هشدار؛ فرسوده‌سازی و اغتشاش در مرمت!

هشدار؛ فرسوده‌سازی و اغتشاش در مرمت!
ایسنا
عکس‌ها از صفحه اینستاگرام ایکوم ایران

یکصد سال مرمت در ایران درحالی نقد و بررسی شد که درباره "نوسازی" و "فرسوده‌سازی" به جای مرمت و "اغتشاش" در رویکرد مرمتگران نوین هشدار داده شد

به گزارش ایسنا، نشست «مروری بر مرمت در قرن گذشته» که به نقد و بررسیِ مرمت، حفاظت و احیاء در یکصدسالی که گذشت، می‌پرداخت با حضور کارشناسان و علاقه‌مندان در موزه ملی ایران به همت ایکوم ایران (شورای بین‌المللی موزه‌ها) برگزار شد.

سیداحمد محیط طباطبایی ـ رییس ایکوم ایران ـ با بیان این‌که هر هویت فرهنگی که سبب حفظ دانش گذشته شود، از نظر ایکوم یک فعالیت موزه‌ای است و موزه‌ها نهادی برای معرفی فرهنگ و هویت به آیندگان هستند، گفت: بنا بر این تعریف، حفاظت و نگهداری یکی از اصلی‌ترین رکن‌های هویت فرهنگی ایرانی‌ها است. برای ایکوم، یک حمام تاریخی که همچون گذشته به کار خود ادامه دهد، به مثابه یک موزه است؛ چرا که مفاهیم فرهنگی را به نسل آینده منتقل می‌کند.

او یادآوری کرد: چهارم خردادماه ۱۴۰۰ پیش‌نشستی در حوزه مرمت و احیا از سوی ایکوم ایران برگزار شد و اینک نشست اصلی برگزار می‌شود و به دلیل اهمیت موضوع امیدواریم که ادامه و استمرار یابد و نتیجه نهایی این نشست‌ها به صورت کتاب در سال آینده منتشر خواهد شد.

پس از مقدمه‌ای که محیط طباطبایی گفت، کارشناسان سخنرانی خود را ارائه کردند و به خاطر کووید ـ ۱۹، عده‌ای از سخنرانان پیام تصویری یا صوتی فرستاده بودند.

از مهارت جدا شدیم

اسکندر مختاری، معمار و مرمتگر به عنوان نخستین سخنران بر این‌که حفاظت و مرمت از یکدیگر جدا نمی‌شوند، تاکید کرد و گفت: مقدمه مرمت، حفاظت و مؤخره آن نگهداری و احیاء است.

مختاری با بیان لزوم تهیه و حفظ تاریخ شفاهی مرمت، اظهار کرد: یکی از مهمترین اقداماتی که باید هرچه زودتر انجام شود، ضبط حافظه حافظانِ میراث فرهنگی است که در طول سال‌ها بر اساس تغییر ساختار و مدیریت، دستخوش تغییر شده است؛ چراکه نمی‌توان به فرآیند مدیریت در طول تاریخ بی‌توجه بود.

او که ۴۷ سال از عمر خود را برای میراث فرهنگی گذاشته است، به فراموشی معماری سنتی ایران اشاره کرد و گفت: به تجربه می‌گویم که ما به تدریج از مهارت جدا شدیم و مهندسی و تحصیلات دانشگاهی جای آن را گرفت. در حال حاضر کمتر پروژه‌ای اجرا می‌شود که در کنار مهندسان، یک معمار کارکشته نیز حضور داشته باشد و به ناپختگی مداخله کردن در اثر تاریخی به دلیل نبود شناخت، نیز بسیار دیده شده است؛ مهندسی که نمی‌داند مَلات کی عمل می‌آید و آجر را نمی‌شناسد و نمی‌داند که کدام آجر برای لب هرّه، کف حیاط یا نما استفاده می‌شود، نمی‌تواند بناهای تاریخی ایران را به خوبی مرمت کند.

