گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی اسلامی

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت حوزه نت، ایشان در خصوص اهمیت سبک زندگی و اینکه چرا باید به سبک زندگی اهمیت داده و آن را در مسیر زندگی این دنیا با دقت نظر و وسواس بیشتری پیگیری کرد، می فرمایند: «یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوۀزیستن(اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است) این یک بُعد مهم است؛ این موضوع را می خواهیم امروز یک قدری بحث کنیم. ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم(که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است)، باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلۀاساسی و مهمی است.»

سبک زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است. معظم له در این خصوص می فرمایند: «ما اگر پیشرفت همه جانبه را به معنای تمدن سازی نوین اسلامی بگیریم(بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ این جور بگوییم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبۀدرستی است) این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.

آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزش هایی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می کنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ این ها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته ایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم درزمینۀ سیاست، هم درزمینۀمسائل علمی، هم درزمینۀمسائل اجتماعی، هم در زمینۀ اختراعات(که شما حالا اینجا نمونه اش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند) و از این قبیل، الی ماشاءالله در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علی رغم فشارها و تهدیدها و تحریم ها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.

حقیقت سبک زندگی

اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئلۀ خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلۀ خط، مسئلۀزبان، مسئلۀکسب وکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخش های اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.»

نیاز آسیب شناسی سبک زندگی

همچنین می فرمایند: «باید آسیب شناسی کنیم چرا در بخش سبک زندگی پیشرفت نکردیم در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیب شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟ بنابراین باید آسیب شناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیب ها. البته ما اینجا نمی خواهیم مسئله را تمام شده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح می کنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعۀ ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. بااینکه کار جمعی را غربی ها به اسم خودشان ثبت کرده اند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقویو (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید»، یا: «و اعتصموا به حبل الله جمیعاًو همگی به ریسمان خدا(قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت) چنگ زنید، و پراکنده نشوید». یعنی حتّی اعتصام به حبل الله هم باید دسته جمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا».

چرا در برخی از بخش های کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخش های کشورمان روی آوردن جوان ها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگی مان رعایت های لازم را نمی کنیم؟ چرا صلۀ رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا درزمینۀ فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفت و آمد در خیابان، یکی از مسائل ماست؛ مسئلۀ کوچکی هم نیست، مسئلۀ اساسی است. آپارتمان نشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آن ها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت می کنیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ نوع معماری در جامعۀ ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همۀ بخش های زندگی، داخل در این مقولۀ سبک زندگی است؛ در این بخش اصلی و حقیقی و واقعی تمدن، که رفتارهای ماست. چقدر نوع معماری کنونی ما متناسب با نیازهای ماست؟ چقدر عقلانی و منطقی است؟ طراحی لباسمان چطور؟ مسئلۀ آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرت های روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوییم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم؟ بعضی ها با داشتن توان کار، از کار می گریزند؛ علت کارگریزی چیست؟ در محیط اجتماعی، برخی ها پرخاشگری های بی مورد می کنند؛ علت پرخاشگری و بی صبری و نابردباری در میان بعضی از ماها چیست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات می کنیم؟ در رسانه ها چقدر مراعات می شود؟ در اینترنت چقدر مراعات می شود؟ چقدر به قانون احترام می کنیم؟ علت قانون گریزی(که یک بیماری خطرناکی است) در برخی از مردم چیست؟ وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکم کاری در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفی در بخش های مختلف، چقدر موردتوجه و اهتمام است؟ چرا برخی از حرف های خوب، نظرهای خوب، ایده های خوب، در حد رؤیا و حرف باقی می ماند؟ که دیدید اشاره کردند. چرا به ما می گویند که ساعات مفید کار در دستگاه های اداری ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرف گرائی رواج دارد؟ آیا مصرف گرائی افتخار است؟ مصرف گرائی یعنی اینکه ما هر چه گیر می آوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست. چه کنیم که ریشۀ ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که(حق همسر، حق زن، حق شوهر) حق فرزندان رعایت شود؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آن چنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعۀ ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگی اش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعی اش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگی اش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا، یکی اش را انتخاب کند؟ اینها جزو مسائل اساسی ماست.

حد زاد و ولد در جامعۀ ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زمان دار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت بازکنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش می دهند که آقا جامعۀ ما در آیندۀ نه چندان دوری، جامعۀ پیر خواهد شد؛ این چهرۀ جوانی که امروز جامعۀ ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانه های مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعۀ ما نفوذ کرده است؟ تجمل گرائی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ این ها بخش های گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و ده ها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از این هایی که من گفتم، مهم تر است.

این یک فهرستی است از آن چیزهایی که متن تمدن را تشکیل می دهد. قضاوت دربارۀ یک تمدن، مبتنی بر این هاست. نمی شود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ درحالی که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فراگرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزاری است برای اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانیِ مطلوب پیدا کنند.»

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی اسلامی