گره هویتی «جواد»ها تنها به دست دولت حل شدنی است

تابناک - ۱۹ آذر ۱۳۹۲

یکبار تلاش نمایندگان مجلس  برای حل این مشکل از دو طرف به بن بست رسیده است؛ از یک سو دولت وقت زیر بار مسئولیت نرفته و از سوی دیگر شورای نگهبان، مصوبه مجلس را مردود اعلام کرده، چراکه بار مالی به دولت تحمیل می‌کرد و این خلاف قانون اساسی است؛ ظاهرا همین تلاش نافرجام کافی بوده تا دیگر کسی پیگیر رفع موانع قانونی مشکل موجود نباشد.

به گزارش «تابناک»، سخن گفتن درباره افرادی که شناسنامه نداشته و به مشکلات تابعیتی و هویتی مبتلا هستند، هرچند ممکن است مشکلی بسیار خاص و نادر به نظر رسیده و تصمیم گیری درباره آن کم اهمیت جلوه کند اما اگر بدانیم که همین نقص به ظاهر کوچک می‌تواند به دلایل انسانی، امنیتی، بهداشتی و... مشکل آفرین شده و البته میزان افراد مبتلا به آن کم نبوده و در بسیاری از شهرهای کشورمان دیده می‌شود، حتما نظرمان تغییر خواهد کرد.

هر از چندگاهی برخی رسانه‌ها، مصائب برخی افراد بی شناسنامه را انعکاس داده و حتی به زبان آمار و ارقام، شمار این دست افراد را در برخی مناطق یادآور می‌شوند اما نه تنها تغییری رخ نمی‌دهد، بلکه این گونه به نظر می‌رسد که تکرار حوادثی از این دست تنها به عادی شدن شنیدن این درد نهفته زیر پوست جامعه می‌شود و بس.

بدین ترتیب عجیب نیست که مصوبه مجلس برای اصلاح قوانین در خردادماه سال گذشته در شورای نگهبان مردود دانسته شده و به قوه مقننه باز گردانده شود اما آنچنان گردفراموشی روی آن را فرا بگیرد که اکنون خبر برسد تنها در شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان که جمعیت آن حدود ۱۰۴ هزار نفر است، ۱۸۰ تن بدون شناسنامه در بلاتکلیفی قرار دارند؛ مثل خیلی‌های دیگر که با مشکلی مشابه در شهرهای دیگر دست به گریبان هستند و حتی نمی‌دانند آیا روزی فراخواهد رسید که صاحب اوراق هویت شوند یا خیر.

داستان تلخ جواد نه ساله و ناپدری دلسوزتر از پدر

در تازه ترین مورد رسانه‌ای شده از این دست، داراب آنلاین روایت تلخ پسری نه ساله به اسم «جواد» را منتشر کرده که به همراه مادر و ناپدری اش که افغان است، در خانه‌ای محقر زندگی می‌کند؛ البته برخی شبها را بیرون از خانه می‌گذراند چرا که نه او و نه برادر و خواهر ناتنی اش از نعمت داشتن شناسنامه(!) بی بهره مانده‌اند و به همین دلیل نه راهی به مدرسه پیدا کرده و نه نهادهای حمایتی مانند بهزیستی او را به رسمیت می‌شناسند.

آن گونه که مادرش روایت کرده، بارها رفت و آمد به کلانتری و دادسرا هم طرفی نبسته و تلاش‌های ناپدری‌اش هم سودی به همراه نداشته که اگر می‌داشت، فرزندان خودش هم بی شناسنامه نمی‌مانند.

البته پدر تنی جواد زنده است و اگر یک سر به ثبت احوال برود، همه چیز حل است اما بسوزد پدر اعتیاد؛ شاید اگر قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست اسیر مسائلی همچون ازدواج سرپرست و فرزند خوانده و البته به درازا کشیدن همه مسائل در کشورمان نبود، باز کورسوی امیدی برای شناسنامه دار شدن امثال جواد وجود می‌داشت اما... .

منابع خبر

اخبار مرتبط