مختاری ادامه داد: در سال ۱۳۵۱ زمانی که دفتر فنی سازمان حفاظت از آثار باستانی راه‌اندازی شد در هر پروژه یک معمار، یک باستان‌شناس، یک مهندس و یک استادکار حضور داشت و هیچ پروژه‌ای نبود که یکی از این متخصصان در آن حضور نداشته باشند. این ترکیب سبب می‌شد مرمت با کمترین اشتباه انجام شود.

این پیشکسوت میراث فرهنگی، پروژه‌های بزرگ استان تهران همچون مرمت مسجد جامع ورامین، مرمت گنبد مسجد سپهسالار، اضافه کردن یک طبقه زیرزمین به موزه ملی ایران، مرمت قصربهرام و کاروانسرای عین‌الرشید، حسن‌آباد، کاروانسرای سنگی رباط کریم و سردرباغ ملی را از پروژه‌هایی عنوان کرد که می‌توان آنها را معیاری برای نقد و ارزیابی قرار داد و افزود: از پروژه‌های مرمتی موفق دوره قاجار نیز می‌توان به مرمت برج ریخته شده طغرل در دوران ناصرالدین‌شاه اشاره کرد که در عکسی از مادام دیولافوآ میزان خسارت به آن واضح است.

او با بیان این‌که کارِ انجمن آثار ملی، مرمت نبود و بیشتر یادمان‌سازی می‌کرد، یادآور شد: یک سال قبل از تصویب منشور مرمت آتن، در سال ۱۳۰۹، در ایران قوانینی برای میراث فرهنگی تصویب شد که در دوران خود بسیار پیشرو بود.

مختاری با تاکید بر بازنگری بر مرمت‌های انجام شده، گفت از سال ۱۳۶۷ تا پایان ۱۳۸۲، پروژه‌های بسیاری انجام شد تاجایی که در ابتدای سال ۱۳۸۳ در حدود ۱۸۲ کارگاه مرمتی در استان تهران فعال بود.

او همچنین از هم دور شدن مهندسان و استادکاران، اغتشاش در رویکردها و اجرا و مرمت نوین را از مواردی دانست که در قرن حاضر، مرمتِ آثار تاریخی ایران با آن درگیر شده است.

مفهوم مرمت برای مردم یعنی نوسازی

زهره بزرگمهری، دکترای مرمت، مقوله مرمت و حفاظت را به دو بخش مردم و متخصصان دسته‌بندی کرد و گفت: مردم از شکل اصولی مرمت بی‌خبرند و درک و بیان آن‌ها از مرمت برابر با نوسازی است و جا دارد متخصصان، راهنمایان گردشگری و رسانه‌ها مفهوم درست مرمت را بیشتر تبیین کنند و در درجه بعدی مرمت را از نگاه کارشناسان باید تعریف کرد.

او بیان کرد: آنچه مرمت را دارای اعتبار می‌کند در درجه نخست، حفظ و صیانت از فرهنگِ گمشده مردم و زیست ساکنان است.

این پژوهشگر درباره حفاظت محوطه‌های باستانی پس از کاوش، اظهار کرد: در موارد بسیار پس از آن‌که کار باستان‌شناس تمام می‌شود، محوطه رها می‌شود و متخصص و مرمتگر بعدی بلافاصله کار خود را آغاز نمی‌کند، همین امر سبب تخریب محوطه بر اثر فرسایش می‌شود.

بزرگمهری در ادامه به زلزله‌خیز بودن ایران اشاره کرد و افزود: هیچ نقطه‌ای از ایران از زلزله مصون نیست، بنابراین باید متخصصانِ سازه، طرح مقاوم‌سازی بنا را به مرمتگران بدهند تا آن‌ها بتوانند پایداری آن را در صورت وقوع حادثه تثبیت کنند.

