چرا با روز دختر تقویم ایران مخالفیم؟

چرا با روز دختر تقویم ایران مخالفیم؟
رادیو زمانه

در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز تولد فاطمه معصومه، خواهر علی ابن موسی الرضا امام هشتم شیعیان به عنوان روز دختر برگزیده شده است. چند سالی است که این روز در میان خانواده‌های ایرانی شهرت و رواج بیشتری پیدا کرده و بسیاری این مناسبت تقویمی برای تبریک به دختران خردسال یا نوجوان استفاده می‌کنند. در مقابل، فعالان حقوق زنان و فمینیست‌ها به انتخاب این روز به عنوان روز دختر اعتراض دارند و معتقدند نامیدن روز تولد فاطمه معصومه به عنوان روز دختر، مبنای نادرستی دارد و آن چیزی نیست جز تاکید سیاستگذاران فرهنگی جمهوری اسلامی بر «باکرگی». اما مبنای این اعتراض‌ها چیست؟

دختران دبستانی در ایران

فاطمه مشهور به حضرت معصومه دختر امام هفتم شیعیان و خواهر امام رضاست. .به گفته ذبیح‌الله محلاتی در کتاب ریاحین الشریعه (رَیاحینُ الشَّریعَه کتابی به زبان فارسی است که به معرفی زنان دانشمند شیعه می‌پردازد)، اطلاعات چندانی درباره زندگی فاطمه معصومه در دست نیست؛ ازجمله تاریخ تولد و وفات، میزان عمر، اینکه چه زمانی از مدینه حرکت کرده و آیا پیش از کشته شدن برادرش علی بن موسی وفات کرده است یا پس از آن، در تاریخ ثبت نشده است.

گفته می‌شود پدر او، امام کاظم پیوسته در زندان هارون الرشید به سر مى‌برد و سرانجام در همان زندان، هنگامى که دخترش ۱۰ ساله بود، کشته شد و از آن زمان به بعد معصومه تحت مراقبت برادرش علی ابن موسی الرضا قرار گرفت.

در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر علی ابن موسی به مرو انجام شد و او بدون این که کسى از بستگان خود را همراه بیاورد راهى خراسان شد. فاطمه معصومه یک سال بعد، برای دیدار برادر به همراه عده‌اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و وقتی به قم رسید یا بر اثر اندوه یا بر اثر مسمومیت از زهر بیمار شد و پس از ۱۷ روز زندگی در این شهر از دنیا رفت. این خلاصه اطلاعات تاریخی مختصری است که درباره این شخصیت مورد احترام شیعیان در دست است.

تنها نکته دیگری که درباره زندگی او می‌دانیم، این است که به نوشته کتاب ریاحین الشریعه، معلوم نیست معصومه ازدواج کرده است یا نه، و فرزند داشته است یا نه. تنها مشهور است که هرگز ازدواج نکرده و دلایلی هم برای ازدواج‌نکردنش ذکر کرده‌اند؛ ازجمله گفته‌اند: او به جهت آن، ازدواج نکرد که همتایی برایش پیدا نشد یا چون پدرش وصیت کرده بود که هیچ‌یک از دخترانش ازدواج نکنند: هرچند چنین سفارشی در وصیت‌نامه‌ای که کلینی در کافی از امام هفتم شیعیان نقل کرده، نیامده است.

کوتاه اینکه در منابع شیعیان جر تعاریف و تعارفات درباره رسالت زینب گونه فاطمه معصومه و تقوا و پاکدامنی او اطلاعاتی منتشر نشده است. با این حال، او به عنوان کسی که ازدواج نکرده، نماد «دختران» شیعه مسلمان و الگوی آنها خوانده شده است. از یاد نبریم که جمهوری اسلامی، فاطمه زهرا دختر پیامبر اسلام را به عنوان الگوی زنان مسلمان می‌خواند و در تقویم هم روز تولد او را «روز زن» و مادر نامیده و با توجه به آنچه که در مناقب او و در تاریخ زندگی‌اش بیان می‌کند، قاعدتا جامع خصلت‌هایی باید باشد که جمهوری شیعه اسلامی برای عموم زنان جامعه می‌پسندد. اما چرا جمهوری اسلامی میان دختر بودن و زن بودن تفاوت قایل شده و این تفاوت را با برگزیدن روز تولد یک زن ازدواج نکرده برجسته کرده؟ اینکه حاکمیت جمهوری اسلامی برای دختران روز تولد غیرمستند کسی را انتخاب می‌کند که مهم‌ترین دانسته تاریخی درباره او در ارتباط با جنسیتش، ازدواج نکردنش است، به جز تاکید بر مفهوم باکرگی به عنوان معیار و مصداق «پاک بودن» و «عفیف بودن» چه معنای دیگری می‌تواند داشته باشد؟ فاطمه معصومه، جز دختر پدر و خواهر برادر بودن و ازدواج نکردن، چه ویژگی خاصی داشته که یک دختر باید او را به عنوان الگو و روز تولدش را به عنوان روز دختر بپذیرد؟

فعالان حقوق زنان این نام‌گذاری‌ را زیر سوال می‌برند چون تکرار و پذیرش چنین روزی به عنوان روز دختران، تقویت کننده تفکر ناموس پرستی است که به باکرگی اعتبار می‌بخشد. تفکری که در آن حق زن بر بدن خود به رسمیت شناخته نمی‌شود و زن بر اساس داشتن یا نداشتن بکارت که از نظر فیزیولوژیک افسانه‌ای بیش نیست، پاک یا ناپاک، ارزشمند یا بی‌ارزش خوانده می‌شود و عناصر ذکور خانواده مانند پدر و برادر و همسر بر مبنای آن، می‌توانند دست به خشونت تا حد قتل ببرند. ما درباره جامعه‌ای سخن می‌گوییم که هر روز در آن خشونت و قتل ناموسی اتفاق می‌افتد و مبنای بسیاری از این خشونت‌ها چیزی نیست جز کنترل کامل بدن و هویت زنانی که با تعاریف باکرگی، عفاف یا پوشش مورد تایید عرف، فرهنگ یا مذهب نمی‌خوانند.

بیشتر بخوانید: چند قربانی به پای خدای مردسالاری؟

واقعیت زندگی دختران ایرانی آن چیزی است که در کتاب‌های درسی، در سطح جامعه و در قانون مشاهده می‌شود. تشویق دختران به پذیرش نقش‌های غیرموثر، تبعیض جنسیتی در آموزش، تحمیل پوشش و کنترل بدن، محرومیت از حمایت قانونی در مقابل خشونت و تبعیض و تقلیل دادن نقش آنها به عناصر تزیینی و رمانتیک در محیط خانه. ترکیبی که ساختار سیاسی جامعه با استفاده از آن شدیدترین خشونت‌ها را علیه همین موجوداتی که در روز دختر«هدیه خدا» و «لبخند خدا» خوانده می‌شوند، توجیه و ترویج می‌کند.

به همین دلایل است که ما با روز دختری که الگویش وابستگی صرف به مردان، سرکوب خواسته‌های یک جنس، در خدمت یک جنس دانستن جنس دیگر یا ستایش تعلقات خانوادگی به بهای زیرپا گذاشتن فردیت و استقلال یک زن باشد مخالفیم.. ما گمان می‌کنیم دختران برای ستوده شدن، باید با معیارهای دیگری که با ارزش‌های جهان مدرن سازگاری داشته باشد، سنجیده شوند: معیارهایی مانند عزت نفس، استقلال، حضور اجتماعی، رعایت کرامت انسانی و اخلاقی و به رسمیت شناخته شدن حقوق اساسی‌شان. برای ارائه الگویی مبتنی بر جنسیت، دست‌کم باید زنی را معیار دختران امروز قرار داد که از کلیشه‌های جنسی رسته، کسی فراتر از تصویر فانتزی و رمانتیزه دخترکانی که منتظر شاهزاره قصه‌ها نشسته‌اند، کسی که زندگی‌اش در مردان و برای مردان زندگی‌اش خلاصه نشده باشد: زنی نه قربانی ارتجاع، نه اسیر کلیشه‌ها.

