چرا جنبش «نه به اعدام» می‌تواند راهگشا باشد؟

چکیده :حرکت جمعی ایرانیان در فضای مجازی برای مقابله با احکام سه معترض بازداشت شده، تجلی درک بی‌عدالتی توسط وجدان عمومی جامعه است. چنین تحرکی اگر انسجام و عمق بیشتری بیابد و دایره شمول وسیع‌تری پیدا کند، می‌تواند بدل به پویشی در پی «زدودن بی‌عدالتی‌های بارز»...


ایمان آقایاری

«بیشتر برای رفع عیب‌های مشخص بکوش تا بر آوردن ایده‌آل‌های مجرد. تلاش مکن که با وسایل سیاسی انسان‌ها را خوشبخت کنی، بلکه نیروی خود را در راه از بین بردن بدبختی‌های مشخص به کار گیر»*.

«پیپ» در «آرزوهای بزرگ» اثر چارلز دیکنز می‌گوید: «در جهان کوچکی که بچه‌ها در آن حیات دارند، چیزی نیست که چون بی‌عدالتی دقیقا درک و دقیقا لمس شود». صدور حکم اعدام برای معترضی که به خیابان آمده، ناعادلانه است. بازداشت کارگر و معلمی که مطالبات صنفی و معیشتی‌اش را پی می‌گیرد، ناعادلانه است. محروم کردن فعالان سیاسی یا صنفی دانشجویی از حق تحصیل، ناعادلانه است. جلوگیری از ارتباط عزتمندانه با جهان، تحمیل ریاضت معیشتی به مردم، و معامله بر سر منابع و منافع‌شان، ناعادلانه است. شلیک به معترضین در خیابان، ناعادلانه است. شلیک به هواپیمای مسافربری با هر عذر و بهانه‌ای، نا‌عادلانه است.

ما برای فهم ناعادلانه بودن این اعمال نیازی به مطالعه و آشنایی با نظریات حکمرانی نداریم، بلکه کافی است انسان باشیم، یا به تعبیری «جهان کودکی‌مان» را فراموش نکرده باشیم.

حرکت جمعی ایرانیان در فضای مجازی برای مقابله با احکام سه معترض بازداشت شده، تجلی درک بی‌عدالتی توسط وجدان عمومی جامعه است. چنین تحرکی اگر انسجام و عمق بیشتری بیابد و دایره شمول وسیع‌تری پیدا کند، می‌تواند بدل به پویشی در پی «زدودن بی‌عدالتی‌های بارز» شود.

در اساطیر ایرانی، شوریدن بر سلطنت ضحاک با اعتراض کاوه به اعدام فرزندانش آغاز می‌شود. تشخیص بی‌عدالتی و تکاپو برای نفی آن تنها امری سلبی نیست، بلکه متضمن اراده به وضعیتی بهتر و عادلانه‌تر است.

پیشتر در نوشتاری تحت عنوان «فراخوان نوشدارو» از لزوم صورت‌بندی خواست‌های معقول و مشروع مردم توسط کسانی که می‌توانند زبان بی‌زبانان باشند، سخن گفته بودم. اکنون نیز تصریح می‌کنم که از این فریاد دادخواهانه عمومی، می‌توان در جهت نفی بی‌عدالتی نهادینه شده و طرح افکندن وضعی متفاوت بهره برد.

این جهت‌گیری غیر ایدئولوژیک اما بنیادین، به مثابه راه رفتن بر مرزی میان اصلاح‌طلبی پوشالی و انقلابی‌گری یوتوپیا باور است. این تغییر و تحول‌خواهی مبتنی بر فهم عمومی بی آن که وعده جهانی بدون رنج دهد، نهادهای پایمال کننده حقوق بدیهی شهروندان را افشا و با آن‌ها ستیزه می‌کند. دیگران را به دنیای تخیلی بعد از گذار دعوت نمی‌کند، اما تسلیم وضع نامطلوب موجود نیز نمی‌شود.
این سیره را می‌توان در رفتار مردمی دید، که با وجود همه رنج‌های فردی و طاقت‌فرسایی که در زندگی روزمره متحمل می‌شوند، چشم بر بی‌عدالتی‌های بارز و بنیادین نبسته و حس هم‌دلی و هم‌دردی‌شان را از دست نداده‌اند. این واقعیتی است که ارزش امید بستن دارد.

*کارل پوپر – ناکجا آباد و خشونت
**جملات داخل گیومه از کتاب «اندیشه عدالت» نوشته «آمارتیاسن» برداشته شده.

منبع: مجمع دیوانگان

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: چرا جنبش «نه به اعدام» می‌تواند راهگشا باشد؟