او نیز به نبود زبان مشترک بین معماران سنتی و آکادمیک اشاره کرد و گفت: گنبدی را که سال‌های سال کاشی ندارد نباید کاشی کرد، بار اضافه موجب تخریب تدریجی می‌شود و این معمار سنتی است که این نکته را می‌داند. معمارانی که یا از کار افتاده شده یا از دنیا رفته‌اند. باید معماران سنتی و دانشگاهی در کنار یکدیگر باشند و به هم بیاموزند و از هم یاد بگیرند.

مرمت سبب وفاق ملی می‌شود

اکبر تقی‌زاده، پیشکسوت مرمت نیز در این نشست تخصصی به چگونگی شکل‌گیری طرح «پردیسان» اشاره کرد و درباره آن گفت: در دهه ۷۰ شرایط آثار و ابنیه ایران بسیار بد بود و دستگاه‌های اجرایی به بهانه طرح‌های توسعه، بناهای زیادی را از بین بردند، بنابراین کارشناسان به فکر چاره افتادند و موضوع را در سال ۱۳۷۶ آسیب‌شناسی کردند و راهکاری یافتند و آن احیای چند خانه تاریخی با کاربری هتل و اقامتگاه برای نمونه بود تا مردم بدانند می‌توان از خانه‌های تاریخی درآمدزایی کرد.

او با طرح این پرسش که "چرا هتل؟ " توضیح داد: در طراحی معماری، هتل و بیمارستان سخت‌ترین است و اگر یک بنای تاریخی بتواند هتلی با تمام امکانات شود، پس می‌توان کاربری‌های دیگری نیز برای ابنیه تاریخی تعریف کرد.

به گفته مجری طرح پردیسان که بعدها به صندوق حفظ و احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی واگذار شد (که به تازگی نام آن به صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و احیاء و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی تغییر نام داده است)، این طرح در سال ۱۳۷۸ با اختصاص ردیف بودجه در پنج مسیرِ حوزه البرز، زاگرس، کناره دریای مازندران، کناره خلیج فارس و بناهای داخل کویر با ۳۴ پروژه آغاز به کار کرد که شامل هفت حمام، ۱۴ کاروانسرا، ۴۳ خانه تاریخی، ۳ کوشک باغی، یک قلعه و ۳ یخچال می‌شد که ۲۵۳ هزارمترمربع عرصه و  ۱۲۶ هزارمتر مربع اعیان داشت.

تقی‌زاده گفت: تا قبل از این تاریخ، معماران به سمت اثر تاریخی نزدیک نمی‌شدند، اما پردیسان سبب شد که طراحان و معماران جوان به سمت میراث فرهنگی گرایش پیدا کنند.

این استاد پیشکسوت با اعتقاد بر این‌که مرمت ابنیه و محوطه‌های تاریخی سبب وفاق ملی می‌شود، بیان کرد: هیچ چیزی را نمی‌توان یافت که همه مردم درباره آن اتفاق نظر داشته باشند، جز بناهای ارزشمند تاریخی که همه مردم از مرمت و احیای آن رضایت عمومی دارند و این امر سبب وفاق ملی می شود.

ساخت و ساز در پاتوق‌های محلی ممنوع!

شهاب‌الدین ارفعی، معمار نیز در ادامه نشست با انتقاد از ساخت و ساز در زمین‌های خالی که به نوعی پاتوق‌های محلی و مکانی برای اجرای مراسم آیینی، مذهبی یا شادی هستند، گفت: شهرها محل حضور اجتماعات انسانی هستند و تعامل انسانی دارند، اما در طرح‌های عمرانی بسیاری از زمین‌های خالی که محل تعاملات انسانی است، ساخته می‌شود و دست‌اندرکاران به خودشان اجازه می‌دهند در این فضاهای خالی هر کاربری‌ای که کمبود دارند، بسازند. طرح‌های تفصیلی هم بدون توجه به مردم تایید می‌شوند و به این ترتیب محل‌هایی اشغال می‌شود که محل تعاملات اجتماعی است.

