آسیبپذیری برای پیشرفت
در فاصله ۱۰ ساله ۷۵ تا۸۵ ،یک میلیون و۶۳هزار و۳۵نفر برای کار مهاجرت می کردند ، گاهی علل اقتصادی دارد ،گاهی هم کار تنها بهانه ای برای رسیدن به جذابیت ها ی شهری است . در همه جای دنیا سالانه افراد زیادی برای کار مهاجرت میکنند، از روستا به شهرستانها، از شهرستان به مراکز استان و بالاخره از مراکز استان به پایتخت، در مورد علل مهاجرت جاذبه و دافعه، وجود کار و عدم وجود آن با یک جستجوی کوتاه به هزاران مقاله و گزارش برمیخوریم که ازآنها سخن نمیگوییم. میخواهیم نیم نگاهی به بازخورد مهاجرت یک نفر از یک خانواده بیاندازیم. این نوع مهاجرت غالبا برای تحصیل با برای کاری صورت میگیرد که آسیبهای آن دسته از افرادی که دلیل مهاجرتشان کار است بیشتر است. از آنجایی که افرادی که برای کار مهاجرت میکنند و فواصل زمانی که میتوانند به جمع خانواده بازگردند بسیار طولانی است و به جز دوری از خانواده فشار کار نیز آسیبهایی را بر آنها وارد میکند.
"در فاصله ۱۰ ساله ۷۵ تا۸۵ ،یک میلیون و۶۳هزار و۳۵نفر برای کار مهاجرت می کردند ، گاهی علل اقتصادی دارد ،گاهی هم کار تنها بهانه ای برای رسیدن به جذابیت ها ی شهری است "در ایران طبق سرشماری سال ۸۵ در فاصله ۱۰ ساله ۷۵ تا ۸۵ یک میلیون و ۶۳ هزار و ۳۵ نفر در جستجوی کار، ۶۰۹ هزار و ۷۹۱ نفر در جستجوی کار بهتر و ۶۲۳ هزار و ۶۰۳ نفر به علت انتقال شغلی مهاجرت کردهاند که از این تعداد ۸۰۰ هزار و ۸۶۴ نفر بالاترین گروه سنی را تشکیل میدهند. به علت این که در آغاز جوانی قرار دارند در سن آسیبپذیری نیز هستند. با اینکه هیچ قانونی در هیچ کجا از مهاجرت افراد جلوگیری نمیکند و به گفته شمس یکی از کارشناسان وزارت کشور اتباع داخلی آزاد هستند هر کجای خاک ایران بروند از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، اما مهاجران جویای کار نه تنها برخورد که بر خانوادههای خود نیز آسیبهایی وارد میکنند. رسول پنج سال است که در تهران در یک تعمیرگاه بزرگ کار میکند، او در این پنج سال سالی یک بار تنها پسر خود را دیده است عید تا عید او در یکی از روستاهای استان فارس زندگی میکند خوب این کار را در شهر خودت هم میتوانی بکنی یا دست کم در یک شهر نزدیکتر میگوید: اینجا بیشتر پول میدهند. میگوید: از حقوقم نصفش را میخوام برمیدارم، نصفش را میفرستم خانه.
حقوقم برای من تنها در تهران و زن و بچهام در آنجا کفایت میکند اما اگر آنها را بیاورم برای هر سه در تهران خیلی کم است. اگر هم من برگردم آنجا، کار نیست. میگوید من شبها میتوانم توی همین تعمیرگاه بخوابم. اما نمیشه زن و بچهام رو اینجا نگه دارم. به دنبال پاسخ به دلایل این مهاجرتها رضادولتیار، روانشناس به خبرنگار ایلنا توضیح می دهد: اگر ما بحث شغل را در جهان همراه با رشد و پیشرفت تحلیل کنیم، هر چه جامعه صنعتی میشود، از حالتهای خانوادگی جدا میشود.بحث جدایی تنها مهاجرت نیست.
"این نوع مهاجرت غالبا برای تحصیل با برای کاری صورت میگیرد که آسیبهای آن دسته از افرادی که دلیل مهاجرتشان کار است بیشتر است"خود ما نیزاز صبح تا شب سر کار هستیم،حتی روزهای تعطیل هم سر کار هستیم، چه وقتی را می تواتیم با خانواده بگذرانیم، اما ما جای جبران داریم، یعنی اگر یک هفته دو هفته نباشیم شاید بتوانیم در یکی دو روزی که هستیم نبودمان را جبران کنیم اما کسانی که بعد از چند ماه دو سه روز هستند چگونه میتوانند آن همه نبود را جبران کنند. دولت یار تاکید می کند: اولین آسیب پدر و مادران شاغل این است که فقط اسمشان در خانه است نه حضورشان. رشد صنعت و آموزش نیروی متخصص جدید، افراد گاهی مجبور میشوند برای استفاده از تخصص خود و رفع نیاز اقتصادی به شهرهایی که به آنها نیازمندند بروند، نمونه مشخص آن را در ایران مهاجرت افراد کارآزموده به منطقه جنوب و کار در صنایع پتروشیمی است. این روانشناس میگوید: اینگونه مهاجرتها روابط خانواده را دچار سستی میکند، در خانوادههای امروز که ساختار کوچکی دارند وقتی تنها فرزند خانواده، از خانواده خارج میشود آسیبهایی را به روابط درون خانواده، حتی به روابط پدر و مادر وارد میکند.خود فرد مهاجر نیز چون بیشتر در سنهای پایین است و هنوز در تصمیمگیریها به راهنماییهای خانواده نیاز دارد دچار آسیبهایی از قبیل افسردگی، اعتیاد، مشروبات الکلی و روابط دوستانه خاص با گروههای خاص میشود که تبعات آن غیرقابل جبران است. به گفته او، بعضی از افراد دوام نمیآورند و صنعت را دچار خلل میکنند؛ آنها یا بعد از یکی دو سال تقاضای انتقال میکنند یا صنعت به جای ساخت خوابگاههای مجردی مجبور به هزنیه کردن برای ساخت خانههای سازمانی برای خانوادهها میشود تا نیروی کارآزموده خود را از دست ندهد.
متاسفانه این آسیب را بیشتر در زنان و دختران میبینیم. او با اشاره به اینکه فرزندان این افراد تفاوت چندانی با فرزندان طلاق یا فرزندانی که یکی از والدین آنها فوت کرده،ندارند، گفت: فرزندانی که با یک والد بزرگ میشوند، دچار آسیب میشوند؛ در الگوپذیری فرزند از والد خود و یادگیری رفتارهای جنسیتی خلل وارد میشود. عدم حضور پدر یا مادر آنقدر اهمیت دارد که فرزندان دچار عقده میشوند، عقده اینکه از سر پدر بالا بروند یا مادر برایشان غذا درست کند. غ. کارشناس حسابداری است و در سازمان محاسبات کشور کار میکند، میگوید: اسمم را ننویس.
"از آنجایی که افرادی که برای کار مهاجرت میکنند و فواصل زمانی که میتوانند به جمع خانواده بازگردند بسیار طولانی است و به جز دوری از خانواده فشار کار نیز آسیبهایی را بر آنها وارد میکند"او تنها دختر خانواده است. برادرانش در اصفهان ماندهاند اما او برای کار به تهران آمده میگوید: کار در شهرستان یعنی در جا زدن، یعنی فسیل شدن، میگوید: دلم برای مادرم تنگ میشود؛ فقط وقتهایی به برگشتن فکر میکنم که دلم میخواهد کنار زایندهرود پرآب پیادهروی کنم. میگوید: اگر برای رشته من در اصفهان جای پیشرفت بود، پیش مادرم میماندم. الهام لیسانس روزنامهنگاری دارد اما نمونه خوان است؛ او هم با غ. هم نظر است میگوید: در تهران اگر امروز نمونهخوانی،تا سال دیگر در روزنامه ستون خواهی داشت، اما در مشهد تا ابد نمونه خوان میمانی.
جعفر افقهی جامعهشناس،مهاجران کار را به سه دسته تقسیم میکند، ابتدا آن دسته که به سن کار و شغل رسیدهاند و مهارتی ندارند، اگر در مناطق خود کاری نباشد دنبال کار ساده یدی مهاجرت میکنند و پس ازمدتی به جایی که در آن کار پیدا کردهاند احساس تعلق میکنند. دسته دیگر آن دستهاند که صاحب خانوادهاند و به خاطر نیاز اقتصادی مهاجرت میکنند و دسته آخر به خاطر تخصصشان. او آسیبهای اجتماعی را مربوط به دسته اول و دوم دانست و گفت: گروه اول عموما به محل سکونت قبلی خود بازنمیگردند و تعادل جنسیتی را بر هم میزنند، این دسته را بیشتر مردان تشکیل میدهند در نتیجه جمعیت زنان بیشتر میشود و همه زنان در سن ازدواج نمیتوانند ازدواج کنند و جمعیت منطقه کم میشود، همچنین وقتی گروهی از جوانان منطقه مهاجرت میکنند جمعیت جوان آنجا حاکم میشود و شادابی افراد که متاثر از شادابی جوانان است نیز کم میشود. او در مورد آسیب وارد بر گروه دوم گفت: مهمترین آسیبشان به خانواده وارد میشود وقتی کسی نتواند، کار کرد خود را در خانواده ایفا کند، تمام آسیبهای وارد بر خانواده ناقص بر این خانوادهها نیز وارد میشود. افقهی افزود: متاسفانه در کشور ما تمام این آسیبها وجود دارد، در مناطق محروم تعادل جنسیتی نداریم و در شهرهای بزرگ هم شاهد رشد جمعیت صورت فصلی و حتی سالانه هستیم با تمام این تفاسیر در هیچ کجای دنیا نتوانستهاند راهی برای جلوگیری از مهاجرت پیدا کنند ایجاد اشتغال در روستاها و شهرها، بالا بردن جذابیتهای شهری، تشویق در تقویت روابط عاطفی هیچکدام نتوانسته سد مهاجرت برای کار به امید پیشرفت را بشکند.
پایان پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران