خب اگر وی‌اودی‌ها زیر مجموعه تلویزیون بروند اوضاع بدتر می‌شود...

موسوی: بالاخره باید یک اتفاقی بیفتد تا درست شود. الان باید به همان جمله‌ای که پیش از این گفتم، برگردیم که وی‌اودی‌ها همان بلایی را سر سینمای ایران می‌آورند که پول‌های باداورده دچار کرد.

عنقا: آن بلا دقیقا چیست؟

موسوی: بلا همان دستمزدهای بی حساب و کتاب است..

عنقا: چرا در صنف جلوی این ماجرا را نمی‌گیرید؟

موسوی: ما همه راه‌ها را برای جلوگیری از این کار امتحان می‌کنیم.

عنقا: آیا راهش این است که یک مجموعه اقتصادی را که میلیاردها تومان یا چند صد میلیارد تومان سرمایه گذاری کرده است، مضمحل کنیم؟

موسوی: چرا مضمحل شود؟ چرا شما فکر می‌کنید تلویزیون جمهوری اسلامی قرار است نقش برانداز داشته باشد؟

عنقا: آقای موسوی من تلویزیونی هستم حرف در دهان من نگذارید... اینجا صحبت تلویزیون نیست حرف نگرش به بخش خصوصی است.

موسوی: خب مگر نمی‌گویید در این صورت وی‌اودی از بین می‌رود؟

عنقا: من می‌گویم این نگاه که وی‌اودی‌ها زیر نظر نهادی متمرکز بروند نگاهی ضد توسعه است. من که تلویزیونی هستم و همیشه هم از موضع تلویزیون حرف می‌زنم اما بزرگترین خطا این است که ما نگاهمان به توسعه معطوف نباشد بلکه صرفا به دنبال اهرم قدرت بالای سر بخش خصوصی باشیم.

موسوی: شما ضد توسعه را توسعه می‌بینید اقای عزیز...

عنقا: این نگاه شما کاملا ضد توسعه است و اتفاقا این نگاه، نگاهی انحصاری است.

عنقا: خیلی از وی‌اودی‌ها حاضر نیستند وارد این رقابت شوند؛ رقابت و دعوای بین فیلیمو و نماوا سر فیلمی چون «سرخپوست» اتفاق می‌افتد یا بر سر فیلمی مثل «رحمان ۱۴۰۰» که برای ورود به شبکه نمایش خانگی مجوز دریافت نکرد دعوا می‌شودموسوی: دوست عزیز نگاه انحصاری این است که ما قانون «آنتی تراست» نداریم. امریکا که سرمایه‌داری‌ترین شکل روزگار را دارد، قانون آنتی تراست هم دارد اما اینجا اصلا برای وی‌اودی‌ها قانون ندارد.

عنقا: من اینجا نکته‌ای را بگویم ما در این بحث تصمیم گیر نیستیم اما این بحث‌ها می‌تواند به باز شدن و ابهام‌زدایی از موضوع اصلی در جامعه کمک کند. پس اجازه دهیم این مباحث به شکل درست مطرح شود چه نظر مخالف بنده و چه نظر موافق آقای موسوی به درستی شکل بگیرد. درباره قانون آنتی تراست امریکا این توضیح لازم است که این قانون همان کاری را می‌کند که اینجا در شورای رقابت ایران هم وجود دارد. این قانون می‌گوید شما حق ندارید محصولی را یا شیوه‌ای از کسب و کار را با امتیازات ویژه‌ای پیش ببرید که اگر رقیبتان بخواهد همان امتیازها را برای رقابت با شما داشته باشد دچار ضرر و زیان شود.

