جمعیت‌امام علی و ژنرال‌های ترکیه!

چکیده :وقتی اربکان سرنگون شد، پیروانش، اشخاصی مثل اردوغان، گولن، و عبدالله‌گل به نتیجه‌ای‌رسیدند: با سیاست‌ورزی معمول و احزاب سنتی ترکیه (که با کمترین پایه اجتماعی تشکیل میشدند)کار به انجام نمیرسد و از پس استبداد ژنرالهای کمالیست برنمیآیند.باید بنیه اجتماعی خود را در کف جامعه تقویت...


درسال ۱۹۹۶ نجم‌الدین‌اربکان سیاستمدار اسلامگرای ترک نخست وزیر ترکیه شد، زنرالها دوروز بعد از نخست وزیر شدنش دو روستای مرزی ایران را بدون هیچ علتی بمباران کردند، وسالی نشده بود که بالاخره تاب نیاورده و طی کودتایی او را برکنار کردند. ژنرالهای ارتش ترکیه بدون علت به سراغ کودتا نمیرفتند؛ در آن سالها هنوز نتایج اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی تشکیل حکومت اسلامی در ایران برای جهانیان کاملا آشکار نشده بود و الگوی ایران هنوز کسانی را در کشورهای همسایه میترساند. فکر کردند تداوم نخستوزیری اربکان زمینه تغییراتی را در ترکیه فراهم میکند و با آن تهاجم بی‌دلیل هم نشان دادند سرسخت خواهند بود….

وقتی اربکان سرنگون شد، پیروانش، اشخاصی مثل اردوغان، گولن، و عبدالله‌گل به نتیجه‌ای‌رسیدند: با سیاست‌ورزی معمول و احزاب سنتی ترکیه (که با کمترین پایه اجتماعی تشکیل میشدند)کار به انجام نمیرسد و از پس استبداد ژنرالهای کمالیست برنمیآیند.باید بنیه اجتماعی خود را در کف جامعه تقویت میکردند. فعالیت اجتماعی – سیاسی در حد حضور در جایگاه شهردار کفایت نمیکرد(اردوغان در دوره اربکان شهردار استانبول شده بود) پس باید به عمق جامعه برمیگشتند و فعالیتهای مدنی را تعمیق میبخشیدند. تشکیل نهادهای یاری در حد خانوادگی و کوچه ها و محله‌ها و انجمنهای دستگیری از نیازمندان، آموزش و تربیت روحیه همکاری و معاضدت اجتماعی ، و تقویت روحیه وحدت و اخوت اسلامی کاری بود که آنها درحدود نیم دهه انجام دادند و جامعه سنتی ترکیه را پشت رای خود آوردند.

وقتی این تشکیلات ظاهرا ابتدایی در پایان قرن در قامت حزب عدالت و توسعه ظاهر شد و انتخابات رابرد، قدرت زایشی نهادهای خرد مدنی و توانایی آنها برای خلق نهادهای ملی و کسب قدرت سیاسی آشکار شد. آنقدر قدرتمند بودند که ژنرالهای قدرتمند را از صحنه بیرون بردند و به ده‌هاسال تعیین کنندگی سنتی ارتش در عرصه سیاسی ترکیه پایان دادند. درست است که پس از دهه‌ای ،از دل حزب برآمده از دل نهادهای مدنی دولت اقتدارگرای اردوغان تطور یافت، و از تجربه مثبت پیشین درس منفی برای آینده گرفت (برخورد کینه توزانه و وسیع با مدارسی که گویاپیرو شریک سابقش فتح‌الله گولن بودند) اما واقعیت تعیین کنندگی وجود و تاثیرنهادهای مدنی در روز واقعه را تغییر نداد؛ اقتدارگرایان را ، فقط با توانهای متشکل برآمده از اعماق جامعه میتوان عقب راند.

چنین تجربه‌هایی به حال دو جماعت مفید می‌افتد: نخست آن دسته از نیروهای نخبه مثبت و تحولخواه اجتماعی که به لزوم شروع تغییر از عمق باوردارند و درافتادن نخبگان تنها با حکومت اقتدارگرا را هدردادن نیرو و محکوم به ناکامی میدانند، و دوم نخبگان دستگاههای امنیتی حکومتهای اقتدارگرا، که به سقط کردن نطفه نهادهای مدنی قبل از زایش ، یا خفه کردن آنها در هنگام بالیدن و رشد به مثابه بیمه تداوم حکومت همیشگی خوداعتقاد یافته‌اند. نتیجه آنکه، عرصه کشمکشهای سیاسی عرفی بین سیاست‌بازان را وامی‌نهند و به سراغ نهال نهادهای مدنی میروند تا آنها را بشکنند: اهداف آنها میتواند تشکلهای همیاری اجتماعی، حافظ زیست‌بوم، ارائه آموزش رایگان، معاضدت حقوقی، همبستگی فرهنگی و حتی هنری باشد. بسیاری از این نهادها هیچ هدف و آرزو و ایده ای در مورد کسب قدرت سیاسی در سر نمیپرورند ومعمولا وجهه غیر سیاسی دارند(البته فاقد مابه‌ازای سیاسی نیستند) ، درنتیجه برخورد سیاسی با آنها مستلزم تعبیه و جعل اهداف سیاسی برای آنهاست تا پرونده محکمه پسند داشته باشند. در نهایت، اگر نتوان اتهام توطئه ضد امنیتی برای فعالان اجتماعی تراشید، میشود با جعل جرایمی چون تلاش برای منحرف کردن ذهن شهروندان، تاثیر بر افکار عمومی، و حتی نامشخص بودن نیات آنها را از تحرک باز داشت. بدین سان است که گاه فعالان سالها بدون اتهام مشخص در زندانها هدر میشوند و نوع اتهام آنها هم دائما تغییر میکند.

اما جهان نیز تغییراتی شگرف و سریع را شاهد است. جوامع به هر حال مسیر را می‌یپمایند و هرچند تصور موجود معمولا تسلط ابدی فرمانروایی نگرش دستگاههای امنیتی بر فعالیتهای صادقانه و داوطلبانه اجتماعی و له کردن آنهاست، اما زیر پوست این دنیا، بذرهای فراوان و حتی ناشناخته دیگری در حال جوانه زدن هستند…./ جامعه نو

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: جمعیت‌امام علی و ژنرال‌های ترکیه!