تعبیر یک ‌رؤیای ۷۰ ساله

تعبیر یک ‌رؤیای ۷۰ ساله
ایسنا

رسیدن به این‌ رؤیا ۷۰سالی طول کشید؛ از زمانی که نخستین کتابخانه دولتی در یکی از اتاق‌های دارالفنون تهران راه‌اندازی شد تا کتابخانه میرزا محمود احتشام‌السلطنه در خانه‌اش در خیابان علاالدوله روبه‌روی میدان مشق.

به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «۳ شهریور ۱۳۱۶ در خیابان رفاییل بین میدان مشق که حالا مدتی بود با اسم باغ ملی داشت یکی‌یکی فضاهایش را به بناهای مهم دولتی و حکومتی می‌داد و بیمارستان دولتی که یکی - دو سال بود به فرمان شاه به نام بزرگ‌ترین پزشک تاریخ ایران سینا نامیده می‌شد جنب و جوش زیادی برپا بود. بسیاری از چهره‌های فرهنگی و شناخته شده به مراسم افتتاحیه یکی از دو ساختمان آجری تازه ساخته شده در این خیابان دعوت شده بودند. ساختمانی شبیه مسجدهای دوران سلجوقی با همان آجرهای نما و ستون‌های اطراف دری چوبی که نام «کتابخانه ملی» را به خط نستعلیق بالای سردر خود داشت. رؤیای چندین ساله اهل فرهنگ و هنر ایران بالاخره به ثمر رسیده بود و حالا تهران به جمع شهرهایی پیوسته بود که کتابخانه ملی واقعی داشتند؛ کتابخانه‌ای در مدل کوچک‌تر کتابخانه کنگره آمریکا و کتابخانه ملی بریتانیا با میز و نیمکت‌های چوبی و پنجره‌های بزرگ و دل‌باز به سمت خیابان.

اما رسیدن به این‌ رؤیا ۷۰سالی طول کشید؛ از زمانی که نخستین کتابخانه دولتی در یکی از اتاق‌های دارالفنون تهران راه‌اندازی شد تا  کتابخانه میرزا محمود احتشام‌السلطنه در خانه‌اش در خیابان علاالدوله روبه‌روی میدان مشق.

هزاران اتفاق در این سال‌ها افتاد تا کتابخانه ملی نتواند پا بگیرد، تا این که در سال۱۳۱۲ علی‌اصغر حکمت، کفیل وزارت معارف طرح ساخت کتابخانه عمومی معارف را به مجلس ارائه کرد و قرار شد بعد از تدوین نظامنامه کتابخانه ملی راه‌اندازی شود. اما آن چه به ساخت کتابخانه ملی مهر تأیید زد گردهمایی بزرگ مستشرقین در کنگره هزاره فردوسی بود. ۴۰ ایرانشناس بزرگ از سراسر جهان با یک بغل کتاب نفیس به تهران آمده بودند و این کتاب‌ها باید در کتابخانه‌ای مرجع به نمایش درمی‌آمد. حکمت که کمی‌ قبل از این آندره‌ گدار، باستان‌شناس و معمار فرانسوی و رئیس اداره عتیقات را مأمور ساخت موزه ملی کرده بود در یکی از جلساتی که با این معمار فرانسوی عاشق ایران داشت، به او پیشنهاد کرد که طرحی هم برای ساخت کتابخانه ملی بدهد. مسئله اصلی محل کتابخانه بود که به پیشنهاد گدار زمین خالی‌ای که برای نگهداری ماشین‌های برخی از نهادهای داخل میدان مشق بود و در شمال زمین موزه قرار داشت را به کتابخانه اختصاص دادند. این زمین در حاشیه خیابان رفاییل بود. خیابانی که به‌ خاطر کتابفروشی و نشر رفاییل معروف بود و بعدتر نام قوام‌السلطنه را به‌ خود گرفت. با آن که گرفتن آن زمین کار سختی بود اما حکمت قول داد تا آن را از شاه بگیرد و از گدار خواست تا طرح موزه را آماده کند.

بر خلاف انتظار حکمت در دیداری با رضاشاه به راحتی مجوز ساخت بنا در این دو زمین را گرفت و کار ساخت‌وساز کتابخانه ملی هم همزمان با موزه ایران باستان پیش رفت.

گدار در طراحی کتابخانه نگاهی به طرح قبلی‌اش برای موزه ایران باستان داشت ولی نگاهی هم به کتابخانه ملی بریتانیا. طرحی که از نظر علی‌اصغر حکمت شاهکار بود اما شاه معتقد بود که این طرح مسخره و اسراف است.

رد شدن این طرح باعث شد تا گدار که سرخورده شده بود با توجه به وسعت ۱۰۰۰مترمربعی که در اختیارش بود ساختمان جدید کتابخانه را طراحی کند. با این همه او در طراحی جدید کتابخانه از هیچ‌ چیز کم نگذاشت. نکته قابل توجه در طراحی کتابخانه ملی تناسب آن با ساختمان موزه ملی ایران بود. شاید در تهران هیچ ساختمانی نباشند که این قدر با یکدیگر تناسب داشته باشند. از آن جایی که گدار در طراحی موزه ملی از معماری طاق کسرا الهام گرفته بود ساختمان کتابخانه را نیز متناسب با آن طراحی کرد و تلفیقی از معماری کهن ایران و معماری اسلامی را در طراحی به‌ کار گرفت. او در انتخاب نوع مصالح نیز تقارن و تناسب این بنا را با بنای موزه در نظر گرفت و بهترین مصالح معماری را از سراسر ایران در ساختن این بنا به‌ کار گرفت. کتابخانه در ابتدای سال۱۳۱۶ به پایان رسید و مخزن‌هایش پر از کتاب شدند. اما تا شهریورماه که موزه ملی هم کامل شد به‌ طور رسمی افتتاح نشد. اما قرائنی وجود دارد که این کتابخانه از خردادماه برای مراجعه‌کنندگان باز بوده است.

در روزنـامـه اطلاعات مـورخ ۱۸ خرداد ۱۳۱۶ خبـر «افتتـاح کتابخانه ملی ایـران» ایـن چنین درج شـده اسـت: «عمـارت جـدیـد کتابخانه ملی که در شمال عمارت موزه ایران باستان در خیابان رفاییل ساختمان شده است از هر حیث آماده شد، و از روز دوم تیرماه افتتاح و تالار مطالعه کتابخانه همه روزه به استثنای ایام تعطیل از ساعت هفت صبح تـا یک‌ ساعت بعـد از ظهر برای استفاده مراجعه‌کنندگان دایر خواهد بود.»

زیـربنـای کتابخانه ملّـی ایران ۵۵۰متر در ۲طبقـه بود. دو طبقه زیر برای مخازن طراحی شده بود. در طبقه اول علاوه بر ورودی و بخش‌های اداری تالار نمایش، تـالار فـردوسـی، بخش نشـریـات و خدمات فنی قرار داشت. تالار مطالعه نیز در طبقه دوم راه‌اندازی شده بود. این تالار (برای حدود ۶۰نفر) و مخازن کتاب‌ها اختصاص داشت. مخازن کتابخانه کلاً برای ۴۰ هزارجلد کتاب طـراحی و ساخته شـده بـود. برای تجهیز مخزن کتابخانه ملی نیز در خرداد ۱۳۱۶ مجموعا ۱۳۷۱۲ نسخـه چاپی و خطی - در چند نوبـت - بـه کتابخانه تحویل داده شد.»

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: تعبیر یک ‌رؤیای ۷۰ ساله