وقتی ناصرالدین‌شاه غافلگیرمان می‌کند!

وقتی ناصرالدین‌شاه غافلگیرمان می‌کند!
خبر آنلاین

همه از این موضوع آگاهیم که ناصرالدین‌شاه فرمانروای لایقی نبود؛ اما این بی لیاقتی را نمی‌توان به معنای بی‌استعداد بودن او دانست. شاه قاجار، در کنار همه خرابکاری‌ها و افتضاحاتی که در عرصه سیاسی و اقتصادی ایران به بار آورد، در خلوت خودش، آدمی به نسبت هنرمند و اهل ذوق محسوب می‌شد؛ نقاشی می‌کرد، شعر می‌سرود، عکس می‌گرفت و حتی گاهی هوس می‌کرد داستان بنویسد! آشنایی ناصرالدین‌شاه با سبک رمان‌نویسی اروپایی، احتمالاً از دوران جوانی و با مطالعه داستان‌های اروپایی آغاز شد و اتفاقاً یک بار تصمیم گرفت که رمانی را با همان شیوه به رشته تحریر درآورد.

نام این رمان «حکایت پیر و جوان» بود؛ داستانی کوتاه که چهار مرحله زندگی یک انسان را مورد بررسی قرار می‌داد. سبک داستان کاملاً مطابق با شیوه فرنگی بود، اما محتوای اثر از برخی آرایه‌های ادبی ایرانی بهره می‌برد و به ویژه، خصوصیات، تکیه کلام‌ها و دیدگاه‌های ناصرالدین‌شاه درباره رعایا، کاملاً در آن به چشم می‌آمد. به عنوان نمونه، ناصرالدین‌شاه بارها از اصطلاح «پدرسوخته» در متن قصه‌اش استفاده کرده یا بسیاری از وقایع داستان او در خلال یک شکار یا تفرج در کوه و دشت که سخت محبوب شاه قاجار بود، به وقوع پیوسته است.

این داستان در سال 1289 هـ.ق(1251 خورشیدی) به رشته تحریر درآمد. اطلاع پژوهشگران از وجود چنین اثری، تا مدت‌ها ممکن نشد. زنده‌یاد ایرج افشار در سال 1349، ضمن یک مقاله علمی به وجود چنین اثری اشاره کرد و بعدها، در سال 1385، این داستان، در 115 صفحه و به همت کورش منصوری در ایران چاپ و روانه بازار نشر شد.

۲۴۱۲۴۱

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: وقتی ناصرالدین‌شاه غافلگیرمان می‌کند!