البته این قانون خیلی وقت‌ها به خاطر منافع مصرف‌کننده به وجود می‌آید. با این تعریف اگر اینجا بخواهیم با قانون آنتی تراست عمل کنیم برعکس می‌شود. به طور مثال نماوا ۵۰۰ میلیون می‌دهد تا یک فیلم سینمایی را خریداری کند، فیلیمو به او اعتراض می‌کند که این قیمت انحصار ایجاد می‌کند چون قیمت بازار ۲۰۰ میلیون است و او نمی‌تواند بیشتر پول پرداخت کند و اینجا قانون ضد انحصار باید تعریف شود یا در مرحله عرضه و تقاضاست که این قانون معنا پیدا می‌کند؛ مثلا امروز یک وی‌اودی وارد بازار می‌شود که می‌گوید شما حق اشتراک ۲۵ هزارتومانی می‌دهید اما من حق اشتراک ۲ هزار تومانی می‌دهم و یک تراست یا انحصار این مدلی ایجاد می‌کند. البته وی‌اودی‌ها هم بالاخره یک صنف دارند اما لزوما این هماهنگی به معنای انحصار نیست و کار صنفی است.

موسوی: البته کسی که باعث شد وی‌اودی‌ها صنف تشکیل بدهند خود من بودم.

عنقا: بله در جریان هستم و شرکت خود من هم عضو این اتحادیه است؛ یک وی‌اودی تخصصی حوزه موسیقی که تا نوروز بالا می‌آید اما حرف گم نشود مساله این است که ما در سال ۱۰ فیلم داریم که ۲۰ تا ۳۰ میلیارد فروش می‌کند و دعوای وی‌اودی‌ها سر قیمت گذاری همین ۱۰ فیلم است.

خیلی از وی‌اودی‌ها حاضر نیستند وارد این رقابت شوند؛ رقابت و دعوای بین فیلیمو و نماوا سر فیلمی چون «سرخپوست» اتفاق می‌افتد یا بر سر فیلمی مثل «رحمان ۱۴۰۰» که برای ورود به شبکه نمایش خانگی مجوز دریافت نکرد دعوا می‌شود. سر فیلمی که فروشش صد میلیون تومان هم نیست که دعوا نمی‌شود.

مسئولان این وی‌اودی‌ها هم با خودشان فکر کنند که درآمد کسب کنند چون هنوز این وی‌اودی‌ها به درآمدزایی انچنانی که فکر می‌کنید نرسیده‌اند. این وی‌اودی‌ها فعلا از فعالیت‌های جانبی شان پول درمی‌آورند و نه از فروش محتوایشان. این‌ها اما خواستند با هم هماهنگی داشته باشیم که به‌طور مثال فیلم آقای غلامرضا موسوی در نماوا، فیلیمو یا هر سرویس وی‌اودی دیگری ۱۰۰ میلیون خریداری شود و آقای موسوی به این کار انحصار می‌گوید.

موسوی: شما به این کار چه می‌گویید؟

عنقا: من به این کار انحصار نمی‌گویم. من معتقدم این کار هماهنگی اقتصادی بازار است. اصلا شما این هماهنگی را بشکنید.

موسوی: ما هم می‌خواهیم بشکنیم.

عنقا: اما اگر بخواهید این هماهنگی را به شیوه حاکمیتی بشکنید می‌شود مدل دهه شصتی و ضد توسعه ای.

موسوی: ببنید دوست بزرگوار این کار حاکمیتی نیست ما می‌گوییم قانون داشته باشد. من مثل خیلی از دوستان دیگر معتقد هستم که داشتن یک قانون بد بهتر از نداشتن قانون است. ما در شرایط حاضر قانون نداریم. اگر قانون داریم بگویید چه کسی اجازه می‌دهد که فیلم‌های دزدی با دوبله یا سریال‌های خارجی با دوبله در وی‌اودی‌ها نمایش داده شود؟

عنقا: این را بگویم که من با این نکته موافق هستم.

موسوی: نمایش این فیلم و سریال‌ها همان بی قانونی است و باید این اجرای قانون حتی اگر بد است وجود داشته باشد. به هر حال نمایش این فیلم‌ها خسارت‌های بعدی را در بر دارد.

عنقا: لنز و آیو و ... هم وی‌اودی بود و تفاوت انها با وی‌اودی‌ها فقط در «حق پخش زنده» بود.

موسوی: مدلشان برای ما فرقی ندارد... آن‌ها هم وی‌اودی بود و همین که زیر چتر تلویزیون است کافی است. ما هم از آنها شکایتی نکردیم.

عنقا: چون لنز در چرخه اقتصادی نبود.

* تاثیرگذاری چندانی هم نداشتند.

موسوی: حالا تاثیری داشتند یا نداشتند... اینها هم بروند زیر نظر صداوسیما تا بی‌اثر شوند!

عنقا: نگاه ضد توسعه‌ای که می‌گویم، همین است قربانتان بروم.

موسوی: من می‌گویم قانونمند شوند...

عنقا: ولی می‌گویی همان بلایی که سر آیو و لنز آمد سر اینها هم بیاید.

موسوی: من چنین حرفی نمی‌زنم. من فقط می‌گویم زیر چتر قانون بروند و با پول خرج کردن بی قانونی را ترویج نکنند. بیشتر از این نمی‌خواهم بازش کنم. راه اندازی سیستم‌هایی مثل آیو و لنز اساسا درست رخ ندارد.

عنقا: اتفاقا این آی پی تی وی‌ها به شکل درستی راه اندازی شدند.

* از نظر شما چه مشکلی باعث شد که شکست بخورند؟

عنقا: ممیزی شدید.

موسوی: چون تلویزیون از ابتدا فکر کرد باید درآمدزایی کند و برخی از شرکت‌ها پول‌های کلانی سرمایه گذاری کردند.

عنقا: بله و البته پول نگذاشتند، ضمانت نامه مالی و تعهد مالی داشتند.

موسوی: سیستم به شکل غلطی پیش رفت. الان هم فکر می‌کنم اگر بخواهیم به نتیجه درستی برسیم سریال‌ها باید توسط خود صداوسیما نظارت شود. تلویزیون اکنون برای مردم سریال می‌سازد و روی سریال‌های دیگر هم باید نظارت داشته باشد. البته در بخش سینمایی طبیعتاً وظیفه وزارت ارشاد همچنان باقی است.

* به‌عنوان تهیه‌کننده سینما دغدغه شما درست است ولی تهیه‌کننده خصوصی که می‌خواهد خارج از مدیوم تلویزیون کار کند شاید نتواند در این چارچوب فعالیت کند؟

موسوی: من نظر خودم را می‌گویم من از صنف خودم دفاع می‌کنم.

عنقا: آقای موسوی می‌گوید من خانه خودم را می‌پایم. مهم نیست که خانه بقیه خراب شود(می خندد)

موسوی: خانه دیگران خراب نمی‌شود آنها هم مواظب خودشان باشند. وقتی با شرکت‌هایی رو به رو هستید که فقط منافع شخصی خودشان را در نظر می‌گیرند چرا باید منافع آنها را ببینید. من زمانی فکر می‌کردم اگر این دوستان زیر نظر وزارت ارشاد باشند بهتر است اما الان اعتراف می‌کنم اشتباه می‌کردم و برای اشتباهم عذرخواهی می‌کنم. سریال‌ها باید حتما از سوی تلویزیون پروانه ساخت و نمایش بگیرند.

عنقا: من فکر می‌کنم ادبیات اقتصادی دهه‌ای که در آن هستیم با ادبیات اقتصادی چند دهه پیش فرق کرده است. من با خیلی از نکاتی که آقای موسوی گفت هم عقیده هستم و بحثم در شیوه نگاه اقتصادی به موضوعات است و عجیب است برایم که کسانی که خودشان در بخش خصوصی فعالیت دارند اینگونه به بخش خصوصی دیگری نگاه می‌کنند.