او همچنین با انتقاد از استحصال دریا اظهار کرد: نخاله‌های شهری را در دریا می‌ریزیم و بندرهای بی‌صاحبی می‌سازیم که تعاملی با دریا ندارند و هویت کاربری را که از قبل وجود داشته مخدوش می‌کنیم. حتی دیگر دریا نیز شیب ندارد و حد واسطی برای دریا و ساحل تعریف نمی‌شود. در صورتی که در گذشته سواحل جنوب، زنده بودند. مراسم عروسی در آن‌ها برگزار می‌شد، مراسم عبادی و مذهبی و دیگر گردهمایی‌های عمومی.

ارفعی تاکید کرد که طرح‌های عمرانی و توسعه نباید کاربری‌های جدیدی تعریف کنند که هیچ سابقه‌ای با گذشته‌شان ندارند.

عضو انجمن مفاخر معماری گفت: در پروژه‌ها شرح خدمات قطور و پاسخ به آن‌ها قطورتر است، اما محصول هیچ است. ای کاش ابتدا بیندیشیم و بعد فعالیتی را انجام دهیم.

وقتی درهای قهوه‌خانه‌ها به روی زنان باز شد

شعله بلوچ، معمار درباره پروژه‌های احیای "قهوه‌خانه آذری" و "عکسخانه شهر" که احیا شدند، سخن گفت و درباره پروژه قهوه‌خانه آذری توضیح داد: با احیا و مرمت قهوه‌خانۀ ۲۷۰ مترمربعی آذری در سال ۱۳۷۲، نقالی، شاهنامه‌خوانی، نقاشی قهوه‌خانه‌ای و آداب قهوه‌خانه و از همه مهمتر تغییر نگرش عموم و پذیرش خانواده و زنان در قهوه‌خانه برای نخستین بار شکل گرفت و سرانجام سبب شد در سال ۱۳۸۵ این قهوه‌خانه در فهرست آثار ملی کشور ثبت شود.

این معمار و مرمتگر همچنین درباره پروژه عکسخانه شهر گفت: ساختمان عکسخانه ۱۵ سال قبل از انقلاب به منظور کاخ جوانان یا کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان ساخته شده و سال‌ها متروک افتاده بود. با مرمت این ساختمانِ یک طبقه آجری ۲۵۰ مترمربعی، در سال ۱۳۷۴ شهرداری بخش آموزش موزه را تصرف و آن را به سرویس بهداشتی تبدیل کرد.

"فرسوده" می‌سازیم

هادی میرزایی ـ مدیرعامل و رییس هیأت مدیره صندوق احیاء و بهره‌برداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی ـ نیز گفت: ما از شهرهای تاریخی به بافت تاریخی، از آن به بافت فرسوده و در نهایت نوسازی رسیدیم و آنچه امروز می‌سازیم کم‌کیفیت و فرسوده است. مرمت امری تمام رشته‌ای است که منفعت عمومی جامعه را دربر می‌گیرد.

او با بیان این‌که تصمیم احیاء مبتنی بر فرآیند است و باید بر اساس اسلامیت، ایرانیت، شرع، عرف و عقل باشد، افزود: در این سال‌ها حمام‌های ایرانی احیاء شده و حیات به آن‌ها بازگشته است. در حال حاضر نیز ۹۲ پروژه مرمت در حال اجرا است و ۵۱ مجموعه تاریخی به بهره‌برداری رسیده است.

ایران نخستینِ خاورمیانه در مرمت

سیدمحمد بهشتی ـ رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی ـ نیز در این نشست گفت: شاید بتوان گفت ایران نخستین کشور خاورمیانه بوده که به مرمت پرداخته است، اما مرمت در ایران مبتنی بر دو حرکت موازی است؛ نخست، عمل استادکاران که ادامه‌دهنده معماری سنتی ایرانی هستند. در سال ۱۳۵۸ بنا به گفته زنده یاد شیرازی، حدود یک هزار استادکار ماهر در سازمان ملی حفاظت کار می‌کردند و دوم، مرمت آکادمیک و دانشگاهی است، مثل دورانی که ایتالیایی‌ها در ایران کار می‌کردند و ایرانی‌هایی که کار را از آن‌ها یاد می‌گرفتند.

او با بیان این‌که تا حد زیادی می‌توانستیم به مرمت‌های سازمان ملی حفاظت اطمینان کنیم؛ چرا که با کمترین اشتباهات صورت می‌گرفت، افزود: با آن‌که در آن زمان منابع محدود بود و به همین دلیل نمی‌توانست فراگیر باشد، اما اقدامات خوبی صورت گرفت. الان تعداد کارگاه‌های مرمت زیاد است و کمیت بالاست، اما کیفیت مطلوب نیست، تاجایی که گاهی ترجیح داده می‌شود کاری انجام نشود تا غلط انجام شود.

این معمار پیشکسوت گفت: باید قبول کرد که هنوز رشته مرمت ناشناخته است و از شهرت معماری و عمران برخوردار نیست.

بهشتی افزود: امروز نسبت به سال ۱۳۰۹ قوانین پیشرفته‌تری داریم و حتی از نظر قوانین از خیلی از کشورهای خاورمیانه جلوتر هستیم. در زمینه حفاظت فنی هم تجربه عملی داریم و هم آموزش‌های دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی.

او همچنین به سرمایه اجتماعی کنونی اشاره کرد و بیان کرد: واکنش جامعه نسبت به تخریب آثار تاریخی از طرف اقشار مختلف جدی است، اتفاقی که در دوره‌های قبل کمتر شاهد آن بودیم.

هویت در معماری گم شده است

علیرضا قلی‌نژاد پیربازاری ـ معمار و معاون فناوری و کاربردی‌سازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ـ نیز گفت: در حال حاضر نظام استاد و شاگردی نفس‌های آخر را می‌کشد. پس از ادغام سازمان میراث فرهنگی با گردشگری و صنایع دستی، مرمت از قسمت پژوهش جدا شد. مرمت تا آن روز امر آیینی همراه با پژوهش بود، اما بعد از آن، اجرایی شد. امروز پیدا کردن مرز مرمت و تعمیر سخت شده است؛ گرچه با گسترش مراکز آموزش عالی، ادبیات میراث بیشتر شده است، اما باید این فعالیت‌ها با توسعه زیرساخت‌ها باشد.

او افزود: به توسعه معماری ایرانی ـ اسلامی در برنامه سوم به بعد توجه شد. با این وجود، هویت در معماری شهری و میراث فرهنگی وجود ندارد و همین‌طور زیرساختی برای توسعه فناوری در آن وجود ندارد. برای نمونه چقدر از فناوری نانو یا لیزر در مرمت استفاده می‌شود؟ برای توسعه این نگاه که باید مبتنی بر تاریخ باشد، ضرورت دارد زیرساخت‌های لازم برای پاسخگویی ایجاد شود.

قلی‌نژاد با تاکید بر این‌که باید از پیشکسوتان در مرمت استفاده شود، گفت: مرمت در حال حاضر نظام‌مند نیست. فرصت رو به پایان است و باید از تجربیات کسانی که عمری از آن‌ها گذشته استفاده کرد.

معاون پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره مرمت شهری نیز اظهار کرد: سازمان نظام یافته‌ای برای مرمت شهری که عرضه را پایش کند، وجود ندارد و باید توجه کرد که در میراث فرهنگی سرعت و شتاب خطرناک است. هرگامی که در این حوزه برداشته می‌شود باید تأمل و آن را نقد کرد.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: نگذاریم دیر شود/آجر هنوز زنده است!