بررسی روزنامه های صبح تهران؛ چهارشنبه ۱۶ بهمن

بررسی روزنامه های صبح تهران؛ چهارشنبه ۱۶ بهمن
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱۵ بهمن ۱۳۹۲

روزنامه های امروز در میان دهه سالگرد انقلاب، کمتر خبری از جشن ها دارند و بیشتر تیترها و گزارش های اصلیشان را به سخنان تند رییس جمهور اختصاص دارد که نسبت به یک عده قلیل که خود را متولی کشور می دانند و با برنامه های دولت منتخب مخالفت می کنند اعتراض کرده و از دانشجویان و دانشگاهیان خواسته که خاموش نمانند.

تیتر و عکس صفحه اول آرمان

بخش دیگری از گزارش های اصلی به ماجرای برف و بوران بی سابقه و قطع گاز و برق در نواحی شمالی کشور اختصاص دارد.

سبد اهانت

کلیک

کیهان با تیتر بزرگ «یک سبد اهانت تقدیم به منتقدان دولت» خشم خود را از تازه ترین سخنان حسن روحانی آشکار کرده و در گزارش اصلی خود نوشته: این روز‌ها که طرح توزیع سبد کالا و نحوه اجرای آن انتقادهای بسیاری را در میان مردم، کارشناسان و رسانه‌های منتقد و حامی دولت برانگیخته است و حتی بسیاری از اعضای هیئت دولت نیز به جرگه منتقدین پیوسته‌اند، انتظار می‌رفت دولت اقدام به پاسخگویی و عذرخواهی از مردم کند، اما دولتمردان در اقدامی دور از انتظار، سوژه را عوض کرده و منتقدان توافق ژنو را کم سواد و حسود خواندند.

اما پاسخ اصلی را حسین شریعتمداری در سرمقاله خود داده که نوشته: دکتر روحانی در اهانت خود به منتقدان توافقنامه ژنو توضیح ندادند چرا در بحبوحه اعتراض همگانی به بی‌تدبیری و ناتوانی دولت در توزیع سبد کالا به یاد توافق ژنو و اهانت به منتقدان آن افتاده‌اند؟ و معاون اول ایشان نیز، این پرسش را بی‌پاسخ گذاشت که دولت محترم در توافق ژنو، کدام دستاورد قابل ارائه و امتیاز درخور توجهی را برای ملت به ارمغان آورده است که به قول ایشان، برای برخی از منتقدان این توافقنامه «حسادت برانگیز» باشد؟ «امتیاز نقد» دادن و وعده نسیه گرفتن، افتخار نیست که حسادت دیگران را در پی داشته باشد؟

مدیر روزنامه کیهان نظر پیشین خود را تکرار کرده و نوشته: تنها دستاورد درخور توجه توافقنامه یاد‌شده، اثبات «غیرقابل‌اعتماد بودن» آمریکاست. به جناب آقای روحانی و برخی دیگر از دولتمردان محترم که توافقنامه ژنو را «بزرگترین توافق قرن» و «نتیجه تسلیم قدرت‌های بزرگ» می‌دانند پیشنهاد می‌کنیم زمینه‌ای برای یک نشست مشترک میان برخی از منتقدان و حامیان توافقنامه یاد‌شده فراهم آورند .

پاسخ افراطیون مخالف دولت در چند روزنامه میانه رو آمده. از جمله اشکان بنکدار جهرمی در کلیک

مردم سالاری
نوشته: سخنان و گلایه‌های جریان افراط شنیدنی می‌نماید. این گروه نیز حق اظهار نظر و حتی انتقاد به دولت وقت را دارند- همان حقی که در هشت سال گذشته به انحای مختلف از بقیه هموطنانشان دریغ می‌کردند- همان ها که تا دیروز در مقابل نامیدن مردم با القاب خس و خاشاک سکوت می‌کردند و شأن مردم کوچکترین ارزشی برایشان نداشت اکنون چگونه می‌توانند ادعا کنند که حفظ شأن ایرانی آنها را واداشته تا از انتقاد از دولت برآیند؟

نویسنده این مقاله اضافه کرده: افرادی که سبد کالای دولت را سیستم اعانه‌ای می‌دانند در سال‌هایی که احمدی‌نژاد با پرداخت بی رویه یارانه نقدی و اصرار بر افزایش آن، اقتصاد کشور را متلاشی نمود کجا بودند؟ آنها که از یک قلم کالای خارجی در این سبد گلایه می‌کنند وقتی در دو دولت قبل از چوب بستنی تا گوشت رادیو اکتیوی اوکراین و از زین اسب تا اتومبیلهای میلیاردی با دلار یارانه‌ای وارد کشور می‌شد و در عوض هر روز بر تعداد کارخانجات تعطیل شده و کارگران بیکار مانده در داخل کشور اضافه می‌شد زبان انتقادشان کجا بود؟

حمله روزنامه دولت

اما اصل پاسخ به مخالفان سرمقاله کلیک

ایران
روزنامه دولت است که علی نصیری در آن با عنوان «اکنون وقت حساب کشی نیست» نوشته: حوادث چند روز اخیر نشان می‌دهد که برخورد امروز برخی نحله‌های سیاسی با دولت مانند آن مدیری است که در دولت نهم به جای ستایش از کارهای عمرانی مدیریت شهری، در گره گشایی از قفل‌های ترافیکی پایتخت، معتقد بود باید تونل توحید را پر کرد.

"از جمله اشکان بنکدار جهرمی در کلیک مردم سالاری نوشته: سخنان و گلایه‌های جریان افراط شنیدنی می‌نماید"سخن سخیفی که باعث شگفتی اهل خرد شد.

نویسنده خطاب به منتقدان افراطی دولت نوشته: به نظر این ها چنانکه در امر اصلاح امور جامعه، مشکلی پیش آمد مانند آن یکی مدیر دولت سابق که همه را متهم به ناکارآمدی و سوء مدیریت می‌کرد و خود برای رفع آلودگی هوا، نسخه آب پاشی به آسمان تهران را تجویز می‌کرد، دست به دامن واژه‌ها می‌شوند و کارناوال واژگان ناکارآمدی و سوءمدیریت به راه می‌اندازند.

به نوشته طعنه آمیز روزنامه ایران: انگار نه انگار که مدعیان کارآمدی همین چند روز پیش و در روزی که نه از برف دو متری خبری بود و نه از ترافیک سنگین تهران، درمرکز شهر نتوانستند نردبان نجات را به طبقه پنجم ساختمان آتش گرفته برسانند .

صادق زیباکلام در مقاله ای در کلیک

قانون
به نوعی دیگر وارد مسایل روز جامعه شده و نوشته : دیدارها و مذاکراتی که مقامات کشور در حاشیه این اجلاس‌ها به ویژه ادامه اجلاس مونیخ داشتند، ادامه رویکردی است که بعد از ریاست‌جمهوری روحانی در کشور کلید خورد. هر چقدر میزان این دیدارها افزایش یابد و حواشی اجلاس‌ها به دیدارهای مقامات ایرانی اختصاص یابد، سوء‌تفاهمات و اختلافات بین ایران و غرب زودتر رفع می‌شود.

به نظر این استاد دانشگاه: دوران هشت سال ریاست‌جمهوری اصولگرایان باعث شد جایگاه ایران در عرصه بین‌الملل افت کند. در آن زمان ارتباط ما با اروپایی‌ها قطع شد، با استرالیا، ژاپن، هند و دیگر قدرت‌های مهم دنیا به صفر رسید.

همچنین با همسایگان‌ به حالت دشمنی درآمد. در عوض اصولگرایان توانسته بودند در آن سر دنیا با ونزوئلا، اکوادور و الساوادور ارتباط برقرار کنند، که مشخص نبود این روابط خوب چه منفعت و سودی برای کشور دارد.

مقاله قانون ابراز خشنودی کرده که دیدارهای وزیرخارجه دولت روحانی در اجلاس مونیخ با جان کری، ادامه روند آشتی با دنیاست.

امیروفایی در طنزانه کلیک

قانون
با نقل انتقادهایی که درباره توزیع سبدکالا یارانه ای در نشریات افراطیون آمده، چند نکته نیز بر آن ها افزوده:

- در جاده زابل به زاهدان یک مینی بوس به همراه ۳۲ مسافرش واژگون شد. به گفته تنها بازمانده این حادثه راننده در حالی که سوت می‌زد قصد داشت از چای سبد کالایی‌اش برای خودش دم کند که کنترل ماشین را از دست داد و...

- در ممسنی سفلی یک مرد متدین در حالی که سبد کالایی‌اش را دریافت کرده بود و به خانه بازمی‌گشت، ناگهان جان باخت. وی پس از سقوط یکی از تخم‌مرغ‌هایش خم شد تا آن را بردارد اما ناگهان صدای پاره شدن شلوارش را شنید. لذا جهت حفظ آبرو به سرعت کمر راست کرد اما متاسفانه روی برف سر خورد و سرش به لب جدول اصابت کرد.

- تعدادی از هموطنان شیرازی پس از مصرف مرغ موجود در سبد کالایی به شدت مسموم شدند و از دنیا رفتند.

"هر چقدر میزان این دیدارها افزایش یابد و حواشی اجلاس‌ها به دیدارهای مقامات ایرانی اختصاص یابد، سوء‌تفاهمات و اختلافات بین ایران و غرب زودتر رفع می‌شود"در دستگاه گوارش اکثر این افراد نایلون‌های بسته‌بندی مرغ پیدا شده است.

تیتر و عکس صفحه اول شهروند

- در دشت مغان جوانی که مشغول باز کردن جعبه پنیر سبد کالایی بود جهت جلوگیری از اسراف مقداری از پنیر که روی چاقو باقی‌ مانده بود را به سمت دهانش برد اما چاقو در حلق وی گیر کرد و در دم جانش را ستاند.

سوز و سرما و نیش تحریم ها

بهمن آرمان در مقاله ای در کلیک

آرمان
نوشته: در محافل بین‌المللی طرح این موضوع که کشوری مانند ایران که دارای دومین ذخایر گاز طبیعی جهان است در فصل سرما با کمبود گاز روبه‌رو شده، بسیار شگفت‌آور است. به‌ویژه آنکه در کشورهایی که دارای ذخایر گاز طبیعی نیستند حتی زمانی که فصل سرما بسیار طولانی و شدیدتر است، چنین اتفاقی روی نمی‌دهد. ریشه این تفاوت فقط عدم سرمایه‌گذاری کافی در بخش گاز به‌ویژه در پارس جنوبی است که درحال حاضر عملا به‌حالت تعطیل درآمده است.

به نوشته این اقتصاددان بی‌تدبیری‌های صورت‌گرفته در طول هشت سال گذشته زمینه‌ای را فراهم ساخته تا کشور از تولید گاز طبیعی از منابع بسیار بزرگ خود محروم شده. زمانی بیم آن می‌رفت که تحریم‌های خارجی بر اقتصاد ایران و تنش فزاینده در روابط خارجی همانند سمی در اقتصاد جریان پیدا ‌کند، اما عده‌ای چنین تحریم‌هایی را کاغذپاره نامیدند.

تیتر و عکس صفحه اول شهروند

نویسنده یادآوری کرده که: صنایع نفت، گاز و پتروشیمی دارای تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته‌اند که عملا حتی در اختیار شرکت‌های اروپایی نیست تا جایی که ناچارند تکنولوژی‌های مورد نیاز خود را از کشور آمریکا تامین کنند.

مقاله آرمان نشانی داده که: زمانی ایران برای بهره‌برداری از میدان نفتی آزادگان که در مرز عراق قرار دارد و با این کشور میدانی مشترک تلقی می‌شود، قراردادی با ژاپنی‌ها به امضا رساند ولی آن ها چون به تکنولوژی تولید و تجهیزات و بهره‌برداری دسترسی نداشتند، قرارداد را به شرکت شل واگذار کردند .

می لرزند کنار خیابان

بنفشه سام‌گیس در گزارشی در کلیک

اعتماد
نوشته: هواشناسی گویا کمترین دمای هوای ۲۴ ساعت آینده را اعلام می‌کند: «منفی ۸ درجه.» این درجه هوا، این سرما، این سه واژه ساده برای مردمی که شب را در پناه دیوار خانه‌های گرم سر می‌کنند، فقط حس غریبی از اوج سرما را منتقل می‌کند که می‌تواند با فنجانی چای گرم یا پوشیدن یک لباس اضافه‌تر تعدیل شود.

تصورمان را کمی فراتر ببریم و دامنه تصویرمان را به اندازه حضور مردمی باز کنیم که بنا به اجبار زندگی و سرنوشت، باید شب را در ۸ درجه زیر صفر در خیابان به صبح برسانند. آیا چنین شبی به صبح خواهد رسید؟

گزارشگر خبر داده : مدیرعامل انجمن «طلوع بی‌نشان‌ها» که چند سال است هر سه‌شنبه، برای کارتن‌خواب‌های شهر غذا و لباس و پتو می‌برد، پنج شب گذشته را تا صبح در خیابان‌ها سپری کرده است. برای کارتن‌خواب‌ها چوب و الوار برده تا با آتش زدن آن بتوانند شب را زنده بمانند و یخ نزنند.

اعتماد از قول این مددکار نوشته: «وقتی چوب‌ها را بهشان می‌دادیم آنقدر انرژی می‌گرفتند که بعید می‌دانم دادن غذا می‌توانست تا این حد برایشان انرژی‌زا باشد. بیشترشان از این سرما توان برخاستن نداشتند. یکی‌شان بود، تنها.

"به نظر این استاد دانشگاه: دوران هشت سال ریاست‌جمهوری اصولگرایان باعث شد جایگاه ایران در عرصه بین‌الملل افت کند"بدنش از سرما سیاه شده بود. کمی نان خورد. برایش آتش روشن کردیم. پرسیدم که می‌خواهد برود گرمخانه شهرداری ؟ جوابش منفی بود. زمان زیادی طول می‌کشد تا به ما اعتماد کنند.

ما بد طوری آنها را از خودمان راندیم.»

رضا کیانیان در نوشته کوتاهی در کلیک

شرق
یادآور شده کارکردن در هوای زیر صفر، آن‌هم در خیابان، برای سینماگران بیشتر شبیه یک کابوس است. چون سرما به مرور نفوذ می‌کند و بعد از یکی، دو ساعت انگشت‌های دست‌وپا درد می‌گیرند، بعد بی‌حس می‌شوند، بعد کم‌کم دندان‌ها تق‌وتق به‌هم می‌خورند و چانه شروع می‌کند به لرزیدن.

کارتون فیروزه مظفری، شرق

بازیگر صاحب نام سینما افزوده: حالا اگر سرما مثل پریروز پنج‌درجه زیرصفر باشد، کابوس وحشتناک‌تر است و اگر کارمان در شب باشد، هوا خیلی بیشتر سرد می‌شود و کابوس دردناک‌تر می‌شود. دیروز یکی از همکارانم می‌گفت: دیشب که حدود ۹ شب به خانه می‌رفته، سر سه‌راه ولیعصر- فاطمی، سه‌تا بچه پنج، شش‌ساله را دیده که فال می‌فروشند. با لباس‌های نه‌چندان گرم و کفش‌های معمولی.

در ادامه مقاله شرق آمده: معلوم نیست از چه ساعتی آن ها را سر سه‌راه گمارده اند و معلوم نیست کابوس سرما تا چه حد برایشان هولناک شده.

"در آن زمان ارتباط ما با اروپایی‌ها قطع شد، با استرالیا، ژاپن، هند و دیگر قدرت‌های مهم دنیا به صفر رسید"کودکانی که قاعدتا در این ساعت باید در خانه‌شان خواب باشند و رویا ببینند. و معلوم نیست چه ساعتی می‌آیند و جمعشان می‌کنند. همکارم گفت رفتم جلو و سلام کردم یک فال خواستم، دست‌های کودک آنقدر بی‌حس شده بودند که نمی‌توانست یک پاکت فال را از بقیه جدا کند.

کرامت گم شده

شهرام شهیدی در ستون طنز کلیک

اعتماد
به نقل از وزیر کار نوشته سیاست‌های دولت گذشته کرامت انسانی را از بین برد. و خود به طعنه افزوده: با برنامه‌ریزی‌های بسیار مدرن که مطابق با استانداردهای ایزو است دوستان راهکارهایی جهت کاهش خسارات وارده بر پیکره کرامت انسانی درنظر گرفتند که در یک ماه اخیر از تعدادی از آنها پرده‌برداری شد.

طنزنویس اعتماد نام برده از: جمله طرح فروش اینترنتی بلیت ورزشگاه آزادی و نیز طرح خلاقانه سینما سلام که باعث شد به جهانیان نشان دهیم کرامت فرهنگی چنان بالاست که علاقه مردم به سینما در ایران از علاقه مردم هند به بالیوود هم بیشتر است.

همچنین جدیدترین متد پرده‌برداری شده همان طرح اعطای سبد کالا به مردم است که عجیب در تقابل با سیاست‌های کاهش کرامت انسانی دولت قبل است.

منابع خبر

اخبار مرتبط