دستگیری قاتل فراری در جشن تولد/ دفاعیات عامل جنایت خیابان مدنی در دادگاه

به گزارش خبرنگار مهر، نخستین خبر این هفته مربوط به دستگیری چهار زن و مرد است که با گروگان گرفتن زن باردار و پسر ۹ ساله اش ، سه کیلو طلا را از گاوصندوق خانه به سرقت برده بودند.

زن جوان در شکایت خود گفت : روز حادثه در حال استراحت بودم که ناگهان دو مرد مسلح را بالای سر خود دیدم . آنها من و پسر ۹ ساله ام را در اتاقی زندانی کرده و با تهدید کلید گاوصندوق را گرفتند.کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی محل سرقت دریافتند ، دزدی از سوی افرادی آشنا صورت گرفته و سارقان رمز قفل الکترونیکی خانه را داشته اند. آنها همچنین با داشتن ریموت در پارکینگ به راحتی وارد خانه شده بودند.

در ادامه ماموران با ردیابی های تخصصی و بررسی دوربین های مداربسته منطقه موفق به شناسایی یک زن در این سرقت شدند. زن سارق ، آرایشگر مالباخته بود که ماموران با ردیابی های تخصصی او را دستگیر کردند.او در بازجویی ها گفت : همراه یکی از همکارانم در آرایشگاه به نام شکوه ، همسر شکوه به نام علیرضا و علی برادرشوهر شکوه ، طرح و نقشه سرقت را ریخته و یک ساعت قبل از سرقت و برای نشان دادن دقیق محل سکونت مالباخته ، به همراه شکوه و علیرضا به نشانی محل سکونت وی رفته و آنجا را به آنها نشان دادم.

با این اعترافات سه متهم دیگر پرونده هم شناسایی و دستگیر شدند.شکوه و الهام در اظهارات خود عنوان داشتند که مالباخته از مشتری های قدیمی آرایشگاه آنها بوده که طی مدت چندین سال آشنایی، ارتباط نزدیکی میان آنها ایجاد و به تدریج اطلاعات دقیقی از سوی مالباخته در خصوص وضعیت مالی ، محل سکونت ، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده ، نگهداری طلا و جواهرات در داخل خانه و... ، در اختیار شکوه و الهام قرار می گیرد.

"آنها همچنین با داشتن ریموت در پارکینگ به راحتی وارد خانه شده بودند.در ادامه ماموران با ردیابی های تخصصی و بررسی دوربین های مداربسته منطقه موفق به شناسایی یک زن در این سرقت شدند"شکوه و الهام در خصوص نحوه دسترسی به رمز در آپارتمان نیز عنوان داشتند که در چندین نوبت و در زمان حضور مالباخته در آرایشگاه ، اعضای خانواده مالباخته به در خانه وی مراجعه و او نیز طی تماس تلفنی و در حضور آنها، اقدام به دادن رمز در آپارتمان خود کرده که طی گذشت مدت زمانی کوتاه ، شکوه و الهام از ثابت بودن رمز در آپارتمان و عدم تغییر رمز اطمینان کسب کرده بودند.

قتل مادرزن به خاطر مهریه

مرد جوان که به خاطر مهریه مادرزنش را به قتل رسانده بود، در این هفته شناسایی و دستگیر شد.

هفته گذشته وقوع مرگ مشکوکی زنی در یک کلبه در تالش به ماموران پلیس اطلاع داده شد. در ادامه تیمی از ماموران در محل حاضر شده و در بررسی های خود دریافتند که زن ۷۲ ساله بر اثر اصابت گلوله اسلحه شکاری به قتل رسیده است. در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. بررسی ها نشان داد این زن در زمان قتل در خانه تنها بوده است. از سوی دیگر تحقیقات جنایی مشخص کرد ، دختر مقتول چندی قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرش بر سر مهریه داشته، او را به زندان انداخته بود.

با کشف این سرنخ تحقیقات بر روی داماد خانواده متمرکز شد. ماموران در بررسی ها دریافتند که متهم چند روز قبل از قتل از زندان آزاد شده بود.

 متهم به قتل دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شد که در بازجویی ها راز این جنایت را فاش کرد و گفت : وقتی همسرم مرا به زندان انداخت از او و خانواده اش کینه به دل گرفتم.در طول ۲۰ روزی که در زندان بودم فقط به انتقام فکر می کردم. پس از آزادی به خانه پدرم رفته و اسلحه شکاری او را برداشتم. وقتی به خانه مادر زنم رفتم او در خانه تنها بود. با هم درگیر شدیم که در یک لحظه کنترلم را از دست داده با شلیک گلوله او را کشتم.

