نگاهی به فیلم «خروج» آخرین ساخته حاتمیکیا / تقلیل اعتراض مردم به تسویهحساب جناحی
رضا صدیق
پس از دیدن آخرین فیلم حاتمی کیا -بقول خودش سرباز و سردار سینمای انقلاب، اولین سوالی که پیش میآید این است که او و سازمان اوج-تهیهکننده این فیلم، قرار است چه بگویند؟
بعضی با اینگونه مواجه شدن با فیلم مخالفاند که مگر باید بدنبال پیام بود؟ اما هر اثر خودش میگوید با من چگونه برخورد کن. فیلمی که مدام بدنبال نشانهگذاری و ساخت این دست معانیست، یعنی من پیام دارم پس باید بدنبال حرفش بود؛
مثال؟ چرخ تراکتور پنجر میشود، کجا؟ روی پلی مشرف به پارکینگ ماشینهای وارداتی در زمینی که قبلتر زمین کشاورزی بوده. خب این چیدمان بصورت کلیشه بدنبال حرف و پیام است، چرخ پنچر تراکتور و حجم ماشینهای وارداتی و سخنرانی درباره پنچر شدن تولید ملی و الخ.
مثال؟ ادلآبادِ تراکتورسوارها هیچ جغرافیایی ندارد و تنها شاخصه جغرافیاییاش زمین نفتخیز و زمین زراعیِ توامان است، وقتی تراکتورسوارها به عزم پاستور راهی میشوند، از جنوب تا شمال و اقلیمهای مختلف ایران را طی میکنند و این تیم هرکدام به لهجه و زبانی سخن میگویند، پس؟ اینها قرار است نماینده مردم سراسر ایران باشند
ازین دست پیامها و چیدمانها در «خروج» بسیار است و گرهگشایی از آنها برای هر بینندهای آسان و دمدستیست.
با این تفاسیر، چیدمان این خرده پیامهای واحد در کنار یکدیگر رهنمون چه تصویریست؟ «خروج» با این پایانبندی و به ثمر رسیدنِ دیدار با ریاست جمهوری میخواهد چه بگوید؟
حتی اگر بر اساس یک داستان واقعی بنا شده باشد، «خروج» را باید فیلمی شعارزده، فانتزی و غیرواقعی خواند. علت این نتیجهگیری را هم باید از کنار هم گذاشتن واقعیتِ موجود این دست اعتراضات با آنچه اوج و حاتمیکیا قصد گفتنش را داشتهاند متوجه شد.
خرده پیامهای انقلابی در جهت فلج شدن تولید و پاسخگو نبودن مدیران و الخ همه درست است اما آیا مثل روایت این فیلم اعتراضها به ثمر میرسد و اصلا کسی از مدیران صدای معترضین را بدون انگ و برچسب میشنود؟
جواب این سوال واضحتر از آن است که این متن بخواهد پاسخش را بگوید. ازینروست که ردای عدالتخواهی بر قامت این فیلم گشاد و در خوشبینانهترین حالت، رویاپردازانه است.
اما در ساحت سینما، آخرین فیلم حاتمیکیا مانند دیگر فیلمهایش قهرمانمحور است. شاید او جزو معدود فیلمسازهایی باشد که هنوز بر قهرمانمحور بودن فیلمهایش تاکید دارد. قهرمانهای کلهشقی که حاضر نیستند تن به عرف زمانه بدهند و زیر میز میزنند. تصویر همان بسیجی مورد علاقه حاتمیکیا که در فیلمهایش فقط اسمشان عوض میشود وگرنه همه یک نفر هستند و یک شخصیت دارند. شخصیتی که فقط شغل و جایگاهش عوض میشود ولی همان است که در تمام فیلمهای قبلی بود. به همین سبب نیز شخصیت فیلمهای حاتمیکیا قابل پیشبینیست. یعنی در «خروج» هم مشخص است که رحمت قرار است چه کند و به کجا میرسد کارش. قابل پیشبینی بودن شخصیت قهرمان مد نظر حاتمیکیا، از یکسو ضعف است و از سویی هم شاید قوت فیلمش باشد. ضعف برای اینکه دیگر بدیع و باورپذیر نیست و تکراریست و قوت هم برای آن دست از مخاطبانش که دلشان برای قهرمانهای شبیه بهم حاتمیکیا تنگ میشود و دوستدارند او را دوباره ببینند. همین وجه نقطه قوت هم فیلمهای حاتمی کیا را محدود به یک جامعه مخاطب و قشری خاص میکند.
از سوی دیگر، ساخت موقعیت لانگشات عاشقانه نیز در فیلمهای حاتمیکیا بدل به فرمی تکرار شونده شده است. مروری بر دیگر آثار این فیلمساز دلیل این نکته را معین میکند. قهرمان گوشه گیری که آرمانش بزرگتر از دل بستن به همسر، یا معشوق است. جز در نمونه «به رنگ ارغوان» که عشق است که درامساز قصه میشود و اتفاقا حاتمیکیا نیز در قصهپردازیش موفق نیست، باقی زنها در فیلمهای حاتمیکیا همه نقشی فرعی و قربانی دارند؛ قربانی آرمانِ قهرمانِ قصه.
با همه این نکات ذکر شده و نشده درباره «خروج» و حاتمیکیا، او بلد است فیلم بسازد و از صفر تا صد قصهاش را بدون لکنت روایت کند. جز «به وقت شام» که اصلن قصهای برای گفتن نداشت، در نمونه «خروج» فیلم با تمام ضعفهای روایی، توانسته مخاطب را تا نقطه آخر فیلم همراه کند. حتی اگر آن قصه شعارزده و بلاتکلیف باشد.
«خروج» فیلم تاریخ مصرف داری است؛ زیرا که گویا کل فیلم ساخته شده است تا نقد رییسجمهور باشد نه یک جریان و یا رخداد خالی از هویت افراد.
فردا که رییسجمهور عوض شود و ازینوریها روی کار بیاییند، «خروج» هم به بایگانی میرود و یادی از آن نمیشود؛ حال اینکه این مسیرِ ضداقتصادِ داخلی و نئولیبرالی وطنی که از دهه هفتاد تا امروز ادامه داشته است، محصول نه یک فرد که برایند یک فرایند و جریان بهم پیوسته است. پس اگر آن طرفیها عنان قدرت دولت را دست بگیرند هم مثل قبل، همین روند ادامه خواهد داشت و تفاوتی در اصل ماجرا رخ نخواهد داد، با اینکه یحتمل، دیگر سازمان اوج «خروج»ی نخواهد ساخت.
پس بیراه نیست اگر مقصودِ «خروج» را نه صدای مردم بودن، بلکه تقلیل اعتراض مردم به یک تسویه حساب جناحی داست.
منبع: جامعه نو
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: نگاهی به فیلم «خروج» آخرین ساخته حاتمیکیا / تقلیل اعتراض مردم به تسویهحساب جناحی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران