بررسی روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۲۵ اسفند
روزنامه های امروز صبح به مناسبت حضور وزیر خارجه در مجلس همچنان به حواشی سفر خانم اشتون به تهران پرداخته اند، رسانه های اصولگرا با نمایندگان جنجالی مجلس همصدایی کرده اند و روزنامه های میانه رو و مستقل به انتقاد از آن ها پرداخته اند که چرا فضای سیاسی کشور را آشفته می کنند.
بازگشت عبدالله جاسبی به هیات امنای دانشگاه آزاد و حضور ناطق نوری برای نخستین بار به عنوان عضو هیات موسس این دانشگاه از دید چند روزنامه پراهمیت ترین خبر امروز بوده است. همزمان با نزدیک شدن به سالگرد درگذشت احمد خمینی چند روزنامه از فرزند بینان گذار جمهوری اسلامی یاد کرده اند.
تیتر و عکس صفحه اول شرق
ظریف درگیر اشتون
کلیک
اعتماد در گزارش اصلی خود نوشت: از ماجرای حضور کاترین اشتون گرفته تا اظهارات رسمی و غیررسمی، مجلسیها همه را نظاره میکنند و به پای دیپلمات ارشد نظام مینویسند و بابت جزء به جزئش از محمدجواد ظریف سوال میکنند و توضیح میخواهند. محمدجواد ظریف و وزارتخانهاش دیروز به حاشیه اصلی جلسه علنی مجلس تبدیل شده بود.
در ادامه این گزارش آمده: در همین راستا هم بود که در آغاز جلسه علنی علی لاریجانی در نطق پیش از دستورش با بیان اینکه اجازه ندهند دیگران با رفتار خود باعث توهین به مردم ایران شوند، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را مامور رسیدگی به مساله دیدارهای خانم اشتون کرد بعد افزود: مقامات امریکا و سازمان ملل بدانند که آنها عوامل به هم زدن مذاکرات هستند؛ باز نگویند ایران میز مذاکرات را ترک کرد.
اعتماد نوشته: به این ترتیب بود که انتقاد از عملکرد ظریف در جلسه علنی دیروز مجلس با نطق لاریجانی استارت خورد، هر چند که جواد هروی از اعضای کمیسیون امنیت ملی از اقدامات ظریف و اهمیت حضور مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نطق میان دستورش حمایت کرد.
مصطفی داننده در مقاله ای در کلیک
قانون نوشته:خانم اشتون به تهران آمد، دیدار کرد، خندید و رفت و بعد از آن ما به جان هم افتادیم که مقصر را پیدا کنیم و احتمالا در میدان شهر دارش بزنیم بدون اینکه فکر کنیم، چرا اشتون چنین دیدارهایی را در دستور کار خود قرار داد؟
کارتون جواد تکجو، آرمان
به نوشته این مقاله: در جریان مذاکرات هستهای ایران و ۵ +۱ کشور پس از سالها شاهد وحدت کلمه و حمایت کامل از تیم مذاکره کننده بود، در کنار معدود سازهای ناکوک داخلی، بسیاری از مردم و مسئولان از روند مذاکرات راضی بودند و همین زمینه ساز نگرانی غربیها را فراهم آورد، که ایران متحد در داخل میتواند برنده مذاکرات دیپلماتیک در خارج باشد.
و خلاصه مقاله قانون این که: به همین منظور، آنها وحدت داخلی کشور را نشانه گرفتند و متاسفانه با هیجانی برخورد کردن برخی سیاسیون به ویژه در مجلس، خانم اشتون موفق شد با دست پر ایران را ترک کرده و به هدف بزرگی دست پیدا کند.
پوریا عالمی در ستون طنز کلیک
شرق نوشته: به نظر ما ماجرای گمشدن هواپیمای مالزی یک دسیسه برای گمراهکردن افکارعمومی از گمشدن یک چیز دیگر است. یعنی با گمکردن یک هواپیما به آن بزرگی -که بعدا معلوم خواهد شد آمریکا یا روسیه پشت یک کوه یا لای یک تکه ابر قایمش کردهاند - میخواهند گمشدن یک شخصیت به این بزرگی تحتالشعاع قرار بگیرد.
"هواپیما گم شد و تقصیر ظریف پوریا عالمی در ستون طنز کلیک شرق نوشته: به نظر ما ماجرای گمشدن هواپیمای مالزی یک دسیسه برای گمراهکردن افکارعمومی از گمشدن یک چیز دیگر است"تکتک مردم ایران به ما نامه نوشتهاند (چرا اینطوری نگاه میکنید؟ چطور تکتک مردم قبلتر به آقای احمدینژاد میتوانستند نامه بنویسند، ولی الان که به ما رسید نمیشود؟ یعنی به ما اطمینان ندارید و به آقای احمدینژاد اطمینان داشتید؟) خلاصه مردم نامه نوشتند و ابراز نگرانی کردند که شخصیت مردمی و محبوب محمود احمدینژاد کجاست؟
طنزنویس شرق افزوده: برای رفع نگرانی زنگ زدیم دانشگاه ایرانیان و گفتیم گوشی را بدهند به آقای احمدینژاد: «سلام. حالا که اسفندیار اینا توی انتخابات ریاستجمهوری قبول نشدند در کل دارید چهکار میکنید؟»
احمدینژاد: داریم میخوانیم برای مجلس.
