در نقد مطلب دکتر رنانی؛ مشکل جمهوری اسلامی، کنترل و هدایت و تنظیم سیاست داخلی براساس سیاست خارجی است

چکیده :این بار اول و دوم و سومی نیست که جناب دکتر رنانی مسائل و مصائب کشور را خوب طرح می‌کنند، اما وقتی به ریشه‌یابی علل و راه حل‌های آن می‌رسند، به کلی حرفهای بی‌ربط و بی‌اساس می‌زنند. جهت اطلاع ایشان و دوستانی که این متن را می‌خوانند عرض کنم، مهم‌ترین مشکل جمهوری اسلامی ایران که اسباب مصائب بزرگ، و بلکه فجایع بزرگی در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی ایرانیان و به ویژه در حوزه اقتصاد شده است، کنترل و هدایت و تنظیم سیاست داخلی براساس سیاست خارجی...


احمد فعال

محسن رنانی، اقتصاددان:
«اکنون که دیگر نفت نمی‌تواند ناکارآمدی ما را جبران کند و بحران‌ها یکی یکی در حال سررسیدن هستند باید به سرعت سبک زندگی خودمان را در حوزه اقتصاد و سیاست و اجتماع متحول کنیم و گرنه خیلی زود، زودتر از آنچه گمانش را می‌کنیم، دیر می‌شود
همه این‌ها نشان می‌دهد که مسیر کنونی کشور دیگر قابل ادامه نیست و تجربه دهه‌های اخیر نظام تدبیر ما چیزی جز ناکارآمدی و شکست را نشان نمی‌دهد؛ و اگر بخواهد به همین ترتیب ادامه دهد کل جامعه و منابع مادی و طبیعی و انسانی ایران را رو به نابودی خواهد برد. به هیچ زبان دیگری نمی‌توان نشان داد که این سیستم به غایتِ ناکارآمدی خود رسیده است و اگر هر چه سریع‌تر فرمان را نچرخاند ما را به ته دره خواهد فرستاد. ما چاره‌ای نداریم جز انجام اصلاحات لازم در همه حوزه‌های بحران آفرین و رتبه‌بندی مجدد هدف‌گذاریهای ملی (دستکم برای یک نسل) و بازگشت به مدیریت عقلانی مبتنی بر منافع ملی و نهایتا بهسازی نظام سیاسی. در یک کلام، ما نیازمند ورود به مرحله افق‌گشایی هستیم. و البته من برای این که کلی حرف نزده باشم، مهم‌ترین، ضروری‌ترین و آخرین فرصت افق‌گشایی برای جمهوری اسلامی را به صورت تحلیلی و تفصیلی در یادداشت بعدی معرفی خواهم کرد
این روزها خدا خدا می‌کنم که بورس فرو نریزد؛ که دلار بالا نرود؛ که ترامپ بیش از این خیره سری نکند؛ که نمایندگان نوخاسته‌ی مجلس، کشور را بی ثبات نکنند؛ که تورمِ چهارنعل سربرنیاورد؛ که طاقت فقرا طاق نشود؛ که پولها از بخش تولید به بورس بازی نرود؛ که بیکاران به خیابان نریزند؛ که کارگران اعتصاب نکنند؛ که جوانان خسته و ناامید دست به اعتراض نزنند؛‌ که دولت تصمیمات شتابرده نگیرد؛ که مقامات سخنرانی‌ احساسی نکنند؛ که اسرائیل تحریکمان نکند؛ که نظامیان به اشتباه موشک هوا نکنند؛ که ترامپ دوباره رای نیاورد؛ و مهم‌تر از همه، که خدا از غریبی خودش در این دیار، دلشکسته و ناامید نشود و درهای رحمتش را به روی ما نبندد
آه که این روزها چقدر همه باید مراقب باشیم!»

این بار اول و دوم و سومی نیست که جناب دکتر رنانی مسائل و مصائب کشور را خوب طرح می‌کنند، اما وقتی به ریشه‌یابی علل و راه حل‌های آن می‌رسند، به کلی حرفهای بی‌ربط و بی‌اساس می‌زنند. جهت اطلاع ایشان و دوستانی که این متن را می‌خوانند عرض کنم، مهم‌ترین مشکل جمهوری اسلامی ایران که اسباب مصائب بزرگ، و بلکه فجایع بزرگی در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی ایرانیان و به ویژه در حوزه اقتصاد شده است، کنترل و هدایت و تنظیم سیاست داخلی براساس سیاست خارجی است. به دیگر سخن، دولت و حکمرانان از ابتدای انقلاب و بیش از همه از دوران شروع برنامه‌های اتمی و موشکی “سیاست خارجی محور” بوده و فاقد سیاست داخلی هستند. سیاست داخلی همواره براساس الگوی سیاست خارجی تنظیم شده است. موضوع غرب‌ستیزی، آمریکا‌ستیزی، محو اسرائیل، و موضوع شیعه‌گستری، مداخله در منطقه، و مهمتر از همه استفاده از سیاست‌های موشکی و اتمی برای پیشبرد این سیاست‌ها، محورهای اصلی سیاست خارجی، و در نتیجه محور سیاست گذاری‌ها در داخل کشور هستند. بر این اساس چیزی به نام برنامه ریزی اقتصادی، برنامه‌های پنج ساله و بیست ساله، حرف‌های پوچ و بی‌محتوایی هستند که دومی ندارند. چه آنکه هرگونه تدبیر اقتصادی در گرو امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. در گرو روشن بودن آینده کشور و مشارکت نخبگان و جامعه در پهنه حیات اجتماعی است. و همه اینها در گرو پیش‌بینی وضعیت آینده است. خیلی روشن بگویم، چه کسی و حتی آنها که از علم غیب بهره دارند، می‌توانند ادعا کنند که فردا و ماه آینده و سال آینده چه می‌شود، در تمام بخش‌های اقتصادی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آینده‌ای ناروشن، تار و تیره، چیزی جز مداخله جاه‌طلبانه ایران در منطقه و در جهان نیست. فرض کنیم که به جای مداخله جاه‌طلبانه، نام آن را مداخله حق‌طلبانه بنامیم. خودمان را تکه تکه کنیم، جهان امروز چنین مداخلاتی را برنمی‌تابد، و هزینه آن همین وضعیتی مصیبت باری است که هر روز دامنه آن عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شود.

بله، در جاهای دیگر توضیح داده‌ام که دفاع معنوی از مبارزات ملت‌ها علیه دیکتاتوری‌ها، از جمله مبارزات مردم فلسطین، نه تنها حق، بلکه حقوق هر ملت و هر دولتی است که با سازوکارهای هر چند بی‌رحمانه سیاست بین‌الملل و حقوق بین‌الملل هم سازگار است. اما دفاع از دیکتاتوری‌ها، سرسپرده‌سازی گروه‌های خارجی، ارسال سلاح، حضور مستشاری و نظامی در کشورهای مختلف، و شعارهای ذهنی محو دشمن از جهان، اینها چیزهایی نیست که جهان در برابر آنها بی‌تفاوت بماند.

حاصل آن تحریم پشت سر تحریم، حاصل آن مسدود شدن تمام برنامه ریزی‌ها در باب بازرگانی خارجی، و حاصل آن از کار افتادن و بیکاری صدها و هزاران صنعتی است که رشته کار آنها به واردات وابسته است. در بخش اقتصاد، موضوع اقتصاد مقاومتی، و در بخش فرهنگ، موضوع تهاجم فرهنگی و استفاده از اصطلاحات ارتش سایبری و سرهنگان فرهنگی، بخشی از نسخه‌های الگوی “سیاست خارجی محوری” است، که سایه بر زندگی اجتماعی مردم فکنده.

اجازه بدهید یک مثال بزنم، این مثال را در جاهای دیگر هم آورده‌ام. در سال ۱۳۹۰ وقتی اینجانب برای ادامه کار وارد مجتمع پالایشگاهی پارس جنوبی در عسلویه شدم، مدیر توسعه منابع انسانی و رئیس برنامه ریزی، مبادرت به جذب بیش از ۱۰۰۰ نیروی انسانی برای احداث و راه‌اندازی بیش از ده پالایشگاهی نمودند، که یا نیمه کاره بودند و یا در حال احداث. به همین ترتیب برای دو سال بعد نیز، برای هر سال بیش از ۱۰۰۰ نفر نیروی کار جذب و استخدام کردند. در همان سال ۱۳۹۰ مراتب اعتراض خود را به مدیریت توسعه منابع انسانی انتقال دادم. اما گوشی برای شنیدن وجود نداشت. به آنها تذکر دادم که کشور در وضعیت بحرانی است، آینده قابل پیش بینی نیست، این نیروها روی دست شما فقط به عنوان ارتش حقوق بگیران بیکار خواهند ماند. سال بعد و دو سال بعد همین اتفاق افتاد، بیش از سه هزار نیروی انسانی بیکار فقط در پالایشگاه‌های مختلف پرسه می‌زدند و بیکاری تحمیل شده به آنها، جز افزایش نظام انتظارات آنها، هیچ اثر دیگری نگذاشت. بخشی از این نیروها را از راه آموزش مجتمع آموزشی محمود آباد در شمال، برای ماهها یکراست راهی خانه‌هایشان کردند، و از همانجا حقوق آنها را پرداخت می‌کردند. بیش از ۶۰۰ نفر را شرکت نفت و گاز پارس جنوبی، تحت عنوان دروغین چابک‌سازی روانه پالایشگاه‌ها کردند، و بیکاری بر بیکار افزودند. اینها همه محصول ناتوانی از درک وضعیت جامعه و کشوری است که فاقد آینده و در نتیجه فاقد پیش‌بینی است.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: در نقد مطلب دکتر رنانی؛ مشکل جمهوری اسلامی، کنترل و هدایت و تنظیم سیاست داخلی براساس سیاست خارجی است