دیدار با تولیت آستان قدس رضوی

پنجشنبه ۵ دی ماه ۱۳۹۸ ، به سوی صحن وسرای ولی نعمت ما ایرانیان، عتبه عالیه وحرم ملائک پاسبان امام رؤوف ، آرام آرام گام برداشته و در حالیکه در این فضای روحانی، با دیدن گنبد وبارگاه سر به فلک کشیده اش ، به راز ونیاز با حضرتش پرداخته بودم ، گام به درون حرم ومضجع مبارکش نهاده و به عتبه بوسی وزیارت بارگاه آستان ملائک پاسبان رضوی ، مولی الموالی ، معین الضعفاء والفقراء ، السلطان علی بن موسی الرضا ، علیه آلاف التحیة والثناء پرداختم.

همواره در تشرفم به این ارض مقدس وقبله گاه هفتم ، برگه های تاریخ غربت این امام همام را در ذهن ، ورق زده ولحظات تلخ وشیرین این هجرت تاریخ ساز وپر برکت برای ایران وایرانیان را مرور می کنم.

لحظات غرور آفرین حضور حضرتش در نیشابور و إشاره به حدیث ( سلسلة الذهب ) ، پرده از رخسار مبارک برداشتن ، وتجدید خاطره سیمای پیامبر ص وگریستن هزاران عالم ودانشمند قلم بدست . ونیز پس از استقرار حضرتش در مرو ، برادران وخواهر وبسیاری از خاندان والامقامش ، برای گریز از فشارها وسختی هایی که آل الله وشیعیان در مدینه با آن روبرو بودند ، ترک دیار کرده وبه سوی ایران سرازیر شدند ، گرچه متاسفانه هیچیک از این والامقامان ، توفیق دیدار وحضور امام ع در طوس را نیافتند وهریک در مکانی به دست دژخیمان عباسی  به شهادت رسیدند ، لیک برکات وجود مضجع ومقام این امام زادگان ووابستگان به خاندان رسول خدا ص ، روحانیت وبرکتی را به جای جای پهنه ایران اسلامی ودوستدار اهل بیت علیهم السلام داده است ، بطوریکه در این برهه از دوران ، صدها بزرگ وامام زاده که گاه برخی از آنان از علمای برجسته دوران خود بشمار می آمدند ، رو به سوی این پهنه نهاده ، وبخش بخش های آن را با زندگی های کوتاه خود در دنیا ، و قبر وبارگاه ماندگار شان ، روحانیت وصفایی ویژه را به این سرزمین بخشیده اند که جا دارد نام ایران را سرزمین وپناهگاه امامزادگان نامیم.

و لحظات تلخ وسخت امام غریب ، تحمًل مامون واطرافیان همسو ونابخردش ، نشست وبرخاست با آنان و دهها موارد دیگر که همه ، موجب دل آزردگی وناراحتی وناخشنودی امام ع بود وتا مسمومیت ایشان در غربت و.. همه وهمه برگه های تاریخ این امام همام از برابر دیدگانم می گذشت ، واز این روست که حضرتش را غریب الغرباء می نامند.

پس از زیارت ونماز وراز ونیاز با حضرتش ، از میان خیل عظیم عاشقانش که ضریح مبارک او در آغوش صدها زائر قرار داشت ، گام به برون نهاده وبه طرف دفتر تولیت آستان قدس رضوی ودیدار با حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد مروی رهسپار گردیدم. سالها است که با این شخصیت خدمتگزار از نزدیک آشنا بوده ، وگام ها وایده ها وروابط اجتماعی گسترده او به همراه تواضع وآرام سخن گفتنش ، از او شخصیت ویژه وبرجسته ای را بوجود آورده است.

ایشان که زادۀ فروردین 1337 هجری شمسی در مشهد مقدس می باشند ، فرزند مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ یحیی مروی، دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی در سطوح عالی فقه و اصول و دکترای رشته الهیات و معارف اسلامی است .

حجة الاسلام مروی پیش از عهده دار شدن پست پر افتخار تولیت آستان ، به عنوان معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری ، توفیق همراهی و خدمت در محضر مبارک رهبر معظم انقلاب را پیدا کرد؛ توفیقی که قریب به سی سال ادامه یافت.

همچنین در این مدت، جهت ایجادِ برقراری ارتباطات مؤثّر و کارآمد با حوزه، علما و مراجع عظام تقلید، اقدام به راه‌اندازی دفتر مقام معظم رهبری در قم نمود و براساس نظر ریاست محترم دفتر مقام معظم رهبری؛ حضرت حجة ‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی ، مسئولیت ادارۀ آن را تا پایان حضور در دفتر رهبری برعهده گرفت.

ریاست بر شورای نمایندگان ولی‌فقیه در مناطق قومی از دیگر مسئولیت‌های حجت‌الاسلام احمد مروی در طول مدت حضور در دفتر مقام معظم رهبری بود؛ شورایی که وظیفۀ سیاست‌گذاری و نظارت عالی و مدیریت کلان مسائل و امور مربوط به مناطق قومی مختلف در سطح ملی را برعهده دارد و نمایندگان محترم ولی‌فقیه در استان‌های مربوطه و رؤوسای دستگاه‌های مختلف فرهنگی و اجرایی کشور در عضویت آن قرار دارند.

پس از درگذشت مرحوم حجة الاسلام والمسلمین واعظ طبسی ، به ایشان عرض نمودم که بهترین گزینه برای این مقام ، با توجه به خراسانی بودن وخدمات گسترده شما ، حضرتعالی هستید که با خنده ای ، پاسخ بنده را دادند. اما با گذشت تقریبا سه سال ، ایشان عهده را تولیت آستان مقدس رضوی گردیدند.

تولیت آستانه رضوی در طول پنج قرن گذشته در ایران از جایگاهی ویژه برخوردار بوده وهمواره سعی براین بوده است که شخصیتهای علمی وریشه دار ومدیر ومردم دار ، به این پست منصوب گردند.

آستان قدس رضوی نهادی محسوب می‌شود که عامل اصلی شکل‌گیری آن ، همت پادشاهان وسردمداران کشور از سویی ، و سنت حسنه وقف ، از سوی دیگر بشمار می آید.

اداره و مدیریت این مجموعه مذهبی که به تدریج و در طول زمان کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متعددی می‌یابد،  از دیرباز مورد توجه خاندان‌های حاکم بر این سرزمین بوده است. در قرون نخستین اسلامی که تشکیلات حرم مطهر ، کوچک و موقوفات آن اندک بود افرادی که در اصطلاح به آنان ( نقیب ) گفته می‌شد ، اداره حرم را بر عهده داشتند. البته این افراد علاوه بر این منصب،کلیداری حرم را نیز برعهده داشتند. این وضعیت تا قرن نهم هجری ادامه داشت و منصب نقابت و کلیدداری میان سادات رضوی و موسوی مشترک و دست به دست می‌گشت تا اینکه صفویان به قدرت دست یافتند.

دیوان نقابت ،  تشکیلاتی سیاسی اداری بود که در نیمه اول قرن سوم هجری ، در حکومت عباسیان ایجاد شد و وظیفه‌اش ، سرپرستی سادات بنی هاشم بود. نقابت به صورت شغل و لقب از زمان خلفای عباسی برای سرپرستی هاشمیان وجود داشته ووظیفه اصلی نقابت ، تشخیص سادات وجلوگیری از ورود غیر سادات وبنی هاشم به این شاخه بوده است. گفتنی است از آنجا که دولت بنی العباس ، حقوق وامتیازاتی را برای بنی هاشم وسادات وابسته به آن قرار داده بودند ، افراد سعی در وابستگی خود به بنی هاشم وسادات داشتند ، از این روی دیوان نقابت بوجود آمد.

 پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی ، انتصاب تولیت بر عهدهٔ ولی فقیه قرار داده شد.

منصب تولیت ، از آغاز دوران صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه در ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده وهمواره از سوی والاترین مقام کشور ، تعیین می شده ونیز هم اکنون می گردد.

تولیت آستان قدس رضوی همگام با روی کار آمدن حکومت صفوی، رسمی شدن مذهب تشیع و بیرون راندن ازبکان از مشهد و خراسان ، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد؛ و خصوصاً با رواج سنت وقف در این دوره، زمین‌های زیادی وقف آرامگاه امام رضا ع گردید که برای اداره این املاک ، پست ومنصبی به نام تولیت به وجود آمد.

با روی کارآمدن حاکمان صفوی،  تغییرات و تحولات بسیاری در کشور به وجود آمد. ایران به عنوان یک واحد سیاسی مستقل ، صورت پیش از اسلام خود را باز یافته و تشیع،  مبنای عمل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... کشور گردید. شرایط و نیازها، حاکمان کشور  را برآن داشت  تا سنًت حسنه وقف را توسعه داده و از ظرفیت های این نهاد ، برای بهبود جامعه بهره گیری نمایند. بنابراین آشنایی دیرینه‌ صفویان با سنت وقف و سعی و اهتمام آنان در گسترش و ترویج این سنًت حسنه ، تحولات گسترده ای را در تشکیلات ساده و کوچک بارگاه امام رضا(ع) پدید آورد؛  تا آنجا که سرپرستی و مدیریت متولیان جزء و نقیبان ، دیگر پاسخگوی اداره این مجموعه گسترده نبود. از این روی شاه طهماسب (۹۰۷ ـ ۹۶۷ هجری )  نخستین تولیت را به صورت رسمی از سوی خود انتصاب نمود. با این انتخاب ، نظارت و اعمال سرپرستی شاه بر آستان قدس و امور آن ، رسمی و قانونی شده و تا قرن‌ها بعد یعنی دوره پهلوی ادامه یافت.

در دوره پهلوی اول (۱۳۰۴تا ۱۳۲۰ شمسی) تنها دو نفر به نام های محمد ولی اسدی و فتح الله پاکروان به عنوان نیابت تولیت، سرپرستی امور آستانه را به عهده  گرفتند. اما در دهه اول حکومت محمد رضا پهلوی (1320 تا 1330 شمسی ) ، مجموعا پنج نفر به نام های حسنعلی منصور، ناصر اعتمادی، غلام حسین اشرفی، محمود بدر و مصطفی قلی رام به عنوان نائب  التولیه آستان قدس انتخاب و راهی مشهد مقدس شدند. باید توجه داشت در این دوران اوضاع کشور نابسامان و تا حدودی آشفته بود. رضا شاه پهلوی به تبعید فرستاده شده، کشور به اشغال نیروهای متفقین در آمده و قحطی و کمبود مواد غذایی ، مردم را تحت فشار قرار داده بود. محمدرضا پهلوی که به جای پدر انتخاب شد،  جوانی خام و از درایت لازم برخوردار نبود. او برای سر و سامان دادن به اوضاع مملکت دست به دامان تعدادی از سیاستمداران کهنه کار و با سابقه گردید اما ظاهرا از هیچ کدام کار چندانی ساخته نشد. او در مدت ده سال نخست حکومتش، هفده بار اقدام به تغییر کابینه نمود و مجموعا دوازده نفر را به نخست وزیری بر گزید. این انتصابات پی در پی ، در سایر بخشها و نهادهای کشور از جمله آستان قدس رضوی نیز رخداد . از این رو باید از جهت گیری و رویکرد کلی حکومت در انتخاب نایب التولیه ها و تأ ثیری که بر روند انجام امور این نهاد مذهبی داشت، غافل نماند.  بدین ترتیب در این دوران ، آستانه همچون دیگر نهادهای کشور ، دچار ضعف مدیریت ورکود گردید.

در اواخر دوران پهلوی دوم ، ودر سال ١٣٥٣ شمسی ، عبد العظیم ولیان به تولیت آستان قدس منصوب گردید. او توانست در مدت چهار سال عهده داری این پست ، خدمات نسبتا گسترده ای را در بارگاه وپروژه های پیرامون آن ، ارائه دهد. مهمترین اقدام او ، انهدام بازارها وبافت فرسوده وقدیمی پیرامون حرم مطهر بود ، که هر تولیتی  نمی توانست بسادگی ، دست به توسعه وساخت تازه آنها وضمیمه ساختن بازارها وخانه ها وجز اینها به بارگاه وآستانه شود که در این راستا ، عبد العظیم ولیان با سیاست ویژه اول حکومت محمد رضا پهلوی (1320 تا 1330 شمسی ) ، مجموعا پنج نفر به نام های حسنعلی منصور، ناصر اعتمادی، غلام حسین اشرفی، محمود بدر و مصطفی قلی رام به عنوان نائب  التولیه آستان قدس انتخاب و راهی مشهد مقدس شدند. باید توجه داشت در این دوران اوضاع کشور نابسامان و تا حدودی آشفته بود. رضا شاه پهلوی به تبعید فرستاده شده، کشور به اشغال نیروهای متفقین در آمده و قحطی و کمبود مواد غذایی ، مردم را تحت فشار قرار داده بود. محمدرضا پهلوی که به جای پدر انتخاب شد،  جوانی خام و از درایت لازم برخوردار نبود. او برای سر و سامان دادن به اوضاع مملکت دست به دامان تعدادی از سیاستمداران کهنه کار و با سابقه گردید اما ظاهرا از هیچ کدام کار چندانی ساخته نشد. او در مدت ده سال نخست حکومتش، هفده بار اقدام به تغییر کابینه نمود و مجموعا دوازده نفر را به نخست وزیری بر گزید. این انتصابات پی در پی ، در سایر بخشها و نهادهای کشور از جمله آستان قدس رضوی نیز رخداد . از این رو باید از جهت گیری و رویکرد کلی حکومت در انتخاب نایب التولیه ها و تأ ثیری که بر روند انجام امور این نهاد مذهبی داشت، غافل نماند.  بدین ترتیب در این دوران ، آستانه همچون دیگر نهادهای کشور ، دچار ضعف مدیریت ورکود گردید.

در اواخر دوران پهلوی دوم ، ودر سال ١٣٥٣ شمسی ، عبد العظیم ولیان به تولیت آستان قدس منصوب گردید. او توانست در مدت چهار سال عهده داری این پست ، خدمات نسبتا گسترده ای را در بارگاه وپروژه های پیرامون آن ، ارائه دهد. مهمترین اقدام او ، انهدام بازارها وبافت فرسوده وقدیمی پیرامون حرم مطهر بود ، که هر تولیتی  نمی توانست بسادگی ، دست به توسعه وساخت تازه آنها وضمیمه ساختن بازارها وخانه ها وجز اینها به بارگاه وآستانه شود که در این راستا ، عبد العظیم ولیان با سیاست ویژه خود ، دست به این  تغییر بافت زد که حرکت او ، آغازی برای وسعت وگسترش دادن صحن ها ورواق ها گردید. او تا آغاز انقلاب اسلامی ایران ، استاندار خراسان ونائب التولیه آستان قدس رضوی بود.

پس از انقلاب ، حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس واعظ طبسی با فرمانی از سوی امام خمینی ره ، بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران ، تولیت آستان قدس را عهده دار گردید.

افزایش تصاعدی زائران، عدم گنجایش فضاهای باز و سرپوشیده حوزه حرم و رواق‌ها، عدم سهولت زیارت و آمد و رفت انبوه زائران و …،تولیت آستانه را  برآن داشت که با کارشناسان قدرتمند  به رایزنی پردازد  و راهکارهایی با در نظر گرفتن مسائل اجتماعی، فرهنگی ، زیارتی و خدماتی، بهترین و آرام‌ترین فضاهای لازم برای زیارت و نیایش زائران فراهم شود. روند احداث فضاهای زیارتی، فرهنگی و خدماتی به‌سرعت افزایش یافت، به‌گونه‌ای که طی سال‌های اخیر، حجم عملیات اجرایی بالغ بر پنج برابر بناهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. زیربنای اماکن در طول ۱۲ قرن، حدود ۱۲ هکتار بود، در صورتی که از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون به ۹۰ هکتار رسیده‌است. احداث بناهای سرپوشیده و فضاهای باز جدید، همراه با توسعه و ترمیم بناهای گذشته، از رویکردهای اصلی این ساخت و سازها بوده، ضمن این‌که آستان قدس رضوی در این سال‌ها از توسعه فضاهای فرهنگی هم غافل نمانده‌است. با احتساب تلاش‌های اخیر، از آغاز پیدایش حرم تاکنون، ۲۶ بنای سرپوشیده به نام رواق، ۹ فضای باز به نام صحن و ۴ مدخل ورودی به نام بست در اطراف مضجع شریف رضوی ساخته شده‌است.

بطور کلی می توان گفت در طول دوران مدیریت تولیت مرحوم واعظ طبسی بر آستان قدس رضوی ، فضاهای عبادی و زیارتی حرم امام رضا ع چندین برابر ساخته های ١٢ قرن گذشته گردید. پس از درگذشت وی در اسفند ١٣٩٤ شمسی ، وفعالیت او در این پست والا که بیش از سه دهه بطول انجامید که طولانی ترین تولیت آستان قدس در طول تاریخ تاکنون را داشته است ، حجة الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رییسی ، افتخار تشرف به تولیت آستانه را از سوی رهبر معظم انقلاب ، بدست آورد. نامبرده مدت سه سال تولیت را در اختیار داشت وتغییراتی رفاهی در این راستا بعمل آورد. یکی از اقدامات برجسته او که متاسفانه در دوران تولیت پیشین در نظر گرفته نشد ، شهرک زائرین برای زائران محترم ومستمند بود ، این در حالی است که واقفان ونیکوکاران پیشین ، در قرنهای گذشته این میراث جاودان وصدقه جاریه را در زمینهایی که بدین منظور ، وقف آستانه نموده بودند ، در لیست اوقاف آستان قدس وجود دارد . حجة الاسلام والمسلمین رییسی در آغاز تولیت خویش ، دست به احداث چنین شهرکی برای گنجایش چند هزار نفری زد که اقدامی بسیار نیکو وپسنده بود.

از آن پس بود که این جایگاه رفیع ووالا وخدمتگزاری به آستان مبارک حضرت ، از سوی رهبر انقلاب ، حضرت آیة الله خامنه ای به حجة الاسلام والمسلمین مروی تفویض گردید.

برای دیدار با تولیت معظم ویاد شده ، پس از زیارت ونماز وراز ونیاز کردن با امام رؤوف ، از میان زائران وعاشقان حضرتش که ضریح مطهر را همچون نگینی در آغوش گرفته بودند ، گام به خارج از حرم نهاده وبه سوی ساختمان تولیت آستانه که در گوشه ای از یکی از صحن های با روح وزیبای این بارگاه بنام صحن بعثت  قرار داشت ، رهسپار شدم.

به اتاق گسترده وزیبای تولیت ، گام نهادم وبا استقبال گرم جناب آقای مروی که خوشرویی وتواضع ، یکی از ویژگیهای او همواره بشمار رفته ومی رود ، روبرو گردیدم.این  سومین باری بود که به اتاق یادشده  گام می نهادم. پیش از این با دو تولیت معظم قبلی ، در این مکان دیدار کرده بودم.

از پنجره گسترده اتاق ، گوشه ای از گنبد زرین وسر به آسمان کشیده را رؤیت کرده وتو گویی که در کنار گنبد مطهر نشسته ام.

در آغاز سخنم پس از احوال پرسی ، عهده داری وتشرف ایشان را به مقام خدمتگزاری  وخادمی امام غریب و رؤوف تبریک گفتم.

در ادامه عنوان نمودم که با بخشی از  فعالیتهای شما از نزدیک آشنا بوده وهستم ، وخلوص و حسن خدمت وتواضع شما بوده است که مورد عنایت امام رؤوف قرار گرفته وشما را به خادمی بارگاهشان که آرزوی تمام شیعیان وعاشقان حضرتش می باشد که ساعتی ، لباس شرف خادمی را به تن نمایند، مشرًف نمود که بدون تردید شایسته کرور کرور سپاس وتعظیم به درگاه الهی است.

همچنین اقدام زیبای ایشان ، مبنی بر حرکت وزیارت ونماز در حرم ، بدون تشریفات را بسیار ستوده و امکان ایجاد ارتباط بدون واسطه وآسان با مردم را یکی از نیازها وضروریتهای این مقام ، و جایگاه بشمار آوردم که این اقدام زیبا که خود سنتی حسنه در طول تاریخ،  به ویژه از سوی بزرگان دینی واجتماعی صورت می گرفته است ، واشاره نمودم که این ارتباط مستقیم با مردم وشنیدن درد دلها ویا نقدها ، علاوه بر بهره از نظرات مردم ، موجب همبستگی ویگانگی میان مسوولین ودیگر آحاد ملت خواهد گردید . به ویژه آنکه روحانیت ، همواره در طول تاریخ ، سنگ صبور مردم وگنجینه اسرار آنان بشمار می آمده اند. آرزو نمودم که این اقدام تولیت معظم ، خود موجب تسرًی به دیگران گردیده وفاصله ای که متاسفانه شرایط خاصً جامعه از جهات امنیتی وجز اینها ، میان مسوولین نظام ومردم بوجود آورده است بتدریج از میان برود.

جناب آقای مروی ، تولیت آستانه نیز ضمن سپاس وتشکر ، فشرده ای از اقدامات تازه خود را در راستای رفاه بیشتر زائرین ، و گسترش امکانات  شهرک زائران وبهره برداری از آن وجز اینها از دیگر اقدامات خود را شرح دادند.

در پایان قطعه ای از چوب بکار گرفته شده در گنبد مطهر امام حسین ع را که تاریخ آن به سال ۷۶۷ هجری ، یعنی حدود هفت قرن پیش بازمی گردید ودر دوران شیخ أویس حسن جلایری از سلسله جلایریان که در قرن هشتم حکومت می راندند ، بود را به عنوان هدیه گرانسنگی از بارگاه حضرت اباعبد الله الحسین ع ، به ایشان تقدیم نمودم.

گفتنی است که قطعه چوب یاد شده ، در پروژه گسترش پیرامون ضریح مطهر ونیز ترفیع گنبد حسینی ، ضمن ترمیم وبازسازی وتقویت سازه های ستونها وگنبد مطهر ، بدست آمده بود.

در پایان این دیدار زیبا از حضور تولیت معظم درخواست نمودم ، از آنجا که معتقدم با عنایت حضرت ، به این جایگاه مشرف گردیده اند ، مرا از دعای خیر خود فراموش نکنند.سپس با عنایت وتواضعی که از آن برخوردار بوده ویکی از ویژگیهای این شخصیت بشمار می آید ، اینجانب  را بدرقه کرده ودفتر تولیت آستانه را ترک نمودم.

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: دیدار با تولیت آستان قدس رضوی