رمضان ماه «قصه» است نه شعبده/مخاطب مهم است،اول بودن در نظرسنجی نه

رمضان ماه «قصه» است نه شعبده/مخاطب مهم است،اول بودن در نظرسنجی نه
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «مثل ماه» نام ویژه‌برنامه افطار شبکه سه سیماست که ماه رمضان امسال روی آنتن رفت، برخی اما به شوخی یا جدی آن را «مثل ماه عسل» (!) نامیدند. «مثل ماه» اما صرفاً در کنداکتور پخش جایگزین برند ۱۲ ساله «ماه عسل» شده است و شاید تنها اشتراکشان همان یک عدد «ماه» باشد! برای بررسی همین «شاید» یک روز به پشت صحنه برنامه می‌رویم. هر چند این انتقادی است که تقریباً به تمام برنامه‌های رمضانی تلویزیونی وارد شده که چرا همچون «ماه عسل» پرداختی قصه گو درباره مردم عادی را در پیش گرفته‌اند.

ساعت ۱۸ عصر به درب شماره ۳ ستاد راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ می‌رسم و اسمم را به اطلاعات می‌دهم تا رد شوم. اسمی موجود نیست! و فکر می‌کنید با مصیبت همیشگی آفیش نبودن اسم در صداوسیما این بار در لوکیشنی دیگر مواجهید و باید حالاحالاها منتظر باشید. انتظار اما خوشبختانه خیلی طولانی نمی‌شود و پیام ابراهیم‌پور کارگردان برنامه «مثل ماه» مجوزی برای عبورم می‌شود تا به لوکیشن ویژه برنامه افطار شبکه سه برسم. تقریباً همه ماشین‌های ناشناسی که از گیت رد می‌شوند صندوق عقب‌شان بازدید می‌شود.

بعد از گیت و طی مسیری که با ماشین چند دقیقه‌ای طول می‌کشد می‌رسم به سوله‌ای بزرگ در ستاد راهنمایی و رانندگی که این سال‌ها برنامه‌های مختلفی از استودیوهای آن روی آنتن رفته‌اند. داخل استودیوی «مثل ماه» می‌شوم که هنوز خالی از عوامل است و تنها چند نفری در حال کار روی المان‌های نمایشی هستند. از آنجا که برنامه هر شب با یک فرم نمایشی آغاز می‌شود المانی را هم هر شب طراحی می‌کنند تا قصه از همان ابتدا هم ذهن مخاطب را درگیر کرده و هم با یک درام نمایشی او را آماده داستانی واقعی کند.

من هنوز درگیر استودیوی خالی اما بزرگ «مثل ماه» هستم که صدایی می‌گوید: «پرچم امام حسین (ع) را پایین بیاور!» چشمم روی پرچم قرمز رنگی می‌افتد که نام امام حسین (ع) را دارد و مثل حسینیه روی المان‌های برنامه آویزان شده است.

ابراهیم‌پور با همان صراحت و قاطعیتی که از عوامل پشت صحنه می‌خواهد پرچم حذف شود با توضیح فضای این قسمت از برنامه «مثل ماه»، تلاش دارد برنامه سمت فضای شعاری یا کلیشه‌ای نرود و از طرفی می گوید این کار برای تعلیق بیشتر است.

تقریباً با فاصله‌ای کوتاه رسالت بوذری وارد استودیو می‌شود و بعد با ابراهیم پور درباره المان‌هایی مثل کتل و دیگر المان‌های نمادین سوگواری امام حسین (ع) بحث می‌کنند.

دوربین‌ها دورتادور استودیو کاشته شده‌اند، هنوز دارم فکر می‌کنم اینجا سرزمینی خارج از کره زمین است و خبری از کرونا و مشتقاتش مثل دستکش و ماسک نیست که یک نفر با الکل به سمت جایگاه مجری و مهمان می‌رود و مبلمان و فرش قرمز رنگ کوچک زیر پا را الکل می‌زند. یکی دیگر هم کف برق افتاده زمین را یک بار دیگر تی می‌کشد.

کمی بعدتر هم یک نفر با تعدادی ماسک میان عوامل می‌آید و به هر نفر یک ماسک می‌دهد عوامل یکی یکی ماسک‌ها را می‌زنند و البته همیشه برخی هم هستند که جدی نمی‌گیرند.

بوذری از استودیو خارج می‌شود تا پلاتوهای برنامه را تمرین کند. پلاتوهایی که گاهی به چندین دقیقه هم می‌رسند.

ساعت از ۱۸ گذشته است و عوامل اصلی برنامه مثل تهیه‌کننده، مجری، کارگردان، مجری طرح و برنامه ریز و مخصوصاً مهمان با هم جلسه نهایی را برگزار می‌کنند.

حدود ۱۸:۴۰ اما همه در استودیو و در جایگاه‌های مختلف مستقر می‌شوند.

تازه اینجاست که از مهمان برنامه رونمایی می‌شود؛ فردی با شکل و شمایل داش مشتی یا همان لوطی‌های قدیم که سر تا پا لباس مشکی پوشیده است و موهای فر دارد. مهمان در این برنامه‌ها نقشی مهم دارد، نه از حیث ظاهر و ویژگی‌های عجیب و غریب. از این حیث که قرار است ساعتی مخاطب را به شنیدن زندگی خود دعوت کند. مهمان را سیدداوود خطاب می‌کنند همان ابتدا او را به داخل صحنه برنامه فرا می‌خوانند تا برای تیتراژ انتهایی چند عکس بگیرد. بوذری یا مجری برنامه برای استقبال از ورودش می‌گوید: «جمال شما رو عشقه» و سیدداوود هم همین را پاسخش می‌دهد که «جمال خودت رو عشقه»

ساعت ۱۸:۴۵ است و از حالا به بعد هر دقیقه‌ای که می‌گذرد استرس‌ها برای آنتن زنده بیشتر می‌شود. یک نفر تایم اخبار شبکه سه را می‌پرسد که کی تمام می‌شود تا بلافاصله تیتراژ ابتدایی را آغاز کنند. دیگری سوئیچ شدن دوربین‌ها را چک می‌کند. به اقتضای برنامه‌های زنده ریتم اتفاقات تند می‌شود مثلاً در لحظه هرکسی به سویی پراکنده می‌شود و در لحظه هم دور هم جمع می‌شوند… بیشتر هم این جمع شدن‌ها به هادی آشتیانی تهیه‌کننده برنامه و ابراهیم پور کارگردان هنری مربوط می‌شود و چیزهایی که با هم چک می‌کنند.

درست در همین دقایق محمدرضا نجارزاده مدیر گروه اجتماعی شبکه سه به پشت صحنه می‌آید، به شیوه دست دادن با دستان مشت‌شده با عوامل برنامه احوالپرسی می‌کند. حضورش چندان طولانی نیست و قبل از پایان برنامه لوکیشن را ترک می‌کنند.

حالا هر دو سه دقیقه تایم باقی مانده برای رسیدن به آنتن را اعلام می‌کنند… ۱۰ دقیقه… ابراهیم پور صحنه را خلوت کرده و می‌خواهد اضافه‌ترها بنشینند. استودیو کاملاً تاریک است و هرکسی در جای خود قرار گرفته است.... پنج دقیقه… یک نفر می‌گوید: بچه‌هایی که بیسیم دارند صدای بیسیم‌ها را کم کنند… سه دقیقه… ابراهیم پور می‌خواهد برای آرامش استودیو همگی صلوات بفرستند...

بوذری آماده پلاتوی شروع برنامه است و با شمارش معکوس از ۱۰ به یک برنامه را با دعای فرج امام زمان آغاز می‌کند و بعد از آن خطاب به مردم داخل خانه می‌گوید «مهمونای مثل ماهمون سلام خوشامدید» … سی ثانیه فرصت دارد و بعد برنامه روی تیتراژ اولیه می‌رود و صدای محسن چاوشی در استودیو می‌پیچد.

دوباره باید به آنتن برسند صدابردار صدای کفش‌هایم را هم که به آرامی گام برمی‌دارم می‌شنود و غیرمستقیم از یکی از عوامل می‌خواهد که بنشینم. ابراهیم‌پور که کفش‌هایش را هم در استودیو درآورده است و از سمتی به سمت دیگر می‌رود صندلی‌ای را تعارف می‌کند که روی آن بنشینم متقابلاً من هم صندلی را به خودش تعارف می‌کنم که با اطمینان می‌گوید نمی‌نشیند و پشت بندش ادامه می‌دهد که «من ۴۰ سال است که ننشسته‌ام»

«ماه عسل» برنامه شبکه سه بود و بچه‌هایی هم که در تیم «مثل ماه» کار می‌کنند از صدابردار و کارگردان تلویزیونی تا… نیروهای شبکه سه هستند تا همه حواس‌شان به آنتن است دقایقی با هادی آشتیانی در انتهایی‌ترین بخش استودیو گفتگو می‌کنیم که درباره اولین فصل از «مثل ماه» توضیح می‌دهد: اگر کرونا نبود هم سرعت ما در زمان کمی که داشتیم برای ایده‌هایمان بیشتر می‌شد و هم بهتر می‌توانستیم از سوژه‌ها بهره بگیریم چون خیلی‌ها به دلیل کرونا نتوانستند در برنامه حضور یابند.

وی اضافه می‌کند: اگر این شرایط نبود کار خیلی بهتر پیش می‌رفت. برخی از مهمانان ما در شهرستان بودند و یا به دلیل سن و سال شأن خانواده‌هایشان اجازه ندادند به برنامه بیایند. حتی در آیتم سازی هم می‌توانستیم بهتر عمل کنیم اگر کرونا نبود.

آشتیانی در پاسخ به تیم برنامه که برخی از آن‌ها پیش از این در «ماه عسل» حضور داشته اند: «ماه عسل» برنامه شبکه سه بود و بچه‌هایی هم که در این تیم کار می‌کنند از صدابردار و کارگردان تلویزیونی تا … نیروهای شبکه سه هستند که پیش از این در «ماه عسل» بوده‌اند و یا حتی همین الان در «عصر جدید» کار می‌کنند. تیم سوژه یاب و سردبیری برنامه خانم حبیبی در «ماه عسل» بوده و حتی با احسان علیخانی برای حضورش در برنامه هماهنگ کرده است.

باقی گفتگو به بعد از افطار و پایان برنامه موکول می‌شود. در استودیو همه حواس‌شان به برنامه است پیام ابراهیم‌پور گاهی استودیو را از ۱۸۰ درجه دور می‌زند تا به رسالت بوذری بگوید گفتگو را تمام کند یا نگاهش چطور باشد یا نکته‌ای را به او اشاره کند و گاهی دوباره ۱۸۰ درجه به طرف دیگر استودیو می‌آید تا رو به روی مهمان برنامه باشد و به حرف‌های او انرژی مثبت دهد یا تاییدش کند.

علیرضا یارقلی پزشک برنامه «طبیب» مهمان دیگری است که تقریباً با پایان برنامه به پشت صحنه می‌آید و تیم را همراهی می‌کند.

برنامه بعد از ساعتی به پایان می‌رسد و همه عکس‌های یادگاری می‌گیرند. میزهای افطار را می‌چینند و ابراهیم پور در تمام زمان افطار از همه این سال‌هایی می‌گوید که برنامه‌های شبانه رمضانی داشته است. گاهی وارد مگوها می‌شود و گاهی خاطره بازی می‌کند و در تمام مصادیقی که می‌آورد اثبات می‌کند که «مثل ماه» هیچ شباهتی به هیچ برنامه‌ای ندارد.

درباره ساختار قصه گویی یک شوخی هم می‌کند و می‌گوید: در بازه افطار بهترین انتخاب قصه گویی است و ساختار دیگری نداریم مگر اینکه سعید فتحی روشن را بیاوریم و شعبده‌بازی کنیم!

صحبت‌هایش جدی‌تر که می‌شود می‌گوید: بعد از ۲۰ و چند سال کار در رسانه ملی خوشحالم که ۱۹ سالش را کار رمضانی ساخته‌ام. از «جشن رمضان» تا «ماه عسل» و «شب‌های روشن» و برنامه رمضانی شبکه افق از جمله اینها بوده اند. من به فرم اعتقاد دارم و در این برنامه هم به رنگ، دکور، نور و حتی وله‌های برنامه توجه کرده‌ام.

ابراهیم‌پور با اشاره به اتفاقی که می‌توانست خلاقیتی برای برنامه باشد، توضیح می‌دهد: من ظلمی به خودم کردم که به آن اعتراف می‌کنم. اگر ما زمان کافی داشتیم من دوست داشتم روزی برنامه ام را روی یک پل معلق بسازم، حس می‌کنم این خوف و رجا و تعلیق روی پل در زندگی ما به شدت هست و در یک برنامه رمضانی بهتر می‌تواند به تصویر کشیده شود.

وی اضافه می‌کند: «مثل ماه» هنوز در گام اول است که نباید با برنامه‌های دیگر مقایسه شود یا حتی اگر مقایسه می‌شود باید به صورت منطقی باشد.

بعد از افطار دقایقی با رسالت بوذری که خارج از فضای لوکیشن و در فضای باز مجموعه در حال استراحت است گفتگو می‌کنم و بعد از آن دوباره به داخل مجموعه برمی‌گردم و گفتگوی نیمه تمام با آشتیانی تهیه‌کننده برنامه را ادامه می‌دهم که ابتدا درباره ادامه برنامه توضیح می‌دهد: باید تلاش‌مان برای سال‌های اینده را ادامه دهیم تا برنامه‌ای بهتر و تاثیرگذارتر شناخته شود.

وی با اشاره به برخی از سوژه‌ها از نگرانی‌هایی که برای حضور برخی ایجاد شد یا بازتاب پیدا کرد سخن گفت و بیان کرد: چند روز پیش افغانستانی‌هایی مهمان برنامه بودند که مادرشان ایرانی بودند و پدرشان اتباع که مشکل اصلی‌شان شناسنامه بود و سخنگوی دولت با فاصله‌ای از آن برنامه خبر داد که این‌ها می‌توانند شناسنامه بگیرند و این برای ما خبر خیلی خوبی بود. البته با انتقاد هم مواجه بودیم که مثلاً چرا ایرانی‌ها را رها کرده‌ایم درحالیکه ما مهمانانی را آوردیم که متولد ایران بودند و با معضلاتی مواجه شده بودند.

آشتیانی درباره آمار مخاطبان این برنامه که در نظرسنجی رتبه دوم را در میان رمضانی‌ها به دست آورد یکی از عوامل برنامه را هم صدا می‌زند تا درباره آمارها نکته‌ای را با او چک کند، بیان کرد: ما خیلی دنبال اول و دوم بودن نیستیم اما مخاطب برایمان ارزشمند است. به همین دلیل یکی از مراکز معتبر افکارسنجی دانشگاهی معتبر یک نظرسنجی انجام داد که نتیجه‌اش این بود که برنامه «مثل ماه» شبکه سه در میان برنامه‌های افطار از نظر بیننده در رتبه اول قرار دارد؛ ضمناً اگر به آمار بازدیدهای «تلوبیون» هم نگاهی کنید، برنامه «مثل ماه» بیش از ٤٦٥ هزار بازدید داشته تا امروز و بعد از برنامه «زندگی پس از زندگی» آمار بازدیدش در بالاترین تعداد قرار دارد.

همین چند جمله را می‌گوید و ساعت ۲۲ شب می‌روند تا جلسه برنامه بعدی را برگزار کنند.

آخرین نفری که با او گفتگو می‌کنم حبیبه یوسفی مسئول تیم سوژه‌یابی برنامه است که پیش از این در تیم «ماه عسل» حضور داشته است و درباره تجربه‌هایی که در برنامه علیخانی کسب کرده است، توضیح می‌دهد: طی سال‌های ۹۴ تا ۹۷ همکاری داشتم و حتی در «عصر جدید» هم با آن‌ها همکاری دارم. خود علیخانی هم روز اول برنامه ما از دوستانی مشترکی یاد کرد که در «ماه عسل» هم کار کرده‌اند و حالا در این برنامه حضور دارند و در واقع همه یک تیم هستند.

وی با اشاره به یک ویژگی حضور مهمان در برنامه «مثل ماه» می‌گوید: من از یکی از رویکردهای «مثل ماه» هم دفاع می‌کنم که این برنامه نمی‌گذارد مهمان غافل‌گیر شود و تا هر جایی که خودشان دوست دارند وارد گفتگو می‌شوند مثلاً در یکی از قسمت‌ها بچه‌های کانون اصلاح و تربیت به برنامه آمدند و اجازه داشتند ماسک بزنند و چهره‌هایشان شناسایی نشود.

حالا ساعت حدود ۲۲:۳۰ شب است و تقریباً خروجم با خروج باقی عوامل همراه می‌شود.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: رمضان ماه «قصه» است نه شعبده/مخاطب مهم است،اول بودن در نظرسنجی نه