این را هم اشاره کنم مجددا که من تلویزیونی هستم و عمرم را در تلویزیون گذراندم و افتخار هم می‌کنم اما موضوع سریال‌سازی بخش خصوصی اگر حمایت نشود به سینما هم لطمه خواهد زد. به جز یکی دو دهه اول انقلاب که سریال سازی ما مدیون و وابسته سینما بود در این یکی دو دهه سریال سازی به سینما غلبه پیدا کرده و بیشترین تاثیر را بر آن گذاشته است، بویژه سریال‌هایی که در بخش خصوصی ساخته می‌شود. خیلی وقت‌ها فیلم‌های سینمایی که شما می‌بینید مدیون بازیگری است که در سریال کشف شده است. از نوید محمدزاده که استثنا است بگذریم.

* می‌توانید مثال هم بزنید چون اتفاقاً این انتظار می‌رود که وی‌اودی‌ها مثل همان پلتفرم‌های جهانی ستاره‌سازی کنند.

عنقا: خیر چنین وظیفه‌ای ندارند. آنها فقط بستر پخش هستند ستاره سازی کار تهیه کننده است.

موسوی: چند بازیگر سرشناس در این سریال‌ها حضور داشته اند؟

موسوی: من در  راه بودم که به خبرگزاری بیایم در ماشین تبلیغ فلان دوغ را شنیدم که از رادیو پخش می‌شد که رسما کپی یکی از مبتذل‌ترین آهنگ‌های کوچه بازاری قبل از انقلاب است و بچه من هم آن را می‌شنود، وقتی پای اقتصاد باز می‌شود فرقی بین تلویزیون و ارشاد نیست؛ پول راه خودش را پیدا می‌کندعنقا: بازیگر سرشناس سینمایی با بازیگر سرشناس سریال متفاوت است. درضمن وظیفه وی‌اودی کشف استعداد نیست و بدختی ما این است که فکر می‌کنیم ستاره سازی، ساخت محتوا و... وظیفه وی‌اودی هاست.  وی‌اودی یک پلتفرم تکنیکال است مثل اینکه توقع داشته باشید صاحب سینما کریستال در لاله زار ستاره بسازد کمااینکه آن یک نفر خدابیامرز ستاره ساز هم بود.

نکته اینجاست که این دو موضوع از یکدیگر متفاوت است؛ تولید محتوا را باید از توزیع محتوا جدا بدانیم. وزارت ارشاد پروانه ساخت بدهد یا تلویزیون پروانه ساخت بدهد مشکلی حل نمی‌شود؛ چرخه اقتصادی مهم است که کجا اتفاق می‌افتد؟ مگر الان که ارشاد پروانه ساخت می‌دهد خودش تامین سرمایه می‌کند که با ورود تلویزیون تغییر کند؟ وقتی پای مسائل اقتصادی پیش می‌آید تلویزیون را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.

من در راه بودم که به خبرگزاری بیایم در ماشین تبلیغ فلان دوغ را شنیدم که از رادیو پخش می‌شد که رسما کپی یکی از مبتذل‌ترین آهنگ‌های کوچه بازاری قبل از انقلاب است و بچه من هم آن را می‌شنود، وقتی پای اقتصاد باز می‌شود فرقی بین تلویزیون و ارشاد نیست پول راه خودش را پیدا می‌کند. مسیر ورود سرمایه را باید قانونی کرد. این پول‌های آلوده ابتدا وارد سینما شد نه سریال. سریال «شهرزاد» پر سروصداترین پروژه‌ای بود که در آن پول‌های آلوده وارد شد. آقای موسوی خودش می‌داند چند فیلم با پول آلوده ساخته شده است که چون فیلم‌های بااهمیتی نشدند و سر و صدا نکرد حرفش و اسمش جایی نرفت.

* یعنی تلویزیون هم مثل وزارت ارشاد نمی‌پرسد که این پول‌ها را از کجا آورده ای؟

عنقا: وقتی در بخش خصوصی آن کار می‌کنید نه نمی‌پرسد. مگر آیو زیر مجموعه تلویزیون نبود آن برنامه ورزشی که سال گذشته علی انصاریان اجرایش کرد ماجرا نداشت؟

* به هر حال جلویش را گرفتند.

