برنامه برای حرکت جمعیِ ایران، لبنان و سوریه به زیر چتر چین؟

در حالی که سال‌ها بر طبل جنگ کوبیدن توسط حزب‌الله لبنان، سرمایه‌گذاران عمده خارجی را از این کشور فراری داده و این گروه مسلح با وام‌گیری از صندوق بین‌المللی پول نیز برای نجات اقتصاد کشور مخالف است، دبیرکل این گروه این روزها چرخش به سوی چین را برای رهایی از بدبختی اقتصادی تبلیغ می‌کند.

حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، که پیش از این هم از چرخش به سوی چین سخن گفته بود به تازگی در واکنش به وخامت روزافزون اقتصاد لبنان گفت که «برای نجات مالی و اقتصادی لبنان به سوی چین بروید.»

این اظهارات، البته در حالی بیان شده که حامی اصلی حزب‌الله، یعنی جمهوری اسلامی ایران هم در حال تلاش برای نهایی کردن عهدنامه‌ای ۲۵ ساله، ظاهراً برای فروش نفت ارزان به چین و محکم کردن جای پای اقتصادی چین در خاک ایران است.

لبنان اکنون با ونزوئلایی شدن فاصله زیادی ندارد. در ماه‌های اخیر پوند لبنان حدود ۸۰ درصد از ارزش خود را از دست داده، تورم دیگر ترمزی ندارد، و بیشتر طبقه متوسط این کشور به زیر خط فقر افتاده‌اند.

گروه مسلح حزب‌الله که در سال ۱۹۸۲ با کمک سپاه پاسداران تأسیس شد از سوی آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی به عنوان یک گروه تروریستی تلقی می‌شود؛ ولی درعین حال یکی از بازیگران مهم عرصه سیاست لبنان است و از دولت فعلی این کشور به نخست‌وزیری حسن دیاب حمایت می‌کند.

بیشتر در این باره: آیا چین عهدنامه ۲۵ ساله با جمهوری اسلامی را خواهد پذیرفت؟

حزب‌الله که خواستار نقش بیشتر چین در امورات لبنان است با برنامه صندوق بین‌المللی پول مخالفت کرده و پیش‌شرط آن نهاد برای شفافیت مالی و مبارزه با فساد را «امپریالیستی» لقب داده است.

با این وجود، به خاطر تشدید وخامت اوضاع اقتصادی، حزب‌الله از چندی پیش با اکراه انجام مذاکرات دولت لبنان با صندوق بین‌المللی پول را پذیرفت. تاکنون ۱۷ دور از این مذاکرات انجام شده اما نتیجه‌ای از آن حاصل نشده است.

گفت‌وگوها با صندوق بین‌المللی پول برای ارائه بسته نجات مالی نتیجه نداده و اهداکنندگان کمک‌های مالی بین‌المللی نیز به خاطر خودداری لبنان از انجام اصلاحات اقتصادی و اتخاذ تدابیر ضد فساد مالی، ۱۱ میلیارد دلاری را که در سال ۲۰۱۸ قولش را داده بودند همچنان مسدود نگه داشته‌اند.

تبلیغات نگاه به چین از سوی مقامات حزب‌الله همزمان است با تبلیغات گسترده این گروه که تقصیر همه بدبختی‌های اقتصادی کشور را، نه به گردن فساد و سوء مدیریت یا جنگ‌طلبی، بلکه همه را به گردن آمریکا می‌اندازند.

الکساندر زاسیپکین، سفیر روسیه در لبنان نیز به روزنامه الجمهوریه لبنان گفته است که به باور او، روسیه، چین، سوریه، ایران و عراق می‌توانند به لبنان کمک کنند. به گفته او «شرق گزینه‌ای برای لبنان به جای غرب است.»

بیشتر در این باره: نقش جمهوری اسلامی در کشاندن نیمی از مردم لبنان به زیر خط فقر

چینی شدن پایگاه فرهنگی آمریکا در خاورمیانه عربی؟

لبنان همواره یکی از «آمریکایی‌ترین» کشورهای منطقه به‌شمار آمده و لبنانی‌ها، حتی محافظه‌کارترین آنها، همیشه کشور خود را به چشم دژی از ارزش‌های غربی در بین کشورهای عرب خاورمیانه دیده‌اند.

لبنان همچنین سال‌هاست که کمک‌های نظامی قابل توجهی از آمریکا دریافت می‌کند و حضور ایالات متحده در برخی عرصه‌های اقتصادی این کشور، ازجمله بانکداری، حائز اهمیت است.

با تحولات اخیر، البته مقام‌های آمریکایی نیز هشدار داده‌اند که اگر لبنان حرکت به سمت چین را انتخاب کند، باید منتظر قطع رابطه با آمریکا باشد.

یکی از نمایندگان مجلس لبنان که نخواست نامش فاش شود به نشریه فارین پالیسی گفت که تردید دارد لبنانی‌های «آمریکایی‌شده» از رفتن کشور به آغوش چین استقبال کنند زیرا این امر تیرگی روابط با ایالات متحده را به دنبال خواهد داشت.

او گفت که «آمادگی مردم لبنان هم شرط است و اینکه چینی‌ها چه شرایطی پیشنهاد خواهند کرد.»

کامل ابو سلیمان، وزیر سابق کار لبنان نیز هشدار داده است که چین سابقه چندان خوبی در مسئله تأمین مالی ندارد.

او در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفت که پکن به این شهرت دارد که «دام‌های قرضی» پهن می‌کند، به این معنی که وام‌های سریع برای ساخت زیربنای کشورهای فقیرتر می‌دهد که بهره آنها به طرز عجیبی بالاست. وقتی که این کشورها نتوانستند وام خود را پس دهند چین آن بخش از زیربنای کشور را تصاحب می‌کند.

او نیز تأکید می‌کند که بدون برنامه جدی صندوق بین‌المللی پول، لبنان نخواهد توانست بر پای خود بایستد.

پکن به این شهرت دارد که «دام‌های قرضی» پهن می‌کند، به این معنی که وام‌های سریع برای ساخت زیربنای کشورهای فقیرتر می‌دهد که بهره آنها به طرز عجیبی بالاست. وقتی که این کشورها نتوانستند وام خود را پس دهند چین آن بخش از زیربنای کشور را تصاحب می‌کند


سامی نادر، از تحلیلگران سیاسی لبنان، نیز در گفت‌وگو با نشریه فارین پالیسی نظر مشابهی ارائه کرده و اضافه می‌کند که سرمایه‌گذاری‌های چین پس از ۵ تا ۶ سال دیگر نتیجه خواهد داد که به گفته او «تا آن موقع لبنان خواهد مُرد.»

او تأکید می‌کند که «ما همین الان به پول نیاز داریم. ما نیازمند وام صندوق بین‌المللی پول هستیم.»

تحلیلگران تأکید می‌کنند که علاوه بر این، برای معترضان لبنانی در خیابان‌ها، اولویت تنها قرض پول و بقا نیست، بلکه آنها خواستار اصلاحات اساسی در نهادهای دولتی هستند تا فساد مزمن از این کشور دور شود.

صندوق بین‌المللی پول برای اعطای وام خواستار شفافیت مالی و اصلاحات ضد فساد شده‌است، اما چینی‌ها به این معروف‌اند که برای تزریق پول به کشورها چنین پیش‌شرط‌هایی ندارند.

یک فرد آشنا با موضوع به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که وام‌گیری از چین یا صندوق بین‌المللی پول منافاتی با هم ندارد و می‌شود به هر دو پرداخت. اما حسن نصرالله تأکید دارد که تنها راه «نجات»، روی آوردن به چین و سیاست نگاه به شرق است.

سکوی پرش به سوریه

چین از مدت‌ها پیش در کمین سرمایه‌گذاری و وام‌دهی در لبنان بوده و پیشنهادهایی برای ساخت نیروگاه‌های برقی، تونل‌های بزرگراهی، راه آهن و شبکه برقی در لبنان را روی میز گذاشته است.

حسن مقلد، گزارشگر نشریه اکونومیست که طی دو سال گذشته بارها به چین سفر کرده می‌گوید ارزش پروژه‌های پیشنهادی چین برای لبنان دوازده و نیم میلیارد دلار است.

بندر طرابلس در شمال لبنان در سال‌های اخیر ساخت‌وسازهایی به خود دیده و می‌تواند به‌عنوان پایانه پروژه چند تریلیون دلاری «راه ابریشم» چین عمل کند؛ پروژه‌ای که برای ایجاد مسیری تجاری از شرق آسیا تا اروپا برنامه‌ریزی کرده است.

چین سپس می‌تواند از لبنان به عنوان سکوی پرشی برای ورود زمینی به بازار بازسازی کشور همسایه، یعنی سوریه، استفاده کند.

گزارش‌هایی از اعمال نفوذ بیشتر چین در بندرهای طرسوس و لاذقیه در سواحل مدیترانه سوریه منتشر شده و برنامه‌های «راه ابریشم» چین نیز همگی از شهرهای اصلی سوریه و این بنادر می‌گذرند.

البته با افزایش روزافزون تنش‌های بین چین و ایالات متحده، باید دید که آیا مقام‌های چینی حاضرند در تحولات پیش رو، از دست دادن بازار بزرگ آمریکا را به قیمت به‌دست آوردن بازار منطقه‌ای سه کشور خاورمیانه قبول کنند یا نه.

منابع: خبرگزاری آسوشیتدپرس، فارین پالیسی، اکونومیست، عرب‌نیوز، گلوبال ویلج اسپیس

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: برنامه برای حرکت جمعیِ ایران، لبنان و سوریه به زیر چتر چین؟