کرونا؛ واکنش به ترس در همه جای جهان یکسان است

ترس حسی است که عموما در مواجهه با خطر، در انسان ایجاد می‌شود و یکی از قدرتمندترین محرک‌های بشری است. ترس می‌تواند باعث رفتارهای متفاوتی در فرد شود. هیجان، فرار از موقعیت، اضطراب و ... نمونه‌هایی از واکنش طبیعی انسان نسبت به عاملی خارجی است که جان و بقای او را تهدید می‌کند. انسان به شکلی غریزی علاقمند به حفظ بقا است و واکنش‌های او نیز در هین راستاست.

با توجه به غریزی بودن حفظ بقا، واکنش‌ها به خطر جانی در همه محیط‌ها یکسان است. اگرچه می توان با تربیت نفس، اندکی غریزه را کنترل کرد، اما این موضوع قابل تعمیم به کل نیست و معیار ما باید عموم انسان‌ها در نظر گرفته شود.

حق نشر عکس Getty Images Image caption شاید اگر طی ۴ دهه گذشته حاکمان ایران به جای تفکرات آخرالزمانی، به شکلی واقع‌گرایانه و مسئولانه با مشکلات مواجه می شدند، امروز ایران در مواجهه با یک خطر واقعی چنین بی‌دفاع نبود

بی شک مسئله مرگ و ترس از آن، مهمترین دغدغه بشری است. انسان از صبح تا شب در تلاش است تا خود را در چرخه حیات حفظ کند. مرگ به عنوان مسئله‌ای ضروری همیشه مورد توجه متفکران مختلف در طول تاریخ بوده است.

سورن کی‌یرکگارد، فیلسوف دانمارکی به مقوله ترس به طور ویژه‌ای نگریسته است. او معتقد بود زیر سایه ترس است که انسان تمامی پاسخ‌ها به سوالات در مورد هستی را مورد شک قرار می‌دهد. به عبارت دیگر انسان در زمانی که هستی خود را در خطر می‌بیند، ابتدا سعی می‌کند به اسطوره‌های ذهنی خود چنگ بزند تا شاید مفری بیاید، اما وقتی این تلاش به ثمر نمی‌شنید، شروع به پرسشگری می‌کند. پرسش از اینکه چرا سوالاتم بی پاسخ ماند؟ چرا وعده‌ها عملی نشد و ده‌ها چرای دیگر. اینجا آغاز "وجود" است. از این جا به بعد با به زیر سوال بردن تفکرات قدیم، تلاش برای حقیقت‌یابی آغاز می‌‌شود.

این روزها جهان در ترسی عمیق از کرونا را غوطه‌ور است. در ایران شرایط به مراتب سخت‌تر است. بلافاصله پس از انتشار اخبار گسترش بیماری خطرناک کرونا، مردم برای خرید اقلام ضدعفونی کننده و خرید ملزومات پیشگیری، به فروشگاهها هجوم بردند. این موضوع باعث کمبود ماسک، دستکش، الکل و... در فروشگاه‌های کشور شد. پس از این ماجرا، نقدهای بسیاری بر رفتار اجتماعی ایرانیان وارد شد. برخی مردم ایران را مشتی انسان بی‌فرهنگ و خودخواه تلقی کردند که تنها به فکر خویش هستند.

این در حالی است که واکنش‌ها در سایر کشورها نیز دست‌کمی از ایران نداشت. برای مثال در آلمان و در همان روزهای نخست گشترش کرونا، تهیه ژل‌های ضدعفونی کننده، ماسک و... بسیار سخت و پس از چند روز عملا این محصولات نایاب شد. شرایط در فرانسه و انگلستان هم بهتر از این نبود. در برخی فروشگاه‌های انگلستان، مردم برای خرید محصولات بهداشتی با یکدیگر گلاویز شدند. در ایتالیا وقتی به شکل غیررسمی مشخص شد که دولت قصد دارد یک هفته بعد ایالت شمالی لمباردی را قرنطینه کند، بسیاری به سمت جنوب کشور سفر کردند.

شرایط در همه دنیا یکسان است و تنها مدیریت تنش و بحران است که متفاوت است. از مردم یک جامعه در شرایط بحرانی، نباید توقع رفتاری غیر از خودخواهی در راستای حفظ نفس را توقع داشت. اما اینکه حاکمان را نیز نتیجه رفتار مردم بدانیم عملی به خطاست. طی چند دهه اخیر به وضوح حاکمیت و مردم دو مسیر جدا رفته‌اند. بنابراین نباید تحلیل رفتارهای اشتباه حکومت را پای مردم ترسیده از جان نوشت. مردمی که بی توجه به دستور حکومت، جاده را می‌بندنند تا شاید خطر مرگ خود را کاهش دهند. آنها در ناامیدانه ترین دوران خود، رفتارهای کاملا طبیعی و غریزی بروز می‌دهند.

به وضوح مشخص است مردم در همه نقاط جهان در برابر ترس ناشی از ویروس کرونا و محدودیت، عکس‌العمل یکسانی بروز داده‌اند. در روزهای ابتدایی به علت عدم آگاهی لازم نسبت به ابعاد ماجرا، شرایط همچنان به شکل عادی پیش می‌رفت. اما با انتشار آمار کشته شده‌های ویروس کرونا، واکنش‌های هیجانی در همه جای جهان آغاز شد. اگرچه تفاوت‌هایی نیز وجود دارد.

در کشور آلمان، بلافاصله با خبر انتشار کرونا، دولت آن را اطلاع رسانی کرد و از مردم خواست خود را برای قرنطینه احتمالی آماده کنند. از سوی دیگر مسئولان عالی‌رتبه این کشور به جای فرافکنی و ناچیز پنداشتن خطر، آن را جدی تلقی کردند و از گسترش آن ابراز تاسف کردند. در سایر کشورهای درگیر مسئله کرونا نیز شرایط به همین صورت بود. اعتماد عمومی به اخبار دولتی و همزادپنداری حاکمان باعث شد تا مردم توصیه‌های آنها را قبول کنند.

طی هفته‌های نخست هیچ‌کدام از رسانه‌ها یا مقامت ارشد کشورهای اروپایی سعی نکردند ویروس کرونا را نتیجه یک جنگ بیولوژیک بدانند و با فرافکنی مسئولیت انتشار را بر عهده خارجی‌ها بیندازند. آلمان صادرات ماسک را به صورت موقتی ممنوع کرد تا امکانات لازم برای مردم خود را فراهم کند. عملکرد دولت‌های اروپایی در برابر بحران اروپا، حقیقتا به مانند مواجهه با یک بحران بود. آنها به جای فریب افکار عمومی، مسئولیت را بر عهده گرفتند و حفاظت از جان ملت خود را اولویت قرار دادند. باید درنظر بگیریم که مهمترین اصل در حفظ امنیت روانی، "اعتماد" است. پس از آنکه یک حکومت به شکل مسئولانه با بحران مواجه می شود، بر پایه اعتماد عمومی می‌تواند مردم را راضی به عملکرد غیرهیجانی کند. چیزی که امروز در اروپا قابل مشاهده است.

"لارس اسوندسن" فیلسوف نروژی معتقد است ترس اجتماعی از تبعات بی‌اعتمادی در جامعه است و این موضوع کارآمدی در شرایط بحرانی را تنزل می‌بخشد. طی روزهای اخیر صداوسیما و رسانه‌های منتسب به حاکمیت سعی کردند آمار مبتلایان و کشته‌های کرونا را لاپوشانی کنند و یا آن را نتیجه جنگ روانی اعلام کنند. این در حالی است که بسیاری از آمار توسط دست‌اندرکاران درون حکومت منتشر شده بود. این تایید و تکذیب‌های پیاپی را در کنار چندین سال مدیریت بحراهای دیگری مانند سیل و زلزله بگذارید تا بفهمید چرا در شرایط بحرانی که مسئله "اعتماد اجتماعی" به یک اصل تبدیل می شود، ما از قافله عقب هستیم.

حق نشر عکس Getty Images Image caption غارت مغازه ها در سیدنی

به نظر می‌رسد تنها تفاوت بین ایران و سایر کشورهای پیشرفته، نحوه مدیریت حاکمان است. انسان به شکل طبیعی نسبت به ترس واکنشی یکسان بروز می‌دهد اما آنچه می‌تواند این ترس را کنترل کند و به جامعه احساس امنیت بدهد، مدیریت صحیح و دلسوزانه حاکمان است. اگر قرار باشد مدیران ارشد یک حکومت برای خود طبقه‌ای جدا در نظر بگیرند و خود را از جامعه جدا بدانند، یقینا نخواهند توانست با مردم ارتباطی برقرار کنند. چیزی که در کشورهای توسعه یافته به وضوح مشهود است، هم‌دردی عمیق حاکمان با مردم است. افرادی که بر پایه یک دموکراسی واقعی به قدرت رسیده‌اند و اعتبار خود را، وابسته به همان مردم در خطر می‌دانند.

شاید اگر طی ۴ دهه گذشته حاکمان ایران به جای تفکرات آخرالزمانی، به شکلی واقع‌گرایانه و مسئولانه با مشکلات مواجه می شدند، امروز ایران در مواجهه با یک خطر واقعی چنین بی‌دفاع نبود. از اینجا به بعد باید نوک پیکان را به سمت کسانی بگیریم که به جای ایجاد احساس امنیت روانی، طی چندین سال گذشته چوب حراج به معنای کلمه "امنیت" زدند. رفتار اجتماعی ملت تنها واکنشی به عملکرد ضعیف حکومت است.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: کرونا؛ واکنش به ترس در همه جای جهان یکسان است