چرا تئاتر در جامعه ما ضرورت ندارد؟

چرا تئاتر در جامعه ما ضرورت ندارد؟
خبر آنلاین

بارها شنیده ایم که سطح تئاتر در یک کشور با فرهنگ آن جامعه رابطه ی مستقیم دارد و در خصوص کارکردهای آموزشی و تربیتی تئاتر و کاربردهای مختلف آن مقالات و مطالب متعددی نوشته شده است. سینما و تلویزیون برای سال ها رقیب جدی-ای برای تئاتر بوده اند که با آمدنشان این سوال مطرح شد که آیا تئاتر زنده خواهد ماند؟ و تئاتر به خاطر آن جوهره ی ذاتی اش و ارتباط بی واسطه اش با مخاطب زنده ماند. به مرور رقیبان جدی تری همچون فضای وب و انواع رسانه های مجازی در شتابی غیرقابل وصف مخاطبان را در سراسر جهان به سمت خود جلب کردند و روزانه شاهد بروز انواع سرگرمی ها و برنامه های ارتباط جمعی هستیم که بر میزان مخاطبان تئاتر تاثیر می-گذارند اما کماکان تئاتر به عنوان یک هنر انسان ساز مطرح و زنده است و البته سعی دارد تا خودش را با فضای جدید و نیازهای روز جامعه نیز تطبیق دهد. با این همه چرا هنوز تئاتر در جامعه ی ما به یک ضرورت تبدیل نشده است؟

در همین ایام کرونا بارها شاهد بودیم که سیاست های مدیران و مسئولان نشان از بی توجهی به این هنر و هنرمندانش داشت و دارد و دستور العمل های صادر شده نشان می دهد که تئاتر در نگاه ایشان بیشتر یک تفریح و سرگرمی است تا یک ضرورت و نیاز فرهنگی و اجتماعی. ولی چرا اینگونه است؟ آیا مشکل و کم کاری در هنرمندان است یا نگاه مدیران و جامعه دچار نقصان است؟ می دانیم به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی و ضعف فرهنگ سازی بسیاری از اقلام فرهنگی و هنری از جمله بلیت تئاتر در سبد خانوار ایرانی جایی ندارد. اگر بگوییم در خصوص هنر تئاتر بخشی از مشکل معطوف به هنرمندان آن و تولیدات هنری ایشان است – که نگارنده معتقد است چنین نیز هست- ولی آیا همه ی مشکل هنرمندان و آثارشان است؟ اگر اینگونه است چرا در خصوص کتاب نیز چنین مشکلی وجود دارد؟ مگر کتاب های با ارزش و نویسندگان، شعرا و ادیبان ماندگار کم داریم؟ اگر مخاطبان ما با شعر و ادب فارسی بیگانه اند، آیا مشکل از حافظ، سعدی و مولاناست؟

به نظر بخش مهمی از این مشکل به مدیران فرهنگی، مسئولان دولتی و سیاست های فرهنگی – هنری ایشان بر می گردد. آن جایی که در آموزش و پرورش، صدا و سیما و بسیاری از نهادهای دیگر به مقوله ی فرهنگ و هنر بی توجه بوده و هستند. در مدارس ما در کلاس های هنر چه می گذرد؟ تئاتر دانش آموزی ما چه وضعیتی دارد؟ چرا در رسانه ی ملی آنقدر که برای خوردن و غذای جسم تبلیغ می شود برای فرهنگ و هنر تبلیغ و برنامه سازی نمی شود؟ چرا در عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد، هنر جایی ندارد؟ کار فرهنگی در ادارات و در ذهن بسیاری از مدیران در نصب پلاکارد و بنر خلاصه می شود. تبلیغات غلط، کاری کرده است که دانش-آموزان و خانواده های ایشان آنقدری که در ایام مدرسه و کنکور برای کتاب های کمک آموزشی و کنکوری هزینه می کنند در ایام دانشجویی برای خرید کتاب های مرتبط به رشته ی تحصیلی خود هزینه نمی کنند.

تا مدت ها در رسانه، مدرسه و حتی جامعه استفاده از رنگ های شاد در پوشش، نشان بی مبالاتی بود و دقت نداشتند که جامعه ی خاکستری دیگر روح نخواهد داشت. رنگ، هنرهای تجسمی و سواد بصری برای مدت زمان طولانی از شهرهایمان حذف شده بود و طبیعی است در چنین جامعه ای که هنر جایی ندارد، تئاتر نیز ضرورت نداشته باشد. در جامعه ای که شایسته سالاری جای خود را به روابط و تولید جای خود را به دلالی بدهد دیگر خرد، اندیشه و علم  اندوزی آنقدر که تملق، چاپلوسی و رابطه کاربرد دارد، اهمیت ندارد. جامعه ای که در آن معلمان، استادان دانشگاه و هنرمندان – و نه الزاما سلبریتی ها- و بسیاری دیگر دغدغه ی معیشت دارند دیگر تئاتر ضرورت ندارد، چون اندیشیدن اهمیت ندارد.

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: چرا تئاتر در جامعه ما ضرورت ندارد؟