موسوی: اگر زیر نظر ارشاد بود ادامه پیدا می‌کرد.

عنقا: ارشاد هم بود جلویش را می‌گرفتند هرچند که بله حساسیت تلویزیون به آن «پخش زنده» خیلی بیشتر از ارشاد است و اصلا پخش زنده انحصارا به تلویزیون تعلق دارد.

* فکر می‌کنم در ادامه همین بحث روی محتوا هم تأملی داشته باشیم. آقای عنقا گفتند توزیع‌کننده یک اثر به معنای سازنده آن محتوا نیست و نباید انتظاری داشته باشیم شما چقدر این مساله را درست می‌دانید؟

الان این سریال‌های شانه تخم مرغی با پول وی‌اودی‌ها ساخته می‌شود و بنابراین همان اتفاق ضد فرهنگی را وی‌اودی‌ها دارند به وجود می‌آورندموسوی: ببینید باید با همین جواب پاسخ داد که در این مسیر چه سرمایه‌هایی و با چه عنوانی وارد می‌شود؟ زمانی سریال‌های شانه تخم مرغی در شبکه نمایش خانگی رشد کردند چون این سریال‌ها محلی برای عرضه پیدا کرده بودند، پول‌هایی هم داده می‌شد و درامد اندکی هم داشتند. الان این سریال‌های شانه تخم مرغی با پول وی‌اودی‌ها ساخته می‌شود و بنابراین همان اتفاق ضد فرهنگی را وی‌اودی‌ها دارند به وجود می‌آورند چون پول آن‌هاست که این اتفاق را رقم می‌زند. بسیاری از دوستانی که اخیرا کار می‌کنند و من می‌شناسمشان حاضر نیستند حتی یک ریال از ته جیبشان برای سریالی خرج کنند مگر اینکه پولش از جای دیگری برسد.

* آقای عنقا این بستر کمک نکرده است که سریال‌های ضعیف بیشتر دیده شود؟ به طور مثال بابک کایدان نویسنده دو سریالی است که شاید هیچ یک به لحاظ کیفیت برتری هم بر دیگری نداشته باشد هر روز هم آماری از تماشای برخی از این سریال برای رسانه‌ها ارسال می‌شود تا بگویند چقدر مودر توجه قرار گرفته‌اند.

عنقا: یک تهیه‌کننده مثل آقای موسوی به این فکر می‌رسد که سریالی بسازد که اگر ۲۰ میلیارد تومان خرج کند ۴۰ میلیارد تومان برمی گردد تصمیم می‌گیرد فیلمنامه را به درست یا غلط بدهد تا بابک کایدان بنویسد و کارگردان و کستی را می‌چیند که به «دل» یا «مانکن» یا «رحمان ۱۴۰۰» ختم می‌شود. همین الان ایرج محمدی تلاش دارد کار بعدی خود را به بابک کایدان بسپارد.

از طرفی یک خطای اطلاعات آماری هم اتفاق می‌افتد که شاید خود بچه‌های وی‌اودی‌ها دوست نداشته باشند بگویم اما خطا اینجاست که مخاطبانی که دی‌وی‌دی سریال‌ها را می‌خریدند به سمت وی‌اودی‌ها کوچ کرده اند. آمار واقعی خود وی‌اودی‌ها و سازمان فناوری اطلاعات اصلا چنین چیزی نیست و حجم وحشتناکی از مخاطب را در بازار دی‌وی‌دی از دست داده‌ایم و شاید کمتر از ۱۰ درصد آن را وی‌اودی‌ها توانسته باشند جذب کنند. من نمی‌دانم چه تصوری درباره میزان مخاطب ویوی فیلم‌ها و سریال‌ها دارید ولی با عدم اطلاع‌رسانی درست وی‌اودی‌ها این تصور پیش می‌آید که میلیون‌ها نفر در حال تماشای این فیلم و سریال‌ها هستند. فهمیدنش کاری هم ندارد روی گوگل پلی تعداد نصب این اپلیکیشن‌ها را می‌نویسد که مثلا فیلیمو یک میلیون نصب شده است. تعداد نصب یک قاعده جهانی است که گفته میشود از هر ۱۰ نصب یک نفر اشتراک خریداری می‌کند. اگر دقت کرده باشید این وی‌اودی‌ها وقتی آمار می‌دهند درباره میلیون دقیقه‌ای که تماشا شده است آمار می‌دهند...

* نه مخاطب. 

عنقا: دقیقاً. این بازار دی‌وی‌دی که هفت سال یا ۱۰ سال پیش داشتیم تیراژهای ۷۰۰ هزار، ۸۰۰ هزار و یک میلیون که امروز به ۳۰ هزار رسیده است از دست رفته است اما به این معنا نیست که به سمت وی‌اودی‌ها رفته است. امروز درواقع صاحبان وی‌اودی‌ها نوعی اینسپشن و تلقین ذهنی اقتصادی در بازار انجام می‌دهند که بتوانند در چند سال دیگر به هدف خود برسند. درآمدزایی آنها اکنون درآمدی نیست که براساس پول اشتراک مخاطب به دست بیاید.

موسوی: وقتی ۴۵۰ هزار کاربر هر یک ۲۵ هزار تومان پرداخت کنند مبلغ وحشتناکی می‌شود و برای همین هم نمی‌دانند چطور خرجش کنند.

عنقا: به نسبت هزینه و سرمایه گذاری و هزینه‌های سربار رقم قابل ملاحظه‌ای نیست.

* چقدر این امکان فراهم است که از پول‌های باداورده استفاده کنند؟

عنقا: این امکان وجود دارد. هنوز تا دلتان بخواهد این پول‌های باداورده وجود دارد. بخشی از ماجرای دستمزدها در سریال سازی از ماجرای سریالی که اقای موسوی مثال زد شروع شد که بگویید من ۶ ماه با یک بازیگری کار دارم ۶ ماه دیگر هم به او حقوق می‌دهم کار نکند تا فقط در سریال من باشد. مشخص است که هیچ تهیه‌کننده‌ای که پولش از جای درستی آمده است چنین هزینه‌ای را انجام نمی‌دهد. وقتی درباره سرمایه گذار حرف می‌زنیم باید بدانیم او کسی نیست که از پشت کوه آمده باشد.

موسوی: ضمن اینکه این نکته را هم باید توجه داشته باشید که قصه «شهرزاد» هیچ گاه سودآور نبوده است.

عنقا: هیچ گاه. بله من هم معتقد هستم هیچ گاه شهرزاد سودآور نبود.

* سودی که از این سریال با رقم‌های حدودا ۵۰ و ۶۰ میلیاردی مطرح می‌شد چه بود؟

موسوی: پولشویی همین جا پیش می‌آید...

عنقا: من با پولشویی موافق نیستم، اما آن سود، سود از طریق «اعتبارسازی» بود؛ اعتباری که آقایان می‌خواستند برای خود پیدا کنند. 

موسوی: پولشویی همیشه حاصل از تریاک نیست. معمولا پولشویی از پول اسلحه و تریاک است اما اختلاس هم ان را توجیه می‌کند. به طور مثال اگر یک خانه ۱۰۰ میلیاردی بخرید خیلی‌ها ممکن است فکر کنند از پول سینما و سریال‌سازی است اما گردش مالی سینما در بهترین حالت ۲۵۰ میلیارد تومان است پس از یک فضای روانی برای این منظور استفاده می‌شود.

عنقا: بله من هم نکته‌ام همین است.

موسوی: تو به درستی می‌گویی. اینجا سیستم اقتصادی هم را تحت‌تاثیر قرار دادند یعنی پول اختلاس را وارد کار کردند و در کنار خانم ایکس و ایگرگ عکس‌هایی گرفتند که وقتی وارد بانک می‌شدند بانک فکر می‌کرد این فرد تهیه کننده سریالی چون «شهرزاد» بوده است پس فلان میلیارد تومان برایش چیزی نیست.

عنقا: دقیقا کارشان کردیت‌سازی و اعتبارسازی است.

موسوی: نه اینکه فکر کنید آنها پول زیادی آوردند آنها ژست پول را آوردند.

عنقا: «شهرزاد» با در نظر گرفتن تبلیغات، پروموشن و... یک سریال کاملا زیان ده بود و امکان ندارد که هزار تومان سود داشته باشد بلکه سود سریال «شهرزاد» در اعتباری بود که تهیه کننده و سرمایه گذار آن می‌خواست پیدا کندعنقا: «شهرزاد» با در نظر گرفتن تبلیغات، پروموشن و... یک سریال کاملا زیان ده بود و امکان ندارد که هزار تومان سود داشته باشد بلکه سود سریال «شهرزاد» در اعتباری بود که تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار آن می‌خواست پیدا کند. یادت هم باشد فلان هنرپیشه ما بسیار باهوش است خودش می‌داند دستمزدش ۵۰۰ میلیون است و زمانیکه ۲ میلیارد می‌گیرد آن یک میلیارد و ۵۰۰ را به دلیل عکسی که کنار آن سرمایه گذار ایستاده است، می‌گیرد.

موسوی: بله یک عده برای عکس گرفتن می‌آیند و فکر می‌کنند همه خانم‌های بازیگر سینما را می‌توان با پول خرید. عده‌ای هم برای مهمانی‌های شبانه شان می‌آیند....

عنقا: عده‌ای واقعاً برای شهربازی به سمت سینما و سریال‌سازی می‌آیند.

موسوی: از طرفی هم برخی درباره اقای ایکس حرف می‌زنند که پول بادآورده آورده است درحالی که من اطمینان دارم پول بادآورده‌ای نیاورده است او کاسب بوده است و می‌گوید از ۱۵ سالگی در کف بازار کار کرده است تا الان که ۷۰ سالش شده است به قول خودش که توجیهی منطقی هم هست می‌گوید یک ویلای لواسان ۷۰ میلیارد می‌شود و نصف آن را در سینما هزینه کرده است بیشتر از این هم هزینه نکرده است اما همه دست و پای خود را گم کرده اند که از کجا پول آورده است. ما گاهی آدم‌هایی مثل این بزرگوار را که برخی از فیلم هایش هم بسیار خوب است با بانک سرمایه یکی می‌کنیم که این بی معرفتی است.

عنقا: این را هم در نظر بگیرید که قوه قضائیه و نهادهای نظارتی وظیفه ذاتی‌شان این است که بگویند پول ایکس و ایگرگ دزدی است و یا نیست.

موسوی: ضمن اینکه تشخیصش هم ساده است. دستمزد یک بازیگر آ تومان است و اگر این آ تغییر می‌کند باید شک کرد.

عنقا: برای همین معتقد هستم که خیلی از بازیگران محترمی که مصاحبه می‌کنند و می‌گویند ما نمی‌دانستیم این پول آلوده است صداقت ندارند و دروغ می‌گویند. وقتی بازیگری به دفتر من یا اقای موسوی می‌آید می‌داند محدوده دستمزدش چقدر است. همه هم دستمزد یکدیگر را می‌دانند و حتی بازیگر می‌داند که من تماس می‌گیرم با تهیه کننده قبلی و از او می‌پرسم که چقدر دریافت کرده است اما توسط افرادی رقم‌ها را تغییر دادند و این بلایی بود که سر سینمای ما آمد. 

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: معمای «وی‌اودی»ها و پول‌های آلوده/سود «شهرزاد» به جیب چه کسی رفت؟