نابرابری اجتماعی، زمینه ساز خشونت اجتماعی

چکیده :تحمل این میزان از نابرابری های اجتماعی برای افراد جامعه در جایی غیر ممکن گشته و نوعی شورش و طغیان در آنان بروز و ظهور می کند که در قالب انواع خشونت پدیدار می شوند. بر این اساس می توان گفت بروز پدیده خشونت در جامعه تا حدود زیادی ساختاری است، از این جهت که ساختار های جامعه راه ها و اهداف مناسب برای دستیابی به فرصت ها و مزایای اجتماعی را در اختیار عده ای خاص قرار می دهد و بقیه افراد را محروم می...


محمدباقر تاج‌الدین

گسترش پدیدۀ شوم خشونت در جامعۀ ایران به وضع هشدارگونه و نگران کننده ای رسیده به گونه ای که این پدیدۀ نابهنجار را در خانواده ها و فضاهای عمومی می توان مشاهده نمود. خشونت در ابعاد فیزیکی، روانی، پنهانی و نمادین و به صورت هایی چون: نزاع و دعوا، کتک کاری، ضرب و جرح، زورگیری، تهدید، توهین، فحاشی و ناسزاگویی، تحقیر، آزار و اذیت و سوء استفاده های گوناگون خودش را نشان می دهد. خشونت کم و بیش در تمامی روابط اجتماعی و در بین تمامی گروه های اجتماعی وجود دارد، از روابط خانوادگی گرفته تا روابط سازمانی، روابط اقتصادی و تجاری و روابط کاری. گویی که خشونت به امر روزمره تبدیل شده و با زندگی انسان ها در شهرها و به ویژه کلان شهرها همراه و همسان شده است. خشونت اجتماعی در جامعۀ فعلی ایران را می توان به مثابه نوعی شورش انسان ها علیه خود و دیگران نیز تلقی نمود به گونه ای که حسرت ها، حقارت ها، عدم دسترسی ها و عدم برخورداری های خود را با رفتارهای خشونت آمیز علیه دیگران و حتی خودشان جبران می کنند. خشونت اجتماعی به این معنا نوعی “جبران کنندگی منفی” نیز محسوب می شود به این دلیل که وجود فقر و محرومیت های گسترده، نابرابری های اجتماعی فزاینده، شکاف طبقاتی روزافزون و بدتر از همۀ این ها ایجاد انسداد اجتماعی مسیرهای برون رفت از چنین وضع ناگوار و بُغرنجی را تقریباً مسدود کرده و تو گویی که راهی نمانده به جز روی آوردن به خشونت آن هم خشونت همه علیه همه!!!!

به نظر می رسد در کنار انواع دلایل و تبیین های روان شناختی و جامعه شناختی ای که برای تبیین و تحلیل وجود تعداد بی شمار خشونت در انواع روابط اجتماعی ارائه شده است، یکی از مهم ترین آن ها وجود نابرابری اجتماعی باشد. نابرابری اجتماعی بنا بر یک تعریف ساده به معنای توزیع نابرابر فرصت ها، مزایا، پاداش ها و خدمات اجتماعی در بین افراد و گروه های اجتماعی است. در چنین شرایط نابرابری گروه هایی که به مراکز قدرت و ثروت نزدیک تر هستند از فرصت ها و مزایای بیشتر و بهتری برخوردار شده و سایر افراد و گروه ها از بسیاری از فرصت ها و مزایای اجتماعی محروم می شوند. محرومیت های اجتماعی گسترده که محصول نابرابری های اجتماعی گسترده هستند زمینه را برای بروز انواع خشونت فراهم می سازند. نابرابری های اجتماعی با ایجاد محرومیت های اجتماعی شخصیت شکنانه و تحقیر آمیز افراد را دچار انواع ناکامی ها و سرخوردگی ها کرده و از این نظر زمینه را برای بروز انواع خشونت فراهم می سازند. امروزه به وفور می توان دید که عده ای اندک در جامعه به دلیل دسترسی های مناسب و سهل و آسان به انواع فرصت ها و مزایای اجتماعی در بهترین شرایط اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را تنظیم می کنند و در مقابل عده بسیار زیادی با رنج ها و مشقت های فراوان قادر به داشتن یک زندگی ساده و ابتدایی هم نیستند. بروز چنین شرایطی منجر به ایجاد حس حقارت، محرومیت، ضعف و فروماندگی برای افراد محروم جامعه شده و خود به خود این افراد را به سمت و سوی خشونت ورزی سوق خواهند داد.

در واقع، تحمل این میزان از نابرابری های اجتماعی برای افراد جامعه در جایی غیر ممکن گشته و نوعی شورش و طغیان در آنان بروز و ظهور می کند که در قالب انواع خشونت پدیدار می شوند. بر این اساس می توان گفت بروز پدیده خشونت در جامعه تا حدود زیادی ساختاری است، از این جهت که ساختار های جامعه راه ها و اهداف مناسب برای دستیابی به فرصت ها و مزایای اجتماعی را در اختیار عده ای خاص قرار می دهد و بقیه افراد را محروم می کند. بدتر این که این عده از افراد محروم که تعدادشان هم کم نیست به نوعی به حال خود در جامعه رها می شوند به گونه ای که یا مورد حمایت نهادهای حمایتی قرار نمی گیرند و یا از حمایت های ناچیز و اندک برخوردار می شوند. برای نمونه فردی که به هر دلیل مورد ستم کارفرمای خودش قرار گرفته و از تمامی حقوق و مزایای قانونی اَش محروم شده است کدام نهاد حمایتی برای حمایت از این فرد اقدام مناسب و در خور شأن و شخصیتش انجام می دهد؟ بدیهی است وقتی این فرد به حال خودش رها می شود او راهی به جز خشونت در قبال جامعه انجام نمی دهد. البته سخن در این نیست که تمامی افرادی که دچار انواع محرومیت های اجتماعی شده اند لزوما دست به خشونت می زنند، بلکه تمام سخن در این است که یکی از پیامدهای نابرابری های اجتماعی و به تبع آن محرومیت های اجتماعی شورش و طغیان در قالب خشونت ورزی علیه دیگران و جامعه است. پس می توان گفت که خشونت ورزی افراد محروم یکی از راه های مواجهه با نابرابری های اجتماعی و محرومیت های اجتماعی ای است که دچارش شده اند.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: نابرابری اجتماعی، زمینه ساز خشونت اجتماعی