ترور کارشناسان اتمی، سیاست جنگ و صلح رژیم اسلامی، جلال ایجادی - Gooya News

فلسفه و ماهیت جنگ

از دیدگاه ایمانوئل کانت دولت‌ها یا در جنگ هستند یا در صلحی ناپایدار و شکننده زندگی می‌کنند و اگر دولت‌ها به جنگ روی می‌آورند به این خاطر است که جنگ پدیده انسانی و از طبیعت انسان ناشی می‌شود. اما این «طبیعی بودن» برای همه کسانی که بر معیارهای قانونی، عادلانه و اخلاقی اتکا می‌کنند، قابل پذیرش نیست. کانت اخلاقی سازی سیاست صلح را هدف قرار می‌دهد. از نظر کانت «دولت صلح» یک حالت طبیعی دولت نیست، بلکه برعکس، آنچه برای دولت طبیعی است، حالت جنگی است. دولت‌ها به طور طبیعی به جنگ جویی گرایش دارند. از نگاه کانت حاکمیت باید براساس اخلاق عمل کند و متکی بر مناسبات دیپلوماتیک برتر باشد یعنی دیپلوماسی متکی بر عقلانیت در دستور کار باشد. (۱)
مسئله صلح در قلب فلسفه ژان ژاک روسو قرار دارد. انتقادهای روسو بیش از هر چیز متوجه شاهزادگان است یعنی کسانی که بطور منطقی اعلام میکنند خواهان صلح هستند ولی با این وجود ادامه جنگ را انتخاب می‌کنند. اشتیاق آنها برای سلطه همیشه بیشتر از اشتیاق برای منافع اقتصادی کشور است. روسو انتقاد مردم شناسانه از شاهزادگان یا حاکمان و خودپسندی آنها را به انتقاد از سیاست می‌کشاند و میگوید نظام سیاسی آنها خواهان صلح نیست. (۲)

توماس هابز، در باره ماهیت و طبیعت انسان به طور عمده به سه مورد اشاره میکند: رقابت جوئی، بی اعتمادی و عظمت طلبی. او می‌گوید طبیعت انسانی مستعد خشونت و جنگ است و وجود احساسات جنگ طلبانه در انسان، او را قادر به جنگ می‌کند. در انسان، اراده و اشتیاق ذاتی و آشکار برای سلطه وجود دارد و انسان اراده قدرت را از طبیعت به ارث می‌برد. جنگ خواهی از شخصیت افراد برمی خیزد. ولی بقول توماس هابز انسان میتواند با قدرت خود یک سیاست خردمندانه تهیه کند و خود را از هیجان دور نماید و طبیعت خود را با سیاست عقلانی تحت تاثیر قرار دهد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: ترور کارشناسان اتمی، سیاست جنگ و صلح رژیم اسلامی، جلال ایجادی - Gooya News