کاظمینی بروجردی، مخالفی که نه کارت شناسایی دارد، نه بیمه و اجازه کار

کاظمینی بروجردی، مخالفی که نه کارت شناسایی دارد، نه بیمه و اجازه کار
رادیو زمانه

سید حسین کاظمینی بروجردی فرزند ارشد سید محمدعلی کاظمینی بروجردی از مخالفان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و از چهره‌های شناخته شده در راه تلاش برای جدایی دین از سیاست در ایران، در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ شمسی با اتهاماتی نظیر «اقدام علیه امنیت ملی، ارتباط با بیگانگان» و «اظهارات دروغین در خصوص ارتباط با امام زمان»، بیش از یک دهه در حبس بود و تمامی اموال او هم مصادره شد.

این روحانی در سال‌‌های اخیر و پس از کنار گذاشتن نمادین لباس روحانیت، از جمع هواداران خود خواسته تا عناوین «سید» و «کاظمینی» را هم برای خطاب قرار دادن او به‌ کار نبرند.

تداوم مخالفت کاظمینی بروجردی با سران نظام جمهوری اسلامی و به‌ ویژه علی خامنه‌ای، سبب شده تا نهادهای امنیتی همچنان فشارها بر او و خانواده‌اش را ادامه دهند.

گفته می‌شود به دلیل تزریق و خوراندن داروهای اجباری در زندان به بروجردی، او پس از گذشت سال‌ها همچنان وضعیت مناسبی از لحاظ جسمی ندارد.

این روحانی سابق شیعه اکنون در چه شرایطی‌ست و چرا عقاید او این‌چنین سران حکومت را خشمگین کرده است؟

زمانه برای بررسی بیشتر وضعیت این مخالف حکومت دینی در ایران، با مریم مؤذن زاده، نماینده او گفت‌و‌گو کرده است.

مؤذن زاده آن‌گونه که خود می‌گوید از سال ۱۳۷۸ و از زمانی که در مقطع کارشناسی ‌ارشد شیمی فیزیک در دانشگاه علوم‌پزشکی مشغول به تدریس بوده با عقاید و افکار بروجردی آشنا شده است.

او یک‌ بار در سال ۱۳۸۵ به‌ دلیل هواداری از حسین کاظمینی بروجردی بازداشت شده و یک هفته را در زندان سپری کرده است. بعد از بازداشت کاظمینی در سال ۱۳۸۵، او نیز بار دیگر و فقط به ‌خاطر ارتباط، حمایت و همکاری با بروجردی دوباره بازداشت شده است.

مؤذن زاده پس از خروج از کشور در سال ۲۰۱۱ و سکونت در کشور فرانسه، در حال حاضر یکی از سه نماینده بروجردی است.

زمانه: ابتدا درباره وضعیت عمومی و کلی آقای بروجردی بگویید، او اکنون در چه شرایطی است؟

مریم مؤذن زاده

مریم مؤذن زاده: ایشان طی اطلاعیه‌ای درخواست کردند که عناوین «آیت‌الله و کاظمینی» و عنوان تبعیض‌آمیز «سید» را از کنار نامشان حذف کنند.
همچنین در اعتراض به جنایات صورت گرفته به نام دین توسط جمهوری اسلامی، دیگر از لباس روحانیت استفاده نمی‌کنند هر چند طی احکامی که برای آقای بروجردی صادر شده، او خلع لباس نیز شده‌ است.
در ادامه کمپینی که بروجردی داشته و همچنان آن را به نوعی ادامه می‌دهد، با تهدید، فشار، احضار به دادگاه، بازداشت هوادارانش و پرونده‌سازی با او مقابله می‌کنند. آخرین بار در ماه اکتبر تعدادی از هواداران او به ویژه زنان را بازداشت کردند و تحت شکنجه و آزار و اذیت قرار دادند. همچنین دختری ۱۶ ساله را بدون همراهی پدر و مادر و وکیلش بازداشت و شکنجه کردند. از آنها خواسته بودند که علیه بروجردی، اعترافاتی مبنی بر داشتن رابطه جنسی بنویسند.
ما در بیانیه‌هایمان هم عنوان کردیم که بروجردی پس از شکنجه‌ای که در زندان متحمل شد، در وضعیت جسمی وحشتناکی به سر می‌برد به‌گونه‌ای که توانایی دراز کشیدن بر روی تخت را هم ندارد و اغلب شب‌ها مجبور به خوابیدن در حالت نشسته است. کمر و پاهای بروجردی بر اثر زندان طویل‌المدت ۱۱ ساله، نمور بودن و تنگی سلول انفرادی کج و دچار آسیب شدید شده است. زانوهای بروجردی تا شده و غضروف پاهای او استخوانی شده است. کمر او به شدت کج شده که برای جلوگیری از قطع نخاع مجبور به استفاده از لوازم پزشکی ویژه‌ای است. با وجود این همه ناراحتی‌های جسمی، تنفسی، قلبی، آسیب‌های مغزی همچون پارکینسون و لرزش دست‌ها که حتی برای خوردن غذا به کمک احتیاج پیدا می‌کند، اتهام ارتباط جنسی با زنان مضحک است.
با وجود اینکه این اتهام‌ها باورپذیر نیست، در عین حال به جای مواجهه منطقی و عقلانی یا مناظره، مبادرت به این نوع تخریب‌ها و اقدامات عجیب و غریب غیرعاقلانه می‌کنند.
آقای بروجردی از سال ۲۰۱۶ با مرخصی درمانی به صورت نامحدود بدون حکم آزادی از زندان بیرون آمد. همچنین به او اعلام کرده‌اند که هر وقت اراده کنند، او را به زندان برمی‌گردانند.
برای او محدودیت‌هایی ایجاد کرده‌اند. آقای بروجردی در حصر کامل نیست اما وضعیت او به دلیل عدم برخورداری از حقوق مدنی و سایه بازگشت به زندان و عدم دیدار با شاگردهای خود، شبیه حصر است.
محدودیت‌هایی که برای آقای بروجردی قائل شده‌اند برای او وضعیتی را به وجود آورده است که به دلیل عدم برخورداری از حقوق مدنی و زندگی در سایه تهدیدهایی چون احتمال بازگرداندن به زندان، تلاش برای مسموم کردن و حذف فیزیکی او، مصداق حصر است.
بروجردی حق تشکیل کلاس‌های حضوری، صحبت با رسانه‌ها و مسافرت به خیلی از استان‌های کشور را ندارد و بیشتر به خاطر مقاصد پزشکی از خانه خارج می‌شود. یک‌بار که بعد از رفتن به مطب پزشک، برای خرید کتاب از ماشین پیاده شد، او را با اسکورت مسلح به خانه بازگرداندند. بروجردی پس از خروج از زندان نه کارت شناسایی، نه بیمه و نه اجازه کار دارد. او از شرایط اقتصادی مناسبی برخوردار نیست. او همچنین در طول حبس ۱۱ ساله‌اش از حق داشتن وکیل مستقل و استفاده از امکانات پزشکی مناسب محروم بود و تحمل شکنجه‌ها و زندان طولانی مدت که در دوره‌هایی همراه با اعمال شاقه بود، برای او عوارض روحی و جسمی زیادی را ایجاد کرده که آثار و عواقبش هنوز هم او را رنج می‌دهد. این در حالی‌ست که حکومت جمهوری اسلامی هرگز حاضر به درمان او نشد و او را در حالی به بیرون از زندان فرستادند که حتی برای اقدامات پزشکی، تشخیصی و درمانی، نیاز به امکانات مالی قابل ملاحظه‌ای بود که ایشان از آن برخوردار نبود و به همین دلیل از همان ابتدا اطلاعیه‌ای را در سایت‌های رسمی ایشان انتشار دادیم مبنی بر اینکه اگر پزشک‌هایی در جهت مقاصد انسان‌دوستانه حاضر به مداوای رایگان بروجردی هستند، خود را معرفی کنند. چند پزشک و دندان‌پزشک اعلام آمادگی کردند. یک‌بار که در بیمارستانی در شهر زنجان برای مداوای رایگان نوبت داشت، مأموران امنیتی پزشک معالج را تهدید کرده و افراد واسطه‌ای که برای او نوبت گرفته بودند را به مدت ۲۴ یا ۴۸ ساعت بازداشت کردند. بعد از آن به او اجازه سفر به زنجان داده نشد. مواردی از این دست باز هم اتفاق افتاده بود و به او اعلام کرده بودند که حق سفر به استان‌های دیگر را ندارد.

زمانه: آیا اسامی زنانی که اشاره کردید بازداشت شدند موجود است؟ چه کسانی هستند؟ کجا بازداشت شدند و آیا پرونده‌ای برای آن‌ها باز شده است و پرونده به چه نتیجه‌ای رسیده است؟

مؤذن زاده: بازداشت این زنان یک روزه بوده و تا نیمه‌شب آزاد شدند ولی پرونده آن‌ها باز است. تعدادی از آقایان را نیز بازداشت کردند که اسامی آن‌ها را به صورت محرمانه برای سازمان‌های حقوق‌بشری فرستادیم. به دلیل اینکه آن‌ها و سایر اعضای خانواده‌شان را برای جلوگیری از اطلاع‌رسانی تهدید کرده‌اند از بردن نام آن‌ها در رسانه‌ها معذوریم.

زمانه: در گزارش‌های قبلی اشاره شده بود که به آقای بروجردی در دوران حبس آمپولی تزریق شده که بر اعصاب و روان او تأثیر گذاشته است. آیا این خبر تأیید شده است؟

مؤذن زاده: پرونده پزشکی زندان را هرگز به بروجردی ندادند. در بیانیه‌ها و اطلاعیه‌هایی که در وبلاگ «بام آزادی» منتشر شده، به تدریج درباره همه اتفاقات کوچک و بزرگ شفاف‌سازی شده است. در دورانی که آقای بروجردی در زندان نظامی مرکزی یزد زندانی بودند، تزریقات مشکوک داشتند. در سال ۸۸ بروجردی طی اطلاعیه‌ای شرکت در انتخابات را تحریم کرده بود. پس از آن به مدت حدودا دو ماه هیچ خبری از او در دسترس نبود و در انفرادی به سر می‌برد. پس از پیگیری‌ها و بست نشستن شاگردان و خانواده در مقابل دادگاه ویژه روحانیت که خواستار دریافت اطلاع از او بودند، به هنگام ملاقات نیمه بی‌هوش بود و اعلام کرده بود که آمپول‌هایی به او تزریق کرده‌اند که بر روانش تأثیر گذاشته. در مورد دیگری هم این اتفاق افتاده بود. پس از خروج از زندان نمی‌دانست که چه آمپول‌هایی به او تزریق یا چه قرص‌هایی به او داده شده بود. در عین حال اجازه درمان نداشت. پس از خروج از زندان، پزشکانی معتقد بودند که آن تزریق‌ها می‌تواند منجر به لرزش دست، ضعف اعصاب، خستگی مفرط و عدم توانایی در راه رفتن شده باشد.

زمانه: دلیل اختلاف‌نظر بروجردی با علمای شیعه حاضر چیست؟ چه موضوعی باعث شده این میزان از فشار بر او وارد شود؟

مؤذن زاده: آقای بروجردی در طول فعالیت‌های مبارزاتی خود سه دوره را گذرانده‌اند. از دهه ۷۰ شمسی تا سال ۱۳۸۵ فعالیت‌های او در راستای نشان دادن عدم تطابق‌ دین سنتی شیعه با رفتار حکومت بود. در این زمینه اسناد و مدارک دینی ارائه می‌داد. همچنین در کتاب‌های خود از جمله کتاب «حکیم» و «بارانی در کویر سوخته» نشان ‌داد دین سنتی متفاوت است با آنچه که عملا در حال اجرا بوده است. همچنین آقای بروجردی تلاش‌هایی داشتند که تأکید کنند زندان، شکنجه و سنگسار نه تنها با انسانیت مغایر است بلکه به لحاظ دینی هم نباید وجود داشته باشد.
از اوایل دهه ۸۰ شمسی در کنار انتشار کتاب‌های یاد شده، یک سری مقالات و بیاناتی داشتند که به طور آشکار نشان می‌دادند اگر حکومتی بر اساس دین بنا شود، هم به خودش و هم به دین ضرر می‌رساند. پدر آقای بروجردی و اجداد او همگی از علمایی بودند که مخالف حکومت دینی و دین حکومتی بودند. در سال ۴۲ پدر آقای بروجردی (سید محمدعلی کاظمینی بروجردی) به همراه گروهی از علما مانند آیت‌الله خویی و سید حسین طباطبایی بروجردی مخالف تشکیل حکومت دینی و دین سیاسی بودند و در این زمینه با دسته دیگری ازروحانیون چون آیت‌الله خمینی و نواب صفوی، اختلاف‌نظر داشتند.
در دهه ۷۰ بروجردی دو مرتبه در سال‌های ۷۴ و ۷۹ زندانی شد و حتی مدتی در زندان معروف توحید زندانی بود. در اوایل دهه ۸۰ هم مکررا احضار می‌شد و به صورت ۱۲ ساعته یا ۲۴ ساعته بازداشت و مورد بازجویی‌های طولانی‌مدت و آزاردهنده قرار می‌گرفت و گاهی شکنجه می‌شد. در یک مورد یک روز تمام او را برهنه در هوای برفی بیرون از دادگاه ویژه روحانیت نگه داشته بودند. خانواده را تهدید می‌کردند. یک‌بار همسر او را ربودند و در بیابان به صورت بی‌هوش رها کرده و کف دستش پیام تهدیدآمیز نوشته بودند.
ایشان در دهه ۸۰ تأکید بیشتری بر نظریه‌های خود داشت و با وجود تهدید‌ها و اخطارهای مکرر همچنان به فعالیت‌ها و سخنرانی‌هایش در قالب برگزاری جلسات دینی ادامه داد و روز به روز به وسعت جلسات و جمعیت هوادارانش افزوده شد طوری که در آخرین جلسه رسمی‌اش در تاریخ هشتم تیر ماه ۸۵ سخنرانی‌اش در استادیوم شهید کشوری تهران برگزار شد و حتی خیابان‌های اطراف استادیوم مملو از جمعیت بود. این موضوع حکومت را به شدت نگران کرده بود.
از سوی دیگر افزایش طرفداران نظریه جدایی دین از حکومت حساسیت‌ها را دو چندان می‌کرد به ‌خصوص اینکه این حمایت از سکولاریسم در مقایسه با حمایت یک فرد غیر‌مذهبی از سوی یک روحانی معروف و پرطرفدار با چنین سابقه و پشتوانه دینی، می‌توانست برای یک حکومت دینی نگران کننده‌تر و آسیب زننده‌تر باشد. بروجردی نه تنها حامی سکولاریسم است بلکه در سطحی بالاتر مخالف اسلام سیاسی هم محسوب می‌شود و معتقد است دین باید در دل شخص باشد و نباید تبدیل به ابزار سیاسی شود وگرنه در توحید و خداپرستی خلل وارد می‌کند و تأکید او همواره بر عدم وجود اسلام سیاسی است.
ایشان در دوران زندان و از سال ۱۳۹۰ شروع به یک سری تدریس‌ها و تحریرهایی کرد و در این دوران نوشتن کتابی را به اتمام رساند اما نمی‌توانست به صورت قانونی منتشرش کند. این کتاب توسط شاگردانش به صورت پشت سفید به نام دایره‌المعارف ظهور انتشار داده شد. در این کتاب اسناد و مدارک دینی جمع‌آوری شده که عدم تطابق‌هایی را هم در شیعه و هم در سنی نشان می‌دهد. آنجا بود که تشریح کرد جدایی دین از حکومت یک نیاز اولیه است ولی کافی نیست.
در تمام این سه دوره فعالیت‌، بروجردی با حکومت دینی در ایران مشکل داشت.

زمانه: با توجه به سابقه آزار و اذیت آقای بروجردی توسط نهادهای امنیتی، آیا منزل او همچنان تحت حفاظت نیروهای امنیتی است؟ آیا در حال حاضر دسترسی به درمان دارند؟

مؤذن زاده: منزل ایشان نگهبان ندارد اما به صورت نامحسوس حفاظت می‌شود. زمانی‌که احضار می‌شود یا تلفنی با او تماس می‌گیرند یا زمانی‌که از سوی دادگاه ویژه روحانیت مأموری را به خانه آقای بروجردی می‌فرستند، عنوان می‌کنند که تلفن‌هایشان ضبط می‌شود، دوربین نصب کرده‌اند و در پاره‌ای موارد به او فیلم رفت و آمد افراد به خانه‌شان را نشان داده‌اند و سوال و جواب کرده‌اند. رفت و آمد افراد به خانه‌شان کنترل می‌شود اما مشخصا مأموران امنیتی در مقابل در منزل ایشان برای جلوگیری آمد و شد به خانه‌شان حضور ندارند.
همچنین چندین ‌بار تلفن‌های او را قطع کرده‌اند و در مراجعه به اداره مخابرات اعلام شده که این قطعی‌ها از طرف مخابرات نیست و از سوی مقامات بالاتر است. به‌علاوه دو بار سیم کارت موبایلشان را هم بدون دلیل موجهی سوزانده‌اند.
در دنیایی که مبارزه با تعصبات و بررسی افکار و عقاید دینی به قدری خطرناک است که حتی در کشورهای غربی هم می‌تواند فرد را با خطر مرگ مواجه کند و جانش را از دست دهد، آقای بروجردی با پیشینه دینی در یک جامعه‌ای با حکومت دینی، دست رد به تمام امتیازاتی زده است که می‌توانست در این فضا داشته باشد. به باور او اساس این حکومت و اساس این همه ظلمی که به مردم می‌شود، افکار و عقاید و خرافات حاکم است.

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: کاظمینی بروجردی، مخالفی که نه کارت شناسایی دارد، نه بیمه و اجازه کار