واقعیت زندگی دختران ایرانی آن چیزی است که در کتاب‌های درسی، در سطح جامعه و در قانون مشاهده می‌شود. تشویق دختران به پذیرش نقش‌های غیرموثر، تبعیض جنسیتی در آموزش، تحمیل پوشش و کنترل بدن، محرومیت از حمایت قانونی در مقابل خشونت و تبعیض و تقلیل دادن نقش آنها به عناصر تزیینی و رمانتیک در محیط خانه. ترکیبی که ساختار سیاسی جامعه با استفاده از آن شدیدترین خشونت‌ها را علیه همین موجوداتی که در روز دختر«هدیه خدا» و «لبخند خدا» خوانده می‌شوند، توجیه و ترویج می‌کند.

برای تصمیم‌سازان و سیاستگذاران، روز دختر، به جای اینکه بهانه‌ای باشد برای تاکید بر باکرگی به عنوان خط فاصل میان زن و دختر بودن، باید بهانه‌ای باشد برای پرداختن به مشکلات فراوانی که میلیون‌ها دختر در سراسر جهان و در ایران با آن مواجه‌اند: روزی که در آن به خشونت فراگیر خانگی و اجتماعی علیه آنان پرداخته شود، روزی که ازدواج کودکان در آن محکوم شود، روزی که به مسایل قربانیان تجاوزهای درون خانواده پرداخته شود، روزی که به ترک تحصیل‌های اجباری، به کمبود کلاس درس و مدرسه برای دختران، به کار اجباری آنها، به بارداری‌ در کودکی و عوارضش پرداخته شود. روز دختر باید روزی باشد که در آن، تصویر دختران خانواده به عنوان تنها حاملان بار مسوولیت در کارهای خانگی شکسته شود، روزی که تحرک و ورزش، سلامت روانی و شادی دختران ارج نهاده شود.

از یاد نبریم: ما برای پرداختن به مسایل دختران، یک روز جهانی هم داریم: روز جهانی دختر.

روز اعلام‌شده از سوی سازمان ملل متحد برای دختران، ۱۱ اکتبر است که از سال ۲۰۱۲ گرامی داشته می‌شود. روزی در حمایت از فرصت‌های بیشتر برای دختران و ارتقای آگاهی درباره نابرابری‌های جنسیتی که دختران در سراسر جهان به خاطر جنسیتشان مواجه‌اند.  روزی برای حمایت از دختران و تلاش برای دسترسی بهتر و بیشتر آنها به آموزش و تغذیه و حقوق قانونی و مراقبت‌هایی پزشکی، و ممانعت از خشونت و تبعیض و ازدواج اجباری. سازمان ملل از کشورهای عضو خود خواسته اقدامات بیشتری برای آگاهی دختران زیر ۱۸ سال در زمینه نابرابری های جنسیتی انجام دهند و فرصت‌های بیشتری در اختیار آنها بگذارند.

گرامی‌ داشتن دختران بد نیست. از قضا می‌تواند نوری بر زوایای تاریک زندگی میلیون‌ها دختر در سراسر جهان بتاباند. می‌تواند ظرفیت‌های انسانی تغییر ساز این گروه بزرگ جمعیتی را یادآوری کند. می‌تواند حتی بهانه‌ای باشد برای ابراز عشق به فرزندان دختر، اما برای این گرامی‌داشت، به جای برگزیدن یک مناسبت تقومی مبتنی بر سیاست‌های تبعیض آمیز، خوب است جسارت، شجاعت، کلیشه‌ستیزی و روحیه جنگندگی را در دختران ستایش کنیم.

*امسال سوم تیر مصادف با روز دختر در تقویم جمهوری اسلامی است.

در همین زمینه:

۱۱ اکتبر: روزی برای تغییر جهان دختربچه‌ها

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: چرا با روز دختر تقویم ایران مخالفیم؟