روایت تکان‌دهنده بهنام محجوبی: روی من ادرار می‌کردند - Gooya News

روایت تکان‌دهنده بهنام محجوبی: روی من ادرار می‌کردند - Gooya News
گویا

آیدا قجر - ایران وایر

نفسش مدام می‌گیرد. زبانش انگار در دهانش سنگینی می‌کند. پاهایش بی‌حس شده‌اند. در زندان چندین بار زمین خورده است. داروهایش را نداده‌اند. به جای درمان، به امین آباد منتقلش کردند. شکنجه‌اش دادند. پرسنل تیمارستان او را به شکل صلیب به تخت بستند و رویش ادرار کردند. در همان حال به آمپولی تزریق کردند که نمی‌دانست چیست. او را به زندان بازگرداندند. نیمی از بدنش فلج شد. قرار بود به بیمارستان منتقل شود. به جای انتقال از او پرسیدند که آیا زندانی امنیتی است یا نه. منتقلش نکردند. باز به زمین خورد. در سرش صداهایی می‌شوند. در تماس با دوستانش به دنبال برادرش بود. او برادری ندارد. باز هم به او داروهایی دادند که نمی‌دانست چیست. پس به این نتیجه رسید که قصد جانش کرده‌اند؛ اعتصاب غذا کرد و گفت: «من اجازه این کار را نمی‌دهم و خودم دست به اعتصاب غذا می‌زنم تا بمیرم.» نفسی گرفت و در پایان تماس تلفنی از زندان زمزمه کرد: «مرگ اگر مرد است آید پیش من، تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ.»

این مقدمه، خلاصه‌ای است از آن‌چه با «بهنام محجوبی» درویش گنابادی محبوس در اوین انجام دادند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

هفتم آبان است و پاسی از شب گذشته که فایل صوتی از «بهنام محجوبی» منتشر می‌شود. او با زبانی که به سختی در دهانش می‌چرخد، کلمات را هجی می‌کند و خبر می‌دهد که به علت بی‌حسی بدنش، در زندان زمین خورده است. او بارها به مسئولان زندان و پزشک بهداری گفته بود که بیماری «اختلال پانیک» دارد و بدنش بی‌حس می‌شود. اما مقامات نه تنها توجهی نشان ندادند، بلکه چنان برخوردی با او کردند که حالا تصمیم گرفته است با اعتصاب غذا، به زندگی خود پایان دهد. او در این فایل صوتی می‌گوید سرگیجه و حالت تهوع دارد و پاهایش سیاه شده‌اند. اما انگار کسی صدایش را نمی‌شنود که بدنش تحمل این حبس را ندارد.

حبس اما تنها مساله او نیست. بهنام محجوبی را به جای درمان به «امین آباد» منتقل کرده بودند. پنجم مهر بود که این زندانی سیاسی در زندان از حال رفت و توان نیمی از بدنش را از دست داد. اما مسئولان، انگار در عملی انتقام‌جویانه مقابل اعتراض‌های بهنام و اطلاع‌رسانی‌هایش، او را به تیمارستان فرستادند. در آن زمان، «صالحه حسینی» همسرش، در نامه‌ای سرگشاده جمهوری اسلامی و مقامات قضایی را مسئول حفاظت از جان بهنام دانسته بود.

اما در «امین آباد» چه بر سر بهنام محجوبی آمد؟

فایل صوتی که در اختیار «ایران وایر» قرار گرفته، روایت‌های این زندانی سیاسی از روزگاری است که بر او در امین آباد گذشت. در این فایل صوتی هم بهنام کلمات را به سختی ادا می‌کند؛ شهادتی بر بدنی که دارد تحلیل می‌رود و تکه‌تکه، بی‌حس می‌شود.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: روایت تکان‌دهنده بهنام محجوبی: روی من ادرار می‌کردند - Gooya News