محرم در سال «کرونایی»
احمدعلی فولادپور طی یادداشتی در روزنامه اعتماد آورده است:
«آموزگار شهید!»
درست خواندهاید «آموزگار شهید» حسین علیهالسلام را میگویم.
این آموزگار هنرور حریت، آزادی و عشق و فرزانگی، که مشهور به حسین «مظلوم» است، پس از شهادت برادر عزیزش امام حسن مجتبی با خود خلوت کرد، بسیار اندیشید که چه باید کرد؟! «صلح برادرش» امام حسن(ع) با معاویه مشروط بر این بود که معاویه از فرزندانش و از - اقربایش کسی را قبل از مرگش بر کرسی خلافت ننشاند که نشاند! - فرزند بیست و چند سالهاش را قبل از مردنش، خلیفه معرفی کرد و زر «پول»های دزدیده و اختلاس شده از بیتالمال به درون کیسههای بزرگ و کوچک رفت و سوگمندانه مردم نومسلمان، اغلبشان آن کیسههای زر را از معاویه گرفتند و کمر به کشتن حسین(ع) بستند! و حسین هیچ عجلهای نکرد و تابع احساساتش هم نشد، بلکه بسیار اندیشید که چه باید کرد؟! حسین(ع) هم فقیر و نداری آنچنانی نبود که برای جمعآوری قشون نتواند اقدام کند. بلکه مرام و روال کار یک آزاده و عالم و متدین و با ایمان با حاکمان تحمیلی که به زور سرنیزه و پول، خودشان را به جامعه تحمیل کردهاند فرقش همین است که معاویه به دنبال جذب و جمعآوری بیعقیدهها، به قول فرانسویها «لمپن»هاست که بدون عقیده و مرامند و در مقابل زر و گرفتن پول از ظالم، عادلان و متقیان و اهل ایمان و تدین و متمدن را با وحشیانهترین شکل به قتل رسانند. این بود، حسین بن علی(ع) باز اندیشه کرد و اندیشید خود را تنها دید! چون او یارانی میخواست که مزدور و بیعقیده نباشند، بلکه، حسین یارانی میخواست که آماده پیکار با اهل فساد باشند و جان پاک خود را در راه رهایی انسان از بند، بندگی ستمگران فدا کنند! از مدینههای مدنیت جدش پیامبر(ص) به سوی مکه «کعبه» حرکت کرد و قبل از خروجش از مدینه شبانگاهی چند، مثل پدرش علی، مخفیانه به سر خاک مادرش زهرا(س) رفت...
به عقیده من حسین(ع) پنجاه و شش ساله، مثل شش سالگی که درگاه سوختن درگاهشان و پرپر شدن مادر مظلومهاش گریست و مسلما به مادر گفت: مادر حسین تو گر چه جنگطلب نیست ولی دنیاداران و فاسقان حکومتی بنیامیه جنگ و ستیز را به من تحمیل میکنند. مادر عزیز و مهربانم، قسم به زخمهای سینه و دل شکستهات حسینت میرود، نه فقط برای انتقام از دشمنان تو بلکه جهت احقاق حقوق زنان و مردان به بند کشیده شده به وسیله، ستمگران میروم. مادر مرا دعا کن که در جهان یک سنت و مرام و عقیدهای را بنیان نهم که در طول تاریخ مدنیت بشری به عنوان یک اصول و مدل زیستن و چگونه «مردن» به عنوان الگو بماند... و مادرم، مادر شجاع من که در مدت حیات و عمر کوتاهت از حقوق خاندان نبوی و علوی با شهامت و شجاعت دفاع کردی و به شهادت رسیدی، نگران نباش، دختر بزرگت «زینب» را نیز میبرم یا بهتر بگویم اوست که مرا میبرد!! زینب نه تنها که خواهرم است شریک نهضتم قرار دادهام، بلکه اصل هدفم از بردن خواهرم «زینب» این است که مردم و تاریخ و بشریت «تاریخ» بدانند و بفهمند «زن» تنها برای خانهداری و معاشقه نیست، بلکه «زن» در مدیریت کارهای بزرگ، چه در جنگ و چه در صلح میتواند دوش به دوش مردان برای بهروزی و رفاه و آسایش و عزت جامعه خویش جانفشانی کند! و تاریخ به ما نشان داد که حضرت زینب دختر حیدر کرار، در کربلا و چه بعد از عاشورای کربلا چه کرد، صبر و شکیبایی عزتمندی و عفتمندی شجاعانه زینب است که «عزت عاشورا» هنوز هم پابرجاست!» اما شما خوانندگان احتمالی این مقاله جبرا شتابزده! از من نویسنده مسلمان و شیعه بپرسید که: از نهضت سترگ و عظیم عاشورای حسینی و از عزت و همت و غیرت و ایثار حسین(ع) و اخوان و یارانش «ما» چه آموختهایم؟! مگر نه این است که ما اغلب فقط نام شیعه و تشیع را در شناسنامههایمان به خود بستهایم! و هنوز بعد از چهارده قرن و اندی، نتوانستهایم حسینخو و حسینرو و حسینجو باشیم!ما اکنون هم در عصری که چهارده قرن و اندی از انقلاب عاشورای حضرت حسین علیهالسلام گذشته توجه نداریم که در این مدت، جهان و مردم جهان، در حال تکوین و تغییراتی بودهاند. تمام اجرام، اجسام، نباتات و حیوانات، از جمله انسان و عقاید و ایدهها و سلایق همه و همه در حال تغییر بودهاند و هنوز هم این حرکت جوهری و پروژه طبیعی و الهی جهان خلقت مرتب و بدون تعطیل در حال «تغییرند» و هیچ چیز و هیچ ذیوجودی در حال سکون و ایستایی نیست و همه هستی در حال حرکتند.» و در این عصر تحولات اجتماعی و تغییرات و تحولات فکری، از این «آموزگار شهید» حسین علیهالسلام چه آموختهایم؟ از اخلاق و رفتار حسین(ع) چه آموختهایم؟ برای مثال: وقتی که حسین(ع) باخبر شدند تروریستهای عمال یزید دستور دارند امام حسین را ترور کنند و چو اندازند که: کسی و شخصی با حسین دشمنی داشته با خنجر به او حملهور شده و متواری گردیده «والسلام» این آموزگار شهید در باطن خویش لبخندی زد و گفت: این دشمنان خدا و پیامبر، مثل این که مرا یک فرد ساده و بیدست و پا انگاشتهاند، که فرمودند: «انا کیس بنیهاشم» یعنی من پسر زیرک نسل بنیهاشمم! میدانیم که امام در شب هشتم ذیالحجه کعبه را ترک نمود و ظاهرا به سوی کوفه با اهل و عیال خویش حرکت کردند! خلاصه پس از چند روز راهپیمایی در بیابانهای شنزار و گداخته از گرما، حسین(ع) باخبر شدند آب شرب قشون یزیدیان به فرماندهی «حر ریاحی» رحمتالله علیه که هنوز متغیر نشده و تسلیم امام نشده بود، تمام شده و اعضای لشکر دشمن برای به دست آوردن آب درمانده شده و اختلاف پیدا کرده در حال زد و خوردند!حضرت حسین(ع) به یاران به ویژه برادر غیور و جنگاورش آقا ابوالفضل(ع) دستور دادند چند مشک بزرگ آب شرب که بار شترها بود، برای سیراب شدن آنان حتی مرکبهایشان ببرید و بردند، حسین(ع) آدمکش نیست، حسین بیمروت و کینهورز نیست حسین معلم اخلاق و معرفت و انسانیت و حتی تمدن است. عزیزان، شیعیان شریف ساکن کشور متعلق به اهل بیت علیهمالسلام، ما هم کردار و رفتارمان در جامعه کنونی ایران اسلامی این چنین است، یا چشم و دلمان در گران شدن «سکه و دلار» است که فردا گران میشوند و یا ارزان؟ اقرار کنیم ما حسین(ع) را دوست داریم و عزادار او هستیم. برای تشنگی او و مظلومیتش اشک میریزیم، اما از سیره حسینی و از افکار و مرام ایشان چیز زیادی نیاموختهایم، صد افسوس.همه سه صفحه که نوشتم تا به خودم به عنوان نویسنده این مقاله و به عموم عزیزان حسین دوست و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت صادقانه عرض کنم و جسارتا بخواهم، همین طوری که حضرت حسین(ع) در آغاز حرکت جهادی خویش، در آن موقعیت بسیار بحرانی و خفقان حکومت یزیدی به احساسات خویش غلبه کردند و بسیار بسیار اندیشیدند و به نتیجه رسیدند که: دو راه بیشتر ندارند یا باید تسلیم زر و زور شوند یا با هوشمندی و غیرت و شجاعت مقاومت کنند و بر پلیدیها پیروز شوند که شهادت را انتخاب کرد و «خون بر شمشیر پیروز شد!»، ما هم بدون اندیشه حسینی نباشیم!عزیزان، حسینیان و «عزاداران» معزز و شریف آقا سیدالشهدا حسین علیهالسلام، ما هم باید موقعیت کشور و ملت و دولت خود را حتما در نظر داشته و توجه کنیم که در چه بحرانی گرفتار آمدهایم.امروز وقت گلایه و انتقاد کردن از این و آن نیست، امروز برای رهایی در درجه اول از دست این ویروس خطرناک بشرکش «کرونا» بسیار سعی و کوشش کنیم. اولین سعی و کوشش ما گوش دادن و اطاعت به دستورات و هشدارهای پزشکان شریف و پاسداران صحت و سلامتی اهل طب و طبابت توجه کنیم. این عزاداری ماه محرم حسینی را با صبر و حکمت و احتیاط برگزار کنیم و کاری کنیم که سلامتی مردم جامعه تشیع و عموم ملت ایران عزیزمان حفظ شود و هم، یادواره و عزاداری آقا امام حسین علیهالسلام تعطیل نشود و این کار و انجام آن یک «هنر» عظیم تاریخی در تاریخ عاشورای حسینی به نام ملت فهیم ایران به ثبت خواهد رسید هر چه بیشتر خود و فکر و اندیشهمان را به «آموزگار شهید» حسین نزدیکتر کنیم. هموطنان و شیعیان مولی حسین عزاداری تنها این نیست که ۱۰ روزی عزادار شویم و بعد از عاشورا که پیراهنهای سیاه و زنجیر و پرچم و طبل و دهل به صندوق و انبار رفت، سیره و رفتار و آزادگی و فلسفه انقلاب حسین هم به صندوق فراموشی رود، عصر بسیار تعیینکننده است بسیار باید اندیشه کنیم و چه نیکو فرمود مرحوم «دکتر شریعتی»: «آنان که رفتند کار حسینی کردند و آنان که ماندهاند کار زینبی باید کنند وگرنه یزیدیاند!
به امید پیروزی خرد و ایمان به بیخردی و خرافات «والسلام»
منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی
اخبار مرتبط: محرم در سال «کرونایی»
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران