ناتوی آینده چه شکلی است؟
- کیوان حسینی
- بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،ناتو در حال حاضر قویترین ائتلاف نظامی جهان است
ناتو که به گفته رییسجمهور فرانسه، در سالهای اخیر دچار "مرگ مغزی" شده بود، از کابوس دونالد ترامپ نجات پیدا کرد؛ رییسجمهوری که برای نخستین بار در تاریخ ۷۰ ساله این ائتلاف نظامی نه تنها علیه آن موضعگیری کرد بلکه با رقیب تاریخی این سازمان، یعنی روسیه همدلی نشان داد. حالا که ترامپ از کاخ سفید رفته، مرگ مغزی ناتو هم به پایان رسیده؟
پاسخ ناتو، سندی است به نام "ناتو ۲۰۳۰"؛ مجموعهای از تحلیلهای تازه درباره ماموریت و هویت ناتو و پیشنهاداتی برای رهبران کشورهای عضو تا برای ناتوی جدید تصمیم بگیرند. این سند که اخیرا در نشست وزرای دفاع ناتو بررسی شد، در نهایت نقشه راه نشست رهبران ناتو خواهد بود که در سال ۲۰۲۱ برگزار و آنجا برایش تصمیمگیری خواهد شد.
"ناتو ۲۰۳۰" در واقع نه آنچه همه کشورهای عضو از ناتو انتظار دارند، بلکه تصوری است که این سازمان از خود دارد و امیدوار است بتواند کشورهای عضو را نیز با خود همراه کند. برخلاف اتحادیه اروپا که در برخی موارد میتواند با تکیه بر اختیارات سازمانی خود، برای مجموعه کشورهای عضو تصمیماتی بگیرد، ناتو ابعاد فراملی ندارد. به همین دلیل در نهایت اجرای خط به خط این سند به تصمیمگیری کشورهای عضو نیاز دارد.
اما در عین حال بررسی "ناتو ۲۰۳۰" نشان میدهد که دستکم در درون این نهاد، چه تصوری از تهدیدات بینالمللی و وظایفش وجود دارد و مسیر تحولات بزرگترین، ثروتمندترین و قدرتمندترین ائتلاف نظامی جهان به چه سویی است.
ناتوی سیاسی
منبع تصویر، Inpho
توضیح تصویر،یکی از مهمترین ابعاد ناتو ۲۰۳۰، تاکید بر ویژگی سیاسی این ائتلاف نظامی است
ناتو اگرچه از زمان تولدش ماهیتی سیاسی داشته، اما تاکید بر روی چهره سیاسی ناتو از جمله مسایل مورد اختلاف بین اعضای آن بوده. به این دلیل که کشورهای عضو همگی در ظاهر بر روی مفاهیمی بنیادین مانند دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون توافق نظر دارند، اما لزوما تفاسیرشان از این مفاهیم یکسان نیست.
بخش مهمی از ویژگی "ناتو ۲۰۳۰" در تمامی بخشهای آن، تاکیدی قابل توجه بر ابعاد سیاسی ماهیت و ماموریت این نهاد است؛ مسالهای که بر مبنای استدلال درون سند، ریشه در رقابت ایدئولوژیک دهه پیش رو دارد. تصویری که نویسندگان این سند از چالشهای دنیای غرب در این دهه ارائه میکنند، شباهت بسیاری به روزگار جنگ سرد دارد. با این تفاوت که اینبار به جای یک بلوک سیاسی-عقیدتی، مجموعهای از کشورهای "تمامیتخواه" در تلاش خواهند بود تا الگوهای جایگزینی برای دموکراسی مورد نظر دنیای غرب ارائه کنند.
به همین دلیل آنچه در "ناتو ۲۰۳۰" پیشبینی شده، نه یک سازمان نظامی منفعل که برای حل بحران وارد عمل میشود، بلکه یک بازیگر فعال است که با هدف پیشگیری و تقویت بنیانهای عقیدتی مورد نظرش، در تبلیغ آنچه میخواهد مشارکت میکند و برای گسترش و تثبیتش گام بردارد.
به بیان دیگر، اگر تا امروز بر مبنای سند پیشین که در سال ۲۰۱۰ با نام "مفهوم استراتژیک" توسط رهبران عضو ناتو در لیسبون تصویب شد، ناتو خود را نیروی نظامی مناسب برای حل بحرانهای خشونتبار در جهان معرفی میکرد، بر مبنای توصیههای "ناتو ۲۰۳۰"، عملا نقش فعالانه پلیس جهان را بر عهده میگیرد. درست همان چیزی که از سوی برخی به عنوان انتقاد از ناتو مطرح میشود.
