عدم اجازه ملاقات برادرزاده‌های میرحسین با محصوران بن‌بست اختر

جنبش راه سبز - ۷ مرداد ۱۳۹۳

جرس: همزمان با عید فطر برادر زاده های میرحسین موسوی برای ملاقات با عمو و زن عموی محصور خود به بن بست اختر رفتند اما اجازه ملاقات پیدا نکردند.  

به نوشته لیلا موسوی او که به همراه برادرش به محل حصر عمویش رفته بود از زندانبان درخواست کرده که به آنها اجازه دهند با عموی خود دیدار داشته باشد، اما زندانبانان به آنها اجازه نداده اند.

چندی پیش برادر میرحسین موسوی بعد از مدتها محرومیت از دیدار با برادرش موفق به دیدن او شد.

متن نوشته لیلا موسوی که در صفحه فیس بوکش منتشر شد به شرح زیر است:

رفتم دم در خونه ی عمو... عمو حسین یا همون میرحسین...

یه در سفید بزرگ، یه زنگ در.

زنگ زدیم، من و محمد بودیم، بدون هماهنگی قبلی اومده بودیم عید دیدنی، حتی برای چند ثانیه.

یه مردی از پشت آیفون گفت بله؟

گفتم من برادرزاده ی میر حسینم، دو ساله عمومو ندیدم، میخوام روز عید عموم رو ببینم....

گفت: چند لحظه صبر کنید.

بعد چند لحظه

یه مرد دیگه از پشت آیفون گفت بله؟

گفتم: لیلا موسوی ام، دختر میرمحمود، برادر میر حسین موسوی. میخوام روز عید عموم رو ببینم.

گفت:چند لحظه صبر کنید.

بعد از چند لحظه، سرباز مسلحی از طرف گیت اومد طرفمون و گفت چیکار دارین اینجا، منم باز همون حرف رو تکرار کردم.

یه کم نگامون کرد و همون اطراف قدم میزد و حواسش به ما بود.

بعد از چند لحظه

در باز شد، یه مرد قد بلند و بور و به ظاهر محترم بهمون سلام کرد. گفت که چون از قبل هماهنگی نکردین نمی تونین ملاقات داشته باشین.

گفتم: هیچ وقت ما هماهنگ نمیکنیم، شمایین که زنگ میزنین و میگین کی بیاد و کی نیاد.

گفت: خوب الان ما اسم شما رو نوشتیم که درخواست دادین روز شنبه ی بعد از تعطیلات بررسی میکنیم.

گفتم: من درخواستی ندادم.

"جرس: همزمان با عید فطر برادر زاده های میرحسین موسوی برای ملاقات با عمو و زن عموی محصور خود به بن بست اختر رفتند اما اجازه ملاقات پیدا نکردند"شما قبلا هم از این قول و قرارها گذاشتین ولی عمل نکردین. من فقط میخوام بعد از دو سال عموم رو ببینم.

محمد گفت: آقای فروغی(نفر دوم زندانبانهای میرحسین و رهنورد) تشریف ندارن که با ایشون هماهنگ کنین؟

گفت: نه الان تعطیلاته ایشون تشریف ندارن و ما روز تعطیل نمیتونیم به ایشون زنگ بزنیم، بفرمایین بعد از تعطیلات.

تمام مدت یه نفر از پشت آیفون داشت به حرفامون گوش میداد.

کسی نبود جز آقای فروغی......

دروغ ممنوع! 

منابع خبر

اخبار مرتبط