دستگیری قاتل فراری در جشن تولد

پسر جنایتکار که هموی خود را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، شامگاه سه شنبه در جشن تولد دختر مورد علاقه اش دستگیر شد.

ششم دی ماه امسال ماموران در جریان یک درگیری منجر به قتل در خیابان آموزگار محله یاخچی آباد قرار گرفتند.

"در ادامه تیمی از ماموران در محل حاضر شده و در بررسی های خود دریافتند که زن ۷۲ ساله بر اثر اصابت گلوله اسلحه شکاری به قتل رسیده است"در بررسی های اولیه مشخص شد ،سه عضو یک خانواده با ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان هفتم تیر شهرری منتقل شدند.

با حضور کارآگاهان در بیمارستان مشخص شد پدر خانواده به نام نجات ۵۰ ساله بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داده است. پسر او به نام فرهاد و همسرش نیز مجروح شده بودند که با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافتند. در تحقیقات مشخص شد برادرزاده مقتول به نام قاسم به خاطر اختلافاتی که با خانواده عمویش داشت با چاقو به سوی آنها حمله کرده و پس از این جنایت از تهران متواری شده است.در شاخه دیگری از تحقیقات نیز مشخص شد متهم با دختر جوانی در ارتباط می باشد که خانه این دختر در بزرگراه اشرفی اصفهانی شناسایی و تحت نظر قرار گرفت.

سرانجام ساعت ۱۰ شب سه شنبه زمانی که قاسم برای شرکت در جشن تولد دختر مورد علاقه اش به خانه آنها آمده بود شناسایی و دستگیر شد. او پس از انتقال به اداره آگاهی لب به اعتراف گشود و در بازجویی ها گفت: از مدتها قبل با خانواده عمویم اختلاف داشتم تا اینکه روز حادثه با پسر عمویم به نام فرهاد درگیر شدم که در ادامه عمو و زن عمویم نیز به طرفم حمله کردند . در حین درگیری با چاقو و برای دفاع از خود بی هدف ضربه هایی را پرتاب کردم که باعث مجروحیت سه عضو خانواده عمویم شد.

وقتی متوجه شدم که نجات در این درگیری کشته شده است از محل فرار کردم.

محاکمه عامل جنایت خیابان مدنی

در این هفته جلسه محاکمه عامل جنایت خیابان شهید مدنی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. در این پرونده حسین ۲۴ ساله،  ۲۴ مهرماه امسال در خیابان شهید مدنی شمالی پس از به دست آوردن چاقو از یک قصابی ۱۱ نفر را مجروح کرد که یکی از آنها به نام محمد قلی علی یاری به علت شدت جراحات به قتل رسید.او سپس به قم رفت و خود را تسلیم ماموران کرد.

حسین در جریان دفاع از خود در دادگاه گفت : من در یک پیک موتوری کار می کردم و قبل از این حادثه قرار بود یک وانت بخرم و با آن در شرکتی کار کنم. من برای این کار قصد بدی نداشتم و دنبال پول هم نبودم. فقط جنون به من دست داد . یک ساعت بعد از این ماجرا نیز به قم رفته و در کنار ضریح امام حسین (ع) توبه کردم.

"در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند"۲۰ روز قبل نیز به آنجا رفته بودم و می دانستم پس از ساخت ضریح آن را به عراق می برند. بعد از توبه خود را به مامورانی که آنجا بودند معرفی کردم .

قاضی: درباره روز حادثه بگو.

متهم: زمان حادثه اثاثیه خود را به خانه پدربزرگم آورده و پیش آنها زندگی می کردم. ۶-۵ سال بود که مشکل روحی و روانی پیدا کرده بودم . ساعت ۸ صبح از خانه خارج شده و نان خریدم بعد از خوردن صبحانه از عمویم خواستم مرا تا جایی برساند. پیش از این یک چاقو فروشی را شناسایی کرده بودم .

وقتی به آنجا رفتیم مغازه بسته بود به همین خاطر به بازار روز نظام آباد رفتم اما آنجا هم خیلی شلوغ بود. در آنجا از یک مغازه قصابی چاقویی گرفته و با آن به سوی مردم حمله کردم. چند دقیقه بعد نیز از خواب غفلت بیدار شده و تازه متوجه کار خود شدم.