ما: چرا حضور شما در رسانهها کمرنگ شده؟
احمدینژاد: تقصیر ظریف است. قرار نبود از بین مسوولان کسی عضو فیسبوک بشود. چرا شد؟ بفرما. نصف مخاطبهای من را پراند.
کلیک
مردم سالاری گزارش داده که ماشاءالله شمسالواعظین ضمن اعلام آمادگی برای مناظره با حسین شریعتمداری گفته من در این مناظره میخواهم بفهمم که آقای شریعتمداری و روزنامه کیهان و رسانههای همسو در چه جایگاه و مقامی حضور دارند که برای رسانههای مستقل خط و نشان میکشند.
شمسالواعظین رییس آخرین دوره انجمن روزنامه نگاران ایران به نوشته این روزنامه در خصوص حملاتی که از سوی رسانههای اصولگرا به رئیس جمهور پس از سخنرانیاش در اختتامیه جشنواره مطبوعات شد، گفت: هم به اصلاحطلبان و هم به اصولگرایان توصیه میکنم که کمی به آمارها و شاخصهای توسعه انسانی که توسط سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو، سازمان ملل متحد و مراکز دیگر تهیه شده است، نگاه کنیم و آن وقت براساس کارنامهمان حرف بزنیم.
مدیر پیشین روزنامه کیهان به نوشته مردم سالاری گفته : تیراژ روزنامهها در زمان اصلاحات به ۴ میلیون و هفتصد هزار نسخه در روز رسیده بود اما در زمان دولت احمدینژاد به حداکثر پانصد هزار نسخه در روز رسیدیم و این نشان نرخ نزولی شاخصهای چون تیراژ مطبوعات دارد و به جای پیشرفت، پسرفت داشتهایم.: من از آقای شریعتمداری سوالی دارم و آن، این است که بیایند و رسما بگویند چرا برای دیگر رسانهها خط و نشان میکشند؟
محمد حسین روانبخش در ستون طنز کلیک
مردم سالاری نوشته: بعضیها هشت سال صبر کردند، هشت سال با گرانیهای عجیب و غریب و تورم سی چهل درصدی و آمارهای غیرواقعی صبر کردند، هشت سال رئیس دولت ادعا کرد که اصلا گرانی نداریم و تورم ۱۵ درصد است و اجناس نه تنها در آستانه نوروز گران نشده بلکه بعضی از اجناس ارزان هم شده، و آنها صبر کردند، هشت سال ...صبر کردند و حالا که دولت عوض شده، یکدفعه یادشان افتاده که باید عکسالعملی نشان بدهند!
نویسنده بدون اشاره مستقیم به کیهان نوشته: دیروز یک روزنامه فخیمه تیتر یک زد که «جای خالی نظارت بر قیمتها؛ گلایه مردم از مسوولان» . باید به این برادران بابت بیدار شدن از خواب هشت ساله تبریک گفت و از این ابراز، خوشحالی کرد که به خاطر آن هشت سال خواب میخواهند دیگر حتی چرت هم نزنند؛ آفرین به این همت و اراده!
کارتون فیروزه مظفری، اعتماد
سال گذشته چه رخ داد عنوان گزارشی ازکلیک
اعتماد است که چند تن از اهل ادب پاسخ داده اند. حسین سناپور نویسنده به این روزنامه گفته: نظر من مهمترین اتفاقی که در حوزه کتاب و ادبیات در سال ۱۳۹۲ به وقوع پیوست این بود که با تغییر دولت و دست اندرکاران وزارت فرهنگ و ارشاد در میان اهالی کتاب یک امیدواری نسبی به وجود آمد، امیدواری به اینکه وضعیت اداره کتاب تغییر کند و آن سختگیریهای شدیدی که در دولت گذشته اعمال میشد دیگر جریان نداشته باشند.
به نوشته این قصه نویس: اما این اتفاق ها نیفتاد و کماکان اداره کتاب و بررسی کتاب وجود دارد و صدور مجوز پیش از انتشار به قوت خودش باقی مانده است ولی خوشبختانه در این حوزه تا حدی نگاهها تعدیل شده و سختگیریها بهشدت سابق نیست. همین مساله باعث شد تعدادی از کتابهایی که چند سال منتظر مجوز نشر بودند، اجازه انتشار و پخش بگیرند.
"یعنی با گمکردن یک هواپیما به آن بزرگی -که بعدا معلوم خواهد شد آمریکا یا روسیه پشت یک کوه یا لای یک تکه ابر قایمش کردهاند - میخواهند گمشدن یک شخصیت به این بزرگی تحتالشعاع قرار بگیرد"البته هنوز هم کتابهای زیادی در اداره کتاب منتظر مجوز باقی ماندهاند.
اسدالله امرایی نویسنده و مترجم گفته مهمترین اتفاق سال ۱۳۹۲ برای بسیاری از اهالی فرهنگ و ادبیات این بود که وزیری آمد که حرفهایش در ظاهر از جنس حرفها و خواستههای ما بود. مایی که حرف زیاد شنیده بودیم. اما از قرار این حرفها از لونی دیگر بود. حرفهایی که با تکرار و تغییر مدیران میانی همراه شد و آدمهایی سر کار آمدند که دو کلمه حرف حساب را میفهمیدند.
محمد هاشم اکبریانی به نوشته اعتماد: انتخابات ریاستجمهوری، قوه مجریه را در اختیار جریانی قرار داد که نوع نگاهش به حوزه نشر و ادبیات با نگاه دولت قبلی متفاوت بود، به همین جهت با مدیریت جدید شاهد اتفاقات مهمی در این حوزه بودیم. در حوزه نشر رفع توقیف نشر «چشمه» و یکی،دو نشر دیگر مهمترین مساله بود و در حوزه ادبیات هم آنچنان که تیتر اول یکی، دو روزنامه شد، امکانپذیری چاپ کتاب «زوال کلنل» مساله مهمی بود.
فضل الله یاری در سرمقاله کلیک
ابتکار نوشته: مردم ایران قرنهای متمادی است که با خوش سلیقگی مثالزدنی این فصل طبیعت را مقطع آغاز سال خود قرار داده اند و زمان دگرگونی هوا و زمین را برای دگرگونی احوال خود انتخاب کرده اند.
از این رهگذر است که هزاران سال عید خود را «نوروز» قرار داده اند و همراه با آن به نو کردن رخت و خانه و جسم و جان خود مشغول میشوند. اما گویی همیشه همه چیز آنگونه که مردمان میخواهد پیش نمیرود.
به نوشته این مقاله: اما برخی پیش از آن که شیفته ی سلوک آرام و اعتدالی بهار باشند بنده ی قاطعیت و یکدندگی زمستان و تابستان اند.معتقدند یا باید مانند برف و باران زمستان بر زمین بارید و یا مانند آفتاب تابستان تابید. ازنگاه این افراد، سال تنها دو فصل دارد.
شش ماه تابستان و شش ماه زمستان و در این میان، بهار و پاییز یک تلقی شاعرانه، رویایی و «سوسولی» از طبیعت است. از نگاه این افراد بهار یک حرکت خزنده است برای تغییر ماهیت زمستان و تابستان.
به نوشته ابتکار: این گروه، این روزها همین تلقی را از فضای اعتدالی کشور دارند.
"همین مساله باعث شد تعدادی از کتابهایی که چند سال منتظر مجوز نشر بودند، اجازه انتشار و پخش بگیرند"در نگاه این افراد « اعتدال » بهانه ایست برای کم رنگ کردن ارزشها و تقدیم منافع کشور به بیگانگان. از نگاه این افراد همواره باید با دشمن جنگید. در این تلقی پیش از آنکه وجود دشمن اصل باشد، جنگیدن مهم است. همزمان که باید با صدای بلند با دشمن سخن گفت، میبایست پنبه در گوش کرد که صدای دشمن را نشنید. ا
حکومت نوستالژیمرضیه رسولی در یادداشتی در کلیک
شرق نوشته: بین تقویمهای مختلف و متنوعی که برای سال ۱۳۹۳ آمده آن تقویمی را انتخاب میکنم که هرروز را در صفحه مستقلی مشخص کرده، جا برای نوشتن دارد، خطهای بیشمار آبی کمرنگ که به موازات هم کل برگه را پر کردهاند.
این تقویم دست روی خاطراتم گذاشته، روی آن چیزی که به آن نوستالژی میگویند.
نویسنده سپس شرح داده بهتازگی مغازههایی را دیدهام که اسم خود را «دهه۶۰» گذاشتهاند و به عرضه محصولاتی که سهدهه پیش تولید میشد مشغولند. مثلا میگویند اینجا سوسیس در نان بولکی سفید عرضه میشود؛ همان نانی که در دهه ۶۰ میخوردید. گروههای موسیقی آهنگهای خاطرهانگیزمان را از نوار کاستهای منقرض شده بیرون میکشند و دوباره اجرا میکنند.
مقاله شرق به این جا رسیده که: دوباره یاد مدرسه موشها، تلویزیون برنامههای مفصلی که یادآور دهه۶۰ است پخش میکند. این کلمه حتی وارد ترانه خواننده محبوبمان شده است، دارد از سروکولمان بالا میرود و خرخرهمان را فشار میدهد.
"از این رهگذر است که هزاران سال عید خود را «نوروز» قرار داده اند و همراه با آن به نو کردن رخت و خانه و جسم و جان خود مشغول میشوند"فقط این نگرانی کشور را تهدید میکند که چینیها از این ولع فروشندگان و خریداران ایرانی آگاه شوند و کامیون کامیون نوستالژی از چین به مقصد ایران روان کنند.
مشکل بزرگ خود دولت استکلیک
شهروند در گزارشی نوشته: ساختار اقتصاد ایران بیمار است، تشخیص این بیماری هم باتوجه به علایمی مانند رشد منفی اقتصادی و تورم بیش از ۴۰درصد و لشکر بیکاران به هیچ عنوان دشوار نیست. مهمترین دلیل این کندی حرکت اقتصادی هم خود دولتی است که باید نقش راهبر و راهنما را ایفا کند اما آنچنان سنگین است و نیروهایش چنان ناکارآمد به نظر میرسند که نمیتوان توقعی بیش از این داشت.
به نوشته این گزارش: به عبارت دیگر بخش عمده درآمدهای کشور به جای اینکه صرف توسعه زیرساختها و عمران شود هزینه میشود تا دولت بدنه اداری خود را حفظ کند. به همین دلیل هم وقتی امسال فصل بودجهریزی از راه رسید مشخص شد باز هم عمران سهم دندانگیری از بودجه عمومی کشور ندارد به آن معنا که احتمالا نهتنها کلنگ طرح جدیدی به زمین نخواهد خورد بلکه بسیاری از طرحهای قدیمی هم نیمهتمام خواهند ماند و کشور باتوجه به رقم سنگین هزینههای جاری، بیشتر از این میزان توان برای عمران ندارد.
کارتون محمدرضا میرشاه ولد، قانون
شهروند به عنوان یک فاجعه افزوده: در ایران هر وزیر با بیش از ۷۰ مدیر در ارتباط است که ارتباط موثر را به پایینترین حد ممکن میرساند. ضمن اینکه در کشور ما دولت تنها ۳۰۰هزار مدیر دارد یعنی به اندازه کل کارمندان دولت ژاپن.
در ایران به ازای هر۲۴۰ نفر یک مدیر دارد اما از کل ۱۲۸میلیون ژاپنی تنها ۳۰۰هزار نفر حقوقشان را از دولت میگیرند.
قدرت وزیر اطلاعاتاحسان ابراهیمی در طنزانه کلیک
قانون نوشته: یادش به خیر یک زمانی اسم وزیر اطلاعات میآمد، ملت جملگی لوزهالمعدهشان میچسبید بیخ گلویشان و هر جا کفش وزیر اطلاعات را میدیدند، سریعا جفت میکردند. اما حالا چی؟ وزیر اطلاعات اینقدر خونگرم است که هرکس میرسد با او خودمانی میشود. از عجایب ماجرا اینجاست که خود وزیر هم راضی است! یعنی عوض اینکه بیاید چهارتا یوهاهاها کند مردم حساب کار دستشان بیاید، میگوید مردم باید بدانند وزارت اطلاعات در کنار آنهاست!
نویسنده افزوده: شما را به خدا انصاف بدهید، وزارت اطلاعاتی که کنار مردم باشد اصلا اسمش وزارت اطلاعات است؟! آن هم در کشوری که طبق آمار رسانههای اصولگرا، غیر از ۴ میلیون رأی آقای جلیلی و ۶ میلیون رأی آقای قالیباف، بقیهشان یا جاسوساند، یا کودتاچی، یا هزار و یک نوع فساد اخلاقی و اقتصادی دارند.
طنز قانون تاکید کرده: با تمام اوصاف، آقای کوچکزاده پا را از شوخی و خنده فراتر گذاشته و در جلسه خصوصی نمایندگان با وزیر، به قول عادل فردوسیپور هر کاری خواسته کرده! فقط مانده بود با وزیر گلاویز شود که بحمدا... با یک سری فحش به آقای هاشمی و چند بار تهدید وزیر و تهمت به همراه وزیر و چند بار فریاد ارشمیدسوار «کودتا! کودتا!» (بر وزن اورِکا اورِکا!) خشمش را فرو خورد. شاید بگویید اینها که خودشان برای یک ماه تشویش اذهان عمومی در یک کشور ۱ میلیارد نفری کافی است، ولی باید بدانید که ظرفیتهای آقای کوچکزاده خیلی بالاتر از این حرفهاست، گزارش روزنامه قانون را تکذیب کرد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران