۴۲هزار نفر در ایران، بر اثر کرونا جان باخته اند

 ۴۲هزار نفر در ایران، بر اثر کرونا جان باخته‌اند
از زمان شروع شیوع ویروس کرونا در کشور، بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت و فعالان اجتماعی، آمار رسمی منتشرشده توسط دولت را مغایر با شواهد علمی می‌دانستند. بااین‌حال عدد دقیقی از میزان درگذشته‌های کرونا در دسترس نبود؛ اما اخیراً آماری جدید منتشر شد که نشان می‌دهد نزدیک به ۴۲ هزار نفر از مردم ایران، از ابتدای ورود کرونا به کشور تا پایان تیرماه، جان خود را ازدست‌داده‌اند. از این میان، ۱۹۱۲ نفر از اتباع خارجی بودند.

شواهدی به‌دست‌آمده که ثابت می‌کند مسئولان جمهوری اسلامی تعداد مبتلایان و کشته‌شده‌های کرونا را، کمتر ازآنچه واقعیت داشته، بیان کرده‌اند. بر اساس این شواهد، تعداد کشته‌شده‌های کرونا تقریباً سه برابر آمار رسمی منتشرشده توسط حکومت است. همچنین آمار افراد مبتلا به کرونا نیز، حدود دو برابر آمار منتشرشده، یعنی معادل ۴۵۰ هزار نفر است.

موضوع دیگری که در این گزارش به چشم می‌خورد این است که تنها ۱۰۰ هزار نفر از مراجعین به اماکن درمانی گفته‌اند که با افراد مبتلا به کرونا ارتباط داشته‌اند. به‌عبارت‌دیگر مابقی مراجعین، ویروس را از کسانی دریافت کرده‌اند که هیچ‌گونه علامت واضحی از خود بروز نداده‌اند.

این موضوع زمانی مهم‌تر می‌شود که بدانیم مسئولان حکومت و دولت بدون توجه به چنین شرایط وخیمی، در دوران شیوع کرونا، خصوصاً پس از تعطیلات نوروز، دست به عادی‌سازی شرایط زدند و این کار باعث شد تا شیوع ویروس به‌شدت افزایش پیدا کند.

بااین‌حال برخی از رسانه‌های وابسته به حکومت سعی کردند آمار منتشرشده را غیرواقعی جلوه دهند؛ اما با توجه به سابقه بد رسانه‌های وابسته به حکومت، خصوصاً صداوسیما، اعتراض آن‌ها محلی از اعراب ندارد. با توجه به حساسیت این آمار، در مورد این اسناد معمولاً به اعتبار رسانه استناد می‌کنند.

در رسانه‌های معتبری مانند خبرگزاری رویترز که خبر ۱۵۰۰ کشته در اعتراضات آبان ۹۸ را افشا کرد و آمار واقعی کشته‌های کرونا، صحت خبر اصولاً از چندین منبع مختلف تحقیق می‌شود و با ابزارهای مختلف اعتبار سنجی، آن را موردبررسی قرار می‌دهند. ازاین‌رو به نظر می‌رسد که صحت این آمار تائید شده و خبر قابل‌قبول است.

چرا مسئولان نظام آمار واقعی را منتشر نکردند؟

در ابتدا مسئولان جمهوری اسلامی و خصوصاً رهبر، کرونا را مقوله‌ای امنیتی می‌دانستند. ازاین‌رو نگاه به آن به‌جای حل مشکل، نگاهی تهدیدآمیز بود. پس‌ازآنکه در نخستین روزهای بهمن سال ۹۸ اخبار شیوع کرونا در ایران منتشر شد، مسئولان وزارت بهداشت ابتدا آن را انکار کردند. سپس در اواخر بهمن، از ابتلای دو نفر خبر دادند. در آن روزها که برنامه راهپیمایی ۲۲ بهمن و برگزاری انتخابات مجلس در حال اجرا بود، مسئولان حکومت انتشار اخبار واقعی کرونا و ایجاد ترس از حضور در اجتماع را ابزار جلوگیری از برگزاری پرشور تلقی می‌کردند.

اگرچه حتی علیرغم پنهان‌کاری، بازهم انتخابات مجلس، اهداف حکومت را تأمین نکرد و با پایین‌ترین نرخ مشارکت در تاریخ پس از انقلاب برگزار شد. حکومت در نظر داشت تا پس از برگزاری انتخابات خبر کرونا را منتشر کند اما پس از شکست در جلب حمایت اکثریت و با توجه به دسترسی مردم به رسانه‌های خارجی، خطر کرونا آشکار شد.

در این دوران رهبر جمهوری اسلامی سعی کرد تا کرونا را نوعی جنگ بیولوژیک تصویر کند. موضوعی که نشان از عدم درک او از وقایع دارد. بر اساس تئوری آیت‌الله خامنه‌ای، ویروس کرونا را آمریکا ساخته و این کار را جنگی بیولوژیک تلقی کرد و از آمار منتشرشده توسط دولت دفاع کرد.

انتشار آمار دروغ برای القای موفقیت

ازاینجا به بعد حاکمان وارد فاز تبلیغاتی شدند. آن‌ها به دلیل مواجهه کشورهای غربی با کرونا و ناکارآمدی برخی از سیاست‌های جلوگیری از شیوع کرونا در غرب، با ایجاد جوی رقابتی، سعی کردند به مردم چنین القاء کنند که ما از آن‌ها بهتر مدیریت کرده‌ایم.

به‌عبارت‌دیگر حکومت بدون توجه به خطر جاری، کرونا را مانند ابزاری تبلیغاتی می‌دید که برای اثبات توانایی مدیریتی خود باید از آن استفاده کند. انتشار آماری کمتر از میزان واقعی باعث شد تا مردم خطر موضوع را جدی نگیرند. از این زمان به بعد دولت بدون توجه به شرایط، همچنان بر کنترل کرونا تأکید داشت. تا بالاخره وضعیت به‌قدری بغرنج شد که ناچار شدند از شروع موج دوم خبر دهند؛ اما پروسه دروغ‌ها و بازی با افکار عمومی طی هفت ماه گذشته باعث شده تا مردم به‌هیچ‌عنوان اخطارهای حکومت را در نظر نگیرند.

صداوسیما نیز به‌جای تأکید بر خطر کرونا، همچنان به ساخت اعترافات اجباری از منتقدان و معترضان نظام مشغول بود. اگرچه این نخستین بار نبود که حکومت واقعیت را از افکار عمومی پنهان می‌کرد. آبان ۹۸ و درحالی‌که هزاران نفر از مردم معترض به گرانی، فقر، بیکاری و خفقان به خیابان آمده بودند.

نیروهای امنیتی حکومت نزدیک به ۱۵۰۰ نفر را به خاک و خون کشیدند. آن‌ها پس از چند ماه و علیرغم اصرار زیاد رسانه‌ها و فشار افکار عمومی تا مدت‌ها حاضر به انتشار آمار کشته‌ها نشدند. نهایتاً آن را تنها چند صد نفر عنوان کردند. چیزی که به‌وضوح با فیلم‌ها و عکس‌های منتشرشده در تناقض بود. این ماجرا مجدداً در ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکراینی نیز مشاهده شد.

در ابتدا حکومت حاضر به پذیرش مسئولیت سرنگونی هواپیما نشد و حتی حامیان آن در شبکه‌های مجازی آن را سقوطی عادی بیان می‌کردند. بالاخره پس از سه روز و پس‌ازآنکه کشورهای مختلف تهدید به افشای اطلاعات کردند و فیلمی از شلیک موشک به هواپیما منتشر شد، حکومت سپاه را مسئول این کار عنوان کرد و مسئولیت را پذیرفت.

مسئولیت حکومت در برابر جان شهروندان چیست؟

مهم‌ترین مسئولیت هر حکومتی، حفظ جان شهروندانش است. این موضوع بر هر چیزی مقدم است. با افشای آمار واقعی که البته توسط بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت قابل پیش‌بینی بود، حکومت با پنهان‌کاری آمار و عدم توجیه افکار عمومی در مورد خطر ویروس کرونا، در برابر جان افراد کشته‌شده توسط این ویروس مسئول است.

شاید اگر از ابتدا، موضوع جدی تلقی می‌شد و تبلیغات وسیع‌تری در مورد راه‌های جلوگیری از آن صورت می‌گرفت، امروز تعداد بیشتری از هم‌وطنان ما زنده بودند. استفاده از جان مردم به‌عنوان سپر انسانی، چه در هواپیمای مسافری برای انتقال تجهیزات نظامی به سوریه و چه به‌عنوان ابزار تبلیغاتی به‌منظور چیرگی بر غرب، امری مذموم است. حکومت ایران باید پاسخ دهد که چرا آمار واقعی کرونا را از مردم پنهان کرده است؟

امیر سلطان‌زاده روزنامه نگار/ ایندیپندنت فارسی
 
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: ۴۲هزار نفر در ایران، بر اثر کرونا جان باخته اند