"ناتو ۲۰۳۰" به رهبران کشورهای عضو توصیه میکند که در نقشه راه مصوب سال ۲۰۱۰ بازنگری کنند و آن را به شکلی قابل توجه تغییر دهند. این تغییرات پیشنهادی ابعاد وسیعی دارند که بخشی از آن ماهیتی فنی برای مقابله با تهدیدهای تازه دارد، اما بخش کلیدی آن، توصیههای برای افزایش قدرت سیاسی ناتوست.
این قدرت سیاسی، نه فقط بر مبنای ابراز تعهد همه اعضا به ارزشهایی مانند دموکراسی و حاکمیت قانون، بلکه به شکل اجرای برنامههای تبلیغاتی، حضور رسانهای گسترده و حتی تاسیس یک نهاد جدید در زیرمجموعه ناتو با نام "مرکز برتری برای استقامت دموکراتیک" خواهد بود.
ناتو پیش از این با اضافه کردن ماموریتهای آموزشی، از آموزش نظامی، آرام آرام به مداخلات سیاسی با هدف تقویت جامعه مدنی و ساختار حکمرانی دموکراتیک روی آورده و در همین راستا در کشورهایی مانند لیبی، عراق و افغانستان، بودجههای قابل توجهی نیز هزینه کرده است.
اما حالا "ناتو ۲۰۳۰" میگوید که اگر این سازمان میخواهد خود را برای دنیای آینده آماده کند، باید بتواند زیرساخت لازم برای تبلیغات و مبارزه ایدئولوژیک نیز داشته باشد؛ ویژگی مهمی که ناتو حتی در سالهای پر التهاب جنگ سرد نیز چندان درگیرش نبود و همین حالا هم، چنین رویکردی میتواند در بسیاری نقاط دنیا تنش آفرین توصیف شود.
ناتوی سایبری
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،ناتو در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابل ملاحظهای بر روی راههای مقابله با تهدیدهای سایبری انجام داده
نخ تسبیح ناتو، "بند پنج" معروف آن است. بر اساس این بند از "پیمان آتلانتیک شمالی"، حمله به یکی از اعضای عضو این پیمان، حمله به تمامی اعضا تلقی میشود. و همین بند از پیمان ناتو است که موجب شده تا این ائتلاف نظامی به موفقترین تاکتیک بازدارندگی در روابط بینالملل تبدیل شود.
حالا "ناتو ۲۰۳۰" میگوید که زمانش رسیده تا این سازمان وظیفه بازدارندگیاش را به حملات سایبری نیز گسترش دهد. این یکی از مهمترین پرسشهایی است که در زمینه حملات سایبری، اعضای ناتو را به خود مشغول کرده است. آیا همانطور که حمله نظامی به یک عضو، حمله به همه اعضا تلقی میشود، حمله سایبری نیز باید حمله به همه اعضا تلقی شود؟
ناتو در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابل ملاحظهای بر مساله تهدیدهای سایبری انجام داده و ینس استولتنبرگ، دبیر کل نروژی ناتو هم تلاش زیادی کرده که به دنیا بقبولاند حمله سایبری شامل بند پنج ناتو میشود. اما او در سالهای اخیر درست در زمانی این ادعا را مطرح میکرد که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، اعتبار ناتو را خدشهدار کرده بود.
علاوه بر این، به رغم ادعاهای آقای استولتنبرگ، در این سالها هرگز به دلیل حمله سایبری به یکی از اعضا، بند پنج ناتو فعال نشد. معروفترینش در سال ۲۰۱۷ که حمله گسترده "واناکرای" رخ داد و دستکم در بریتانیا، سیستم خدمات درمانی به شکلی گسترده هدف خرابکاری سایبری قرار گرفت، ناتو واکنشی نشان نداد.
در "ناتو ۲۰۳۰" به شکل مستقیم به مساله فعال شدن بند پنج به دلیل حملات سایبری اشاره شده و اگر در نهایت رهبران کشورهای عضو این موضوع را نیز در تغییرات سند سال ۲۰۱۰ بگنجانند، دوران اختلاف نظر بر سر مساله به پایان میرسد و قضیه از تفسیر پیمان به خود پیمان تبدیل خواهد شد؛ همان چیزی که دبیرکل ناتو مشتاقانه به دنبال آن است.
اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، این مهمترین تحول ناتو در زمینه گسترش بند پنج از زمان حملات یازده سپتامبر تا امروز است. در آن زمان این پرسش مطرح بود که آیا حمله به یکی از اعضا از سوی یک بازیگر بینالمللی که کشور نیست (القاعده) و به بیان دقیقتر تروریسم غیردولتی، شامل بند پنج خواهد شد یا نه. وقتی ناتو اعلام کرد که در واکنش به حملات یازده سپتامبر بند پنج را فعال کرده، عملا مساله مبارزه با تروریسم غیردولتی و بازیگرانی که کشور نیستند نیز به مجموعه وظایف ناتو اضافه شد.
مساله چین
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،برای ناتو از این پس چین میتواند روز به روز به اولویتی مهمتر از روسیه تبدیل شود
اگر در سند مصوب سال ۲۰۱۰، تکرار نام روسیه به عنوان چالش و تهدید امنیتی کشورهای عضو ناتو نظر بسیاری را جلب کرد و به عنوان تحولی مهم ثبت شد، در "ناتو ۲۰۳۰" این جایگاه به چین تعلق دارد. این بدان معنا نیست که روسیه دیگر تهدید شماره یک ناتو توصیف نشده.
اما این نخستین بار است که نام چین به عنوان تهدیدی فزاینده که در دهه پیش رو باید مایه نگرانی اعضای ناتو باشد، بیان میشود. آن هم نه یک بار یا دو بار. بلکه ۸۲ بار نام چین در "ناتو ۲۰۳۰" آمده. این یکی دیگر از تغییرات مهمی است که "ناتو ۲۰۳۰" برای ناتوی آینده در نظر گرفته است.
بر اساس این سند، به رغم اینکه روسیه یک قدرت رو به افول از نظر اقتصادی و سیاسی است، اما به دلیل قدرت نظامی، تسلیحات هستهای قابل توجه و نزدیکی جغرافیایی به کشورهای اروپایی، همچنان مهمترین دغدغه ناتو خواهد بود. در عین حال، چین نیز از کشوری که در فاصله جغرافیایی دور، کشوری بیخطر محسوب میشد، از این پس باید به عنوان یک تهدید، جدی گرفته شود.
پیشبینی "ناتو ۲۰۳۰" این است که چین میتواند ظرف سالهای آینده به مهمترین چالش غرب تبدیل شود. علاوه بر اقتصاد رو به گسترش و سرمایهگذاری قابل توجه پکن بر توسعه نظامی، چین مهمترین رقیب ایدئولوژیک ناتو توصیف شده که به ارزشهای مورد نظر غرب پایبند نیست.
آنچه که "تمامیتخواهی" نظام سیاسی چین توصیف شده از سویی، و خوانش متفاوت این کشور از نظم جهانی و حقوق و قوانین بینالملل از سویی دیگر، مایه اصلی نگرانی نویسندگان "ناتو ۲۰۳۰" است و به همین دلیل توصیه شده که این ائتلاف نظامی در دهه پیش رو به شکل قابل توجهی به مساله چین توجه کند و علاوه بر اختصاص دادن منابع گسترده به موضوع، در مسیر سیاسی همکاریها با شرکای بینالمللی برای کنترل چین، گام بردارد.
بر اساس این متن، چین قدرتی توصیف شده که اگرچه در حال حاضر به یک عنوان یک تهدید ژئوپولتیک مستقیم در بسیاری نقاط دنیا (مانند خاورمیانه، دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس) شناخته نمیشود، اما در آینده این احتمال به شکل جدی مطرح است که چین به مداخلات نظامی، بسیار فراتر از حوزه کشورهای پیرامونش دست بزند.
علاوه بر این، برخلاف روسیه که در ابعاد اقتصادی به جز مواردی مانند صادرات گاز به اروپا، امتیازهای خارقالعادهای برای چانهزنی با کشورهای عضو ناتو ندارد، میزان وابستگی اقتصاد جهانی به چین به حدی است که هرگونه چالش و رویارویی جدی با این کشور میتواند تبعات بسیار نگران کنندهای برای اقتصادهای کشورهایی مانند اعضای اتحادیه اروپا داشته باشد.
به بیان دیگر، "ناتو ۲۰۳۰" به رهبران کشورهای عضو ناتو یادآوری میکند که دیر یا زود، سیاست بینالملل وارد مرحلهای خواهد شد که آنها باید به شکلی جدی نگران تصمیمات پکن باشند نه مسکو؛ وضعیتی که برای هیچ یک از این کشورها به ویژه ایالات متحده که در آن حاضر قدرت مسلط شماره یک جهان محسوب میشود، خوشایند نیست.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: ناتوی آینده چه شکلی است؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران