“مدار”: تیپ جوان انقلابی که معتاد به رانت است

چکیده :جوان گرایی آقای خامنه ای از همین جنس است. او مطیع و حرف گوش کن میخواهد که پیشبرنده خوانش محافظه کارانه اش از انقلاب باشد. حالا چه در راس عالی ترین مقام اجرایی چه در راس مدیریت شبکه سوم. به واسطه همین تفکر است خیل وسیعی از نخبگان راهی به سوی مدیریت کشور ندارند و پشت در استبداد تلف شدند. جایی که صندلی ها را تیپ های سنتی یا جوان به سبک فروغی اشغال کرده...

مجتبی نجفی

علی فروغی مدیر شبکه سه چند روز پیش گفته فردوسی پور از مدار خارج شده. تیپ جوان انقلابی مورد نظر رهبری جمهوری اسلامی همین است: علی فروغی که بدون تخصص میشود مدیر یک شبکه مهم تلویزیونی.

این تیپ با ذهنیت حذف بزرگ شده. اصلا “مدار”واژه ای است که ذهنیت حذف را تعریف میکند. فردوسی پور هم تخصص داشته هم محبوبیت اما صلاحیت تداوم برنامه اش را نداشته چون در مداری نیست که علی فروغی در آن حضور دارد. مدار ” فروغی ” خیلی کوچک است مثل همان قطار انقلاب است که اکنون قایقی کوچک شده. این مدار تنوع جامعه ایرانی را مطلقا رد میکند.

این مدار آنچه را پوشش می دهد تیپ جوانان انقلابی مانند فروغی است که به حاکمیت در خوانش قدرت مطلقه وفادارند. تغییرات جامعه ایرانی را به رسمیت نمیشناسند و می خواهند تا ابد به جای آدم های جدید الورودی به دنیای ایرانی تصمیم بگیرند. تیپ جوان انقلابی مورد علاقه رهبری تکلیفش را مشخص کرده. عقل انتقادی اش را تعطیل و پذیرفته کارگزار نظام قدرت است و در ازایش امکانات و مقام می خواهد. ” جوان انقلابی” که به رانت معتاد شده. حفظ ظاهر هم نمیکند. میگوید چون محبوب بود و تحت اراده مان نبود بیرونش کردیم.

جوان گرایی آقای خامنه ای از همین جنس است. او مطیع و حرف گوش کن میخواهد که پیشبرنده خوانش محافظه کارانه اش از انقلاب باشد. حالا چه در راس عالی ترین مقام اجرایی چه در راس مدیریت شبکه سوم. به واسطه همین تفکر است خیل وسیعی از نخبگان راهی به سوی مدیریت کشور ندارند و پشت در استبداد تلف شدند. جایی که صندلی ها را تیپ های سنتی یا جوان به سبک فروغی اشغال کرده اند.

رانت، اعتیاد است. تنبل پرور است. کسی که زندگی اش به رانت آلوده شد توان امکان آفرینی و قوه انتقادی اش را از دست می دهد و نه نیروی مدنی که میشود کارگزار قدرت. مطیع. عامل حذف و سانسور. حالا فرقی ندارد این رانت از پول نفت ایرانیان باشد یا کاخ سفید. میان زندگی رانتی و عدم پذیرش تکثر جامعه ایرانی ارتباط معنایی وجود دارد. این ارتباط معنایی را علی فروغی به درستی با واژه ” مدار” توضیح داد.

واقعیت تلخ اینجاست عدم پذیرش تکثر فقط خاص جمهوری اسلامی نیست بخشی از اپوزیسیون این نظام هم مولود همین تفکر است. پذیرش تکثر نیاز به دید باز، دیدن تجربه های مختلف، زیست مستقل از رانت و پایبندی به اصل گفتگو دارد. زندگی رانتی، قوه انتقادی آدمها را نابود میکند، نگاهشان را به سوی یکدست سازی پیش میبرد و منعفت را بر ارزش مستولی میکند و محصولش میشود نسل جوان انقلابی که جمهوری اسلامی تحویل داده: زورگو، عامل حذف و معتاد به رانت.